کد خبر: ۷۳۳۱۸
زمان انتشار: ۱۶:۵۸     ۲۳ مرداد ۱۳۹۱
در شرايطي كاروان ايران در المپيك 2012 لندن حاضر شد كه همانند دوره‌هاي گذشته فوتبال ما هيچ جايگاهي در اين المپيك نداشت، اما عملكرد موفقيت‌آميز كاروان ايران پيكان انتقادات را به سمت فوتبال روانه كرده و اين پرسش را مطرح كرده است كه چرا بايد جمع هداياي قهرمانان المپيكي ايران و نتيجه زحمت 4 ساله آنها تنها برابر با مبلغ قرارداد يكي از بازيكنان ميلياردي فوتبال باشد؟
برگزاري المپيك 2012 لندن و حضور موفقيت‌آميز كاروان ايران در اين رقابت‌ها باعث شد تا پس از مدت‌ها شور و اشتياق خاصي در ميان مردم ايران ايجاد شود. مردمي كه لحظه به لحظه با اين ورزشكاران همراه بودند و هنگام برگزاري مسابقه‌ها تلاش مي‌كردند تا هر طور شده به راديو و تلوزيون دسترسي پيدا كنند و پيگير عملكرد ورزشكاران شوند. وقتي كه بهداد سليمي پولاد سرد را بالاي سر مي‌برد تا يكي از سه شعار اصلي المپيك، يعني "قوي‌ترين" را به نام خود ثبت كند؛ پير و جوان، مرد و زن با او يكد‌ل و يك‌صدا مي‌شوند. زماني كه حميد سوريان به رو تشك مي‌رود تا ناكامي‌‌اش در پكن را جبران كند و زحمات چند ساله محمد بنا را به بار بنشاند هموطنان زيادي پاي رقابت او مي‌نشستند و دست به آسمان بلند مي‌كردند و از خدا مي‌خواستند تا قدرت او بر حريفانش غالب شود و به مدال طلاي المپيك دست پيدا كند.

اين روزها در ميان مردم اگر باشي اشتياقشان را احساس مي‌كني. اين حس غرور و وطن پرستي و افتخار است كه حتي بر جو سكوهاي استاديوم‌هاي فوتبال هم غلبه مي‌كند و در جريان بازي ليگ برتر تماشاگران دو رقيب هنگام برگزاري مسابقه‌اي مانند كشتي به شعار واحد "ايران" مي‌رسند.

در اين ميان فوتبال ما كه حسرت المپيكي شدنش 44 ساله شده از نيش و كنايه ‌ها در امان نمانده است. وقتي در ميان همين مردمي كه از افتخار آفريني‌ها و ركورد شكني‌هاي قهرمانانشان به خود مي‌بالند حاضر مي‌شوي افرادي مانند حسين عصاري را مي‌بيني كه با ماشين حساب تلفن همراهش پاداش مدال‌آروان را جمع مي‌زند و با كمي مكث مي‌گويد"جمع تمام اين پاداش‌ها تنها چند صد ميليون بالاتر از قراداد بعضي از بازيكنان ايراني است كه از چپ و راست لقب كهكشاني نثار آنها مي‌شود". ديگراني را هم مي بيني كه با ديدن اين موفقيت‌ها چنين سوالي را مطرح مي‌كنند"وقتي با اين روند مي توان در آوردگاهي همچون المپيك پرچم ايران را بالا برد چرا بايد براي فوتبالي ميلياردي هزينه شود كه ادعايش گوش فلك را كر مي‌كند اما در عمل نتوانسته حالي از اين مردم عوض كند؟". يا وقتي كه باب صحبت را با راننده تاكسي كه دنبال نتيجه كشتي صادق گودرزي است باز مي‌كني، او مي‌گويد: ديگر مانند گذشته از فوتبال لذت نمي‌برم و فوتبال ايران برايم كسل كننده شده است. مي‌گويد كه جز اعصاب خوردي و حرص بيهوده خوردن چيزي از اين فوتبال و از تيم محبوبش عايدش نشده است.

علاوه بر اين اظهار نظرهاي اقشار مختلف جامعه، گه گاه مدال‌اوران المپيكي هم خواستار توجه بيشتر به ورزش‌هاي المپيكي هستند و در ميان مصاحبه‌هايشان درخواست‌ها و انتقادهايي با اين مضامين را مي‌توان پيدا كرد.

*همان بهتر كه براي اين فوتبال هزينه ميلياردي شود

به گزارش ايسنا، كورش باقري سرمربي‌گري تيم وزنه‌برداري ايران در المپيك لندن را بر عهده داشت. تيمي كه در موفقيت‌هاي كاروان ايران سهم زيادي دارد. به عنوان فردي كه ميان‌گود است و به نوعي اين مسائل را لمس كرده انتخاب خوبي است تا نظراتش را جويا شويم. باقري از توجه به وزنه‌برداري رضايت چنداني ندارد و از طرفي با خرج پول‌هاي ميلياردي در فوتبال هم مخالف نيست و مي‌گويد با توجه به رفتار‌هايي كه پس از بازگشت از المپيك ديده بهتر است براي فوتبال هزينه ميلياردي شود. " اعتقاد دارم هرچه براي فوتبال هزينه شود كم است. خيلي بيشتر از اينها بايد براي اين رشته هزينه شود. با توجه به اين رفتارهايي كه ديديم بايد به فوتبال پرداخته شود؛ چرا كه مردم آن را دوست دارند و حقشان است كه به علاقه‌شان توجه شود.

بهداد سليمي

اين پول‌هايي كه در ورزش خرج مي‌شود از بيت‌المال است. پس خود مردم به اينكه پولشان براي فوتباليست‌هايي كه بعضي از آنها در سطح درجه 5 آسيا هستند خرج شود راضي‌تر هستند تا اين‌كه به قهرمان المپيك داده شود

مگر همين مردم نيستند كه براي ديدن بازي‌هاي فوتبال در ورزشگاه‌ها حاضر مي‌شوند و در نظرسنجي 3 ميليوني برنامه 90 راي مي‌دهند؟ اينها نشان مي‌دهد كه مردم فوتبال را دوست دارند. نتايج فوتبال ما ضعيف بوده ولي باز هم فكر مي‌كنم اين‌كه به فوتبال بها داده شود طبيعي است؛ چرا كه مردم به اين رشته علاقه دارند. المپيك ديگر تمام شده است. مگر چقدر اين نتيجه‌هاي المپيك براي مردم جذابيت دارد؟ بعد از گذشت چند مدت خود شما به عنوان خبرنگار تا چه اندازه به اين مساله خواهيد پرداخت؟ كساني كه روي علاقه‌ي مردم تاثيرگذار هستند شما خبرنگاران هستيد. اين‌كه نگاه مردم به فوتبال معطوف شده است در طول 10-15 سال ايجاد شده و مردم به اين رشته علاقه‌مند شده‌اند و نمي‌توان با آن مقابله كرد.

كوروش باقري در ادامه بيان مي‌كند: اين پول‌هايي كه در ورزش خرج مي‌شود از بيت‌المال است. پس خود مردم به اينكه پولشان براي فوتباليست‌هايي كه بعضي از آنها در سطح درجه 5 آسيا هستند خرج شود راضي‌تر هستند تا اين‌كه به قهرمان المپيك داده شود. اين مساله طبيعي است و رفتار مردم هم نشان مي‌دهد كه كار درستي انجام مي‌شود. بايد اين پول‌ها براي فوتبال هزينه شود؛ چرا كه در جهت علاقه‌مندي مردم است. طرفداران وزنه‌برداري نسبت به طرفداران دوآتشه فوتبال كمتر هستند و طبيعي است كه اگر كسي در اين رشته به قهرماني المپيك برسد، كمتر به او توجه مي‌شود.

سرمربي تيم ملي وزنه‌برداري ايران معتقد است كه پس از بازگشت اين تيم از المپيك با توجه به جايگاه اين تيم به آن پرداخته نشد: رفتار مسوولان و رسانه‌ها در حد كاري كه انجام شد نبود و از اين مساله ناراضي هم نيستيم. به هر حال هركدام در اين رشته‌ها كار خود را انجام مي‌دهيم و هدفمان دستيابي به موفقيت است. وزنه‌برداري نسبت به فوتبال طرفداران كمتري دارد ولي همين كه اين افراد علاقه‌مند به وزنه‌برداري خوشحال باشند ما راضي هستيم. من معتقدم كه حتي كف پرداختي‌هاي فوتبال بايد به يك ميليارد برسد.

باقري مي‌گويد: حتما دليل دارد كه به فوتبال بيشتر بها مي‌دهند. به نظر من اگر كسي مي‌خواهد براي كسب مدال به ورزش رو بياورد مي‌تواند در رشته‌اي مانند وزنه‌برداري كار كند اما اگر هدفش پول باشد بهتر است كه به فوتبال بپردازد؛ زيرا در رشته‌هاي ديگر پول چنداني وجود ندارد. وقتي ورزشكاري در رشته‌اي مانند وزنه‌برداري فعاليت كند از نظر مالي تامين نمي‌شود. در كشور ما رشته‌هاي گروهي مانند فوتبال و واليبال طرفداران بيشتري دارند.

احسان حدادي

كورش باقري خطاب به مسوولان مي گويد: اگر مسوولان واقعا مدال المپيك را دوست دارند و اين مدال براي آنها باارزش است بايد بيشتر سرمايه‌گذاري كنند. اگر به دنبال تبليغات و علاقه مردم هستند روي فوتبال بايد هزينه كنند. پس از بازگشت به ايران وقتي پرسيدند كه چه انتظاري داري؟ گفتم كه چند تيمي كه مي‌توانند از نظر مالي كمك كنند به ليگ وزنه‌برداري اضافه شوند. اما وقتي اين كار در رشته ما انجام نمي‌شود نمي‌توانيم روي فوتبال فشار بياوريم. فوتباليست چه گناهي كرده است كه تمام پيكان‌ها بايد به سمت او باشد؟ يك مدير باشگاه دوست دارد كه به فوتباليست چنين رقم‌هايي را پرداخت كند. وقتي يك مديرعامل حاضر است كه به هر قيمتي شده يك بازيكن را جذب كند و يك ميليارد و 200 ميليون تومان به او پرداخت كند حتما به اين نتيجه رسيده است كه اين كار ارزش دارد. فوتبال با اين هزينه‌ها افتخاري هم كسب نكرده است اما همين كه مردم را مشغول مي‌كند كافي است.

سرمربي تيم ملي وزنه‌برداري تنها كسي نيست كه از اين گونه كم‌توجهي‌ها ناراضي است. ساير رشته‌ها نيز از اين تبعيض مستثني نيستند. ورزش ايران خانواده‌اي است كه پدر آن بين فرزندانش فرق مي‌گذارد، خيلي هم فرق مي‌گذارد.

*فوتبال در تمام دنيا حرف اول را مي‌زند

اما آن طرف گود، در زمين فوتبالي‌ها هم اظهار نظرهايي درباره اين موضوع وجود دارد. ميرشاد ماجدي، خود سرپرست تيمي است كه به واسطه داشتن ستاره‌هاي ميلياردي‌اش لقب كهكشاني و سوپر كهكشاني را يدك مي‌كشد. سرپرست تيم فوتبال استقلال مي‌گويد:‌ فوتبال ورزشي همه گير است. به غير از آمريكا كه روي بعضي از رشته‌هاي انفرادي مانند تنيس ، گلف و شنا به خاطر اسپانسرهايي كه دارند سرمايه‌گذاري مي‌كنند؛ در تمام دنيا فوتبال حرف اول و آخر را مي‌زند. اگر بخواهيم به ساير رشته‌ها كمك كنيم نبايد بگوييم كه ديگر به فوتبال كمك نكنيم. به فوتبال پول بدهيم، اما براي ساير رشته‌ها هم هزينه كنيم.

اين كه بخواهيم براي پيشرفت رشته‌هاي ديگر كمك فوتبال را حذف كنيم صحيح نيست

وي اين گونه ادامه مي‌دهد: اگر رقابت‌هاي المپيك نباشد چند نفر براي ديدن رقابت‌هاي بوكس و تكواندو به ورزشگاه‌ها مي‌روند؟ در حالي‌كه هميشه از رقابت‌هاي فوتبال استقبال مي‌شود. من معتقدم بايد به رشته‌هاي غيرفوتبال نسبت به گذشته بيشتر رسيدگي شود، اما اين كه بخواهيم براي پيشرفت رشته‌هاي ديگر كمك فوتبال را حذف كنيم صحيح نيست. به عنوان مثال در رشته فوتسال به يك‌باره مبالغي كه پرداخت مي‌شد را قطع كردند. اين اتفاق به سود فوتسال نيست و نتيجه‌اش را در جام جهاني 2012 تايلند خواهيم ديد.

سوريان طلاي المپيك

*** بي شك اين كه بخواهيم بگوييم با توجه به نتايج رشته‌هاي انفرادي در المپيك و افت فوتبال ايران، ديگر نبايد به فوتبال توجه كنيم و بايد تمام تمركز و هزينه‌ها را روي رشته‌هاي ديگر بگذاريم نظري است كه تنها به خاطر قرار گرفتن در فضاي موفقيت‌هاي المپيك بيان مي‌شود. اما به واقع نمي‌شود از ورزشي كه در تمام دنيا طرفداران زيادي دارد و مي‌توان از آن بهره‌هاي زيادي برد به يك‌باره روي گرداند. ولي مشكل اينجاست كه فوتبال ايران به اندازه هزينه‌اي كه در آن مي‌شود، خروجي ندارد. هزينه گزافي كه از بيرون فوتبال وارد آن مي‌شود. در فوتبال سطح اول دنيا هزينه‌هايي به مراتب بيش از فوتبال ايران انجام مي‌شود اما اين هزينه‌ها به صورت اصولي است و در نهايت منجر به سود‌آوري هم مي‌شود. چرا كه منابع در‌آمد فوتبال مشخص است و اگر از اين راه وارد شويم به راحتي مي توان فوتبال را به مرحله‌اي رساند كه از درون خود هزينه‌هايش را تامين كند تا ديگر محتاج به جيب دولت نباشد و اين زخم زبان‌ها را هم نشنود.

بالا بودن دستمزد‌ها و صرف هزينه‌ي زياد در فوتبال به خودي خود ايرادي ندارد. ايرادي ندارد اگر مسي با يك شركت تجاري قرارداد مي‌بندد و چند صد ميليون يورو به جيب مي‌زند، اما آيا ليونل مسي با پول ورزش دولتي پردرآمد‌ترين بازيكن فوتبال جهان شده است؟

فوتبال ورزشي پرطرفدار است. در اين موضوع نه ترديدي وجود دارد و نه ايرادي به آن وارد است. اما از اين پرطرفدار بودن چه سودي عايد شده است. از چند ميليون نفري كه در طول برگزاري ليگ به تماشاي بازي تيم محبوب‌شان مي‌روند چه درآمدزايي صورت گرفته است. آيا تيم‌هاي فوتبالي كه براي خريد بازيكنان ميلياردي دائما دست به دامان دولت هستند و از بي‌پولي گله مي‌كنند نمي‌توانند به لطف طرفداران ميليوني خود اگر سودآوري ندارند،‌ حداقل هزينه‌هاي خودشان را تامين كنند؟

حق پخش تلويزيوني، اسپانسرشيپ، بليت فروشي و ساير فعاليت‌هاي بازرگاني. منابعي كه بايد راه‌كارهاي درست استفاده از آن را به كار بگيريم تا در‌‌آمد آن خرج فوتبال شود. اگر در فوتبالمان به دنبال راه‌كارهاي استفاده كامل از اين منابع در‌آمدي باشيم ديگر نه پول بيت‌المالي بيهوده خرج مي‌شود و نه فوتبال هدف پيكان انتقادها و زخم زبان‌ها. آن وقت شايد بتوان از كنار همين فوتبال درآمدزايي را به جايي رساند كه يك باشگاه بتواند به كمك آن علاوه بر فوتبال در ساير رشته‌ها نيز تيمداري كند.

منبع: ایسنا
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها