فارس، «کورت نیمو» در مقالهای که پایگاه اطلاعرسانی «اینفووارز» آن را منتشر کرده است به مستندی که توسط «ریچارد سیلوراشتاین» منتشر شده اشاره میکند.
سیلوراشتاین که گزارشگر ویژه مسائل امنیتی رژیم صهیونیستی است، مدعی است که مستندی مختصر را از یک افسر ارتش صهیونیستی در خصوص برنامههای مربوط به آنچه تجاوز اسرائیل به ایران خوانده میشود، دریافت کرده است، مستندی که با هدف افشای برنامههای مشترک بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک در اختیار سیلوراشتاین قرار گرفته است.
بهگفته سیلوراشتاین، نه منبعی که مستند مزبور را افشا کرده و نه سایر مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، هیچیک تمایلی به جنگ با ایران ندارند.
از منظر سیلوراشتاین، حمله اسرائیل به ایران میتواند به جنگی خونبار و طولانیمدت، با زمانی نزدیک به مدتزمان جنگ عراق علیه ایران بدل شود.
در مستندی که سیلوراشتاین ادعا کرده است از یک مقام نظامی رژیم صهیونیستی دریافت کرده است، چنین ادعا شده که حمله به ایران با یک «حمله سایبری بیسابقه» آغاز خواهد شد که توان کنترل دولت ایران بر آنچه در مرزهایش میگذرد را مختل خواهد کرد. در این برنامه سیستمهای اینترنتی، تلفن، رادیو و تلویزیون، ماهواره های ارتباطی و کابل های فیبر نوری به همراه پایگاههای موشکی زیرزمینی خرمآباد و اصفهان از کار خواهند افتاد.
این گزارش در ادامه ادعاهای مزبور افزوده است که شبکههای الکترونیک و ایستگاههای ترانسفورماتور در سراسر ایران فلج شده و ایجاد مدارهای کوتاه الکترونیکی منجر میشوند که تعمیر مجدد ترانسفورماتورها به تعویض کامل آنها نیازمند باشد.
پس از این مرحله، ادعای بعدی آن است که دهها فروند موشک بالستیک از فلسطین اشغالی و زیردریاییهای رژیم صهیونیستی به سوی ایران شلیک میشوند که البته قرار نیست به کلاهکهای نامتعارف مسلح باشند اما کلاهکهایشان برای زدن اهداف سخت طراحی شدهاند.
این موشکها قرار است تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهند و بعضی از این موشکها که قرار است به نیروگاه اتمی اراک برخورد کند، در آسمان منفجر میشوند. سپس صدها فروند موشک کروز به سوی مراکز کنترل و فرماندهی نیروهای مسلح ایران شلیک میشوند و مراکز تحقیقاتی و محل زندگی پرسنل موشکی و هستهای ایران را هدف قرار میدهند.
پس از حمله مرحله اول، قرار است «ماهواره راداری سفید و آبی» سریعا گزارشی را از میزان خسارات وارد شده به ایران ارائه کند. این اطلاعات تحویل نیروی هوایی اسرائیل میشود و تعدادی از هواپیماهای اسرائیلی که به سیستم های الکترونیکی محرمانه که حتی از چشم آمریکاییها هم پنهان است، به اهدافی در ایران حمله میکنند که احتیاج به تخریب بیشتر دارند.
سیلوهای موشک شهاب 3 و سجیل و تانکرهای سوخت موشک، تسهیلات صنعتی ساخت موشک و کارخانههای تولید سانتریفیوژ از جمله اهدافی هستند که باید مورد تخریب بیشتر واقع شوند.
گزارش مزبور در ادامه این «نمایشنامه هالیوودی» که تنها میتواند برای مخاطبان فیلمهای تخیلی جذاب باشد، مدعی شده که در اثر این حمله اقتصاد ایران فروخواهد پاشید، ارتباطات و پالایشگاهها از بین خواهند رفت و منابع غذایی هم محدود خواهند شد.
با وجود طرحهای هراسافکنانهای نظیر این طرح، بد نیست سخنان مارتین دمپسی و لئون پانتا، دو مقام ارشد نظامی ایالات متحده به خاطر آید که هر دو میزان توانمندی اسرائیل را تنها «به اندکی به تاخیر افکندن برنامه هستهای ایران» محدود دانستهاند، آن هم اگر حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران موفق باشد و البته اشاره چندانی به پاسخ کوبنده ایران نکردهاند؛ طبعا چنین اشارهای در پشت درهای بسته انجام شده است.
ایالات متحده در سفر اخیر وزیر دفاع این کشور به فلسطین اشغالی، تلویحا اذعان کرد که کشورش قصد ندارد با ایران وارد جنگ شود چون گزارشهای اطلاعاتی نشان میدهند ایران تصمیمی برای تولید سلاح هستهای ندارد.
سیلوراشتاین که سعی کرده است خود را یک مخالف با جنگ جلوه دهد، احتمالا ماموریت داشته تا با انتشار یک فیلمنامه هالیوودی به عنوان سند ارتش مضمحل اسرائیل، دست به یک هراس افکنی بزند، که هدف نهایی آن کسب امتیازات بیشتر از غرب و اعمال فشار بیشتر بر ایران است.
ارتش صهیونیستی که در سال 2006 از پس موشکهای حزبالله لبنان برنیامد، از سال 1956 یک خاطره جالب دارد. وقتی «دوایت آیزنهاور» حاضر نشد حمایت ایالات متحده را از حمله مشترک فرانسه، بریتانیا و اسرائیل به مصر اعلام کند، ارتش صهیونیستی سرانجام عقبنشینی کرد و کانال سوئز هم برای همیشه تحت مالکیت مصر درآمد و البته «جمال عبدالناصر» هم به قهرمان اعراب بدل شد.