وقتی هاشمی با تجربه تورم ۵۰ درصدی دولتش برای اقتصادمقاومتی‌نسخه‌می‌پیچد!

به گزارش رجانیوز، هاشمی رفسنجانی در جمع تعدادی از چهره‌های سیاسی همفکر خود به شرایط فعلی کشور اشاره کرده و گفت: «مجموعه‌ای از عملکردها و سیاست‌ها امروز ما را به «اقتصاد مقاومتی» رسانده و لازم است که این راهکار جدید ابتدا به درستی تعریف و سپس کارشناسانه و مدبرانه سیاستگذاری شود و مجری مناسب و صالحی اجرای آن را به عهده بگیرد. اجرای اقتصاد مقاومتی، مجریانی کاردان، صالح و لایق می‌خواهد و امیدواریم با فراهم شدن شرایط لازم، زمینه تحقق این امر به وجود آید.»

 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه در پاسخ به پرسشی پیرامون راهکارهای افزایش تولید و اجرای اقتصاد مقاومتی، تجربه دوران دفاع مقدس و مدیریت پس از جنگ را زمینه خوب و روشن پیش‌روی مسئولان نظام برای اجرای سیاست جدید اقتصاد مقاومتی خواند و گفت: «هم اکنون نیز اگر به درستی و مدبرانه عمل کنیم و روابط خود را با دنیا تلطیف و تنش‌زدایی را مبنای عمل قرار دهیم، می‌توانیم با توان مدیران با تجربه کشور و دلسوزان نظام از برهه حساس کنونی به خوبی گذر کنیم.»

 

هاشمی رفسنجانی در حالی از تجربه موفق! اقتصادی و مدیریتی دوران پس از جنگ به عنوان الگویی برای اجرای اقتصاد مقاومتی سخن می‌گوید، که اجرای سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی نه تنها در شرایط خاصی که نیاز به مقاومت داشته باشد اعمال نمی‌شد، بلکه به دلیل در پیش گرفتن سیاست تنش‌زادی و اجرای برخی عقب نشینی‌ها همچون برگزاری گفتگوهای انتقادی، سیاست‌های دولت وی با استقبال از سوی دولت‌های متخاصم با ایران هم همراه بود و با این وجود، باز هم موجب تحمیل تورم 50 درصدی به جامعه شد به نحوی که علاوه بر اعتراضات شدید حوزه‌های علمیه و مردم شورش‌هایی را نیز در برخی نقاط کشور همچون اسلام‌شهر و مشهد مقدس رقم زد.

 

این درحالی بود که در کنار فضای غیرمقاومتی وعادی بین‌المللی نسبت به دولت هاشمی رفسنجانی که خود اجرای سیاست‌های اقتصادی را آسان‌تر می‌کرد، دولت سازندگی، علاوه بر درآمدهای نفتی، بدهی خارجی قابل توجهی را نیز به بهانه سازندگی و آبادنی کشور برای ایران بوجود آورده بود و با وجود همه این‌ها باز هم شرایط اقتصادی کشور در دولت وی جامعه را به سمت بحران‌های اجتماعی کشاند به نحوی که در انتخابات 76، ناطق نوری، کاندیدایی که رویکردهای بسیار نزدیکی به هاشمی رفسنجانی داشت به دلیل رویگردانی مردم از سیاست‌های غیرقابل تحمل دولت سازندگی با اختلاف زیاد رقابت را به رقیبش واگذار کرد.

 

حال مشخص نیست در حالی که رویکرد مد نظر هاشمی رفسنجانی در زمانی که کشور در شرایط عادی اقتصادی بود، تنها به بهانه سازندگی کشور، در بهترین حالت علاوه بر افزایش تورم به 50 درصد به افزایش ضریب جینی و شکاف طبقاتی هم دامن زده است، اگر در شرایط کنونی و در حالی که کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی به طور رسمی اعلام جنگ اقتصادی کرده‌اند دولت «صالح و کاردان» وی بر کشور حاکم بود چه بر سر کشور می‌آورد و یا اینکه قرار بود  در قبال افزایش چندین برابری فعالیت‌های عمرانی و صعنتی در کشور و اجرای هدفمندی یارانه‌ها و تحمل شدیدترین تحریم‌های نفتی و بانکی تورم و فشار چند درصدی را به مردم تحمیل کند!؟ 

 

اکنون که هاشمی رفسنجانی علاقمندی خود در حوزه تاریخ‌نگاری را با انتشار برخی خاطراتش نشان داده است، شاید بد نباشد تا به بیان خاطرات خود از نحوه مدیریت اقتصادی‌اش هم بپردازد تا مشخص شود که با تکیه بر کدام تجربه موفق، برای «اقتصاد مقاومتی» نسخه عملیاتی می‌پیچد.