باشگاه خبرنگاران، بعد سوم یکی از این پیشرفت هاست که خود را به عالم سینما تحمیل کرده. 3D
یا سینمای سه بعدی چیزی است که از مدت ها قبل قرار بوده پرده های نقره ای
را به تسخیر خود در بیاورد.
جدا از اینکه آینده این تکنولوژی در
عالم سینما چه خواهد بود، در این بخش به فیلم های موفق (چه از لحاظ فروش و
چه از لحاظ منتقدان) می پردازیم و پرداختن به آینده 3D را به روز دیگر و
پرونده ای پربارتر واگذار می کنیم.
1- Avatar 2009
سایت روتن تومیتوز: 100/83
فروش جهانی: 2 میلیارد و 780 میلیون دلار
بدعت
گذار سینمای سه بعدی در عصر جدید را باید همین فیلم آواتار دانست که با
اکرانش باعث شد این تکنولوژی حداقل تا بدینجا در صنعت سینما ماندگار شود.
جیمز کمرون که بعد از تایتانیک به کل دست از ساخت فیلم های سینمایی برداشته
بود و بیشتر فیلم های مستند می ساخت ناگهان سراغ سوژه ای رفت که می توانست
با ساخت آن تا حدودی عطش خود را نسبت به دنیای مرموز پیرامون خودش برطرف
کند.
او که همیشه در کارهای مستند خود در پی کشف مکان های جدید و
بکری است؛ این بار بر پرده نقره ای سیاره ای ساختگی و فیکشن را پیش روی
تماشاگران می گذارد به نام پاندورا. فیلمنامه او درباره سیاره ای است بکر
که به خاطر منابع عظیمش می تواند مورد استفاده انسان هایی قرار بگیرد که
دیگر زمینی بدون منابع برایشان باقی مانده.
بخش سه بعدی: همه صحنه
های سیاره پاندورا با دوربین سه بعدی فیلمبرداری شده که البته نباید از
فیلمنامه سه بعدی نوشته شده کمرون و دکوپاژ سه بعدی آن هم به همین راحتی
گذشت که در کنار هم باعث شدند این فیلم تا بدینجا بهترین فیلم سه بعدی لقب
بگیرد.
2- Toy Story 3 2010
سایت روتن تومیتوز: 100/99
فروش جهانی: 1 میلیارد دلار
محبوبیت
داستان اسباب بازی به قدری بالا بود که حتی اگر آن را به صورت سه بعدی نمی
ساختند باز هم می شد برای آن فروش بالایی را تصور کرد اما پیکساری ها به
جای هدر دادن این موقعیت آمدند و استفاده بهینه ای از تکنولوژی کردند.
انیمیشن
ساخت آنها با آن فیلمنامه پر جست و خیزش تنها تکنولوژی سه بعدی را در کنار
خود کم داشت تا به یکی از بهترین های سال 2010 تبدیل شود و اگر کمی هم خوش
شانس بود می توانست در کنار اسکار بهترین انیمیشن سال، اسکار بهترین فیلم
را هم از آن خود کند.
بخش سه بعدی: خب وقتی قسمت اول
داستان اسباب بازی ها خود اولین انیمیشن سه بعدی (CGI) بلند دنیا محسوب می
شد، می توان تصور کرد قسمت سوم آن با اضافه شدن لایه سه بعدی دیگر چه چیز
خوش آب و رنگی می تواند باشد. زنده متصور شدن محیط و شخصیت ها یکی از ویژگی
های داستان اسباب بازی های 3 بود.
3- Hugo 2011
سایت روتن تومیتوز: 100/94
فروش جهانی: 184 میلیون دلار
نامه
عاشقانه اسکورسیزی به سینما معجون سرگرم کننده شگفت انگیزی است از داستان
ها و ایده ها اما در مرکز داستان، ماجرای پسر نوجوانی را پیگیری می کنیم که
تمام تلاشش این است که بدون حضور پدر و مادر مرحومش بتواند روی پای خودش
بایستد و رویای خودش را دنبال کند. اسکورسیزی اما این چارچوب را برمی دارد و
با همه آنچه درباره پرده نقره ای می داند ترکیب می کند و فیلمی می سازد که
بیش از هر چیزی ادای دینی باشد به خود فیلم ها و سینماها. فیلم هوگو را
بیشتر می توان ساخته کودک درون اسکورسیزی دانست تا خود او.
بخش سه
بعدی: یکی از برگ های برنده اسکورسیزی در فیلم این بود که همانند کمرون
برای بیشتر نمهای سه بعدی فیلم فیلمنامه و دکوپاژ سه بعدی داشت و به همین
خاطر فیلم را می توان در ردیف بهترین فیلم های سه بعدی قرار داد. اینکه در
زمان های گذشته کارگردان ها چگونه و با چه ابزاری تماشاگران را میخکوب خود
می کردند چیزی است که در هوگو به تصویر کشیده شده؛ آن هم با یک بعد اضافه.
How To Train Your Dragon 2010
سایت روتن تومیتوز: 100/98
فروش جهانی: 494 میلیون دلار
اولین
محصول جدی کمپانی دریم ورکس در زمینه انیمیشن های سه بعدی انیمیشن «چگونه
اژدهای خود را آموزش دهیم» بود. این کمپانی که نمی خواست در این باب از
رقیب همیشگی اش پیکسار شکست بخورد این انیمیشن زیبا را که اقتباسی است از
کتاب کریسیداکاول ساخت.
خط اصلی داستان این فیلم درباره پسری بی
دست و پاست که به صورت کاملا تصادفی در راه قهرمان شدن گام بر می دارد و در
نهایت با کمک اژدهایی می تواند دهکده خود را نجات بدهد. دریم ورکس می
تواند تا سال ها به این انیمیشن خود افتخار کند.
Resident Evil: Afterlife 2010
سایت روتن تومیتوز: 100/24
فروش جهانی: 236 میلیون دلار
چهارمین
نسخه سینمایی رزیدنت ایول، اولین نسخه سه بعدی این سری از فیلم ها بود.
Aterlife توسط پل اندرسون، خالق اصلی نسخه های سینمایی سری ایول ساخته شده
که به خوبی از زیر و بم کار با خبر بود. هر چقدر سه فیلم قبلی نتوانسته
بودند آنچنان که بازی های رزیدنت ایول هیجان را به بینندگان منتقل می
کردند، منتقل کنند، نسخه Afterlife به خوبی از پس این کار برآمد که البته
نباید تاثیر حضور تکنولوژی سه بعدی را در موفقیت آن نادیده گرفت. اندرسون
به خوبی نشان داد درک متقابلی نسبت به ساخت فیلم های سه بعدی دارد و مطمئنا
در فیلم های بعدی این درک به کمکش خواهد آمد.
بخش سه بعدی:
Afterlife را می شود به دو بخش اصلی تقسیم کرد؛ صحنه های دو بعدی فیلم و
صحنه های سه بعدی آن. بیشتر سکانس های اکشن فیلم که نفسگیر هم هستند به
صورت سه بعدی درآمده اند؛ بنابراین دو بعدی دیدن آن هیچ فرقی با دیدن نسخه
های قبلی ندارد.
House of Wax 1953
جزو
اولین فیلم های سه بعدی رنگی است که در طول تاریخ سینما ساخته شده.
کارگردان فیلم آندره دی توت این فیلم ترسناک را زمانی ساخت که کمتر کسی
سراغ این تکنولوژی رفته بود. در این فیلم سعی شده بود بیشتر سکانس های
وحشتناک را به صورت سه بعدی فیلمبرداری کنند تا بیننده بیشتر زهرترک شود و
جانش بالا بیاید.
The Mask 1961
برخلاف
فیلم ماسک جیم کری، این فیلم با تمی ترسناک ساخته شده. ماجرا از این قرار
است که یک باستان شناس بعد از کشف یک ماسک متوجه می شود قدرت نفرین شده ای
در پس آن وجود دارد. کسی که از این ماسک استفاده می کند می تواند ندای
قاتلانی را بشنود که می خواهند مرتکب قتل شوند.
به گزارش دانستنی
ها، فیلم فقط در سکانس هایی که یکی از شخصیت های فیلم ماسک را به صورت می
زند به صورت سه بعدی نمایش داده می شد تا افکت های ویژه بهتری به نمایش
دربیایند.
Dial For Murder 1954
ام
را به نشانه مرگ بگیر، فیلمی است از استاد فیلم های ترسناک، آلفرد هیچکاک
که در آن سال به صورت سه بعدی فیلمبرداری شده بود. فیلم ماجرای در هم تنیده
یک قتل از پیش تعیین شده است که ماجراها آنطور که قاتل دوست دارد پیش نمی
رود و در نهایت دست او رو می شود اما این فیلم هیچ وقت نتوانست به صورت سه
بعدی نمایش داده شود. درست قبل از اکران آن تکنولوژی سه بعدی با شکست مواجه
شد و همه سینماها ابزار پخش آن را جمع کردند.