فارس، حادثه 11 سپتامبر و اشتباهاتی که در گزارشهای رسمی آمریکا از آن ارائه شد، چنان غیرقابل باور و دور از ذهن به نظر میرسید که موجی از انتقادها و مخالفتها را برانگیخت.
منتقدان روایتهای رسمی آمریکا از حادثه 11 سپتامبر طیف بسیار گستردهای را تشکیل میدهند: از دانشمندان علوم فیزیک مانند پرفسور جونز که با آزمایشهای دقیق و عینی شرحنگاری آمریکا از این واقعه را زیر سؤال بردند تا صاحبنظران علوم سیاسی و حتی عامه مردم از هر راهی که این حادثه را بررسی میکردند به یک واقعیت میرسیدند و آن اینکه داستان آمریکا قابل باور نبود.
داستان آمریکا از 11 سپتامبر برای خیلیها باورکردنی نبود
در میان این انتقادهای گسترده که گاه از مسیرهایی بسیار پیچیده و با آزمایشهای کاملاًکنترلشده به پاسخ میرسیدند، عدهای از همان اوان کار شکّی در نادرست بودن آنچه دولت آمریکا ادعا میکرد، نداشتند ـ خلبانها از هر گوشه و کنار دنیا جزو اولین گروه منتقدانی بودند که بلافاصله بر نادرست بودن ادعاهای آمریکا در این باره تأکید کردند.
به عنوان مثال، تنها چند روز از حادثه انفجار برجهای مرکز تجارت جهانی و حمله به ساختمان وزارت دفاع آمریکا نگذشته بود که بیش از 200 نفر از خلبانان ارشد خطوط هوایی و نیروی هوایی آمریکا پس از نشستی طولانی درباره حوادث 11 سپتامبر بیانیهای منتشر کردند که البته مورد توجه رسانههای غربی قرار نگرفت.
یکی دیگر از افراد با سابقه در زمینه خلبانی که بلافاصله به حکم تجربه مرموز بودن حادثه 11 سپتامبر را تشخیص داد، حسنی مبارک، رئیس جمهور آن زمان مصر بود.
وی در چندین مصاحبه درباره عوامل دستاندرکار در 11 سپتامبر ابراز تردید کرد و بارها پرسید آیا کسانی که به ادعای آمریکا هواپیما را به برجها کوبیدهاند، از مهارتهای خلبانی لازم برای هدایت هواپیما برخوردار بودهاند یا خیر.
مبارک قبل از آنکه به ریاست جمهوری مصر برسد یکی از خلبانان موفق نیروی هوایی مصر بود که در نهایت به ریاست دانشکده نیروی هوایی، ستاد فرماندهی نیروی هوایی، فرمانده نیروی هوایی و پستهای دیگری در همین راستا رسیده بود.
وی در خلال مصاحبهای با شبکه خبری سی.ان.ان در روز 15 سپتامبر درباره برخورد شی پرنده به ساختمان پنتاگون که بنا به ادعای آمریکا هواپیمای مسافربری بود، گفت:
«ساختمان پنتاگون خیلی بلند نیست، برای اینکه خلبانی بتواند به این صورت مستقیم به آن بزند، باید قبل از آن مدت زیادی در آن منطقه پرواز کرده باشد تا بداند در هنگام پرواز با ارتفاع کم با یک هواپیمای تجاری عظیمالجثه چه موانعی ممکن است بر سر راهش قرار گیرند.»
پرواز در ارتفاع پایین، به خلبانی نیاز دارد که بارها در آن منطقه پرواز کرده باشد.
مبارک همچنین گفت، تنها کسی که منطقه را کاملا بررسی کرده و چندین بار در آن پرواز کرده باشد می توانست چنین کاری را انجام داده باشد.
شاید مهمترین اشتباه آمریکا در ادعای اینکه هواپیمای بوئینگ 757 به ساختمان پنتاگون برخورد کرد این بود که اندازه حفره ایجاد شده در ساختمان با اندازه دماغه هواپیمای ادعایی متناسب نبود.
وقتی مجری سی.ان.ان از حسنی مبارک پرسید: «پس شما میگویید که دولت در این عمل نقش داشته است؟» وی پاسخ داد: «من نمی خواهم خیلی زود نتیجه بگیرم... اما اینکه چنین کاری در آمریکا انجام بشود، کار آسانی نیست... من به عنوان کسی حرف میزنم که خودش قبلاً خلبان بوده است، من این را خیلی خوب می دانم، من قبلاً هواپیماهای سنگین و جنگندههای بزرگ را هدایت کردهام.»
مبارک همچنین در تاریخ 19 سپتامبر 2001 نیز در مصاحبه با شبکه بی.بی.سی در پاسخ به سوال مجری برنامه که پرسیده بود آیا امکان دارد آمریکا برای کشتن افغانستان به بنلادن حمله کند، پاسخ داد: «من فکر نمیکنم بنلادن به تنهایی مسئول حمله به آمریکا باشد. کارشناسان آمریکا هم میگویند این عملیات از توانایی بنلادن خارج است.»
حسنی مبارک در مقاله دیگری باز هم دغدغههای خود را تکرار کرد: «برای من باور این سخت است که افرادی که در فلوریدا پرواز را یاد گرفتهاند، بتوانند ظرف یک سال و نیم به حدی برسند که بتوانند هواپیماهای غولپیکر تجاری را هدایت کنند و آن را با دقت به برجهای تجارت جهانی بکوبند که برای خلبان هواپیما به اندازه یک مداد به نظر میرسد. تنها یک خلبان حرفهای میتواند این کار را انجام دهد، نه فردی که تازه 18 ماه است خلبانی را آن هم در فلوریدا یاد گرفته است.»
خلبانها باور ندارند این چهار نفر که ادعا میشود هواپیماها را در 11 سپتامبر ربودهاند، توانسته باشند از عهده مسئولیتهای خطیری که آمریکا ادعا میکند، برآمده باشند
این اظهارات حسنی مبارک، البته تنها یکی از مدارک دیگری است که با استدلالهای بسیار مستند و علمیتر بر روایت رسمی آمریکا از این حادثه خط بطلان کشیدهاند.
از جمله انتقادات به روایتهای رسمی آمریکا درباره برخورد هواپیما به ساختمان پنتاگون این است که اثر بالهای هواپیمایی که به ادعای آمریکا به ساختمان برخورد کرده است، روی دیوار برجای نمانده است
ما در قسمتهای پیشین این گزارش، بخشی از این مستندات را مرور کردهایم. چنانکه در بخشهای پیش دیدیم مخالفت کورتساننفیلد (فیلمبردار رسمی امریکا) با روایت دولت بوش از این حادثه، پیدا شدن شواهدی از نوعی ماده منفجره قوی موسوم به نانوترمیت در نمونههای خاک آزمایششده از خرابههای برجهای دو قلو، ایجاد گودالهای عمیق غیرقابل توجیه در محل ساختمان شماره 6 تجارت جهانی، عدم وجود شواهدی از برخورد هواپیمای بوئینگ به ساختمان پنتاگون، شنیده شدن صدای سه انفجار به روایت تمامی شاهدان عینی حادثه، برخی شواهد نشاندهنده اصابت موشک به برجها قبل از برخورد هواپیماها، سقوط متقارن برجها ، مرگ مرموز شاهدان عینی تراز اول11 سپتامبر، خروج چاشنیهای انفجاری پر سرعت از برجهای دو قلو و تماسهای تلفنی جعلی مسافران هواپیماهایی که به ادعای آمریکا ربوده شده بودند، جویهای آهن مذاب در زیر خرابههای برجهای دوقلو، برخی از شواهد باطلکننده روایت رسمی آمریکا از 11 سپتامبر بودهاند.
نکته جالب درباره حادثه 11 سپتامبر این است که شواهدی که در رد روایتهای رسمی آمریکا از این حادثه وجود دارند، همسویی قابل توجهی دارند.