*کیهان
کیهان در سرمقاله خود با عنوان « همه گزینه ها زیر سؤال » به قلم « حسام الدین برومند » آورده است.
1- انزوا و بطور مشخص انزوای سیاسی-political isolation- از به اصطلاح راهبردهایی است که در تمامی سال های گذشته دشمن به سرکردگی آمریکا علیه جمهوری اسلامی به صحنه آورده است. از همین روی؛ برای اینکه این راهبرد- بخوانید آرزوی- نظام سلطه بر ضد ایران تحقق و عینیت بیابد از اهرم های مختلفی استفاده کردند؛ «تحریم های اقتصادی»، «صدور قطعنامه های پیاپی»، «ایران هراسی»، «خطرناک جلوه دادن برنامه هسته ای»، «پمپاژ شایعات و تهمت ها در قالب پرونده حقوق بشر» و حتی استفاده از «گزینه نظامی در جنگ تحمیلی». طرفه آنکه مقارن با تحرکات و دسیسه ها و به پیش کشیدن سناریوهای شیطانی دشمن علیه کشورمان تا ایران اسلامی را منزوی نشان دهند در دوره ای جماعتی در داخل همنوا با دشمن، نظام را به عقب نشینی دعوت می کردند تا به اصطلاح هشدار داده باشند که ایران در چنبره انزوا قرار نگیرد!
البته همان ایام رهبر بصیر انقلاب در سخنانی راهگشا که گویا نقشه راه ملت است خاطرنشان کردند؛ «حالا فلان آقای نویسنده از فضای بازی که بحمدالله در کشور ما هست، سوء استفاده کند و ایستادگی ملت ایران را بگوید «انزوا»!، آیا این انزوا است؟ آیا ملتی که همه دنیا از عزت و عظمتش خبر می دهند منزوی است؟ اگر معنای منزوی این است که یک ملت مستقل باشد و تسلیم این و آن نمی شود این انزوا از هر چیز دیگری بهتر است؛ این انزوا نیست، خیال کرده اید که اگر ملت ایران از اصول خود صرفنظر کند از راه پرافتخار دوران حیات امام(ره) برگردد، دست دوستی التماس آمیز و حقارت آمیز به سوی قدرت ها دراز کند همه مشکلات اقتصادی این کشور یک شبه حل خواهد شد؟ ابداً.» (در حرم رضوی- اول فروردین 1377)
2- در آن دوره دشمن ناکام ماند و بذر انزوای ایران در پهنه سیاسی محیط بین الملل به بار ننشست اما طبیعی بود که دشمن به دشمنی خود ادامه دهد، دسیسه چینی کند، سناریو طراحی نماید و پتانسیل خود را به صحنه آورد آنهم تمام و کمال. بنابراین پس از دوره اصلاحات و در کمتر از یکسال از شروع یک دولت اصولگرا، برخی منابع رسمی در غرب، خبر راهبرد 6 ماده ای آمریکا برای انزوای سیاسی و اقتصادی ایران در جامعه جهانی را به بیرون درز دادند.
در این راهبرد که در اردیبهشت سال 85 علنی شد بطور خلاصه بر این موارد تصریح شده بود؛ «منزوی کردن مالی و اقتصادی مقام های ایرانی»، «بستن حساب های مالی دولت ایران»، «منع دولت ایران از انجام معاملات مالی رسمی»، «مسدود کردن سپرده های دولت ایران»، و مواردی از این دست.
همان ایام، برخی از رسانه ها و شخصیت های غربی در پوشش مراکز مطالعاتی و اندیشکده های بین المللی به تفسیر راهبرد 6 ماده ای آمریکا برای انزوای ایران پرداختند و از جمله «مارک فیتز پاتریک» از موسسه بین المللی تحقیقات استراتژیک لندن گفت: «مهم آن است که غرب جدای از مجازاتی که ممکن است سازمان ملل وضع کند، مجازات های دیگری هم در دسترس داشته باشد».
البته با همه کارشکنی ها و سناریوهای مختلفی که غربی ها پس از این راهبرد علیه ایران بکار گرفتند آنچه در عمل اتفاق افتاد مصداق تخم افکندن در شوره زار بود که حتی رسانه های غربی به این مسئله در فواصل مختلف اذعان کردند.
از میان حجم انبوه مطالب پیرامون این قضیه می توان به گزارش صریح یونایتدپرس اشاره کرد که نوشت؛ « سیاست های آمریکا و همپیمانان اروپایی اش برای انزوای ایران و کاهش نفوذ آن در منطقه ناکام مانده است».
خبرگزاری فرانسه نیز به تلاش های دولت بوش پسر برای انزوای ایران اشاره کرده و گزارش می دهد؛ «طرح انزوای ایران شکست خورده است» همچنانکه کریستین ساینس مانیتور نیز تایید کرد که راهبرد آمریکا برای انزوای ایران شکست خورده است.
3- با آمدن اوباما و برملا شدن شکست راهبرد انزوای ایران، این بار واشنگتن تصمیم گرفت که با استراتژی «قدرت هوشمند» راهبرد انزوای جمهوری اسلامی را جامه عمل بپوشاند.
اما بکارگیری ترکیبی مولفه های نرم و سخت برای به انزوا کشاندن ایران نیز - کارگر نشد و این بار روزنامه لس آنجلس تایمز در گزارشی مبسوط به شکست طرح «انزوای ایران» اعتراف کرد.
4- دراین میان و در دوره دولت اوباما باید به فتنه سال 88 نیز اشاره کرد که نظام سلطه و دشمنان نشان دار جمهوری اسلامی با هدف تضعیف ساختار قدرت در ایران و کاهش نفوذ کشورمان، در نهایت انزوای ایران اسلامی را در معادلات منطقه ای و فرا منطقهای برنامه ریزی کرده بودند ولی باز هم طرح آمریکایی انزوای ایران اسلامی نگرفت و بلکه نتیجه معکوس داد، چرا؟
5- چون در فاصله کمتر از 20 ماه پس از فتنه سال 88، قیام ها و انقلاب های منطقه در بستر بیداری اسلامی بدون آنکه در برآوردهای اطلاعاتی غرب بگنجد رخ داد.
آنچه در این تحولات به وضوح نمایان بود الهام پذیری و الگو بودن جمهوری اسلامی بود که بارها و به کرات مقامات کودک کش رژیم صهیونیستی از سر ترس و واهمه بدان اعتراف کردند.
معنای دیگر این تحولات این بود که نه تنها ایران منزوی نیست بلکه الهام بخش و پیشقراول و پیش برنده جریان بیداری اسلامی بوده و اینچنین است که نهضت های مردمی و اسلامی علیه حکومت های دست نشانده و مرتجع عربی شتابان در حرکتند.
سوالی که پس از بیداری اسلامی ملت ها بوجود آمده، این است که اگر انزوای ایران موفق بوده پس چرا واشنگتن تایمز تا هاآرتص و جروزالم پست می نویسند؛ انقلاب خمینی در حال سرکوب قدرت آمریکاست و موج بیداری اسلامی نفس های اسرائیل را به شماره انداخته است؟
6- اوج راهبرد و استراتژی آمریکایی ها برای انزوای ایران اسلامی را باید در سال گذشته دید که همه اهرم ها و ابزارهای خود را به صحنه آوردند تا به اصطلاح ایران منزوی در بزنگاه انتخابات حساس مجلس شورای اسلامی در دوره نهم به چالش کشیده شود؛ اما مشارکت 65درصدی ملت ایران، سرمایه داران صهیونیست، کمپانی دارها، تراست دارها، کارتلهای گردن کلفت و استراتژیست های غربی و سناریوهای آمریکایی را ناکام گذاشت.
پس از اینکه عیان گشت آمریکا و غرب بار دیگر در حضیض شکست سیاسی قرار گرفته اند؛ دشمن از ابتدای امسال آخرین تیر در ترکش خود را نیز به صحنه آورد؛ «تحریم بانک مرکزی و تحریم نفتی ایران» موعد اول ژوئیه 2012- 11تیر 91- شلیک امپراتور رسانه ای نظام سلطه بود تا این توهم بزرگ را پمپاژ کند که کار جمهوری اسلامی ایران تمام است!!!
بطور خلاصه مدعای آمریکا و غرب تاکید بر انزوای سیاسی و اقتصادی ایران در اثر تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی بود اما آیا شرایط کنونی واقعیت دیگری را نشان نمی دهد؟
7- و بالاخره باید گفت اجلاس بزرگ بین المللی جنبش غیرمتعهدها که ظرف چند روز آینده در تهران برگزار می شود نشانه روشن دیگری بر ابطال دکترین انزوای سیاسی ایران اسلامی است.
حضور بیش از 100کشور در این اجلاس که بیش از 50کشور در عالیترین سطح شرکت خواهند کرد و 7هزار میهمان خارجی ایران در این اجلاس از تمامی دنیا یک واقعیت را اثبات کرده است؛ و آن منزوی شدن دشمنان ایران از عملیاتی کردن ایده انزوای ایران است که از سوی دیگر نشان می دهد سیاست؛ «نه شرقی، نه غربی» ایران اسلامی جواب داده است. به قول «ها آرتص» مهمترین دلیلی که نباید بان کی مون دبیرکل سازمان ملل در اجلاس تهران شرکت کند این است که حضور وی در ایران، این ادعا را که ایران بر اثر تحریم ها منزوی شده زیر سؤال می برد.
برای همین است وقتی که مارتین نسیرکی سخنگوی بان کی مون روز چهارشنبه اعلام کرد که دبیرکل سازمان ملل در اجلاس تهران شرکت می کند و از سوی دیگر لابی صهیونیست از منصرف کردن اعضای جنبش غیرمتعهدها برای شرکت در این اجلاس مأیوس شدند؛ پالمور سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در اظهاراتی عجزآلود به شرکت کنندگان می گوید؛ «لطفاً تحت تأثیر تبلیغات ایران قرار نگیرید»!
* رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان « آخرین فرصت برای خدمت » به قلم « محمد کاظم انبارلویی » آورده است.
خدا رحمت کند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی را وی با تلفیق همه آموزههای دینی دو کلید واژه ساخته بود که این دوکلید واژه گفتمان اصلی اندیشه های وی را تشکیل می داد؛ " پاک باش و خدمت گذار"!
امسال سال آخر مجموعهای از خدمتگزاران کشور است که در دو دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در هیئت وزیران مشغول خدمت بودهاند.
اقبال مردم به دولت نهم و دهم به این دو واژه بر می گردد . این دو واژه در حقیقت مطالبات اصلی مردم از دولتمردان است .
مردم می خواهند دولتمردان پاک دستی داشته باشند و آنها به چیزی جز خدمت بخوانید اجرای قانون فکر نکنند .
بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران به عنوان یک ارزیابی درست از عملکرد دولت، خالی از لطف نیست . مقام معظم رهبری سال آخر خدمتگزاری دولت را آخرین فرصت برای خدمت به مردم دانستند و فرمودند" باید این سال
جدی تر از سالهای گذشته بدون هیچ کوتاهی و سستی ادامه یابد" جمع بندی مقام معظم رهبری به شواهد آمار و قرائن موجود از خدمات دولت به شرح زیر است.
1- انجام کارهای عمرانی در کشور بویژه مناطق دور دست
2- پیشرفت های چشمگیر در زمینه علم و فناوری
3- ارتقای جایگاه کشور در عرصه سیاست خارجی و مسائل بین المللی و تاثیر گذاری در منطقه و جهان
4- برجسته شدن ارزشهای انقلاب و امام (ره)
5- مسئله ساده زیستی مسئولان ، استکبار ستیزی و افتخار به
انقلابی گری
6- دعوت به عدالت و دور بودن مسئولان از تجمل
7- تلاش گسترده دولت در جهت ارتباط با مردم
طبیعی است سال آخر دولت ، باید مسئولان با همین آهنگ سالهای گذشته پیش روند تایک رکورد جدیدی از خدمت و پاکدستی ارائه دهند . کوچکترین غفلت از این مهم به ارزیابی عملکرد آنها آسیب میزند.
خصومت دشمنان نظام در دولتهای نهم و دهم به دلیل ایستادگی بر مواضع امام و رهبری بر کسی پوشیده نیست . دشمن به چند دلیل به تعبیر مقام معظم رهبری به شدت و خشونت علیه ملت افزود.
1- پیشرفتهای کشور مورد حقد و حسد آنها قرار گرفت .
2- زنده شدن شعارهای انقلاب توسط مردم و مسئولان چهره آنها را عبوس تر و خصمانهتر کرد.
3- بیداری اسلامی در منطقه آنها را عصبانی کرد.
4- الگو شدن جمهوری اسلامی برای کشورهای منطقه مطلوب آنها نبود.
دشمن دید علی رغم همه دسیسهها و نیرنگها جمهوری اسلامی و ملت ایران روی پای خود ایستاده و مشکلات را پشت سر گذاشته است.
نکته مهم بعدی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هیئت وزیران، طرح مشکلات، آسیب ها و ضعفهای دولت بود
مشکلات و ضعف ها را در زیر می شود فهرست کرد:
1-مشکلات مربوط به معیشت قشرهای متوسط و ضعیف جامعه
2- مسئله تورم ، گرانی و کاهش قدرت خرید مردم
3- افزایش نقدینگی در جامعه و عدم کنترل به موقع آن
4- کمک به بخش خصوصی و میدان دادن به مردم در امر " اقتصاد مقاومتی"
5- مبارزه با مفاسد اقتصادی و سالم سازی فضای اقتصادی کشور و محیط کسب و کار
6- اهتمام به تولید ملی در بخش صنعت ، کشاورزی و بازرگانی
7- اهتمام به مشکلات واحدهای متوسط و کوچک اقتصادی
8- مسئله مدیریت منابع ارزی کشور و حفظ ارزش پول ملی
9- مدیریت مصرف و پرهیز از اسراف و زیاده روی بویژه در بخش دولتی
10- اهتمام به مصرف تولیدات داخلی و جلوگیری از واردات کالاهایی که در داخل تولید قابل قبولی دارد.
11- حمایت از شرکت های دانش بنیان به عنوان یک سرفصل اقتصاد مقاومتی
12- اهتمام به مسئله وحدت و انسجام ملی به عنوان کلیدی ترین مسئله در حل مشکلات
13- اهتمام به امر فرهنگ ، پرهیز از کارهای سطحی و مراقبت و مقابله با فرهنگ مهاجم
14 - اهمیت دادن به " فضای مجازی " و مدیریت درست آن
15- اهتمام به بیداری اسلامی در منطقه و جلوگیری از مدیریت انقلابهای منطقه توسط سرویسهای موساد ، سیا و ام .آی6
هفته دولت فرصتی است برای مسئولان که به ارزیابی عملکرد خود بپردازند. خط کش این ارزیابی سیاست های کلی اعلام شده از سوی رهبری و نیز رهنمودهای معظم له در دیدار سالیانه با هیئت وزیران در ایام شهریور به مناسبت بزرگداشت شهدای دولت بویژه شهیدان رجایی و باهنر است.
امسال سال آخر دولت دهم است. به تعبیر مقام معظم رهبری " کتاب طولانی و پر حجم خدمات دولت " شیرازه بندی می شود تا تحویل دولت بعدی گردد.
رئیس جمهور و مسئولان دولتی بر اساس آنچه که در این دیدار مطرح شده می توانند کاستی های خود را در یک سال باقیمانده خدمت جبران کنند.
میشود قصورها و تقصیرها و نیز اشتباهات را جبران کرد و رکوردی از کار آمدی و خدمت باقی گذاشت که مبنای تحرک و تلاش دولتمردان آینده باشد.
رئیس دولت و دولتمردان کنونی در طول خدمت خود در دوره نهم و دهم نشان داده اند که این توانایی را دارند. اگر سستی و غفلت را کنار بگذارند قطعا آنها موفق به ، به جای گذاشتن یک رکورد قابل قبول از خدمت و پاکدستی خواهند شد.
* جمهوری اسلامی
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان « پرونده ناتمام عدم تعهد » آورده است.
به مناسبت میزبانی جمهوری اسلامی ایران در شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد و ریاست کشورمان بر این جنبش در سه سال آینده که از آخر این هفته شروع خواهد شد، جا دارد پرونده این جنبش را به صورت اجمالی مرور کنیم و برخلاف تبلیغات این روزها که نگاهی کاملاً یکجانبه و مثبت به این پرونده دارد با یک نگاه واقعی به قوتها و ضعفها، به شرایط کنونی جنبش برای رسیدن به جایگاه واقعی خود نیز اشارهای داشته باشیم.
با قوت گرفتن بلوک کمونیسم بعد از جنگ جهانی دوم و شروع جنگ سرد میان دو قطب قدرتمدار شرق و غرب در دهههای اول قرن حاضر، کشورهای جهان سوم برای ادامه موجودیت خود دچار تنگنای شدیدی شدند که وابستگی قهری به یکی از دو قطب امپریالیسم و کمونیسم، یعنی دو سر استکبار جهانی، سرنوشت ظاهراً محتوم آنها را تشکیل میداد. به عبارت روشن تر، هر جریان سیاسی که میخواست در یک کشور جهان سومی به قدرت برسد، ناچار بود یا به شرق وابسته باشد یا به غرب. طبعاً براندازی حکومتهای وابسته به هر یک از این دو بلوک نیز مستلزم وابسته شدن به بلوک دیگر بود.
این وضعیت برای ملتهای جهان سوم و سران تعدادی از کشورهای آسیائی و آفریقائی قابل تحمل نبود. به همین دلیل و برای رها شدن از این وضعیت نامطلوب، سران 4 کشور آسیائی و آفریقائی یعنی جمال عبدالناصر (مصر)، جواهر لعل نهرو (هند)، احمد سوکارنو (اندونزی) و قوام نکرومه (غنا) جنبش عدم تعهد را تأسیس کردند و این جنبش طی اجلاسی در شهر باندونگ اندونزی در سال 1334 اعلام موجودیت کرد. اهداف اصلی و مهم این جنبش، عدم وابستگی به هر دو ابرقدرت شرق و غرب، استعمارزدائی و ایجاد وحدت میان کشورهای جهان سوم با تأکید بر استقلال آنها بود. سران کشورهای تونس (حبیب بورقیبه) و یوگسلاوی (مارشال تیتو) نیز با پیوستن به بنیانگذاران جنبش عدم تعهد، در فهرست هیئت مؤسس این جنبش قرار گرفتند و بدین ترتیب، جنبش عدم تعهد علاوه بر آسیا و آفریقا، تا اروپای شرقی گسترش یافت و اولین اجلاس خود را در سال 1340 در شهر بلگراد مرکز یوگسلاوی تشکیل داد. جنبش عدم تعهد که هنگام تأسیس فقط 22 عضو داشت اکنون با گذشت 57 سال دارای 120 عضو میباشد.
علیرغم گسترش کمی که نصیب جنبش عدم تعهد شد، این جنبش در طول بیش از نیم قرن عمر خود متأسفانه برای رسیدن به اهداف کیفی توفیق چندانی نداشت. آنچه اکنون میتواند موجب خرسندی باشد فقط اینست که این سازمان بینالمللی موجودیت خود را حفظ کرده و میتواند زمینه مناسبی برای دست یابی ملتهای آزاد به اهداف اولیه این جنبش باشد که هنوز تحقق نیافتهاند.
از عوامل اصلی عدم تحقق اهداف جنبش عدم تعهد، یکی این بود که تعدادی از سران و بنیان گذاران این جنبش به دیکتاتورهای نامدار عصر خود تبدیل شدند و به جای آنکه با قدرتهای استکباری مبارزه کنند به سرکوب ملتهای خود پرداختند و در نقش مهرههای قدرتهای شرق و غرب بازی کردند. مارشال تیتو، حبیب بورقیبه و احمد سوکارنو در اوج دیکتاتوری سقوط کردند و ناصر درحالی که در نیمه راه دیکتاتور شدن بود سکته کرد و مصر تحت سلطه انورالسادات مهره وابسته به آمریکا در آمد و بعد از آنکه در سال 1360 وی به دست سروان خالد اسلامبولی اعدام انقلابی شد، حسنی مبارک جای او را گرفت که در طول سه دهه حکمرانی مستبدانه بر مصر این کشور را به شدیدترین وجه به آمریکا و رژیم صهیونیستی وابسته کرد. بسیاری از دیگر اعضای جنبش عدم تعهد نیز برخلاف منشور این جنبش، به یکی از دو قطب قدرت شرق یا غرب وابسته بودند. جواهر لعل نهرو و قوام نکرومه، تنها کسانی از سران اولیه جنبش عدم تعهد بودند که سالم ماندند و دیکتاتور نشدند.
انقلاب اسلامی ایران، که راهبرد مهم رهبر بزرگ آن حضرت امام خمینی، شعار "نه شرقی - نه غربی" بود، جان تازهای به کالبد نیمه جان ملتهای جهان سوم دمید و ذهنها را بار دیگر متوجه اهداف جنبش عدم تعهد و مراحلی بالاتر از آن کرد که عبارت بودند از قدرت ذاتی ملتها برای اداره کشور خود و ظرفیت بالای اسلام برای مدیریت کشورها. حوادث مهمی از قبیل فروپاشی شوروی، نیمه جان شدن بلوک کمونیسم در سایر نقاط جهان، پیدایش تغییرات عمده در اروپای شرقی، سقوط بسیاری از دیکتاتورها در جهان عرب و شمال آفریقا در اثر بیداری اسلامی، گسترش نهضت آزادی خواهی در مناطق مختلف جهان به ویژه در قلمرو جغرافیائی جنبش عدم تعهد و سرانجام ضعف شدید بنیه اقتصادی و سیاسی اروپا و آمریکا که اکنون درحال گسترش است، تحولات بزرگ و عمیقی در جهان پدید آوردهاند که زمینه را برای تحقق اهداف اولیه جنبش عدم تعهد فراهم ساخته است.
شرط اصلی و بسیار مهم موفقیت جنبش عدم تعهد در آینده و کمال یافتن کارنامه نیمه تمام این جنبش اینست که سران آن از سرنوشت بنیان گذاران عبرت بگیرند و در کام دیکتاتوری فرو نروند. دیکتاتور شدن، ملازم وابسته شدن است و این با فلسفه تأسیس جنبش عدم تعهد در تضاد است. هر چند امروز، جهان از حالت دو قطبی خارج شده و فقط قطب غربی باقی مانده، ولی تک قطبی بودن یعنی یکه تازی آمریکا و اروپا که خطر بزرگتری برای جهان است. البته قدرتهای جدیدی درحال ظهور هستند که به زودی بار دیگر شاهد دو قطبی شدن جهان خواهیم بود. همین واقعیت نشان میدهد جنبش عدم تعهد از این پس نیز برای کشورهای درحال توسعه یک ضرورت است و نه تنها باید باقی بماند بلکه باید تقویت هم بشود و البته برای باقی ماندن و تقویتی که موجب کامل شدن پرونده ناتمام شود، این جنبش به مواظبتهای زیادی نیاز دارد تا مانع تبدیل شدن سران کنونی آن به دیکتاتورهائی همچون گذشتگان و مهرههای وابستهای همچون آنان گردد.
ریاست جمهوری اسلامی ایران بر جنبش عدم تعهد در دور جدید یک فرصت مناسب برای تقویت این جنبش است. اکنون مصر و تونس و تعدادی دیگر از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با انقلابهائی که در آنها رخ داده زمینههای خوبی برای کمک به تحقق اهداف جنبش عدم تعهد دارند. جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از این زمینهها و فرصت خوبی که تحولات جهانی در اختیار قرار داده باید حداکثر تلاش خود را برای کامل ساختن پرونده نیمه تمام جنبش عدم تعهد به عمل آورد. این ریاست نباید تشریفاتی باشد. ما باید نشان دهیم که اهل تشریفات نیستیم و درخشانترین دوران را برای جنبش عدم تعهد خلق میکنیم و گامهای عملی مهمی برای تحقق اهداف اولیه آن بر میداریم.
*دنیای اقتصاد
روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله خود با عنوان « اهمیت اهداف اقتصادی » به قلم « پویا جبل عاملی» آورده است.
آنچه به درستی روی آن تاکید میشود اثر مستقیم تورم بر زندگی مردم، یا همان کاهش قدرت خرید است. در عین حال، تورم پایدار افسارگسیخته اثرات غیرمستقیم نامطلوبتری هم دارد. تورم پایدار، موجب ایجاد فضای نااطمینانی است. در چنین فضایی سرمایهگذاری به عنوان موتور متحرک تولید و رشد اقتصادی از نفس میافتد. از سوی دیگر، تقاضای کل میتواند با کاهش قدرت خرید از کانال مصرف هم افت کند. کاهش مصرف و سرمایهگذاری، هر دو موجب کاهش تولید میشوند. این نیست که تصور شود، تورم به خودی خود تنها موجب میشود که قدرت خرید مردم از کالاهایی که «هست» کم شود، کمتر خریدن مردم در نهایت موجب میشود تا حجم فعلی کالاها نیز کم شود.
این به معنای وجود دور باطلی است که در صورت تداوم وضعیت نااطمینانی میتواند یک اقتصاد را به دام اندازد. به این معنا که تورم همراه با عوامل دیگر، زمینه را برای کاهش تولید فراهم میآورند و باز خود کاهش تولید و کمبود کالا، بر تورم میافزاید. بر حذر بودن از این دور باطل بسیار ضروری است؛ زیرا در صورت افتادن اقتصاد در این دام، راهکارهای کوتاه مدت ناچیزی در دست است و قدرت تخریب اقتصاد توسط این دور باطل شدید است. البته کشورهای نفتخیزی چون ما، با وجود ثروتی خدادادی و در صورت استفاده از آن میتوانند این دور باطل را بشکنند؛ اما برای کشورهایی که دارای چنین مزیتی نیستند، این دام میتواند بسیار مهلک باشد.
بنابراین، اگر اصل را بر دوری از چنین وضعیتی بگذاریم، نیاز مفرطی است که نه تنها تورم را کاهش دهیم، بلکه باید جلوی تمامی عواملی که اقتصاد را با نااطمینانی همراه میکنند نیز بایستیم. نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه بازیگران اقتصاد ایران، بیش از گذشته به نا اطمینانیها واکنش نشان میدهند؛ به عنوان مثال، ریاست بانک مرکزی در همین هفته گذشته از تمایل مردم به ذخیره سازی ارز سخن به میان آورد. در این بستر، دیگر نه تنها مقامات اقتصادی، بلکه تمامی دستاندرکاران امر باید برای کاهش نااطمینانیها بکوشند. این نیز میسر نیست، مگر آنکه وزن اهداف اقتصاد ملی به اندازه واقعی خود دیده شود. کشورهایی چون هند و چین که امروز به سرعت به سوی توسعه یافتگی حرکت میکنند، در قدم اول، اهداف اقتصاد ملی را پراهمیت دانستند و سیاستگذاریهای کلان خود را بر این مبنا تعدیل کردند. بهنظر میرسد روی تنگناهای موجود در پیشبرد اهداف اقتصادی کشور اجماع لازم وجود دارد اما ضرورت دارد روی ابزارهای لازم برای تحقق این اهداف نیز اجماع ملی صورت پذیرد.
*مردم سالاری
روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود با عنوان « جنبش عدم تعهد فرصتی تاریخی » به قلم « میرزابابا مطهرینژاد » آورده است.
شانزدهمین نشست جنبش عدم تعهد در تهران و انتقال ریاست دورهای این جنبش برای سه سال به جمهوری اسلامی ایرن فرصتی است تاریخی تا اهداف صلح جویانه و استقلال طلبانه جمهوری اسلامی ایران در ابعاد بینالمللی عمق استراتژیک لازم را پیدا کند.
همانگونه که همگان میدانند، این جنبش بر پایه اصول احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشورهای عضو، عدم تجاوز و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر، برابری و امتیازات متقابل و همزیستی مسالمتآمیز در آوریل 1954 با اجتماعی گروهی از کشورهای آسیایی در سریلانکا شکل گرفت و اکنون 120 کشور با پذیرفتن منشور این جنبش عضویت آن را پذیرفتهاند.
ایران بعد از انقلاب در سال 1358در ششمین نشست به عضویت این جنبش در آمد و اینک شانزدهمین نشست جنبش را میزبانی میکند.این تشکل یک مجموعه تاثیرگذار بر روند تحولات جهانی و نشانهای از پایان دوران استعمار و مخالف سلطه قدرتهای بزرگ است و تریبونی است آزاد برای اعلام نظرات و مواضع کشورهای جهان سوم و در حال توسعه که عضویت در این جنبش مسیر دشوار و دستیابی به استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تسهیل مینماید.
اولین نشست این جنبش در 1955 میلادی در باندوگ اندونزی تشکیل و اصول اساسی آن تصویب شد. ساختار اداری این جنبش دارای سلسله مراتب برتری جویانه نیست و همه کشورهای عضو فارغ از اندازه و اهمیت خود از فرصت یکسانی برای ایفای نقش در تصمیم سازی و سیاست گذاری برخوردارند.
اجلاس سران، مناسبتی است که در بالاترین سطح تشکیل جلسه میدهد. کشور میزبان، ریاست جنبش و مسوولیتهای مربوطه را از کشور میزبان قبلی برای مدت سه سال تا اجلاس بعدی برعهده میگیرد. ساختار اداری جنبش در مدت ریاست کشور میزبان به این کشور سپرده میشود. اجلاس سران، اجلاس وزرای امور خارجه، اجلاس تخصصی و کمیته متدولوژی در نقش آفرینی جنبش تعریف شده و در مسائل مهم جهانی در سازمان ملل یا مناسبتهای مشابه مواضع یکسانی را اتخاذ میکنند.
جمهوری اسلامی ایران بعد از عضویت در این جنبش حضور فعالی در نشست های جنبش داشته و جنبش نیز در موارد زیادی به نفع ایران موضعگیری کرده است. از جمله در جنگ تحمیلی، حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری سال 1367، حمایت از اجرای قطعنامه 598، دفاع از حقوق هستهای ایران و...
از نکات قابل توجه جنبش عدم تعهد، تعریف و معیارهای کشور غیرمتعهد است که در سال 1961 میلادی، با پیشنهاد بنیانگذاران جنبش در بلگراد تصویب شد.
این معیارها همسو یا سیاستهای ایران براساس قانون اساسی است. این معیارها عبارتند از:
1- داشتن سیاست مستقل بر مبنای همزیستی مسالمتآمیز
2- پشتیبانی از نهضتهای آزادی بخش
3- عدم وابستگی به اتحادیههای نظامی
4- نداشتن هیچگونه اتحاد نظامی دو جانبه با یکی از قدرتهای بزرگ
5- خودداری از پذیرفتن و نداشتن پایگاه نظامی خارجی درخاک خود که بعداً در نشست باندوگ اندونزی با نام اصول دهگانه ارتقا یافت.
اجلاس پانزدهم جنبش سه سال پیش در مصر بود و به همین علت ریاست جنبش در حال حاضر به مصر است و در اجلاس شانزدهم که ایران میزبان است، ریاست به ایران واگذار خواهد شد. این هم از الطاف الهی است که ایران ریاست را نه از حسنی مبارک که از رئیسجمهور مسلمان منتخب مردم مصر تحویل خواهد گرفت و این خود فرصتی است برای نزدیکتر شدن دو کشور مسلمان انقلابی ایران و مصر و ایفای نقش موثرتر مشترک در مسائل جهان اسلام و مسائل بینالمللی.
آنچه که در این مختصر نگارنده بر آن تاکید مینماید تا از این فرصت تاریخی بالاترین دستاورد در حساسترین شرایط ایران و منطقه و جهان حاصل آید، این است که مردم و مسوولان کشور به سه نکته مهم توجه کنند:
1- تصویری که از ایران، انقلاب و جمهوری اسلامی دارند با قانون اساسی محک بزنند و به تصویری واحد از خود دست یابند و در این اجلاس با این تصویر ظاهر شوند. این نکته بر اقتدار میزبانی کشورمان خواهد افزود و بر تسهیل رابطه فعال مهمانان با ما موثر خواهد شد.
2-در شناخت درست و آگاهی از شرایط، مواضع، ظرفیتها و توانمندیهای کشورهای عضو جنبش واقع بینانه و به دور از هر نوع ذهنگرایی اهتمام کنیم و این شناخت را با مردم و نهادهای مردمی در میان بگذاریم تا بدون دغدغه و واقعبینانه در مذاکرات رسمی و غیررسمی از این آگاهیها بهرهبرداری کنیم
و این فرصت تاریخی و طلائی را برای مقابله با دسیسههای دشمنان اتحاد و استقلال از دست ندهیم.
3- تصویری که کشورهای عضو و کشورهای مهمان از ایران و جمهوری اسلامی ایران دارند را بشناسیم و با تمام توان و برنامهریزی جذاب و با توجه به علایق آنان سعی در واقعی کردن این تصویر داشته باشیم. در همین چند ماه گذشته و در سال یاد ارتحال امام راحل(ره) از رادیو شنیدم که با مهمانان این مراسم گفتوگو میشد و برخی از این مهمانان از تصویری متفاوت از آنچه دیدهاند در مورد ایران سخن میگفتند و اظهار میداشتند که تصویر قبلی آنها از کشورمان کاملا ناصحیح و غیر از آنی است که دیدهاند. در این اجلاس چون هیاتهای شرکت کننده کارشناسان و مدیران سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند، موضوع از حساسیت بیشتری برخوردار است و نباید از این مهم غفلت کرد.
امید که با توجه به 3 نکته ارتباطی برگرفته شده از نظریه معروف صاحبنظر صاحب نامی چون «برانلوند» که اشاره کردم از این فرصت تاریخی بهترین استفاده را برای حل مشکلات جهانی کشور خودمان و سایر کشورهای مستقل جهان داشته باشیم، که خطاها را نه تنها ملت ما که تاریخ هم بر ما نخواهد بخشید.
*حمایت
روزنامه حمایت در سرمقاله خود با عنوان « شکست معادلات غرب » آورده است.
کشورهای غربی در ماههای اخیر با به کارگیری برخی از کشورهای منطقهای بر آن بودهاند تا سوریه را تحت سلطه خود قرار دهند.هر چند که آنها تحرکات گستردهای در این عرصه داشته اند اما روند تحولات نشانگر شکست معادلات آنها است بگونهای که طرحهای آنها برای بهرهگیری از گروههای تروریستی برای سلطه بر سوریه نیز با ناکامی همراه شد. با توجه به شرایط سوریه این سوال مطرح است که ریشه شکست معادلات غرب چیست و چه عواملی موجب موفقیتهای سوریه در برابر توطئههای شده است.در پاسخ به این پرسش چند نکته قابل توجه است.نخست آنکه مردم سوریه به رغم تمام تحرکات تبلیغاتی غرب همچنان به حمایت از نظام و ارتش ادامه دادهاند. در تحولات سوریه میتوان به خوبی همگرایی مردمی با دولت در حوزههای مختلف را مشاهده کرد. در حوزه سیاسی مردم با حضور در انتخاباتهای برگزار شده ضمن مشارکت در روند سیاسی کشورشان طراحی سیاسی دشمنان سوریه را ناکام ساختند. در حوزه اقتصادی نیز مردم به رغم اعمال تحریمهای غرب با پایداری و مقاومت در برابر تحریمها عملا شکست تحریمهای غرب را رقم زدند. در حوزه امنیتی نیز مردم دریافتهاند که شبه نظامیان و ارتش آزاد نه برای کمک به مردم بلکه برای نابودسازی سوریه وارد عرصه شدهاند و در صورت عدم پایداری مردمی، این کشور به جولانگاه تروریستها و در نهایت غرب مبدل خواهد شد. مردم سوریه ضمن حمایت از ارتش با تشکیل نیروهای مردمی به مقابله با شبه نظامیان تحت حمایت غرب پرداختند که از عوامل برقراری امنیت در سوریه بوده است.دوم آنکه ارتش سوریه نیز با الگو گیری از مقاومت به مقابله با گروههای تروریستی و دست پروردگان غرب پرداختهاند. به رغم تحرکات غرب برای ایجاد شکاف میان نظامیان، ارتش سوریه با وحدت در حمایت از تمامیت ارضی کشور به مقابله با طراحیهای غرب پرداختند. سوم آنکه افکار عمومی جهان پس از گذشت مدتی دریافتند که مسئله سوریه جنگ داخلی و یا خواستههای مردمی از دولت نمیباشد بلکه برگرفته از تحرکات غرب برای سلطه بر این کشور و کل منطقه است. غرب تلاش دارد تا با سلطه بر سوریه، ساختار نظام بین الملل را دگرگون سازد. غرب به دنبال نظم نوین جهانی است که یک جانبه گرایی آن را به همراه دارد. افشای این حقیقت موجب شد تا در کنار افکار عمومی دولتهای بسیاری در کنار سوریه در مقابله با غرب قرار گیرند. با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که معادلات غرب در سوریه با شکست همراه شده و آنها نتوانستهاند طرحهای خود را در این کشور اجرایی سازند. هر چند که آنها همچنان به فتنه انگیزی در سوریه ادامه داده و برآنند تا با ابزارهای مختلف این کشور را به ورطه نابودی سوق دهند.
*آفرینش
روزنامه آفرینش در سرمقاله خود با عنوان « فرصت طلایی اجلاس برای حداکثر بهرهگیری » به قلم « حمیدرضا عسگری » آورده است.
در آخرین فرصت باقی مانده به آغاز شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد درتهران، لازم دانستیم تا به نکاتی چند پیرامون حضور سران بیش از 120 کشور جهان در کشورمان اشاره ای داشته باشیم تا از فرصت هایی که در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای ما به وجود آمده نهایت استفاده را ببریم.
بعد" سیاسی": در شرایط فعلی سازمان های بین المللی و کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه تلاش میکنند که سیاستهای ایران را بایکوت کنند و برنامه و خواسته های خود را بر ایران تحمیل کنند و سعی دارند تا نشان دهند که جمهوری اسلامی منزوی شده است. درحقیقت این گردهمایی به منزله شکستن سیاست های تحمیلی و تحریمی است. لذا حاشیه های این اجلاس فرصت مناسبی است هم برای هیات هایی که به ایران می آیند و هم برای دستگاه دیپلماسی کشورمان، تا در گفتگوهای دو یا چند جانبه به تبادل اطلاعات و تحلیل ها بپردازند.با توجه به کثرت اعضای حاضر در جنبش عدم تعهد و حضور پررنگ این نهاد در روندهای تصمیم سازی و سیاستگذاری جهانی، می توان از آن به عنوان تریبونی رسا استفاده کرد و تا حدودی از یکجانبه گرایی و فشارهای سیاسی کشورهای غربی برعلیه کشورمان بکاهیم و از قدرت نفوذ این جنبش دربرابر اقدامات تحریک آمیز آمریکا و اسرائیل استفاده کنیم.
بعد "اقتصادی": در گروه های شرکت کننده در این اجلاس بسیاری از مقامات و مسولان اقتصادی کشورها نیز حضور دارند. لذا ضروریست تا مقامات سیاست خارجی کشورمان ترتیبی را لحاظ کنند تا تجار و نهادهای اقتصادی کشورمان بتوانند رایزنی هایی را با این کشورها داشته باشند. بر اساس آمار گمرک ایران حجم تجارت ایران با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به بیش از 43میلیارد دلار در سال میرسد و این فرصت مناسبی است تا با حضور تمام این اعضا در تهران مناسبات اقتصادی ما با آنها گسترش یابد.به طور کلی شاخص هایی نظیر جمعیت فراوان، جغرافیای گسترده، موقعیت های ترانزیتی، نیرو های علمی و منابع طبیعی فراوان از ظرفیت های مهمی است که در اختیار کشورهای جنبش عدم تعهد است و می توان از این ظرفیت ها درجهت بهبود وضعیت اقتصادی کشورمان استفاده کنیم.
یکی دیگر از ظرفیت های اقتصادی جنبش عدم تعهد، در حوزه انرژی میباشد. از 40 کشور تولیدکننده و صادرکننده فراورده های نفتی 27 کشور عضو جنبش عدم تعهد هستند، لذا با توجه به تحریم های نفتی کشورمان می توان از پتانسیل های این کشورها درجهت گسترش بازار فروش، استفاده از دانش فنی و تجهیزات مدرن، دور زدن تحریم و ارتقای جایگاه اقتصاد نفتی خود استفاده کرد.بعد"فرهنگی" : جنبش عدم تعهد به واسطه عضویت تعداد زیادی از کشورهای جهان در آن (120 کشور) و حضور 20 کشور و 17 سازمان بین المللی به عنوان عضو ناظر بیش از هر نهاد دیگری از ظرفیت نمایندگی افکار عمومی جهانی و جامعه بین الملل برخوردار است. لذا بهترین فرصت است تا ما پتانسیل ها و واقعیات فرهنگی خود را برای جهانیان بازتعریف کنیم و از سیاه نمایی هایی که غرب در قالب ایران هراسی ایجاد کرده است چهره بشوییم.
این جنبش بیشترین تنوع را در قالب ادیان مذهبی، فرهنگ های بومی، سنت های رفتاری و اخلاقی جوامع مختلف در سراسر جهان را باخود یدک میکشد. آشنایی متقابل و بازتعریف الگوهای رفتاری و شخصیتی میان ما و دیگر کشورها، بهترین فرصت برای معرفی فرهنگ غنی ایران و ایرانیان میباشد. فرصت مناسبی است تا جایگاه رفیع علمی و دستاوردهای پیشرفته دانشمندان کشورمان را در عرصههای مختلف علمی، فضایی، پزشکی، نانو و... به نمایش بگذاریم تا جهانیان با شنیدن نام ایران فقط چالش های هسته ای برایشان تداعی نشود و متوجه شوند که ایران کشوری پیشرفته با مردمی صلح جو می باشد.آنچه گفته شد ضروریاتی بود که می بایست مسولان امر آن را در دستور کار خود قراردهند که قطعا دادهاند، تا انشاالله نقش ما تنها به عنوان یک میزبان تشریفاتی در این اجلاس نبوده باشد و از "میزبانی راهبردی " خود نهایت استفاده را ببریم.