چکیده
این نوشتار در صدد ترسیم سیمای کلی زندگی یهودیان در سرزمینهای اسلامی است. یهودیان همواره در میان مسلمانان زندگی همراه با آسایش داشته و در کنار آنان، در عرصههای گوناگون به شکوفایی رسیدهاند و به یقین بر همدیگر تأثیر نیز داشتهاند. برای نشان دادن زندگی آنان و تأثیرپذیری از مسلمانان، چهار دورة عصر پیامبر(ص)، عصر حکومت عباسی، عصر حکومت عثمانی و ایران اسلامی مدّ نظر قرار گرفته و وضع یهودیان به طور کلی بررسی شده است.
جالب توجه اینکه روند کلی تعامل مسلمانان با یهودیان، بر خلاف تعامل مسیحیان با یهودیان، همیشه مثبت بوده است؛ به نحویکه خود یهودیان نیز اذعان دارند و آن را مورد تأکید قرار دادهاند. در پایان نیز زندگی یهودیان در سرزمینهای مسیحی به اجمال مطرح شده است تا خواننده بتواند مقایسهای اجمالی میان رفتار مسلمانان و مسیحیان، با یهودیان، انجام دهد و از این رهگذر، رفتار مناسب مسلمانان را که برگرفته از فرهنگ غنی اسلام است، تشخیص دهد.
کلیدواژهها: اهلکتاب، ذمّی، ضدیهودیگری، فلسفه و عرفان یهودی.
مقدمه
بیشک یهودیان و مسلمانان در طول تاریخ حیات خود، برخوردها و کشمکشهایی با یکدیگر داشته و تأثیر و تأثراتی از هم پذیرفتهاند. از آنجایی که ادیان الاهی تضاد و اختلافی ندارند، میان یهودیت و اسلام نیز نباید اختلافی وجود داشته باشد. گاهی اوقات تعصب طرفداران و پیروان ادیان باعث اختلاف و برخورد میان آنان شده است. در قرآن آمده است که مسلمانان باید تمام انبیای الاهی پیشین را قبول داشته باشند؛ در غیر این صورت، ایمان آنان کامل نیست؛ (بقره: 285)
آیاتی که در قرآن علیه یهودیان آمده است، به دلیل یهودی بودن آنان نیست، بلکه یهودیانِ آن زمان، به دلیل عدم پذیرش حق و توطئهچینی علیه پیامبر اکرم(ص) مورد سرزنش قرآن قرار گرفتهاند. اگر یهودیان عصر حاضر نیز آنگونه باشند، مخاطب این آیات هستند. قرآن هر انسانی ـ چه مسلمان و چه غیرمسلمان ـ را که روحیة استکباری دارد، با همین لحن مورد خطاب قرار میدهد و به صراحت میفرماید که با هیچ قومی عهد اخوّت و مودّت ندارد و اگر خوب عمل نکنند، از آنان اعراض خواهد شد.1
یهودیان و مسلمانان در بسیاری از مناطق جهان، زندگی مسالمتآمیزی داشتهاند. روشن است که حتی در کشورهای اسلامی نیز اهلکتاب حقوق برابر با مسلمانان ندارند؛ اما یهودیان در کشورهای اسلامی بسیار موفقتر بودهاند و در مقایسه با کشورهای مسیحی، شرایط بهتری داشتهاند.2 آزادی ادیان در اسلام و حمایت از اهل ذمه و تسامح دینی سبب شد که یهودیان در سرزمینهای اسلامی، در همه زمینهها به رشد و بالندگی برسند.3
این مقاله، در حدِّ وُسع خود به اجمال زندگی یهودیان در کشورهای اسلامی از عصر پیامبر اکرم(ص) تا دوره معاصر را به تصویر کشانده است: البته از بخش شمال آفریقا و اندلس ـ عصر طلایی یهودیان ـ چشمپوشی کرده و به دورههای عصر پیامبر اکرم(ص) (شبه جزیرة عربستان)، عصر حکومت عباسی (عراق و بابل)، عصر حکومت عثمانی و حکومت ایران اسلامی پرداخته شد.
واژهشناسی
اهل کتاب4
به طور قطع از منظر اسلام، یهودیان و مسیحیان مصداق «اهل کتاب» هستند. اصطلاح «اهل کتاب» اصطلاحی قرآنی است. مراد از اهل کتاب، قائلان به کتاب مقدس است و در زبان قرآن این افراد در برابر مشرکان قرار داده شدهاند. امروزه در غرب نیز این اصطلاح «the People of the Book» شایع است.5 اهل کتاب دارای احکامی هستند که در کتابهای فقهی بحث شده است.
ذمی
در اسلام، وضعیت حقوقی اهل کتاب را «ذمه» گویند.6 این یک تعهد دوجانبه است: حاکم اسلامی تعهد میکند که جان و مال اهل ذمه را حفظ کند، آنان را از خدمت سربازی معاف کند، و آزادی دینی ایشان را ـ گرچه با محدودیتهایی ـ تضمین کند. از سوی دیگر، اهل ذمه مکلف به پرداخت جزیهاند، نباید به اسلام توهین کنند؛ نباید مسلمانان را به دِین خود درآورند، نباید کلیسا یا کنیسه جدید بسازند و نباید با تبانی با دشمنان، به حکومت اسلامی خیانت کنند.
عرفان نظری که آن نیز به نظر میرسد، از بابل نشأت گرفته باشد، در قرن دوازدهم در پروانس ظهور یافت و در قرن چهاردهم در اسپانیا به اوج شکوفایی رسید.85عرفان یهودی پس از اخراج یهودیان از اسپانیا، به شهر صفد در دولت عثمانی منتقل شد . |
ایشان باید با کارهایی چون پلسازی و ... به کشور اسلامی یاری رسانند؛ همچنین باید با پوشیدن لباسی خاص، خود را متمایز گردانند که برخی از این موارد واجب و برخی جایز هستند.7پیامبر اکرم(ص) دربارة نیکی کردن به اهل ذمه سفارشاتی دارند.8 حضرت علی(ع) نیز در نامهای به مالک اشتر، میفرماید: «باید حقوق اهل جزیه رعایت شود».9
و نیز میفرماید:گزارش تایید شدهای دریافت کردهام که مردان مهاجم بر زنان آن سرزمین، که بعضی مسلمان و بعضی از اقلیتهای رسمی و ذمی بودهاند، حمله میآوردهاند و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههاشان را برمیگرفتهاند ... به خدا سوگند که این گزارش، چنان تلخ و تحمل ناپذیر است که اگر مسلمانی در پی شنیدن این فاجعه، از شدت اندوه جان بسپارد، نه تنها سرزنشی را سزاوار نباشد، که از دیدگاه من واکنشی فراخور او باشد.10این گونه و دستورها، فرهنگی را در میان مسلمانان ایجاد کرد که آنان با غیرمسلمانان و اهل کتاب (مانند یهودی، مسیحی و زرتشتی) به نیکی رفتار کنند. تاریخ، گواه این مطلب است.
ضد یهودیگری11
قرآن کریم یهودیان را سرزنش میکند؛ چرا که ایشان حضرت محمد(ص) را به پیامبری قبول نداشتند و با او به مخالفت پرداختند و علیه مسلمانان دست به خیانتها و کارشکنیهایی زدند. در بحث ضدیهودیگری در دائرةالمعارف جودائیکا، بیشترین مباحث دربارة ضدیت کشورهای اروپایی و مسیحیان با یهودیان است.
ضدیت اسلام و مسلمانان با یهودیان در مقایسه با جهان مسیحیت بسیار کمرنگ و ناچیز است؛ البته به این معنا نیست که در کشورهای اسلامی، هیچ ظلم و ستمی به یهودیان نشده است.12 بنا به این دائرةالمعارفِ، ضدیهودیگری در کشورهای عربی نیز وجود دارد که ناشی از جنگ اسرائیل با عربها بوده است.13 اما آنچه شایان توجه است این است که خود یهودیان نیز معترفاند که مسلمانان تسامح بیشتری نسبت به مسیحیان به آنان نشان دادهاند.14
به طور خلاصه میتوان گفت یهودستیزی در بین مسلمانان یک اصل نبوده است؛ ولی نمیتوان منکر وجود مواردی از آن در جهان اسلام شد. ریشههای عمدة این دشمنی و یهودستیزی در کشورهای اروپایی، بیشتر اقتصادی بوده است؛ اما اختلافات مذهبی، رقابتهای اقتصادی را تشدید میکرد؛ هر چند و در عین حال بر آن سرپوش میگذاشتند؛15 به این معنی که اختلافات مذهبی تقویتکنندة اختلافات اقتصادی بوده است. تصور بر این بود که اختلافات مذهبی اساسی و ریشهای است؛ در حالی که ریشههای اصلی اختلافات، اقتصادی بوده است.
مجادلات علیه یهودیت
در مدخل «Islam» از دائرةالمعارف جودائیکا، این عنوان آمده است که اسلام با یهودیت و یهودیان دشمنی دارد؛16 در صورتی که بیانیههای قرآن خطاب به برخی یهودیان پیمانشکن و متکبر است، نه یهودیت. با بررسی اجمالی آیات قرآنی، درمییابیم که چنین بیانیههایی نسبت به مسلمانان متخلف نیز وجود دارد.
نوکیشان اجباری
«آنوسیزم» یعنی اجبار یهودیان با تهدید و شکنجه به تغییر دین. این تعبیر دربارة یهودیان مشهد به کار میرود؛ از جمله این موارد، اجبار یهودیان اصفهان، مشهد و اسپانیای اسلامی (اندلس) به پذیرش اسلام است.17 آنوسیها در تمام مسائل اجتماعی، زندگی دوگانه داشتهاند. دو نوع قبالة ازدواج اسلامی و یهودی، مراسم کفن، دفن، مجلس ختم اسلامی و یهودی و ... که زندگی را بر آنان بسیار دشوار ساخته بود.18
جدیدالاسلام
این اصطلاح نیز در کشور ایران در مورد یهودیانی به کار میرود که در قرن هفده و هجده با اجبار مسلمان شدهاند؛ اما در باطن یهودی ماندند. این تعبیر بیشتر در شهر مشهد و از زمان حکومت قاجار به کار رفته است.19 آنوسی از سوی خود یهودیان، و جدیدالاسلام از طرف مسلمانان به آنان اطلاق میشد.
پیامبر(ص) در برابر کارشکنیهای یهودیان، شیوههای گوناگونی در پیش گرفتند؛ ابتدا با آنان پیمان بست و آنان را به حق و فطرت دعوت کرد. در ادامه، با آنان مدارا کرد و آنان را به عقاید مشترک و پرهیز از اختلاف فراخواند؛ سپس با آنان به مناظره نیکو پرداخت و پس از آن از تحدی و هشدار استفاده کرد و در نهایت، مجبور شد که با آنان برخورد نظامی کند. |
مارانوها20
مسیحیان اسپانیا، یهودیان را به زور به آیین خود در میآوردند. این گونه افراد در ظاهر مسیحی میشدند؛ ولی در باطن یهودی میماندند. تعبیر یهودیان مسیحینما یعنی «مارانوها» به چنین افرادی دلالت دارد. پدیدة «مارانوها» نشان میدهد که یهودیان اسپانیا، مادامی که تحت حمایت مسلمانان بودند، یهودی بودند؛ اما مسیحیان آنان را آزار داده و انتخاب بین مسیحی شدن یا مرگ را به آنان اجبار میکردند؛ در نتیجه بسیاری از آنان «مارانو» شدند.21
در مقابل، رویة کلی جوامع اسلامی بر مدارا با اهل کتاب مبتنی بود. مسلمانان فلسطین، شام، عراق و سایر مناطق با یهودیان به نیکی رفتار میکردند. یهودیان، عربهای مسلمان را ناجی خود از دست مسیحیان و زرتشتیان میدانستند؛ از اینرو، مسلمانان را کمک میکردند و مسلمانان نیز با آنان خوب رفتار کرده و جایگاه خوبی در کشورهای اسلامی یافتند.22
دونْمه23
نام فرقة «دونمه» به مفهوم لغوی ترکی، به معنای «مبدل» آمده است و به مفهوم دینی، به معنای «مرتد و منافق» است و به مفهوم سیاسی، به یهودیانی اطلاق میشود که در ظاهر مسلمان هستند، ولی گرایشهای یهودی دارند. مؤسس این فرقه، شبتای صبی یا زوی است که در بحث از حکومت عثمانی به این فرقه میپردازیم.
عصر پیامبر اعظم(ص)
برخی از یهودیان پس از جنگ با روم در سال 70م، که منجر به تخریب بیتالمقدس شد و یهود در سراسر عالم پراکنده شدند، به جزیرهالعرب آمدند. منابع عربی نیز این نظریه را تأیید میکنند.24 دربارة علل مهاجرت یهودیان به جزیرةالعرب، نظریات گوناگونی ارائه شده است. برخی بر این باورند که آوارگی یهودیان پس از تخریب اول و دوم بیتالمقدس، باعث شد که گروهی از آنان به جزیرةالعرب بیایند.
برخی دیگر، روابط تجاری را دلیل مهاجرت میدانند. برخی نیز، افزایش جمعیت یهودیان را علت مهاجرت معرفی میکنند؛ اما بر اساس روایات و آیات قرآن25 میتوان گفت: یهودیان بر اساس آگاهی از ظهور پیامبر جدید در این منطقه به آنجا کوچ کرده بودند. نظرات دیگری نیز ارائه شده است که همگی در حدّ حدس و گمان هستند و از آنجایی که ما هیچ متنی از یهودیان جزیرةالعرب نداریم نمیتوان آن را اثبات کرد.26
نخستین رویارویی یهودیان با مسلمانان، خوشایند بود. حضرت محمد(ص) با یهودیان بسیار خوب رفتار کرد. برای نمونه، از آنان جزیه پذیرفت؛ ولی از مشرکان نپذیرفت. آیات قرآن27 و تاریخ بیانگر این موضوع هستند.28 گروههای متعددی از یهودیان در جزیرهالعرب ساکن شده بودند؛ مانند بنیقینقاع، بنینظیر، بنیقریظه و یهودیان خیبر که پیامبر اکرم(ص) امیدوار بود با توجه به هماهنگی فکری و دینی اسلام و یهودیت، آنان با مسلمانان همگام شوند؛ ولی در عمل یهودیان مدینه از این کار سرباز زدند. بر اساس آیات قرآن، کارشکنیهای ایشان عبارت بودند از:
1. سیاسی و نظامی مانند (جاسوسی، تهدید امنیت، طرح ترور پیامبر و...)؛
2. فرهنگی (مانند شبههافکنی، تخریب شخصیت، تحریف تورات و ...)؛
3. اعتقادی (مانند انحراف از توحید، انکار نبوت و قیامت و دشمنی با جبرئیل)؛
4. اقتصادی (مانند برنگرداندن اموال مسلمانان و ایجاد بحران اقتصادی).29
کارشکنی یهودیان علیه اسلام و مسلمانان، بر اساس نظر قرآن، از آلودگی آنان به رذایل نفسانی، عدم ایمان واقعی، نژادپرستی و... . ناشی میشد.30 پیامبر(ص) در برابر کارشکنیهای یهودیان، شیوههای گوناگونی در پیش گرفتند؛ ابتدا با آنان پیمان بست و آنان را به حق و فطرت دعوت کرد. در ادامه، با آنان مدارا کرد و آنان را به عقاید مشترک و پرهیز از اختلاف فراخواند؛
سپس با آنان به مناظره نیکو پرداخت و پس از آن از تحدی و هشدار استفاده کرد و در نهایت، مجبور شد که با آنان برخورد نظامی کند.31 البته برخی محققان، دلیل دشمنی پیامبر(ص) با یهود را مسلمان نشدن یهودیان میدانند.32 در مقابل، برخی بر این عقیدهاند که این یهودیان بودند که در دشمنی با مسلمانان در جزیرةالعرب پیشگام بودند.33
یهودستیزی در بین مسلمانان یک اصل نبوده است؛ ولی نمیتوان منکر وجود مواردی از آن در جهان اسلام شد. ریشههای عمدة این دشمنی و یهودستیزی در کشورهای اروپایی، بیشتر اقتصادی بوده است؛ اما اختلافات مذهبی، رقابتهای اقتصادی را تشدید میکرد؛ هر چند و در عین حال بر آن سرپوش میگذاشتند؛15 به این معنی که اختلافات مذهبی تقویتکنندة اختلافات اقتصادی بوده است. |
بنیقینقاع مجبور به هجرت34 و بنینظیر نیز به خیبر یا شام کوچ کردند.35 مردان بنیقریظه کشته، و بقیه اسیر شدند.36 دیگر یهودیان، به عنوان اهل ذمه با مسلمانان ماندند که با آنان خوشرفتاری شد. رفتار خوب مسلمانان با یهودیان، باعث شد که هر دو طرف از همدیگر بهره ببرند؛ بنابراین هرجا اسلام مستقر میشد، یهودیان اوضاع و شرایط خوبی پیدا میکردند. در فلسطین، مصر و اسپانیا که پیشرفت آنان بسیار چشمگیر بود، جایگاه خوبی پیدا کردند.37
عصر عباسی در بابل (عراق)
مسلمانان پس از فتح عراق و ایران، مقام «رأس الجالوت»؛ یعنی رهبر تبعیدیهای یهودی به منطقه بابل را به رسمیت شناختند. یهودیان از لحاظ شغلی، اقتصادی، زمینداری، بازرگانی و مناصب حکومتی با مسلمانان یک سان بودند و هیچ تبعیض چشمگیری میان آنان وجود نداشت. با فتوحات اسلامی و در آغاز عصر عباسی، انقلاب بازرگانی قرنهای هشتم و نهم میلادی موجب شد که یهودیان به تجارت محلی و بینالمللی، صرافی و رباخواری بپردازند. در قرن دهم میلادی به حدّی رسیدند که نهادهای مالی یهود در قاهره و بغداد به دولت وام میدادند.
در مقابل، بازرگانان مسلمان نیز بسیار قوی بودند، بنابراین از نفوذ آنان احساس خطر نشد و آنان با آرامش به کار خود ادامه دادند و مورد تعرض واقع نشدند. این قدرت تجاری و اقتصادی در تعیین رأسالجالوت نیز اعمال نفوذ میکرد. این نفوذ سبب شد که سعیدبن یوسف فیومی (سعدیا گائون38) (882-941)، پس از رانده شدن توسط رأس الجالوت، همچنان به مدت دو سال رئیس مجمع سورا بماند.
آنان بر پومبدیتا نیز مسلط بودند. بسیاری از اوقات رئیس یهودیان در یک منطقه، هم کار خاخامی انجام میداد و هم نمایندة تجاری چند شرکت بود. ادبیات عبری، به ویژه در بخش شعر (وزن و قافیه) از عربی متأثر شد. تأثیر دینی اسلام بر یهودیت بیش از هلنیسم بود. بزرگان اندیشة عربی اسلامی یهودی (مانند سعدیا گائون و گروه قرائیم) در نیمه قرن هشتم پدیدار شدند و هلاخا (شریعت) جمعآوری شد و به روش کتابهای فقهی اسلامی، دستهبندی و تألیف شد. علمای یهود فتواهای خود را به روش فتواهای علمای اسلام صادر میکردند.39
تأثیر و تأثر اسلام و یهودیت
تأثیر اسلام بر یهودیت بیشتر در مسائل کلامی، الاهیاتی و فلسفی بوده است. این موضوع در قرائیان، به ویژه موسیبن میمون تجلی یافت. اما تأثیر یهودیت بر اسلام بیشتر در اسرائیلیات، تجلی یافته است. «اسرائیلیات» مجموعه داستانهایی است از کتاب مقدس، اساطیر و سایر روایات که در ادبیات یهودی، از شخصیتهای کتاب مقدس، محققان، ربیها و شخصیتهای تلمود و میدارشها به یادگار مانده است.
اسرائیلیات، منبعی برای جذب بسیاری از حکایتها در گنجینه روایات تاریخی اسلام بوده است. منشأ این روایات، معمولاً یهودیانی بودند که به اسلام گرویدند یا محققانی که دارای ریشه یهودی بودند.مشهورترین آنان، کعبالاحبار و وهببن منبهاند. وجود این روایات، با اعتراض برخی فرق اسلامی روبهرو شد؛40 البته اسرائیلیات میتواند جنبة مثبت و منفی داشته باشد.
جنبة مثبت آن، شرح برخی مطالب با استفاده از منابع صحیح یهودی و مسیحی است. جنبه منفی آن نیز ورود مطالب نادرست و خرافی در منابع روایی و تفسیری اسلام است.41البته یهودیان مدعیاند که به سبب سبقت تاریخی یهودیت بر دو دین مسیحیت و اسلام، یهودیت بر هر دوی آنها تأثیر داشته است. ساختار کلیسا و مسجد، شکل عبادات و برخی الفاظ (مانند واژه «آمین») از یهودیت گرفته شده است.42
برخی از نویسندگان نیز بر این باورند که پیامبراکرم(ص) بسیاری از اعمال و مراسم و باورهای دینی خود را از یهودیان جزیرهالعرب اقتباس کرده است؛43 امّا آنچه باید به آن توجه کرد، این است که اسلام، یهودیت و مسیحیت اصیل، همگی الاهی هستند و شباهتهای آنان به این دلیل است که هر سه از منبعی واحد و آسمانی تغذیه شدهاند؛ علاوه بر این بنیانگذار اسلام به گواه تاریخ و قرآن44 درسنخوانده بود و از آثار یهودی و مسیحی هم هیچ استفادهای نکرده است.
بزرگترین جامعة یهودی عراق در بغداد، پایتخت عباسیان بوده است. محلة یهودیان و پل بخش غربی بغداد به نام «پل یهود»، نشاندهندة جمعیت یهودیان در این شهر بوده است. در اواخر قرن نهم میلادی، دانشگاههای سورا و پومبدیتا در این شهر ساخته شد. قرائیم نیز سهم مهمی در حیات این شهر داشتهاند.81 در مرکز خلافت اسلام در بغداد، یهودیان به مقامات بسیار بالایی دست یافتند. |
تأثیر کلام و فلسفه اسلامی بر فلسفه و کلام یهودی
در طول قرنها، دو دین بزرگ اسلام و یهودیت که خاستگاهی مشترک در دیانت ابراهیمی دارند، بیرون از کشمکشهای اجتماعی و سیاسی با یکدیگر تعامل فراوانی داشتهاند. این تأثیر و تأثرات در حوزة فلسفه و کلام، بسیار مهم بوده است. ولفسون در آثار خود به این مقوله پرداخته است. وی درصدد است نشان دهد که اندیشمندان یهودی، هم در نظامسازی کلامی و هم در تنظیم آموزههای خود از روش و ساختار کلامی متکلمان و فیلسوفان اسلامی بهرههای فراوان بردهاند.
اغلب تصور بر این است که اختلافهای سیاسی رژیم صهیونیستی اسرائیل و کشورهای عربی، نشانگر تفاوتهای فلسفی عمیق است؛ اما گزارشهای تاریخی، یک همزیستی طولانی بین نظریههای فلسفی اسلامی و یهودی را نشان میدهد که از میراث عقلی یکسانی برخوردارند که ریشه در متون مقدس و اعمال عبادی و همچنین در متون فلسفی بزرگ یونانی دارد.45
همزیستی خلّاق فلسفة یهودی و اسلامی دارای دلایلی است که عبارتند از:
1. احتیاجات تجاری باعث از بین رفتن موانع فرهنگی و ایجاد همزیستی فلسفی شده بود تا جایی که این دو فلسفه در فراز و فرود نیز با هم بودهاند؛
2. مشترک بودن فلاسفه یهودی و اسلامی در یکتاپرستی و عقاید دیگر، این دو تفکر فلسفی را بسیار به هم نزدیک کرده است.46
فلسفة یهودی ریشه در کتاب مقدس دارد.47 بزرگترین و نامدارترین فیلسوف یهودی در اسکندریه، فیلون (حدود 25ق.م ـ حدود40م) بود که تلاش کرد کتاب مقدس را با فلسفة یونانی آشتی دهد.48 پس از مرگ فیلون، در خلال قرون وسطی، یهودیت با فلسفة یونانی در لباس عربی اسلامی آن روبهرو بود. یهودیان به طور عمده از طریق اسپانیا و سرزمینهای اسلامی از آن متأثر شدند و یهودیان فرانسه و آلمان از آن دور ماندند.49
«موسیبن میمون» تفکرات ارسطویی، «سعدیا»، تفکرات کلامی ـ فلسفی و «هلاوی»، تفکرات نوافلاطونی را در سنت فلسفی قرون وسطایی یهودیت ساماندهی کردند.50 تحت تأثیر کلام اسلامی ـ عربی و فلسفة ارسطویی و نوافلاطونی متفکران یهودی قرون وسطایی، آثار نظاممند مهمی را درباره الاهیات یهودی عرضه کردند.
اولین متکلم یهودی در این زمینه، سعدیا گائون بود که کتاب الامانات و الاعتقادات را به عربی درسال 933 م. نوشت.51 وی را «پدر فلسفة یهود» میدانند. وی فیلسوفی عقلگرا و عمیقاً از متکلمان اسلامی متأثر بود.52 دغدغههای این نظام فلسفیِ یهودی، مسائلی بود که از بافت تفکر اسلامی بیرون آمده بود. مسائلی چون ذات الاهی، آفرینش، نبوت، جاودانگی و ... در چارچوب اسلامی عربی شکل گرفت.53
پس از مرگ سعدیا، فلسفة یهودی در اندلس رشد و تکامل یافت. نخستین فیلسوف بزرگ یهودیان اندلسی، سلیمانبن جبرون بود. وی نویسنده عمیقترین اثر قرون وسطایی به نام ینبوعالحیاه بود.54تفکرات فلسفی ارسطو، در مکاتب فلسفی اسلامی نفوذ کرد و از طریق متفکران اسلامی مانند فارابی، ابنسینا، ابنباجه و ابنرشد وارد محافل فلسفی یهودی شد.55
ابراهیمبن داودبن مروان از اهالی طلیطله (حدود1180م)، اولین فیلسوف یهودی قرون وسطایی است که تلاش کرده است که فلسفة ارسطویی و یهودیت را آشتی دهد.56 بر اساس نظر محقق قرائیمی، یعقوب قرقسانی57 ابتدا داودبن مروان، اظهار مسیحی بودن کرد و پس از یادگیری فلسفه از استاد مسیحی خود، علیه مسیحیت ردّیه نوشت؛ ولی با این حال، معلوم نیست که او مسیحی مانده یا نه.58 از آنجاییکه هویت واقعی او مشخص نیست، به عنوان کسی که در جامعة یهودی نقش ایفا کرده باشد؛ شناخته نشد. اما سعدیا، بسیار شناخته شده بود و نقش مؤثری ایفا کرد.59
به طور قطع از منظر اسلام، یهودیان و مسیحیان مصداق «اهل کتاب» هستند. اصطلاح «اهل کتاب» اصطلاحی قرآنی است. مراد از اهل کتاب، قائلان به کتاب مقدس است و در زبان قرآن این افراد در برابر مشرکان قرار داده شدهاند. امروزه در غرب نیز این اصطلاح «the People of the Book» شایع است. |
تلاش ابنداود را موسیبنمیمون قرطبی به شیوهای جامعتر در کتاب دلالةالحائرین ادامه داد.60 ابنمیمون، آموزههای کلامی را توضیح داد و آنها را ردّ کرد؛ گرچه خود معترف است که دیدگاهش از برخی جهات با کلام شباهت دارد.61این تأثیر و تأثرات طرفینی است؛ یعنی همانگونه که کلام اسلامی، بر فلسفه و الاهیات یهودی تأثیر گذاشت، از آن نیز تأثیر پذیرفت. دربارة تأثیرپذیری دیدگاههای تفسیری قرآن و روایات از یهودیت، هیچ بحثی نیست که به آن اسرائیلیات گویند؛62 اما دربارة تأثیرپذیری کلام اسلامی از کلام یهودی در سه بحث تشبیه و تنزیه، خلق قرآن و جبر و اختیار نظرات مختلفی ارائه شده است. اسفراینی و شهرستانی بر این باورند که بحث تشبیه از یهودیت وارد اسلام شده است.
این سخن جای تأمل دارد؛63 امّا باید توجه داشت که تأثیر کلام اسلامی بر الاهیات یهودی بسیار زیاد بوده است؛ به گونهای که در ادبیات یهودی که به زبان عبری و آرامی یا ترکیبی از دو زبان نوشته شده است تا قرن هفتم که یهودیان تحت حاکمیت مسلمانان در آمدند، در میان آنان، هیچ اثر فلسفی مشابه آثار فلسفی آباء کلیسا یافت نمیشود؛ اما در اواخر قرن نهم، آثار فلسفی به زبان عربی و با محتوای یهودی عرضه میشود.
خصوصیات این آثار فلسفی یهودی، از کلام اسلامی به وسیلة موسیبن میمون اقتباس شده است.64 ویژگی اسلامیبودن فلسفة یهودی در قرون وسطا غیر قابل انکار است.65 اما مسلمانان از یهودیان بیشتر در زمینههایی مانند تفسیر، تاریخ و حدیثنگاری متأثر شدند؛ زیرا اسرائلیات در این حوزهها کاربرد زیادی داشت و یهودیان در آن زمان، دارای فلسفه و کلام نظاممندی نبودند و بیشتر از فلسفه و کلام سایر ملل استفاده کردهاند تا اینکه فلسفه و کلام خود را سامان دهند.
دانشمندان و محققان تلاش میکنند با مقایسة دیدگاه فیلسوفان و متکلمان اسلامی و یهودی، بازتاب مباحث کلامی و فلسفی مسلمانان را بر اندیشمندان یهودی نشان دهند. این محققان با طرح یکی از مباحث مهم کلامی، دیدگاههای فیلسوفان یهودی و متکلمان مسلمان را دربارة آن بررسی میکنند. مسئله صفات و تثلیث، جنبة معنایی مسئله صفات، مسیحشناسی، قرآن ازلی، تورات ازلی و ... از جمله این موضوعات است.66
احیای دانشگاههای سورا67 و پومبدیتا68
پس از ویرانی اماکن مقدس یهود در اورشلیم و به اسارت رفتن یهودیان توسط نبوکدنصر بابلی، سپاهیان ایران منطقة بابل را تسخیر نمودند و یهودیان اسیر را آزاد ساختند. با اینکه گروه کثیری از یهودیان به بیتالمقدس بازگشتند، اما عدهای اقامت در بابل و ایران روزگار هخامنشی را پذیرفتند. ایرانیان با یهودیان به خوبی رفتار کردند. این امر سبب شد که پس از تخریب معبد توسط رومیان، یهودیان دوباره به ایران و بابل کوچ کردند و با آرامش سالها زندگی کردند.
در سال 226 م. اشکانیان منقرض شدند و ساسانیان روی کار آمدند که در ابتدا با یهودیان خوب رفتار کردند؛ ولی به مرور زمان طبق خواسته روحانیان زرتشتی، پیروان تمام ادیان، از جمله یهودیان مجبور به پذیرش دین زرتشت شدند. در این دوره، مراکز علمی و دینی یهودیان در بابل بسته شد.69مهمترین مدارس که در اواخر این دوره بسته شدند، سورا و پومبدیتا بودند.70 با ورود اسلام به عراق، دانشگاههای سورا و پومبدیتا در حدود قرن نهم م. دوباره احیا شدند،71 جاییکه در دوره خلافت حضرت علی(ع) در سال 658 م. مرحلة جدیدی در تحولات فرهنگی آموزشگاههای یهود پیش آمد و عصر گائونها یا گئونیم ایجاد شد که از قرن هفتم تا یازدهم یهودیان جهان، مشکلات دینی خود را از آنان میپرسیدند.72
اسلام، یهودیت و مسیحیت اصیل، همگی الاهی هستند و شباهتهای آنان به این دلیل است که هر سه از منبعی واحد و آسمانی تغذیه شدهاند؛ علاوه بر این بنیانگذار اسلام به گواه تاریخ و قرآن44 درسنخوانده بود و از آثار یهودی و مسیحی هم هیچ استفادهای نکرده است. |
واژة «قارئون» از کلمة «قرأ» در عربی و عبری به دست میآید. در مقابل، تفسیرهای تکلفآمیز به قرائت کتب آسمانی اشاره دارد. این فرقه که پس از ظهور اسلام پدید آمده است با تلمود مخالفت میکند و بر معنای ظاهری تورات تعصب میورزد.74 رهبر آنان، در ابتدا یک ربّی یهودی به نام عَنانبن داوود بود که با ابوحنیفه معاشرت داشت و اصطلاحات فقه اسلامی را از وی آموخت.
وی در عصر منصور دوانیقی (قرن هشتم میلادی) در بغداد، این فرقه را بنیاد نهاد که در ابتدا به فرقة «عنانیه» معروف بود؛ سپس فردی به نام بنیامین نهاوندی، آن مکتب را در ایران آن روز ترویج کرد و تغییراتی در آن داد و نام «قارئون» را به جای «عَنانیه» بر آن نهاد.75در قرنهای گذشته، اکثر قارئون در جهان اسلام زندگی میکردند. تمام مورخان نهضت قرائیان را متأثر از اسلام میدانند؛ هر چند در چگونگی تأثیرپذیری آن از اسلام اختلاف دارند.76
آنان در مباحث خود از اصطلاحات اصول فقه حنفی بهره میگرفتند. این امر نشاندهنده تأثیر گرفتن آنان از فقه اسلامی است.77 در عبادات نیز تأثیر پذیرفته بودند.78 در قرن دهم، این نهضت در مصر، اسپانیا و آسیا گزارش شده است؛ اما اختلافات درونگروهی، شبهاتی که از طریق نهضت ترجمه بر جهان اسلام و یهودیت وارد شده بود و فعالیتهای سعدیا گائون ـ که او نیز متأثر از فلسفه اسلامی بوده است ـ علیه قرائیم، باعث شد این فرقه کمکم رو به افول گذارد.79
عوامل شکلگیری قرائیم
دلایل گوناگونی برای ایجاد، شکلگیری و تکامل این فرقه از جانب محققان مطرح شده است که به برخی از مهمترین عوامل اشاره میشود:
ـ عنانبن داود نامزد جانشینی والی اعظم بود، ولی او به دلیل افکار انحرافی، کنار گذاشته شد. برادر وی به جای او انتخاب شد؛ به همین دلیل، حجیت تلمود را انکار کرد؛
ـ صدوقیان نیز سنت شفاهی را ردّ میکردند و فقط بر تفسیر ظاهری کتاب مقدس تأکید میکردند؛ بنابراین چنین تفکری در خود یهودیت ریشه داشته است و متأثر از صدوقیان نیز بوده است؛80از آنجاییکه این فرقه در میان یهودیان جهان اسلام ایجاد شد، نه در میان یهودیان جهان مسیحی میتوان نتیجه گرفت که افکار مسلمانان نیز در شکلگیری آن مؤثر بوده است.
نقش بغداد
بزرگترین جامعة یهودی عراق در بغداد، پایتخت عباسیان بوده است. محلة یهودیان و پل بخش غربی بغداد به نام «پل یهود»، نشاندهندة جمعیت یهودیان در این شهر بوده است. در اواخر قرن نهم میلادی، دانشگاههای سورا و پومبدیتا در این شهر ساخته شد. قرائیم نیز سهم مهمی در حیات این شهر داشتهاند.81 در مرکز خلافت اسلام در بغداد، یهودیان به مقامات بسیار بالایی دست یافتند. رأسالجالوت به اقتدار دوباره رسید؛ البته اقتدار روحانی در اختیار گائونها یعنی رؤسای دو مدرسه بزرگ بابل (سورا و پومبدیتا) بود.82 طلاب از دور و نزدیک از جهان مسیحی، اسلام، از اسپانیا، ایتالیا و ... به مدارس یادشده سرازیر شدند.83
عرفان یهودی
عرفان یهودی، مانند دیگر رشتههای علمی و عملی، مانند فلسفه و کلام، ریشه در کتاب مقدس دارد.84 قبالا، تقریباً از زمان پیدایش خود، دارای گرایش عملی و نظری بود که به ترتیب موجب ایجاد دو مکتب بزرگ آلمانی و اسپانیایی-پروانسی شد. عرفان عملی، وارث عرفان بابلی گائونی است. هارونبن سموئیل در نیمه نخست قرن نهم به ایتالیا مهاجرت کرد و آن را به اروپا شناساند و در نهایت در آلمان به عالیترین درجة تکامل خود در قرن دوازدهم رسید.
عرفان نظری که آن نیز به نظر میرسد، از بابل نشأت گرفته باشد، در قرن دوازدهم در پروانس ظهور یافت و در قرن چهاردهم در اسپانیا به اوج شکوفایی رسید.85عرفان یهودی پس از اخراج یهودیان از اسپانیا، به شهر صفد در دولت عثمانی منتقل شد و به تکامل رسید که در بحث از دولت عثمانی به آن خواهیم پرداخت.
پی نوشت ها:
1. مائده: 54؛ نساء: 133.
2 . Hans Kung, Judaism; Between Yesterday and Tommarrow, Continuum, p.155-156.
3. محمدحسن خلیفه حسن احمد، تاریخ الدیانه الیهودیه، ص215 و 216.
4. Ahl Al-Kitab
5. Dan Cohn Sherbok, the Blackwell Dictionary of Judaica, Blackwell Publishers, p249; Haim Zew Hirschberg, "Ahl Al-Kitab" from Judaica, valum2, p467&468.
6. ر.ک: دندل جبر، الاقلیات غیر المسلمه فی المجتمع الاسلامی؛ عباسعلی عمید زنجانی، حقوق اقلیتها؛ روحالله شریعتی، حقوق و وظایف غیرمسلمانان در جامعه اسلامی؛ حسن الزین، اهل الکتاب فی المجتمع الاسلامی؛ علیاکبر کلانتری، جزیه و احکام آن در فقه اسلامی.
7. Eliyahu Ashtor, "Dhimmi" from Judaica, valum5, p1604-1606.
8. ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص146.
9 نهج البلاغه، نامه 53.
10. همان، خطبه 27، ترجمه عبدالمجید معادیخواه.
11 . Anti- Semitism
12 در صفحه 101 از مقاله ضدیهودیگری، به یهودی آزاری در یمن، ایران(مشهد) و مراکش اشاره شده است.
13 . Binyamin Eliav, "Anti- Semitism" from Judaica, valum3, p87-160.
14 . Ibid, p100.
15. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب صارمی و دیگران، ج4، قسمت اول، ص492.
16 . Haim Zew Hirschberg, "Islam" from Judaica, valum9, p101.
17 . H.H. Ben Sasson, "Anusim" from Judaica, valum3, p170.
18. هومن سرشار، فرزندان استر (مجموعه مقالاتی درباره تاریخ و زندگی یهودیان در ایران)، ترجمه مهرناز نصریه، ص125-133.
19 . Walter J. Fischel, "Jadid AL-Islam" from Judaica, valum9, p1246.
20 . Marranos
21. حسن ظاظا، الفکر الدینی الیهودی، ص257-260.
22. جان بی. ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص561.
23 . Doenmeh
24. محمدسیدطنطاوی، بنواسرائیل فیالقران و السنه، ص63و64.
25. بقره: 89.
26. علی جدید بناب، تحلیلی بر عمل کرد یهود در عصر نبوی، ص27-30.
27. توبه: 29
28. محمدسیدطنطاوی، همان، ص129
29. علی جدید بناب، همان، ص45-106.
30. همان، ص108-138.
31. همان، ص157-174.
32. ایزیدور اپستاین، همان، ص217و218.
33. مهنا یوسف حداد، الرویه العربیه للیهودیه، ص58و 59.
34. ابیجعفرمحمدبن جریر طبری، تاریخ طبری، ج2، ص479و480؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج1، ص573و574؛ ابن هشام، السیرةالنبویه، ج2، ص47.
35. ابناثیر، همان، ج1، ص564و565؛ ابن هشام، همان، ج2، ص190.
36. ابی جعفرمحمدبن جریر طبری، همان، ج2، ص581 -583؛ ابناثیر، همان، ج1، ص540 و ابن هشام، همان، ج2، ص233-240.
37. ایزیدور اپستاین، همان، ص217و218.
38. گائون عنوانی رسمی است که به رؤسای دانشگاههای سورا و پومبدیتا در بابل اطلاق میشده است. این عنوان برگرفته از مزموری از مزامیر داوود (47:4) است.
Simha Assaf and Jehoshua Brand, "Gaon", Judaica, valum7, p315
39. ژیلبرت و لیبی کلاپرمن، تاریخ قوم یهود، ترجمه مسعود همتی، ج2، ص263-266؛ ابا ابان، قوم من، بنیاسرائیل، ص177-178.
40 . Haim Zew Hirschberg, "Israelite" Encyclopedia Judaica, Keterpress Enterprises, v.9, p. 1067.
41 . ر.ک: حمید محمدقاسمی، اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستانهای انبیاء در تفاسیر قرآن.
42 . Louis Jacobs, "Judaism" from Judaica, valum 10, p396.
43 . ایزیدور اپستاین، یهودیت، ترجمه بهزاد سالکی، ص217.
44 . «وما کنت تتلو من قبله من کتاب و لاتخطه بیمینک ...» (48: 29)
45 . Lenn E. Goodman, Jewish and Islamic Philosophy, px.
46 . Steven M. Wasserstorm, "the Islamic Social and Cultural Context" of Jewish Philosophy, Edited by Daniel H. Frank and Oliver Leaman, 1997, V2, p. 94-95.
47 . ایزیدور اپستاین، همان، ص235.
48 . همانع ص237و238.
49 . Louis Jacobs, "Judaism" from Judaica, V10, p. 391-392.
50. Alexander Broadia, "the Nature of medidval Jewish Philosophy" History of Jewish Philosophy, V2, p. 91.
51 . Louis Jacobs, "Theology" from Judaica, V15, p. 1106.
52 . ایزیدور اپستاین، همان، ص240.
53 . Joel L. Kraemer, "the Islamic Context of Medieval Jewish Philosophy" the Combridge Companion to Medieval Jewish Philosophy, p. 38.
54 . ایزیدور اپستاین، همان، ص243.
55. Alexander Broadia, "the Nature of medidval Jewish Philosophy" History of Jewish Philosophy, V2, p. 90.
56 . ایزیدور اپستاین، همان، ص250.
57. Jacob Al-Kirkisani.
58. Dan Cohn Sherbok, Medieval Jewish Philosophy, p. 33-34.
59. The Jewish Philosophy, p. 165.
60 . ایزیدور اپستاین، همان، ص251.
61. Lawrence V. Berman, "Kalam" from Judaica, V10, p. 701-703; Philosophy in the Middle Ages, p. 341.
62 . درباره اسرائیلیات دانشمندان اسلامی کتابهایی نوشته و آنها را تحلیل کردهاند؛ برخی از آنها که مخالف عقل و صریح آیات قرآن و روایات صحیح اسلامی است، ردّ شده است و برخی که موافق است، پذیرفته شده و درباره مواردی که میان آن دو قرار دارد، باید بررسی و تحلیل بیشتر شود و اگر تالی فاسدی نداشته باشد، میتوان آنها را پذیرفت.
63. Harry Austryn Wolfson, the Philosophy of the Kalam, p. 68-70.
64. Ibid, p. 82.
65. Steven M. Wasserstorm, "the Islamic Social and Cultural Context" History of Jewish Philosophy, V2, p. 96.
66. C.f: Harry Austryn Wolfson, Repercussions of the Kalam in Jewish Philosophy; Herbert A. Davidson, Proofs for Eternity, Creation and Existence of God in Medieval Islamic and Jewish Philosophy.
67 . Sura
68 . Pumbedita
69 . حبیب لوی، تاریخ یهود ایران، ج2، 214-234.
70 . John Alfred Nathan, "Babylonia" Judaica, V4, p. 42.
71 . Abraham Ben-Yaacob, "Baghdad" Judaica, V4, p. 86.
72 . ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب صارمی و دیگران، ج 4، قسمت اول، ص467.
73 . Karaites
74 . Louis Jacobs, the Jewish Religion (a Companion), p. 299-300; Dan Cohn Sherbok, Judaism, p. 142.
75 . ایزیدور اپستاین، همان، ص226-229.
76 . محمد جلاء محمد ادریس، التأثیر الاسلامی فی الفکر الدینی الیهودی، ص31.
77 . همان، ص77-84.
78 . همان، ص 99-104.
79 . ایزیدور اپستاین، همان، ص229-231.
80 . ایزیدور اپستاین، همان، ص225و226.
81. Abraham Ben-Yaacob, "Baghdad" Judaica, V4, p. 86.
82 . ایزیدور اپستاین، همان، ص219.
83 . همان، ص220.
84 . همان، ص270.
85 . همان، ص277و278.
حسین نقوی/دانشجوی دکتری ادیان و عرفان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)