کد خبر: ۷۴۲۸۴
زمان انتشار: ۱۱:۴۵     ۲۸ مرداد ۱۳۹۱
کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :

رويتر: اسرائيل از قدرت تلافي ايران مي ترسد

خبرگزاري رويتر در گزارشي نوشت: رژيم اسرائيل از قدرت تلافي ايران مي هراسد.

اين خبرگزاري با اشاره به لفاظي هاي گاه بگاه مقامات صهيونيستي عليه ايران نوشت: مقامات تل آويو براي حمله به ايران بايد بر اختلافات درون دولت ائتلافي كه از ترس مردم نسبت به وقوع جنگ موشكي بي سابقه ناشي و در رسانه ها منعكس مي شود، غلبه كنند. شماري از تحليلگران اين گمانه را مطرح مي كنند كه رژيم يهودي از عواقب جنگ با ايران به مثابه دشمني قوي و دور كه رزمندگاني در لبنان و غزه دارد و مي تواند هزاران موشك را به اسرائيل شليك كند، مي ترسد. جبهه داخلي اسرائيل بايد بتواند در صورت اقدام تلافي جويانه ايران، اين فشار سنگين را تحمل كند.

رويتر افزود: سپر دفاع موشكي اسرائيل بعضي از موشك ها را ردگيري مي كنند اما آنهايي كه از اين سپر عبور مي كنند مي توانند به همه شهرها برسند و نه تنها اقتصاد را فلج سازند بلكه به پناهگاه ها نيز نفوذ كنند. «متان ويلناي» وزير جنگ داخلي اسرائيل اخيرا گفت: ما داخل شهرها آماده نيستيم. دلايل ديگر كه اسرائيلي ها فعلا نمي خواهند وارد جنگ شوند بي علاقگي آمريكا است كه در شرايط كنوني ديپلماسي را ترجيح مي دهد.

از سوي ديگر روزنامه نيويورك تايمز با بي ثمر خواندن تهديد نظامي عليه ايران نوشت: اقدام نظامي يك راه حل سريع براي حل معضل فعاليت هاي هسته اي ايران نيست. حتي يك حمله هوايي گسترده و طولاني مدت در نهايت قادر خواهد بود فعاليت هاي هسته اي ايران را چند سالي به عقب بازگرداند. اما در مقابل چه در داخل ايران و چه در خارج از آن كشور همدلي و حمايت گسترده اي را از رژيم جمهوري اسلامي موجب خواهد شد.

اين روزنامه افزود: توافق و همكاري هاي بين المللي گسترده در زمينه تحريم ايران مسلما ضربه شديدي خواهد خورد و حتي ممكن است به طور كامل مختل شود. بسياري از فرماندهان سابق نيروهاي مسلح و نهادهاي امنيتي اسرائيل به شكل علني و با صراحت با يك چنين حمله اي مخالفت كرده اند. نظرسنجي هاي متعدد نيز نشان مي دهد كه بخش وسيعي از مردم اسرائيل با يك چنين اقدامي مخالف اند.

همچنين روزنامه لاريپوبليكا با اشاره به انتصاب آورام ديختر (رئيس سابق شين بث) به عنوان وزير دفاع غيرعامل نوشت: ايران تهديد نظامي اسرائيل را جدي نمي گيرد و آن را نشانه ضعف و ترس مي داند. ايراني ها مي گويند اسرائيل هيچ شانسي در جنگ ندارد.

همچنين داني ياتوم رئيس اسبق موساد به بي بي سي گفته است: ايران اتمي خطرناك تر از جنگ است اما هنوز شمشير به گلوي ما نرسيده كه بخواهيم اقدام نظامي كنيم. جنگ پديده خوشايندي نيست. ما بايد از آن پرهيز كنيم مگر اينكه شمشير به گلويمان رسيده باشد.

مارتين دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا روز گذشته در كنفرانسي مطبوعاتي اعلام كرد: اسرائيل قادر به نابود كردن برنامه هسته اي ايران نيست.

خبرگزاري آلماني دپ آ نيز با اشاره به تظاهرات اعتراض آميز هزاران صهيونيست در مقابل محل اقامتگاه ايهود باراك نوشت: به خاطر اظهارات جنگ طلبانه وي هراسي عميق در ميان اتباع اسرائيل درگرفته است. تظاهركنندگان تصريح كردند كه باراك و نتانياهو لايق اداره اسرائيل نيستند و بايد استعفا دهند تا زندگي اسرائيلي ها با مخاطرات جدي روبرو نشود.

در همين حال ايهود اولمرت نخست وزير سابق رژيم صهيونيستي كه خود آغازگر جنگ شكست خورده 33روزه عليه حزب الله لبنان بود، گفته است: صحبت علني درباره ايران به اسرائيل آسيب مي زند.

ايهود افزود: از شنيدن برخي اظهارات دولتمردان براي ايجاد يك داستان اغراق آميز عميقا نگران شده ام. نتانياهو و باراك مردم ما را وحشت زده كرده اند.

ميزبان اپوزيسيون كودتاچي بود مزدور صدام هم از آب درآمد

جواد خادم از مهره هاي سازمان سيا هماهنگ كننده كودتاي نافرجام نوژه بود. وي در مصاحبه با سايت خودنويس (وابسته به نيك آهنگ كوثر) ابتدا مدعي شد «يكي از دلايل كودتاي نوژه اين بود كه متوجه شديم عراق ممكن است به ايران حمله كند و اين كودتا مي توانست مانع وقوع جنگ شود»(!) اما در ادامه درباره ديدار خود و شاپور بختيار با مقام هاي عراقي تصريح كرد: حتما داشتيم! حتما داشتيم! نه به خاطر كودتا، كه به خاطر مسائل ديگر. به هيچ عنوان به خاطر اينكه از آنها براي كودتا به معناي اجرايي كمك بگيريم نبوده است.

وي درباره اين سوال كه «آيا دولت عراق از كار شما و برنامه براي كودتا مطلع بود؟»، گفت: حتما مطلع بود! حتما مطلع بود كه آقاي بختيار مي خواهد يك كودتايي بكند. هر كسي بخواهد اين را كتمان بكند حتما يك شوخي است. خادم اضافه كرد: من تاسيس كننده راديو بغداد بودم. مثل همين امروز كه همه اپوزيسيون سعي مي كند صدايي داخل مملكت داشته باشد و مخالف دولت صحبت كند. قصد بر اين بود كه يك صدا باشد و صداي بسيار خوبي هم بود. البته به خوبي هم در ايران پخش نمي شد..

هماهنگ كننده كودتاي نوژه درباره جدايي از بختيار مي گويد: ببينيد، من شخصا بعد از كودتاي نوژه هيچ نقشي در نهضت مقاومت ملي نداشتم. من مبارزه بلندمدت را پيش بيني مي كردم و به هيچ عنوان بعد از كودتاي نوژه دليلي نمي ديدم كه در يك سازماني باشم كه «درازمدت» فكر نمي كند. و چون من فكر مي كردم كه بايد يك نسل بگذرد تا يك اتفاق بعدي در ايران بيافتد، هيچ دخالتي در نهضت مقاومت ملي، از سه، چهار ماه بعد از كودتاي نوژه نداشتم.

گفتني است نشست اخير بروكسل با توجه به جمع شدن شماري از تروريست ها (نظير رئيس كومله) و عناصر مدافع حمله نظامي بيگانگان به ايران، تبديل به يك افتضاح، بزرگ براي طيفي از شركت كنندگان شد كه مدعي مبارزه ملي براي دموكراسي بدون خشونت و دخالت بيگانگان بودند.

جواد خادم درباره وجود نيروهاي نفوذي در ميان اپوزيسيون خارج كشور مي گويد: اين افراد نفوذي وجود دارند و هر اتفاقي در خارج كشور بيفتد، رژيم مي داند، من شك و ترديدي ندارم. اگر من بگويم نفوذي وجود ندارد حتما اشتباه كرده ام. افراد نفوذي در تمام شئون اپوزيسيون رخنه كرده اند، مطمئن باشيد!

فيگارو: نگاه مردم تركيه به ماجراي سوريه در حال تغيير است

گزارشگر روزنامه فيگارو پس از سفر به تركيه نوشت نظر مردم اين كشور درباره ماجراي سوريه و دخالت دولت آنكارا در اين بحران در حال تغيير است.

فيگارو نوشت: نظر مردم تركيه درباره اپوزيسيون سوريه كم كم در حال تغيير است. در يك قهوه خانه نزديك به سيرينولر (يك محله متوسط استانبول) همه تحولات سوريه را دنبال مي كنند. سيف الدين صاحب قهوه خانه با اردوغان در مخالفت با دولت سوريه موافق است اما كساني كه با سيف الدين هم نظر هستند در اقليت مي باشند. براساس نظرسنجي هاي اخير حدود 60 درصد مردم تركيه مخالف حمايت آنكارا از اپوزيسيون سوريه هستند.

روزنامه فيگارو در ادامه به نقل از بركت كار متخصص روابط تركيه و سوريه نوشت: مردم تركيه در ابتدا احساس همدلي زيادي نسبت به اپوزيسيون سوريه داشتند چرا كه به آنها به عنوان اكثريتي نگاه مي كردند كه براي دموكراسي مبارزه مي كنند.اما اكنون و با انتشار اخباري مبني بر حضور اعضاي القاعده و اخوان المسلمين در ميان اين اپوزيسيون و همچنين سرازير شدن كمك هاي مالي عربستان سعودي و قطر مردم بيشتر منتقد شده و با ديد منفي به آنها نگاه مي كنند.

روزنامه فيگارو در ادامه به پناهندگان سوري در تركيه اشاره مي كند و مي نويسد: نزديك به 50هزار سوري در داخل كمپ هاي پناهندگان در نزديكي مرز پناه داده شده اند و از روز اول تحولات سوريه رسانه هاي تركيه شروع به مخابره اخبار و تصاويري كردند كه نشان مي داد «كشور تركيه در حال كمك و همياري به برادران سوري است» لحني كه ديگر عوض شده است. اكنون ترس از ايجاد يك منطقه خودمختار كرد در شمال سوريه وجود دارد و اين امر مي تواند بر امنيت و تماميت ارضي تركيه اثر بگذارد.

50 سال ندانم كاري كردي كه حالا در لندن خوش باشي؟!

يادداشت توام با شيدايي مهاجراني مبني بر اين كه لندن را دوست دارد و وطن خود مي داند، با واكنش عباس عبدي مواجه شد.

عبدي با اشاره به تغيير نگاه مهاجراني پس از خوش نشيني در لندن و ترسيم چهره اي مطلقا زيبا از لندن نوشت: اين تصويرپردازي از دو حيث ناقص مي نمايد. يكي اين كه تصويري كامل و همه جانبه نيست. خوب بود تصوير آن جوان دانشجو هم ارائه مي شد كه در نيوكاسل به دليل نداشتن پول مجبور بوده كه شب هنگام پياده به منزل برود ولي در ميان راه به دليل خارجي بودن مورد هجوم جوان هوليگان قرار گرفته و چشم او كور مي شود و اموالش به تاراج مي رود. ديگر اين كه اين تصويرپردازي از شرايط عادي لندن است، اجازه دهيد كه مشكلات اقتصادي يا ساير بحران هايي كه به طور طبيعي در جوامع رخ مي دهد، در آنجا هم ديده شود، تا معلوم گردد اين تصوير تا چه حد پايدار و ثابت خواهد ماند.

وي با اشاره به اين بخش از نوشته مهاجراني كه «با خودم فكر كردم همين روزها بود كه در آغاز پنجاه سالگي از ايران خارج شدم، پنجاه سال در ايران و شرق، بگذار نيمه دوم عمرت در غرب بگذرد» نوشت: كساني هستند كه ده ها سال در خارج از كشور اقامت كرده اند و اصلا هم قصد بازگشت به كشورشان را ندارند، ولي وطن خود را ايران مي دانند. در اين معنا وطن يعني جايي كه دلت آنجاست، خير و شر آن تو را خوشحال و ناراحت مي كند. پرچم آن را احترام مي گذاري، زير پرچم آن مي جنگي. اگر به خاك آن تجاوز شود از آن سر دنيا براي دفاع از آن راهي وطن مي شوي. بحث از ناسيوناليسم دروغ و بي محتوا نيست. موضوع اصلي سياست در دنياي امروز بر محور همين مفهوم از وطن و شهروندي و حقوق دولت و مردم مي چرخد. اين كه لندن وطن كسي باشد، به معناي محل اقامت نيست، همچنان كه مي دانيد بسياري از مردمان كشورهاي گوناگون از جمله ايرانيان در آنجا هستند كه هيچ تعهد ميهن پرستانه اي هم نسبت به بريتانيا ندارند و جلوي پرچم آن يا ملكه قسم وطن پرستي نمي خورند.

عبدي خاطرنشان كرد: آقاي مهاجراني يك دوره وكيل مجلس بوده اند. سال ها معاون نخست وزير و رئيس جمهور و سالها وزير اين كشور بوده اند، چه بخواهيم و چه نخواهيم آنچه كه از مال دنيا و حتي شهرت و آبرو نزد ايشان وجود دارد، از اين سرزمين و حتي همين حكومت است. اگر قرار باشد كه هركس به هر دليلي اين سرمايه را صرف آسايش و زندگي در ينگه دنيا كند، ديگر چه كسي مي ماند كه كشور را آباد كند؟ افراد نمي توانند 50 سال اول عمرشان كه پر از هيجانات و احتمالا ندانم كاري هاست را در كشورشان صرف كنند و سپس اندوخته خود را به كشور ديگري ببرند تا 50 سال بعدي را در راحتي و آسايش بگذرانند.

عبدي در پايان مهاجراني را به تئوريزه كردن آسايش طلبي متهم كرد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها