سایت اوباما- جاناتان یوسف علی یک پدیده است. زندگی وی اگر عجیبتر از زندگی شان علی استون نباشد، کمتر نیست. تنها مورد تعجب آور در زندگی علی، آهنگسازی دلنشین او و یا برچسب "یا حسین" بر روی گیتارش نیست بلکه از آن عجیبتر، مسیر زندگی اوست که در پیچ و خم مکاتب، راه درازی را طی کرده است.
او
همانگونه که خود میگوید مسلمان به دنیا نیامده است و ابتدا زندگی خود را
براساس بی دینی و بی خدایی و حتی در برههای، براساس تعالیم بودا بنا نهاده
است اما اینطور که میگوید در نهایت به نقطهای می رسد که هیچکدام از این
راهها را منتج به سعادت بشر نمیداند و از ابتدا به دنبال حقیقت میگردد.
اگر
دور و بر شما، هستند کسانی که ژست بیخدایی و بیدینی به سرشان زده و یا
مدهوش تزهای ظاهراً انسانی* بودیسم هستند، خواندن این گفتگوی جالب را به
آنها هم توصیه کنید.
جاناتان
یوسف علی، طی گفتگویی که با باراک اوباما دات آی آر انجام داده، درباره
زندگی شخصی خود میگوید: من مسلمان به دنیا نیامدهام. پدرم که یک سفیدپوست
آمریکایی است از خانوادهای مسیحی است اما یک مسیحی معتقد نیست و به
دستورات آن عمل نمیکند. مادرم اهل کره جنوبی است و در واقع هیچ زمینه
مذهبی مشخصی ندارد. هیچ کدام از والدین من در مورد مذهب و یا باورهایشان با
من صحبتی نکردهاند حتی از زمان کودکی من. ما برخی مواقع کلیسا میرفتیم
اما این رفتن مداومت نداشت. والدینم وقتی من هفت سالم بود از یکدیگر جدا
شدند. بقیه دوران کودکی من با پدر و نامادریام سپری شد و مادر خودم را بیش
از یکی دو بار در سال نمیدیدم.
این
خواننده آمریکایی با اشاره به تلاش کودکانهاش برای دریافت حقیقت جهان
میگوید: هنگامی که 10 سالم بود شروع به تفکر در مورد زندگی به طور کلی
نمودم اما هر زمان که شروع به تفکر میکردم، یک حس بیمعنایی و خلا به من
دست میداد. در دوران نوجوانیام این احساس فزونی یافت و به خاطر میآورم
که از خودم میپرسیدم که آیا به خدا اعتقاد دارم یا ندارم. در آن زمان 14
یا 15 سالم بود و یادم هست که تصمیمی در این باره گرفتم: «نه من به خدا
باور ندارم».
جاناتان
با اشاره به فرضیهای که در سنین نوجوانی برای خود انتخاب کرده بود،
میگوید: در آن زمان فکر میکردم که فرد بیخدایی هستم و آشکارا مذهب و
اعتقادات مذهبی را نقد میکردم و آنها را نادرست میپنداشتم و اعتقاد به
مذهب را مانند اعتقاد به داستانهای افسانهای و بابا نوئل میدانستم اما
هرچه بیشتر میخواندم، به ویژه کتابهای ادبی و فلسفی، دیدگاهم به مذهب
ملایمتر میشد. در آن زمان، بیشتر از همه به عقاید بوداییها علاقهمند
شدم.
وی
درخصوص مکتب بودا میافزاید: در مورد آئین بودا چند کتاب خواندم اما هرچه
میخواندم به نقطه بحران در زندگی خود نزدیک میشدم. این زمان، 22 یا 24
ساله بودم. بار دیگر خودم را در موقعیتی مییافتم که این سوال را از خودم
بپرسم. «آیا خدا وجود دارد؟» اینبار تصمیم گرفتم فرض را بر این بگذارم که
بله. خدا وجود دارد و برای یافتن راهنمایی در این زمینه، برای اولین بار
دست به دعا برداشتم.
جاناتان
یوسف علی با مقایسهای بین مسیحیت و اسلام میگوید: بعد از باور وجود خدا،
احساسم این بود که بایستی از مذهبی پیروی کنم تا به من بگوید که چگونه
باورهای خود را به بوته عمل بگذارم. اولین و بدیهیترین انتخاب مسیحیت بود
اما من همواره احساس کردهام که مسیحیت خیلی سطحی است و تناقضات زیادی دارد
و اینکه مسیحیان تقریباً سالوس هستند. به اسلام هرگز فکر نکرده بودم تا
اینکه در کلاس تاریخ جهان، در مورد آن چیزهایی فهمیدم و چند مسلمان را در
خوابگاه دانشجویی ملاقات کردم که اتفاقاً شیعه بودند. به خاطر روشن بودن
مفاهیم عقلی و فلسفی اسلام، به سرعت این دین را انتخاب کردم و به مرکز محلی
شیعیان در دالاس ایالت تگزاس رفتم. در آنجا حجت الاسلام شمشاد حیدر را
دیدم که روحانی آنجا بود. در طول چند سال بعدی، بیشتر و بیشتر یاد میگرفتم
و به ویژه به خاطر راهنماییهای استاد شمشاد حیدر، ایمانم مستحکمتر
میشد.
این
خواننده آمریکایی با اشاره به نحوه ازدواج خود میگوید: در همان ایام، با
یکی از بانوان شیعه که اصالتاً پاکستانی اما در ایالات متحده بزرگ شده بود،
ازدواج کردم. ما اکنون دارای سه فرزند، دو دختر 6 و 7 ساله و یک پسر 3
ساله هستیم و الحمد لله من الان سی و پنج سال دارم.
وی
در خصوص فعالیتش در موسیقی عنوان کرده است: فعالیتم در زمینه موسیقی یک
فعالیت تفریحی است. من از نیاز « ابراز هنری» اسلام (به ویژه تشیع) به سبک
غربی هنر الهام گرفتهام. کار رسمی و تماموقت من در 8 سال گذشته تدریس در
دبیرستانهای محلی بوده است. من زبان و ادبیات انگلیسی در کلاسهای یازدهم و
دوازدهم تدریس می کنم. امسال از تدریس استعفا دادم تا دروس 2 ساله پیش
حوزوی را در فلوریدا آغاز کنم. بعد از آن، انشاء الله امیدوارم بتوانم در
قم ادامه تحصیل دهم.
وی
در ادامه با اشاره به یکی از ترانههای خود که برای مردم بحرین خوانده،
عنوان میکند: در مورد سرکوب عمومی در بحرین اطلاع دارم و خواستم ترانهای
را در همبستگی با آنهایی بنویسم که در راه حقوق و شرف خود در برابر ظالم
برخاستهاند. نمیدانم چه تعداد بحرینی این ترانه را شنیدهاند اما دعا
میکنم که تاثیر مثبتی روی این انقلاب داشته باشد.
جاناتان
یوسف علی همچنین با اشاره به دیدار اخیر خود از ایران، این اتفاق را "یکی
از بهترین تجربیات زندگی" خود دانسته و میگوید: میپنداشتم که تفاوتهای
فرهنگی بین من و ایرانیان، مشکلاتی را به وجود آورد اما هیچ نکته منفی
مشاهده نشد و فرصت زیارت حرم حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) در مشهد و
قم، فرصتی طلایی در زندگی من بود.
این
خواننده آمریکایی در پایان میافزاید: بهترین نکته سفر من به ایران این
بود که فهمیدم که به کشوری سفر کردهام که "در سایه ولایت رهبر بزرگ و
فهیمی مانند امام خامنهای بوده است."
وب سایت جاناتان به آدرس jonyusufali.com حاوی کلیپهای وی است و همچنین در یوتیوب نیز کلیپهای ترانههای جاناتان به نمایش در آمده است. جاناتان همچنین صفحهای نیز در فیس بوک دارد که امکان گپ و گفت دوستانه با او نیز از طریق این صفحه میسر است. وی ضمن انتشار ترانههایی با موضوعات ضدسرمایه داری در این صفحه، ترانههایی نیز با موضوعات مذهبی در این صفحه منتشر کرده است.
* به نظر میرسد که پس از نسلکشی، تجاوز و غارت دهها هزار مسلمان میانماری توسط بوداییان این کشور و سکوت محض آنگ سان سو چی و دالایی لاما به عنوان چهرههای شاخص بوداییسم نسبت به این جنایات، جایی برای آئین محبت و دوستی خواندن بوداییسم وجود دارد.