کد خبر: ۷۴۲۲۹
زمان انتشار: ۰۰:۳۶     ۲۸ مرداد ۱۳۹۱
پس از دو فتنه و آشوب بزرگ سال هاي 78 و 88، اختلاف موجود بر سر سلايق و جزئيات يا دعواهاي مبتذل جناحي موسوم به چپ و راست نيست بلكه مسئله بر سر اين است كه يك جريان سياسي مورد حمايت علني رژيم آمريكا و اسرائيل و طيف گوناگون ضد انقلاب قرار دارد و حاضر نيست به هيچ قيمت با آنها مرزبندي كند.
کیهان، علي مطهري مي گويد در انتخابات آينده بايد يك فرد فراجناحي كه نه تعصب اصولگرايي دارد و نه تعصب اصلاح طلبي، منصب رياست جمهوري را در اختيار گيرد.


وي در مصاحبه با «فرارو» گفت: با پيروزي يك فرد فراجناحي بايد به اين بازي اصولگرا- اصلاح طلب پايان داده شود.


نظر كلي من اين است كه در انتخابات رياست جمهوري آينده بايد يك فرد فراجناحي منصب رياست جمهوري را در اختيار گيرد. يعني اگر مي خواهيم كشور از اين وضعيت رها شود بايد يك فرد فراجناحي كه نه تعصب اصولگرايي و نه تعصب اصلاح طلبي دارد كانديدا شود و احزاب، نخبگان و توده مردم از او حمايت كنند تا پيروز رقابت شود و به اين بازي اصولگرا- اصلاح طلب پايان داده شود. وگرنه اگر بخواهيم همين راه را ادامه دهيم من فكر مي كنم كشور دچار نقصان خواهد شد.


وي درباره مصداق نظر خود گفت: من نمي خواهم اسم بياورم چون مشكل ايجاد مي شود؛ ولي بالاخره ما دو، سه نفر داريم كه فراجناحي و افراد مستقلي هستند كه مي توانند بين گروه هاي سياسي توازن ايجادكرده و حتي باري را كه بر روي دوش رهبري است كاهش دهند. افرادي كه روزي ده بار بگويند آقا فرمود، آقا فرمود؛ مناسب براي رياست جمهوري نيستند.


مطهري همچنين گفته است: اين كه گفته مي شود اصلاح طلبان بايد از عملكرد خود در فتنه سال 88 ابراز پشيماني و توبه كنند تا بتوانند در انتخابات رياست جمهوري آينده شركت كنند، عين همين حرف درباره اصولگرايان هم صدق مي كند، چون آنها هم برخورد درستي با معترضان نداشته اند و در اصل پديد آمدن فتنه هم دو طرف به تفاوت نقش داشتند. بنابراين اگر قرار بر توبه است هر دو با هم بايد توبه كنند.


خاطرنشان مي شود در آشوب و فتنه سه سال پيش كه با ميانداري سران جبهه اصلاحات و دو نامزد اين جبهه- و عدم تمكين آنها به قانون ايجاد شد، اركان قانون اساسي و مقدسات اسلامي مورد تعرض آشوبگران قرار گرفت اما مدعيان اصلاح طلبي همين حرمت شكنان روز عاشورا را كه قبلاً با حذف اسلام، شعار «جمهوري ايراني» سر داده بودند «مردمان خداجو» لقب دادند و در ميدان عملاً با منافقين، سلطنت طلب، بهائيان و ديگر گروهك هاي ضد انقلاب همگام شدند.

بنابراين روشن است كه استفاده از تعابيري نظير فراجناحي در پس چنان فتنه اي، در عمل به منطق مغلوط كساني منتهي خواهد شد كه در نبرد صفين به جاي همراهي جبهه حق، دنبال فرد ظاهراً ميانه اي به نام ابوموسي اشعري رفتند. اتفاقاً اين افراد پس از آن كه فهميدند چه كلاهي سرشان رفته مدعي شدند همه با هم خطا كرده ايم و بنابراين ما و علي(ع) بايد با هم توبه كنيم!


به تعبير ديگر مي توان گفت پس از دو فتنه و آشوب بزرگ سال هاي 78 و 88، اختلاف موجود بر سر سلايق و جزئيات يا دعواهاي مبتذل جناحي موسوم به چپ و راست نيست بلكه مسئله بر سر اين است كه يك جريان سياسي مورد حمايت علني رژيم آمريكا و اسرائيل و طيف گوناگون ضد انقلاب قرار دارد و حاضر نيست به هيچ قيمت با آنها مرزبندي كند. نيز بايد متذكر شد كه همان رجل سياسي سقوط كرده كه حرمت شكنان عاشوراي حسيني را مردمان خداجو خواند، در آغاز فعاليت هاي انتخاباتي مدعي بود نامزدي فراجناحي و هم اصلاح طلب و هم اصولگراست.

اما گذر زمان و فراز و فرود حوادث نشان داد كه وي نه اصلاح طلب است و نه اصولگرا، بلكه فراتر از بحث هاي جناحي پروژه القاي تقلب و ايجاد اغتشاش را پيش مي برد. برخي از شبه اصولگرايان حامي موسوي در آن ايام، در انتخابات مجلس نهم، گروه موسوم به صداي ملت را راه اندازي كردند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها