كيهان نوشت:
رامين جهانبگلو از همكاران سرويس هاي جاسوسي سيا و موساد ضمن تحليلي به مقايسه دو
عنوان بهار عربي و جنبش سبز پرداخت و در بيان علت تفاوت اين دو در نشريه ال پائيس
نوشت: حقيقت آن است كه بين وضعيت ايران با آنچه در تونس و مصر انجام شد يك تفاوت
بزرگ وجود دارد و آن اين است كه رژيم روي پايگاه عقيدتي خود تكيه و حساب مي كند حال
آن كه حكومت هاي مصر و تونس از نظر ايدئولوژيكي بسيار ضعيف بودند يا حتي ايدئولوژي
نداشتند.
وي همچنين با اذعان به اينكه برخلاف رژيم هاي منطقه، تمركز ديكتاتورگونه قدرت وجود
ندارد، اضافه كرد: تفاوت هاي ديگري نيز ميان ايران و دو كشور ديگر وجود دارد. نخست
اينكه دولت ايران در مهار مخالفان، سرسخت و نظام مند بود و دوم اينكه ايران يك
واكنش شايسته به رژيم هاي فاسد در منطقه به شمار مي رود.
وي همچنين پررنگ بودن مسئله فساد در رژيم هاي مصر و تونس، تفرقه در جنبش سبز و عدم
تداوم آن از سوي سران اين حركت را دلايل تفاوت موضوع ايران با تونس و مصر توصيف
كرد.
در همين حال تقي رحماني عضو مركزيت گروهك ملي- مذهبي در توصيف دلايل شكست فتنه سبز
نوشت: مطالبه محوري در نيمه راه جنبش سبز دچار بحران شد و دوباره بحث ماندن يا رفتن
از حاكميت از سوي افراطي ها و برخي از سبزها مطرح شد. عمده كردن شعارهاي متضاد و
دامن زدن به شعارهايي نظير جمهوري ايراني از علل ديگر بود. حكومت بعد از راهپيمايي
روز قدس، مديريت جنبش را غيرمستقيم تحت الشعاع رفتار خود قرار داد و با مانور روي
شعارهاي مطرح شده، اقشار نزديك به خود را در جنبش سبز مسئله دار كرد مبني بر اينكه
اين جريان برانداز و ضد مذهب است.
وي در روزآن لاين ادامه مي دهد: اين گسيختگي زماني بيشتر شد كه بدنه اصلي جنبش
دستگير شد. بعد از عاشوراي 88 مشخص شد جنبش مسير خود را گم كرده است. نشانه رفتن كل
نظام شعاري بود كه هماهنگي با توان و امكانات ما نداشت اما احساسات را راضي مي كرد.
حتي مدل مواجهه با رهبري نظام فاقد برآورد لازم بود. نتيجه آن شد كه از عاشوراي 88
ديگر نه امكان حضور خياباني وجود داشت و نه حوصله كار براي سامان دادن كار مدني
جديد.