فارس، "دکل اودی" در اندیشکده "مطالعات امنیت ملی اسرائیل" در مقاله خود در تحلیل واکنشهای اسرائیل در قبال حوادث سوریه مینویسد: حدود 18 ماه از آغاز شورشها علیه حکومت "بشار اسد" در "سوریه" که منجر به کشته شدن 20 هزار نفر گردیده است، میگذرد. این شورشها از اعتراضات محلی آغاز و به جنگ داخلی منتهی شده است. از آنجایی که دامنه درگیریها بسیار گسترده بوده و کشتارهای قومی به شکل چشمگیری افزایش یافته، اظهار نظر در مورد زمان و چگونگی پایان درگیریها دشوارمی نماید.
این حکومت همچنان از حمایت هسته مرکزی ارتش و نیز سازمانهای امنیت داخلی برخودار بوده و در راستای حفظ بقای خود مبارزه میکند. از سوی دیگر، شورشیان بر سر توافق برای تعیین جانشین جدید در تنگنا قرار گرفته، و دچار شکاف درونی شدهاند، که این خود ناشی از وجود اختلاف میان حامیان خارجی اپوزسیون است که با وجود حمایتهای فراوان تاکنون به راهحل قطعی دست نیافتهاند.
* ناکارآمدی "آمریکا" و جامعه جهانی در حل بحران " سوریه"
با توجه به شرایط موجود، ناکارآمدی جامعه جهانی، "آمریکا" و کشورهای غربی در حل بحران "سوریه" جالب توجه است. از سوی دیگر، "ناتو" با رهبری "آمریکا" که از انجام عملیات نظامی در "خاورمیانه" خسته شده است، بیم آن دارد که در راستای حمایت از مردم "سوریه" و سرنگونی حکومت "اسد" ناگزیر به انجام عملیات زمینی شود. این در حالی است که با حمایت "چین" و " روسیه" از "اسد" تلاش غرب، برای تصویب قطعنامه در شورای امنیت بر ضد "سوریه" با شکست مواجه شده است. ناگفته نماند "چین" و " روسیه" به دلیل منافع ملی و ترس از تاثیرات سقوط حکومت "بشار اسد" بر کشورهایشان به حمایت از "سوریه" برخاستهاند.
* طرح شورشیان برای سرنگونی "بشار اسد" بدون دخالت خارجی
سناریوهای دول غربی با پیش فرض حداقل دخالت خارجی در امور سوریه، احترام به تمامیت ارضی و قلمرو پادشاهی آن کشور، و با توجه به این نکته که مردم سوریه خود تعیین کننده سرنوشت کشورشان هستند، طرح ریزی میشود. از سوی دیگر، شورشیان در صدد تهیه طرحی مشابه "لیبی" هستند که به موجب آن "اسد" از قدرت کنارگذاشته شود. بر این اساس، شورشیان با بکارگیری سلاح شیمیایی و از طریق تصرف اکثر شهرهای کلیدی "سوریه" توسط ارتش آزاد، و همچنین منزوی کردن "اسد"، زمینه سقوط نظام حاکم را فراهم میکنند.
* سکوت مرموز "اسرائیل"
در طول این مدت "اسرائیل" سکوت اختیار کرده و همواره در تلاش است تا در خفا، نظارهگر تحولات سوریه بوده و خود را برای سناریوهای خطرناکتر آماده سازد. در پی ناآرامیهای اخیر، دیدگاه های "اسرائیل" تغییرات چشمگیری داشته است. "اسرائیل" که تا چندی پیش حاضر بود با حکومت تضعیف شده "اسد" کنار آید (حکومتی که ازمیان کشورهای متحد تندرو به رهبری "ایران" خارج شود)، اکنون، از بیم افتادن سلاحهای شیمیایی به دست "حزبالله" و استفاده احتمالی از آن تغییر موضع داده است.
* سناریوهای پیشروی سوریه کدامند؟
بررسی تحولات اخیر "سوریه" سناریوهایی مطرح میشود، که اغلب آنان خوشایند "اسرائیل" نیستند. در ذیل به برخی از سناریوهای ترکیبی که اکنون در سوریه در حال شکل گیری اند اشاره می شود.
1- سقوط حکومت "اسد" و تجزیه سیستم دولت و ساختار جمهوری. در صورت وقوع این سناریو آتش جنگ داخلی افروخته خواهد شد، کشمکشهای سخت درون قومی در گرفته، و همزمان با پاکسازیهای نژادی، مردم جذب گروههای قومی تاثیرگذارتر میشوند.
2- کنترل نسبی دولت. در چنین حالتی حکومت به حیات خود ادامه میدهد ولی فاقد وجاهت لازم است. بدین معنا که دولت نفوذ خود در "دمشق"، "حمص"، و نواحی ساحلی را حفظ کرده و کنترل تاثیرگذاری بر نواحی دورتر ندارد. با این وجود" سوریه" به صورت جمهوری باقی میماند.
3- نظام سیاسی جدید در سوریه تشکیل میشود، و به دنبال آن دولت جدید متشکل از شورشیان به روی کار میآید. شورشیان موفق به اداره کشور و ایجاد توازن بین گروههای قومی و نیروهای دیگر میشوند.
4- هرج ومرج و آشفتگی "سوریه" را فرا میگیرد، حکومت "بشار اسد" سقوط کرده، و کشور صحنه نبرد نیروهایی افراطی میشود که توسط دول خارجی حمایت میشوند ("ایران" در برابر "عربستان" و کشورهای حاشیه "خلیخ فارس"، "آمریکا" و "روسیه"، "ترکیه" و "کردها"). همزمان نیروهای افراطی نیز وارد "سوریه" میشوند و جنگ چند جانبه درمیگیرد.
5- در پی گسترش حوادث تلخ، جامعه جهانی مداخله میکند. در مرحله نخست و با انجام عملیات نظامی دولت "بشار اسد" سقوط میکند. سپس حکومتی جدید براساس آشتی ملی و اصلاحات دموکراتیک ایجاد میشود.
* پیامد سناریوی پیش روی سوریه برای اسراییل
از دیدگاه "اسرائیل" هر یک از سناریوهای فوقالذکر میتواند تهدیدات و چالشهای فراوانی را پیش روی "تلاویو" قرار دهد. از جمله این نگرانیها بلندیهای "جولان" است، که ممکن است به خط مقدم نبرد گروههای متخاصم علیه "اسرائیل" مبدل شود. به اعتقاد "اسرائیل" این بلندیها مکانی مناسب برای رساندن سلاحهای شیمیایی و راهبردی به دست "حزبالله" و گروههای تندرو دیگرهستند. علاوه بر این، بلندیهای "جولان" ، حمله ایران به اسرائیل توسط "حزب الله" را ممکن میسازد. نگرانی دیگر "اسرائیل" بروز بحران انسانی و فرار آوارگان به بلندیهای "جولان" است. از نگرانیهای دیگر "اسرائیل" آن است که موضوع هستهای "ایران" از کانون توجه خارج شده و نگاه جامعه جهانی به سمت "سوریه" معطوف شود. با این حال این سناریو فوایدی نیز دارد. از جمله این فواید میتوان به تغییر توازن قدرت در "لبنان" و زوال تواناییهای راهبردی "حزبالله" اشاره کرد. با این وجود و به منظور بهبود اوضاع، "اسرائیل"، "آمریکا"، و جامعه جهانی باید از ابزارهای بازدارنده استفاده کنند.
* هدف اصلی اسراییل، اعمال فشار بر ایران است
بازگشت امنیت به "سوریه"، استقرار حکومت جدید در این کشور، خارج شدن آن از صف متحدان "ایران"، نفوذ بیشتر کشورهای غربی در "سوریه"، ، کاهش تاثیرات منفی بر همسایگان (لبنان و اردن) است، و کاهش ارسال سلاح برای گروههای مخالف "اسرائیل" از جمله خواسته های "تلاویو" است. اما هدف اصلی"اسرائیل" تداوم فشارهای بینالمللی به منظور توقف برنامه هستهای ایران است.
* خط مشی سیاسی "اسرائیل" در قبال" سوریه"
"اسرائیل" سه راهبرد اصلی را دنبال میکند:
1-اتخاذ سیاست پیشگیرانه. تلاش اسرائیل بر آن است تا از طریق حمایت از شورشیان و کمک به تضعیف حکومت"بشار اسد" ،شرایط لازم برای به قدرت رسیدن حکومت جدید همسو با "اسرائیل" را فراهم آورد. در چنین شرایطی ، ممکن است "حزبالله" نیز با استفاده از ابزارهای سیاسی، اقتصادی وحتی نظامی مورد حمله قرار گیرد. علاوه بر این، "اسرائیل" میتواند از اقدامات بشر دوستانه، گفتگو با نمایندگان افکار عمومی سوری، و عوامل اپوزسیون سود جوید.
2-اتخاذ راهبرد امنیتی. کاهش تهدیدات فعلی و پیش رو با انجام عملیاتهای مخفی و ممانعت از قاچاق و ارسال سلاح به گروههای مخالف، پیشگیری از بکارگیری سلاح شیمیایی توسط "اسد" بر ضد شهروندان سوری، جلوگیری از ارسال سلاح شیمیایی به "حزبالله"، تقویت مواضع در بلندیهای "جولان"، و آماده سازی برای رویارویی با چالشهای امنیتی پیش رو، از جمله اقدامات "اسرائیل" در صورت اتخاذ راهبرد امنیتی است.
3-سکوت و عدم دخالت در تحولات" سوریه" ( گزینه پدافند غیر عامل). ممکن است "اسرائیل" با این فرض که هنوز زمان سرنگونی حکومت "اسد" فرا نرسیده و با توجه به این نکته که حکومت تضعیف شده "سوریه" در مقایسه با گزینههای ناشناخته پیش رو، انتخاب مناسبتری است، این سیاست را اتخاذ کند.
* سقوط بشار اسد، اسرائیل را با چالش ةای نامعلوم روبه رو میکند
گرچه سقوط "اسد" فوایدی از جمله کاهش قدرت کشورهای متحد تندرو به رهبری "ایران" را در پی دارد، لیکن، "اسرائیل" را با چالشها و شرایط نامعلوم متعددی روبهرو میسازد. از این رو لازم است "اسرائیل" از ابزار پیشگیرانه استفاده کند. به عبارت دیگر، "اسرائیل" باید از ابزارهای مختلف، از جمله ترغیب کشورها متحد " سوریه" به کاهش حمایت از حکومت "اسد" و "حزبالله"، ممانعت از قاچاق و ارسال سلاح به گروههای مخالف، جلوگیری از بکارگیری سلاح شیمیایی توسط "اسد" ، ایجاد راههای ارتباطی به منظور گفتگو با گروههای مخالف، تاثیرگذاری بر افکار عمومی "سوری" از طریق رسانههای سنتی، و ایجاد پایگاههای کمک رسانی به آوارگان در بلندیهای "جولان"، استفاده کند.
* نزدیکی دیدگاه اسرائیل" و "ترکیه"
درپی تغییر معادلات راهبردی منطقه، دامنه علایق مشترک "ترکیه" و
"اسرائیل" گستردهتر شده است. از جمله این علایق مشترک میتوان به این
موارد اشاره کرد: تاکید بر ایجاد دولت باثبات و با مسئولیت مرکزی در
"سوریه"، جلوگیری از ارسال و قاچاق سلاح به کشورهای هم جوار، کاهش نفوذ
گروههای جهادی، و ممانعت از ساخت سلاح اتمی. از سوی دیگر "عربستان" و
"ترکیه" از حامیان تاثیرگذار بر شورشیان هستند. از این رو، همکاریهای
راهبردی با "ترکیه" نیازمند بازنگری های بیشتری است.