«خبرگزاري
دانشجو»، حسن عباسي در نشست بخش تحول علوم انساني نمايشگاه قرآن به بحث در
خصوص «انسان در علوم انساني اقتدار آفرين» پرداخت كه بخش دوم و پاياني متن
كامل سخنراني وي به شرح ذيل است:
هر كس دكتراي علم اقتصاد مدرن دارد علمش،
علم ربا است بيايد اينجا بنشينيد و بگوييد من تفكر مينارد كينز را كه
ربوي است كنار گذاشتهام و تفكر فريدمن را هم كنار گذاشتهايم شما ميدانيد
كه طرح تحول اقتصادي با ديدگاه ميلتون فريدمن پياده شده است؛ ميدانيد ما
در مجمع تشخيص مصلحت توصيه ميشويم به اينكه مينارد كينز را پياده كنيم و
در دولت ميلتون فريدمن را. و اين در حالي است كه مينارد كينز و فريدمن
پدران اقتصاد ليبرالي دوره مدرن هستند.
از دل اقتصاد اينها حتما تعارض با قرآن در ميآيد ولي گوش اگر گوش اينها و
ناله اگر ناله ما آنچه البته به جايي نرسد فرياد است. مردمي كه دولت
اصولگرا را با سلام و صلوات با حمايت مراجع عظام تقليد، با سلام و صلوات
خانواده، شهدا و هر چي كه نظام از نظر عصاره، اعتقادي و ديني دارد در معني
آورد تا دولت اصولگرا روي كار آورد همين دولت اصولگرا فردايش اقتصاد مملكت
را در دست شش تيغههاي ليبرال دانشگاه علامه طباطبايي داد ما بايد رفتار
منافقانه داشته باشيم شب قرآن را به سر بگيريم و صبح قرآن را زير پايمان
بگذاريم.
لذا علم اقتدارآفرين ديني علمي است كه
دنياي انسان و آخرت او را آباد كند اگر دنيايي مثل آمريكا آباد شد ولي آخرت
آن مردم به خاطرربا و به خاطرسازوكارهاي غلط اقتصادي در حال تخريب بود آن
دنيا به درد ما نميخورد ما آخرش نميخواهيم بشويم آمريكا و اروپا چون
مردم آمريكا و اروپا عاقبت ندارند.
آقاي فرگوسن، استراتژيست يهودي حزب
جمهوريخواه و استاد دانشگاه تاريخ اقتصاد دانشگاه هاروارد در مورد اقتصاد
آمریکایی ميگويد: این اقتصاد، اقتصادي ربوي است و تا 120 سال ديگر هر
بچهاي در آمريكا به دنيا بيايد بدهكار است. 16 تريليون دلار كشور آمريكا
بدهي دارد و اين را چطور بايد به استاد دانشگاه جمهوري اسلامي گفت. اين علم
اقتصاد علم اقتدارزداست به خاطراينكه اساسش بر ربا است.
چرا دانشجويان اقتصادي در مقابل تدريس تفكر الحادي فريدمن و كينز كفن نپوشيدند؟
استاد دانشكده اقتصاد جمهوري اسلامي، شما كه ميدانستي مينارد كينز نگاهش
به توسعه اقتصادي ريشه در ربا و طمع دارد، چرا اجازه دادي علم ضد قرآني در
دانشگاهههاي اين مملكت تدريس شود؟ چرا دانشجويان اقتصاد در مقابل تدريس
تفكر الحادي ميلتون فريدمن و الحادي مينارد كينز كفن نپوشيدند؟
ممكن است خيليها در نظام سكوت كنند، اما ما با هيچ كس عقد اخوت نبستيم،
مسئله ما قرآن و عامل بودن به آن است و این را از آن آدمهاي پشت خاكريز
ياد گرفتهايم؛ لذا به اين جمله خوب عنايت داشته باشيد که جنگ نرم دشمن با
ما هيچ كاري نميكند، خيالتان راحت من به عنوان معلم علم استراتژي به شما
ميگويم. دشمن جنگ سخت با ما هيچ كاري نميكند، ما از يك جا ضربه ميخوريم؛
آقاي فريدمن اين را رسما از قول آقاي لنين اعلام كرد که اگر ميخواهيد
كشوري را زمين بزنيد پولش را زمين بزنيد.
از مكاتب متعدد اقتصادي چرا جمهوري اسلامي بايد مكتب پولمبنا را پذيرفته باشد
جمهوري اسلامي را از راه پولش زمين
ميزنند، اما چه کسانی این کار را می کنند؟ عناصر بانك مركزي. اينهايي كه
مروج رباي سازمان يافته در حكومتند و كساني كه نه تنها مروج رباي سازمان
يافته در درون حكومتند بلكه اساسا جلوي اين حكومت ميايستند. ما يك شعار
بيشتر نداريم، اين را به مسئولين حكومت گفتيم و به مردم هم ميگوييم. چرا
رئيس پژوهشكده پولي و بانكي جمهوري اسلامي در تلويزيون ميگويد كه مكتب
اقتصادي جمهوري اسلامي، «مكتب پول مبنا» است.
اين جمله لنين را با آب طلا بنويسيد
از مكاتب متعدد اقتصادي چرا جمهوري
اسلامي بايد مكتب پول مبنا را پذيرفته باشد و از طريق مكتب پول مبنا زمينش
بزنند. در اسرع وقت، همه بايد دست به دست هم بدهند تا جمهوري اسلامي مكتب
اقتصاد پول مبنا را زمين بگذارد. امروز ميگويم این کار را انجام دهیم اگر
فردا روز، دير بجنبيم جمهوري اسلامي از موضع اقتصاد مكتب پول مبنا زمين
خواهد خورد. اين جمله لنين را با آب طلا بنويسيد و در تمام ميادين كشور نصب
كنيد. معيار پول ما دلاري است كه الان در آن طرف دنيا فرو پاشيده است؛ در
این حالت يك گزاره محكمتر و با ارزشتر به يك گزاره بيارزشتر آويزان
شود.
كتاب دكترين شوك ترجمه شده است، خواهش ميكنم مردم نمايشگاهي بزنند و فقط يك جلد كتاب بفروشند: كتاب دكترين شوك.
سومين سوالي كه بايد علوم انساني پاسخ دهد
اما فراز سوم و فراز آخر، علوم انساني
بايد غير از اينكه ميگويد انسان كيست و چيست، غير از اينكه ميگويد انسان
مناسبات دنيوياش چگونه بايد باشد بايد به نكته مهم ديگري پاسخ دهد، آن هم
آخرت انسان است.
آیا شما در علوم انساني غربي، مبحثی از
آخرت ميبينيد؟ آيا روانشناسي غربي هيچ نكتهاي در مورد آخرت ما دارد؟ آيا
فلسفه غرب در مورد آخرت توضيحاتي دارد؟ آيا علوم سياسي، اقتصاد، علوم
ارتباطات و علم مديريت غرب، حقوق غرب بحثی در اين باب دارند؟ دوستان عزيز
ضريب مفاهيمي كه در قرآن در مورد آخرت آمده است عجيب است. علم انساني بايد
متضمن حيات دنيا و حيات آخرت باشد، آن روز ميتواند متحول شود.
مجمع تشخيص مصلحت نظام بايد بابت اينكه
پول بيتالمال را هزينه كرده و تحقيقي را انجام داده و آن را منتشر كرده كه
الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت يعني مكتب نئوكينزيها- يعني مكتب ربا، عذر
خواهی کند. اما چرا؟ چون نه تنها اين علم دنياي ما را آباد نميكند بلكه
آخرت ما را هم ويران ميكند.
علوم انساني اقتدار آفرين بايد متضمن
آخرت ما باشد، دنيا و آخرتمان را درست كند. اگر خلاف اين است كه علم غربي
این طور نیست، نهادهايي كه در كشور رسماً پول بيتالمال را هزينه تحقيقات
ميكنند بايد رسماً از مردم، قرآن و امام زمان(عج الله) عذرخواهي كنند.
مجمع تشخیص بايد بابت سند نظامهاي اقتصادي كه منتشر كرده از امام زمان(عج الله) عذرخواهي كند و استعفا بدهند
فراماسونری ها، ليبرالیزم خارجي، بهائيت،
صهيونيزم و وهابيت به ما ضربه نمیزنند بلكه اينهايي كه در نظام، تفكر
الحادي را به عنوان انديشهاي شناخته شده پياده ميكنند، این ضربه را وارد
می کنند و مجمع تشخیص بايد بابت سند نظامهاي اقتصادي كه منتشر كرده از
امام زمان(عج الله) عذرخواهي كند و اعضاي آن استعفا بدهند.
دنياي ما در راستاي آخرت ما. علوم انساني
زماني متحول ميشود كه ناظر بر آخرت باشد، بنده هيچ علم انساني را كه از
غرب آمده باشد را نمی شناسم که نگاهش ناظر به آخرت باشد.
پس وقتي علوم انساني موجود در اين سه
پرسش، پاسخي ندارد. به نقشه ايمان در قرآن نگاهي ببیندازید. نقشه ايمان در
قرآن براي ما 7 متعلق ديده است: ايمان به غيب، ايمان به خدا، ايمان به
ارسال انبياء، ايمان به كتاب، ايمان به ملائك، ايمان به آيات الهي و ايمان
به آخرت. در قرآن بارها آمده كه كساني كه ايمان به آخرت ندارند عذاب شديدي
در انتظارشان ميباشد.
ما بدهكاريم چون هيچ امام معصومي فرصت حكومت ديني نداشت، فرصت برپایی نمايشگاه قرآن را نداشت اما ما داریم
علم انساني امروز متضمن ايمان به آخرت
نيست، يعني متضمن عذاب شديد در آخرت است. اصل پنجم ما معاد است؛ يعني ما
روزي در صحرای محشر برای پاسخگویی بر ميخيزيم. علم انساني امروز در مورد
معاد تعطيل و در مورد آخرت ساكت است. قرآن تاكيد ميكند كه عاقبت براي
متقين است: إن العاقبه للمتقين. اساساً آنچه براي علم انساني امروز مطرح
نيست عاقبت است.
انسان، حيواني است كه در طويلهاي دنيوياش بايد خوب بچرد، بخورد و شهوتراني كند، هر وقت هم مرد به درك.
آن انساني كه به تعبير حضرت آيت الله
حسنزاده آملي درختي است كه ريشه در آسمان دارد نه در زمين، انساني كه خوي
فرشتهخويي و صفت ملائكهاش بالاتر از بعد حيوانياش است. انساني كه از ملك
در سدره المنتهي بالاتر ميرود، وقتي ميرود جبرئيل نميتواند همراه اين
انسان كامل برود.
آيا نبايستي اين 7 ميليارد نفر جمعيت كره
زمين الگو نداشته باشند؟ مدل فرهنگي مناسب نداشته باشند؟ اقتصاد قرآن زاي
مناسب نداشته باشند؟ نياز مردم را نميتوانيم با علمي كه از دل قرآن در
ميآيد تضمين كنيم؟ پاسخ خدا را در صحراي محشر چه ميدهيم؟ پاسخ حضرت
زهرا(س) و حضرت علي(ع) را چه ميدهيم؟ ما بدهكاريم چون هيچ پيامبري 34-33
سال فرصت حكومت ديني نداشته و ما داشتيم.
ما بدهكاريم چون هيچ امام معصومي فرصت حكومت ديني نداشت، فرصت برپایی نمايشگاه قرآن نداشت اما ما داشتیم.
ما سكوت كرديم تا نهادهای حکومتی ربای
سازمان يافته را جاري و ساري كنند. 4 هزار جوان شيعه حزب اللهي لبنان چنان
بر دهن صهيونيزم زدند كه ديگر نميداند از كدام طرف بلند شود.
ضريب نفوذ قرآن در جامعه چقدر است؟
اسلام هميشه از داخل خود صدمه خورده است،
لذا روزهاي پاياني نمايشگاه قرآن در دهه سوم ماه رمضان، اگر آرزو داريد
دعا ميكنيد كه شب قدر بعدي زنده باشيد و گناهانمان صفر شده باشد، خدا از
ما بپذيرد به فرازهاي كاربردي اين قرآن در تحول علوم انساني اقتدار آفرين
باورمند باشيد.
ضريب نفوذ قرآن در جامعه را جستوجو
كنيم؛ يك جمله مقام معظم رهبري در سال 1360 فرمودهاند: رسالت ما اين است
كه جامعه را قرآن مجسم كنيم. قرآن را مجسم كنيم آن موقع ارزش دارد قرآن را
بر سر بگيريم، تمام 365 روز سال رباي سازمان يافته را در نظام اقتصادي رواج
ميدهيم و بعد يك شب ميآييم قرآن به سر ميگيريم.
لذا دوستان عزيز و دلسوزان قرآن، 7 ميليارد جمعيت كره زمين چشمشان به دست
مردم و حكومت ايران است. به عنوان امالقراي جهان اسلام كه از دل قرآن و
نگاه عترت، علم انساني توليد كنيم. علمي كه بگويد انسان كيست؟ نگويد انسان
حيوان است مثل فرويد و ديگران.
دوم اينكه به ما بگويد مناسبات انسان در دنيا چگونه رقم بخورد و دنياش آباد شود و سوم بگويد اين انسان در آخرت سازوكارش چيست؟
سه آباداني را باید از دل قرآن در
بياوريم: اول، آباداني «قلب سليم» كه ابراهيم خليل فرمود هر كس در صحراي
محشر حاضر شد اگر قلب سليم داشت برده است، دوم «آباداني دنيا» و سوم
«آباداني آخرت».
انشاءالله كه به بركت قرآن با عنايات
حضرت بتوانيم جامعهاي را بسازيم و آن را آباد كنيم و تحويل نسل بعد دهيم و
در نهایت به صاحب حقيقي اين انقلاب و جامعه حضرت حجت (عج) تقديم كنيم كه
انسانهايي با دل آباد، با جامعه آباد و با آخرت آباد در آن زندگي كنند.
دلتان از منظر قرآن آباد باشد انشاءالله.