اگر بگوئيم كه قوام تشيع به «عاشورا» است سخن گزافي نگفته ايم آنچه كه از
منابع روايي حادثه كربلا به دست مي آيد حاوي مطالب بسيار است كه طرح هر
كدام مي تواند يك جامعه را از بن بست خارج كند. مثلا روحيه شجاعت مي تواند
انسان را از وابستگي و استثمار برهاند و روحيه شهامت انسان را از جهل و
شجاعت احمقانه نجات دهد. در مشي امام حسين(ع) نكات فراواني است كه پرداختن
به آنها خود كتابي قطور خواهد شد اما ذيلا به گوشه هايي از ويژگي هاي نهضت
امام حسين(ع) اشاره مي شود:
الف: پيام هاي نهضت اباعبدالله الحسين(ع) (بدون ذكر اهميت در تقدم و تأخر)
1-آزادگي:
آزادي و آزادگي دو خصلت بارز امام حسين(ع) است. ايشان در برابر انواع
روش هاي استعماري (خواهش، تطميع، تهديد و...) با عزمي راسخ و با تشخيص
شرايط سياسي- اجتماعي عصر خود، به مبارزه با يزيد مي پردازد. كافي بود تا
يك تصميم از ده ها تصميم حضرت(ع) در اين حادثه بي بديل، نادرست از آب
درآيد، آن وقت كل اين حادثه بزرگ تحريف مي شد و اثر خود را از دست مي
داد.(در خلال اين مقال گوشه هايي مورد اشاره قرار مي گيرد)
2- علم:
بي شك امام حسين(ع) دقيق ترين و عالمانه ترين روش را اتخاذ كرد و
همواره تا لحظه هاي شهادت از مسير علم، درايت و تدبير خارج نشد. خروج او از
مدينه، انتخاب مسير، توقف در منزلگاه هاي مختلف، انتخاب سرزمين نينوا،
سخنراني ها و همه و همه از روي حكمت و درايت بود.
2-صبر:
صبر در شرايطي براي انسان حاصل مي شود كه او چاره اي بر تحمل كردن
ندارد. اما نوع برخورد با صبر مهم است. گاهي آدم ها از شرايط به وجود آمده
گلايه و شكايت مي كنند اما اولياء الهي آن را با روئي گشاده مي پذيرند. اما
حلم بر عكس آن است. يعني مي تواند اقدام كند، ولي به دلائلي و يا به خاطر
مصلحت اقوايي آن شرايط سخت را تحمل مي كند و راضي و خشنود از مواجهه با
سختي ها مي باشد.
حسين(ع) با حلم، صبر و استقامت بي نظير خود و ياران، توانست پايه هاي
كجي كه به نام دين در جامعه رواج پيدا كرده بود را دوباره به مسير اصلي
برگردانده و همان سبب فروپاشي نظام نالايق بني اميه شد.
4- معنويت:
حضرت در اوج جنگ و مبارزه از توجه به معنويت، اخلاق، انسانيت، تلاوت
قرآن و نماز باز نمي ايستد. اساسا جنگ حسين(ع) با يزيد بر سر همين اخلاق و
معنويت و پرده برداري از چهره تزوير و رياي بني اميه است كه غاصبانه به نام
دين و حكومت ديني، رياست مي كنند و كسي جز حسين(ع) نمي تواند اين رسوايي
را عيان كند، همان گونه كه كسي جز علي(ع) نتوانست چهره خوارج، آن جاهلان
متنسك مقدس مآب را برملا كند.
5- تصميم قاطع:
تصميم قاطع براي انسان هاي بزرگ خيلي حائزاهميت است. زيرا با كوچك ترين
حركت نابجا، براي هميشه بازنده مي شوند. اما اگر قبل از تصميم قاطع عناصري
چون معنويت و تقوي، علم، درايت، تدبير، شناخت دقيق شرايط جامعه وجود داشته
باشد، جايي براي نگراني وجود نخواهد داشت و حسين(ع) كسي است كه همه آن
شرايط را چون آئينه مي ديد و برايش از روز روشن تر بود.
او با تصميماتي كه مي گيرد افراد كوته بين زمان خود را متحير و آيندگان تيزهوش را از دورانديشي خود به ستايش وامي دارد.
6- دلسوزي:
يكي از صفات بارز امام حسين(ع) دلسوزي است. نه فقط براي دوستان، بلكه
براي دشمنان هم، دل مي سوزاند. او همچون جدش(ص) رحمه للعالمين است. آب را
بر دشمن نمي بندد. اگر چه بين آنان، زن و كودك نبود! و به قاتل خود لبخند
مي زند و او را موعظه و نصيحت مي كند.
7- ايثار:
مقام ايثار، مقام فنا شدن براي معبود است. ايثارگر، بيش از جان، چيز ديگري ندارد و آن را در طبق اخلاق گذاشته و مي گويد:
جان چه باشد كه فداي قدم دوست كنم- اين متاعي است كه هر بي سروپايي دارد.
در «ايثار» جاي استدلال و دليل نيست تا ثابت كند كي چه بايد بكند. جاي عشق و عرض ارادت است.
8- حركت از مجراي طبيعي:
امام حسين (ع) به دلائلي (ان الله شاء ان يراك قتيلا) و براي جاودانه
شدن حماسه اش، مي بايست از راه اسباب و مسببات طبيعي اين نهضت را به آخر
برساند. كه اهم اين حكمتها بدين قرار است:
الف: حركت از راه هاي عادي و طبيعي و بدون استفاده از راه هاي ميان بر و غير متعارف.
ب: عدم پذيرش كمك از امدادهاي غيبي و پيشنهاد پيشواي اهل«جن» دال برنابود كردن لشكر يزيد به كمك همه جن هاي متدين.
ج:عدم خروج از شيوه جوانمردي
9- فرصت به دشمن:
درخواست امام حسين(ع) براي به تاخير افتادن جنگ، سه علت عمده داشت:
يك: خالص كردن ياران خود و برداشتن بيعت از آنان تا هر كس ذره اي غش و ناخالص در اوهست جدا شود.
دوم: رفتار عبادي و معنوي امام حسين(ع) و ياران درشب عاشورا بيانگر
تدين واقعي آنان به دين اسلام مي باشد و شايد اثر مقطعي خود را بر دشمن
بگذارد- كه اين چنين شد-اگرچه اثر دراز مدت آن تحقق پيدا كرده است.
سوم: شايد فرصتي باشد براي كساني كه درخواب هستند كه در نتيجه آن افراد
بسياري شبانه از سپاه يزيد به جمع ياران حسين آمدند كه به دليل شهرت «حربن
يزيد رياحي»، بسياري از آنان از ديد مورخان حادثه، مغفول مانده اند. اما
در بعضي از كتب كه آمار شهداي كربلا را تا 140نفر ذكر كرده اند، بعيد نيست
كه افراد اضافه شده همان پناهندگان به لشكر حسين (ع) باشند.
10:دوري از ذلت:
شعار جاودانه حسين (ع) «هيهات منا الذله»، پـرچمي شد براي همه آزادي
خواهان كه تا امروز اين شعار؛ خون تازه به كالبد مجاهدان در راه خدا مي
دهد.
«من كان يريد العزه فلله العزه جميعا»، عزت فقط نزد خداست. حسين (ع) با
خدا معامله كرد و ما ثمره اش را بعد از 14قرن هنوز مي بينيم و ادامه خواهد
داشت.
11-نوع نگاه به مرگ:
بررسي شعارهايي كه حضرت اباعبدالله (ع) ايراد مي فرمود نيازمند واكاوي
شرائط آن زمان است. يكي از آن شعارها، شعار «لااري الموت الاسعاده و الحياه
مع الظالمين الابرما» است كه مي فهماند جامعه آن روز بي تفاوت و بي انگيزه
شده بود. هركس به فكر زندگي شخصي خود بود. حاضر به مبارزه و ايثار نبود.
اركان بني اميه با ظلم و شكنجه هاي فراوان و به شهادت رساندن ياران علي (ع)
هرگونه نشاط عمومي را ا زمردم سلب كرده بودند و آنها در برابر همه چيز،
ديگر بي انگيزه شده بودند. برايشان فرق نمي-كرد كه يزيد حاكم آنها باشد يا
كس ديگر.
امام حسين (ع) اين سياهي و ظلمت را مي درد و در برابر حكومت ظالم و
فساد يزيد مي خروشد و كاخ بي بنيان و پوشالي او را رسوا مي كند و نوع نگاه
به مرگ را از حالت ننگ، به سعادت و خوشبختي تغيير مي دهد.
و ده ها موضوع ديگر كه هر كدام خود كتابي است براي هدايت و الگوپذيري از حادثه كربلا.
ب: آسيب شناسي شرائط موجود
بررسي آسيبهاي زمان نه كاري است آسان و نه بدون مخالف زيرا آنهايي كه
هميشه از آب گل آلود زمان ماهي فرصت را صيد مي كنند، درصدد هستند تا هواي
ابري و غبارآلود باشد و دراين ظلمت جهل، از نرده بام مردم بالا رفته و دشنه
خود را در پشت سفيران هدايت و نور وارد سازند. آنچه در ذيل مي آيد گزيده
اي است از آسيبها و ضرورتهاي امروز كه وظيفه پاسبانان حقيقي (حوزه هاي
علميه) است كه از شجره دين با حساسيت و دقت روز افزون مراقبت كنند.
1-محتوي:
فهم پيامهاي عاشورا، اهداف وابعاد گسترده آن و تطبيق آن با شرايط فعلي
جهان(داخلي و خارجي) و تدبير راه كار براي برون رفت از آن از مهمترين وظايف
حوزو يان علما و همه فعالان عرصه نهضت حسيني است.
2- منابر:علما و روحانيون بزرگوار، ضمن مطالعه هاي دقيق و مجدد درحادثه عاشورا به دو شيوه توامان مي توانند عمل كنند.
الف: ذكر و روايت اين حادثه از كتب معتبر درحد چند دقيقه درهرمنبر.
ب: تجزيه و تحليل مبتني بر استدلال و اجتهاد، بسط و كاربردي كردن
مفاهيم و پيام هاي عاشورا بدون سانسور و بدون غرض هاي خاص حزبي و جناحي،
مردم، تشنه معارف اهل بيت(ع) هستند نه مصرف كردن مباني ديني و ارزشي براي
توجيه كردن بعضي كارهاي سياسي و سياست بازي . اگر چه سياست به معني تدبير
امور و داشتن برنامه براي به هدف رسيدن احكام متعالي اسلام، چيزي نيست كه
بشود آن را از حوزه دين جدا كرد و اين است مفهوم «سياست ما عين ديانت
ماست».
3- توجه به سنت هاي صحيح گذشته:
بايد توجه داشته باشيم كه با همين روش هاي سنتي بود كه 14 قرن، مفاهيم
ارزشي دين به مناسبتهاي بودن محرم و صفر نسل به نسل به ما رسيد. به بهانه
تجدد نبايد آنرا به فراموشي سپرد. استفاده از همه ابزارهاي نوين رسانه اي
بايد صورت بگيرد اما رسانه هاي جمعي نبايد جايگزين روش سنتي شود.
توجه به برگزاري منابر توسط اعاظم علما در جامعه امروز كاري است ضروري.
اگر چه در ميان طلبه هاي جوان كم نيستند آنهايي كه اهل تقوي و دانش اند
اما اگر رفته رفته منابر اهل البيت به طلبه هاي تازه كار سپرده شود، شايد
در آينده به جايي برسيم كه فكر كنيم: به منبر رفتن و سخنراني كردن براي اين
جمعيت، در اين روستا يا شهر كوچك دور ازشأن!بزرگان حوزه باشد!
از طرفي پختگي و اعتمادي كه مردم به بزرگان حوزه علميه دارند باعث مي
شود تا پذيرش مفاهيم را آسان تر كند. يكي ديگر از روش هاي پسنديده گذشته
عبارت از روايت نمايشي (تعزيه) اين واقعه است. اگر چه نبايد به فراموشي
سپرده شود اما در عين حال بايد از فعاليت نااهلاني كه در اين ايام با جهل و
خرافه، دسته به راه مي اندازند و يا تعزيه مي گيرند و گاه از اعتماد مردم
هم سوءاستفاده مي كنند، جلوگيري به عمل آيد.
4- جلوگيري از بدعت ها
اگر چه بايد به سنتهاي صحيح توجه كرد اما بايد جلوي هر بدعتي گرفته شود. در واقع «ادخال ماليس في الدين في الدين» صورت نگيرد.
5- مداحان و مرثيه خوانان:
همه مي دانيم كه ثواب گريه كردن و گرياندن، بسيار ارزشمند و با عظمت
است، اما در برابر كساني كه شغلشان مداحي شده و براي گرياندن به هر اقدام
سبكي دست مي زنند بايد قانوني وضع شود تا از اين رويه ضد ديني و دشمن پسند
جلوگيري شود. البته گاهي اين افراد جهل دارند، يا سواد كافي ندارند اما يك
عده اي در صدد هستند به هر قيمتي كه شده، مردم را بگريانند و اين خطرناك
است. مگر نهضت اباعبدالله(ع) فقط گريه است؟ گريه وسيله اي براي فهم مظلوميت
و آن نيز وسيله اي براي فهم پيامهاي حضرت سيدالشهداء(ع) است والا گريه
بدون شناخت حسين بن علي(ع) بي ارزش است.
6- توجه به مساجد:
مساجد مهمترين كانون ضد ستمگري در طول تاريخ تشيع بوده است و در تاريخ
معاصر به عنوان يك ركن، كانون بسيج و آماده سازي مبارزان بشمار مي رود.
معارف اسلامي از طريق مساجد به مردم القا شد و در پرتو آن جوانان بسياري
تربيت شدند كه هنوز بعد از 03سال از انقلاب، همان تربيت شدگان هستند كه
اهداف انقلاب را دنبال مي كنند.
قبل از انقلاب در زمان اختناق و فشاري كه رژيم وارد مي كرد و با همه
محدوديت هاي آن، دست اندركاران انقلاب به شكل كاملا هوشمند و مديريت شده،
برنامه ها را دنبال مي كردند كه به شكل همزمان در سراسر كشور، وعاظ و
سخنرانان از شب اول محرم تا دهم چه مطالبي براي مردم بگويند.
مساجد بدون وابستگي به دولت و تنها با عشق و ايمان راسخ مردم و روحانيت
پاكباخته و از جان گذشته، كانوني براي درك حقايق و معرفت الهي مردم شده
بود. اما اينك با توجه به در اختيار داشتن صدا و سيما، مطبوعات، ادارت و
نهادهاي متولي؛ اينچنين هماهنگي و يك دستي وجود ندارد.
نظم در اداره مساجد، گزينش طلاب فاضل متقي، پرهيز از جناحگرايي سياسي،
توجه به مسائل مالي و در عين حال عدم وابستگي به امور دولتي از اولويتهاي
آسيب مساجد امروز ماست كه اگر توسط بزرگان حوزه هاي علميه بدان توجه لازم
مبذول نشود، ممكن است لطمات جدي به نظام و اسلام وارد شود.
7- تكايا:
در قبل از انقلاب عمده برنامه ها در مساجد شكل مي گرفت. اما الان روند رو به تزايد تكايا چه پيامي مي تواند داشته باشد؟
آسيب شناسي بحث توسعه تكايا به يك كار پژوهشي نيازمند است تا نقاط ضعف و قوت آن بررسي شود و براي معايب آن چاره انديشي صورت گيرد.
گاهي عده اي كه در طول سال درمسجد ديده نمي شوند، چند متر آن طرف مسجد
در ايام محرم تكيه به پا مي كنند. (البته اين موضوع را با دوستان مختلفي در
شهرهاي مختلف مطرح كرده ام كه با اختلافات جزئي، اصل ماجرا شبيه هم است)
از طرفي هر چه مراسم عزا فراگير باشد باعث تعظيم شعائر خواهد شد اما
بايد به مسائلي از قبيل عدم مزاحمت براي مردم، نبستن خيابانها، استفاده از
مداحان وزين، برپايي منبر امام حسين(ع) در خلال برنامه ها توجه كرد.
8- راه افتادن دستجات:
به راه انداختن دستجات و هيئات قطعا تأثير معنوي بر جامعه خواهد داشت.
اما بايد مواردي كه منافي با فرهنگ حسين(ع) است را از آن حذف كرد. يكي از
موارد بسيار ناپسند در به راه افتادن دستجات، اختلاط زن و مرد است كه يكي
از آسيبهاي جدي اين قبيل برنامه هاست. همچنين انجام برخي كارهايي كه موجب
سلب آسايش مردمي مي شود از قبيل بلند بودن صداي بلندگو تا پاسي از شب،
برپايي هيئت و تكيه در سرراه مردم و بستن برخي كوچه ها به بهانه ايجاد
تكيه، عبوردادن دسته ها از برخي خيابانها بگونه اي كه موجب راه بندان و
ترافيك سنگين در شهرها مي شود و... همه اينها جزو آسيب ها و رفتارهاي
ناپسندي است كه متأسفانه در جاي جاي نقاط كشور شاهد آن هستيم و بيم آن مي
رود كه با اين كارها نه تنها جزو عزاداران واقعي اباعبدالله محسوب نشويم
بلكه براي خود گناه و وزرووبال نيز فراهم كنيم و خداي ناكرده مصداق اين آيه
شويم كه: قل هل ننبئكم بالاخسرين اعمالا الذين ضل سعيهم في الحياه الدنيا و
هم يحسبون انهم يحسنون صنعاً (كهف/401) و بگو آيا به شما خبر دهيم كه
زيانكارترين مردم در كارها چه كساني هستند؟ آنها كه تلاشهايشان در زندگي گم
و نابود شده، با اين حال فكر مي كنند كار نيك انجام مي دهند.
نويسنده:مسلم سليماني