کد خبر: ۷۱۵۶۸
زمان انتشار: ۱۱:۰۷     ۱۶ مرداد ۱۳۹۱

 شمار بالایی از آنها نمی خواهند ادامه تحصیل دهند، نمی‌خواهند به دنبال کار باشند، نمی‌خواهند ازدواج کنند و نمی‌خواهند هیچ‌گونه مسئولیتی را متقبل شوند. البته همیشه استثناهایی هست. در واقع، در بیرون، هستند مردان جوانی که بسیار درخشان عمل می‌کنند.
 
 
چکیده

این مقاله ژورنالیستی از سایت «پایان رؤیای امریکایی؟» درصدد است با ارائه آمارهایی، وضعیت منحط مردان جوان امریکا را در مقایسه با دختران هم سن خود به تصویر بکشد. تنبلی و تن‌پروری، مسئولیت‌ناپذیری، زیر بار ازدواج نرفتن، میخوارگی و فساد اخلاقی، رویه بسیاری از بزرگسالان جوان شده است.

آیا ما به کلی در پرورش نسلی از مردان جوان شکست خورده‌ایم؟ آیا نتوانسته‌ایم آنها را به ابزاری تجهیز کنیم که بدان نیاز دارند؟ آیا ما نسلی از مردان جوان را تربیت کرده‌ایم که نیاموخته‌اند چگونه همچون یک مرد باشند؟ امروز مردان جوان بیش از هر زمان دیگری همانند دختران جوان در کنار والدین خود زندگی می‌کنند و کمتر از هر زمان دیگری نسبت به دختران جوان به دانشکده می‌روند.

حال می‌خواهم پیش از ادامه، نکته‌ای را در اینجا روشن کنم. نکته‌ای که در این مقاله مطرح است، این است که بنا نداریم زنان را تحقیر کنیم. هرگز! هدف از این مقاله آن است که بیان کنیم ما با پسران جوان خود دچار مشکلات جدی شده‌ایم و آنها عقب مانده‌اند. شمار بالایی از آنها نمی خواهند ادامه تحصیل دهند، نمی‌خواهند به دنبال کار باشند، نمی‌خواهند ازدواج کنند و نمی‌خواهند هیچ‌گونه مسئولیتی را متقبل شوند. البته همیشه استثناهایی هست. در واقع، در بیرون، هستند مردان جوانی که بسیار درخشان عمل می‌کنند.

مردان، شخصیت‌هایی بی‌پناه، بی‌کار و بی‌عرضه‌اند که حتی نمی توانند بدون همسر یا دوست دخترشان لباس بپوشند و در زیرزمین منزل مادرانشان زندگی می‌کنند.
با این حال، این مقاله سعی دارد  نقطه‌ای را نشان دهد که در واقع، سیستم ما قشری از مردان جوانی را پرورش داده است که عموما ضعیف، بی‌هدف، گیج و بی‌علاقه نسبت به پذیرش مسئولیت هستند و این خوب نیست. هنگامی که درباره مردان زیر 30 سال در آمریکا فکر می‌کنید، چه چیز به ذهنتان می‌رسد؟ آیا تصویری از یک فرد بی مسئولیت و دیوانه سکس و آبجوخور حرفه‌ای به ذهنتان نمی‌آید؟ متأسفانه این نوع کلیشه واقعیت دارد.

ما مردان جوان خود را دچار شکست کرده‌ایم. ما به آنها نیاموخته‌ایم همچون یک مرد باشند. بله! البته همان‌طور که قبلاً گفتم، استثناهایی هست، اما کلا دچار مشکل اساسی شده ایم. بیایید به برخی آمارها نگاه کنیم. به گفته یک مقاله اخیر که شبکه خبری سی.ان.ان تهیه کرده است، مردان جوان بین گروه سنی 25 و 34 سال بیش از دو برابر از زمان گذشته با والدین خود همانند دختران جوان زندگی می‌کنند. بر اساس آمار منتشر شده در اواخر سال 2011، تعداد فرزندان بزرگسالی که با والدین خود زندگی می‌کنند، به ویژه مردان جوان افزایش یافته است.

با کاهش رفاه اقتصادی، 19 درصد از مردان 25 تا 34 سال با والدین خود زندگی می‌کنند که رقمی معادل 5 درصد افزایش نسبت به سال 2005 را نشان می‌دهد. از طرفی، 10 درصد از زنان در همان گروه سنی نیز در خانه زندگی می کنند که از شش سال پیش که حدود 8 درصد بوده، افزایش داشته است. در میان گروه سنی 18 تا 24 سال، 59 درصد از پسران و 50 درصد دختران با والدین خود زندگی می‌کنند که این رقم در گذشته به ترتیب، 53 درصد و 46 درصد بوده است.

دلیل این امر چیست؟

مردانی که در گروه سنی 25 و 34  سال هستند، در اوج سنین کاری خود قرار دارند. در عوض، از هر 5 نفر، یک نفر در کنار مادر و پدر زندگی می‌کند. این یک مشکل جدی است. به جای آنکه سخت کار کنند، مسئولیت قبول کنند و برای خود زندگی تشکیل دهند، مردان جوان بی‌شماری داریم که در زیرزمین منزل پدری خود زندگی می‌کنند و زمان طولانی ای را به تماشای تلویزیون یا بازی ویدئویی می‌گذرانند. نبود انگیزه کافی در میان مردان جوان بسیار اسف‌بار است. امروز دختران جوان، بیشتر از مردان جوان به ادامه تحصیلات دانشگاهی تمایل دارند. بر اساس مقاله‌ای در روزنامه نیویورک تایمز، نزدیک به 57 درصد از تمام جوانانی که در دانشگاه‌ها ثبت نام کرده‌اند، زن بوده‌اند. این یعنی اینکه 43 درصد را مردان تشکیل داده‌اند.

امروز میلیون‌ها تن از مردان جوان دور هم می‌نشینند و بدون کار و امید و مسیری در زندگی به سر می‌برند. حتی آنهایی که شغل دارند، درآمد کافی به دست نمی‌آورند. شمار «فقیران شاغل» در آمریکا به سرعت در حال افزایش است و این امر به ویژه در میان مردان جوان بیشتر است.
همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، بی‌کاری نیز در میان جوانان شایع است. سال گذشته تنها 3/55 درصد از تمام امریکایی‌ها بین گروه سنی 18 تا 29 سال جذب کار شدند. این پایین‌ترین رقم از زمان جنگ دوم جهانی بوده است. امروز میلیون‌ها تن از مردان جوان دور هم می‌نشینند و بدون کار و امید و مسیری در زندگی به سر می‌برند. حتی آنهایی که شغل دارند، درآمد کافی به دست نمی‌آورند.

شمار «فقیران شاغل» در آمریکا به سرعت در حال افزایش است و این امر به ویژه در میان مردان جوان بیشتر است. از سال 2000 تاکنون و با در نظر گرفتن تورم، حدود 12 درصد، از سرپرستان خانواده آمریکایی در گروه سنی 25 تا 34 سال، کاسته شده است. در گذشته، هر گاه سخن از درآمد بود، زنان نسبت به «شکاف جنسیتی» شکایت داشتند، اما امروز عکس آن را در میان قشر جوان خود می‌بینیم. در حقیقت، گای گارسیا(3) اظهار می‌دارد: در ده شهر بزرگ آمریکا، زنان در سنین 20 سالگی، درآمد بالاتری نسبت به مردان همان دوره سنی دارند.

نسل حاضر نسبت به پذیرش مسئولیت ازدواج و خانواده بسیار مردد است. امروز حدود 44 درصد از آمریکایی‌ها (پایین‌ترین میزان در تاریخ آمریکا) در گروه سنی 25 تا 34 ازدواج کرده‌اند. در عوض، بسیاری از مردان جوان مایلند بدون هیچ‌گونه پی‌آمدی به دنبال دختران متعدد پرسه بزنند. البته پی‌آمدهای آن پابرجاست. رفتار غیر مسئولانه مردان جوان، فشار بی‌اندازه زیادی بر دوش زنان جوان وارد می‌کند. برای مثال، در سال 2010، 42 درصد از تمام مادران مجرد در ایالات متحده امریکا، نیازمند جیره غذایی بودند.

امروز مردان جوان بیش از هر زمان دیگری همانند دختران جوان در کنار والدین خود زندگی می‌کنند و کمتر از هر زمان دیگری نسبت به دختران جوان به دانشکده می‌روند.
چه عاملی سبب این مسائل شده است؟

قطعاً عوامل زیادی دخالت دارد، اما بدون شک، ضعیف، بی‌مسئولیت و دیوانه سکس نشان دادن مردان جوان در فیلم‌ها و تلویزیون کمکی نخواهد کرد. اخیراً در مقاله‌ای در روزنامه واشنگتن تایمز آمده است: اگر برنامه فصل پاییز تلویزیون، 4 راهنما به حساب آید، انقلاب جنسی که انتظار می‌رفت مردان و زنان را از نقشهای جنسی سنتی رها سازد، واقعاً نقشی معکوس ایفا کرده است. مردان، شخصیت‌هایی بی‌پناه، بی‌کار و بی‌عرضه‌اند که حتی نمی توانند بدون همسر یا دوست دخترشان لباس بپوشند و در زیرزمین منزل مادرانشان زندگی می‌کنند. دختران جوان نیز همان رویه خودخواهانه و گستاخانه خود را که روزگاری به مردان «خوک‌های خودبرتربین»(5) می‌گفتند، به رخ می‌کشند.

امروز جامعه ما دیگر به مردان جوان ما نمی‌آموزد باید قوی، شریف، بلندپرواز و پذیرای مسئولیت باشند. در عوض، مدام این پیام را به آنها می‌دهیم که از آنها انتظار داریم همانند احمق‌ها رفتار کنند، زیاد آبجو بنوشند، دنبال زنان زیبا بدوند و تا می‌توانند، تنبل بمانند. می‌ترسم؛ چون ما این نسل را دچار شکست جدی کرده‌ایم. البته بسیاری نیز هستند که بسیار عالی تربیت شده‌اند، اما کلاً با یک افتضاح جدّی روبه‌رو هستیم.

پی نوشت ها:

1. Have We Raised An Entire Generation Of Young Men That Do Not Know How To Be Men?

Source: http://endoftheamericandream.com/archives/have-we-raised-an-entire-generation-of-young-men-that-do-not-know-how-to-be-men

کارشناس ارشد مطالعات ترجمه.  mshaeri2001@yahoo.com.2

Guy Garcia 3.(نویسنده).

4. The Fall TV season.

5. chauvinist pigs.

مترجم: مریم شاعری2

منبع :‌ماهنامه سیاحت غرب شماره 105

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها