توجيه‌ ناشيانه اعتماد درباره‌ حضور امضاكننده نامه جام‌ زهر در وزارت‌ بهداشت

اين روزنامه كه طي سالهاي گذشته همواره از تخريب كنندگان ثابت دولت احمدي ن‍ژاد بوده و حتي سوابق برخي خبرنگاران آن نشان مي دهد بعد از انتخابات دهم رياست جمهوري با طرح ادعاي تقلب در شبكه هاي اجتماعي و ... مدعي عدم مشروعيت دولت بوده اند، به محض انتصاب برخي همفكران خود در دولتي كه آن را برآمده از راي مردم نمي دانستند، در چرخشي 180 درجه اي، ضمن حمله به رجانيوز به دفاع تلويحي از دولت دهم پرداخته و نوشته است:

 

«چرا گردانندگان سايت هايي مانند رجانيوز از وجود اختلاف ميان نيروهاي سياسي استقبال مي كنند و هر نوع نزديك شدن افراد هر چند در حوزه هاي تكنيكي، علمي و غيرسياسي به يكديگر را با ديده منفي مي نگرند، سوالي است كه خود بايد به آن پاسخ دهند. شايد بتوان اصلي ترين دليل آن را بدگماني اصولگرايان افراطي به دولت احمدي نژاد دانست كه اين روزها به شدت در حال افزايش است و هر اقدامي از سوي هر بخشي از دولت با بدبيني خاصي از سوي اين جريان نگريسته مي شود.»

 

اين در حالي است كه برخلاف ادعاي روزنامه اعتماد، تجربه حضور اصلاح طلبان در پست های آموزشی نشان داده است که این جریان به پستی همچون «قائم مقامی معاون آموزشی و رئیس مرکز امور هیات علمی وزارت بهداشت» كه در حال حاضر مسئوليت آن بر عهده محسني بندپي مي باشد،‌ به عنوان یک پست سياسي اين وزارتخانه نگاه می کنند كه در عمل، گزينش و جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه های علوم پزشکی در آن صورت مي گيرد و بيم آن مي رود با ادامه اين روند، حضور برخي عناصر خاص در دانشگاه هاي پزشكي كشور طي سال هاي آينده ضريب رشد به خود بگيرد.

 

اما در بخش ديگري از اين مطلب، محسني بندپي در گفتگو با اعتماد ضمن ابراز تعجب از توصيف رجانيوز درباره خود به "خوشنام نبودن" گفته است:

 

«براي خوشنامي چه معياري وجود دارد؟ آيا اينكه فردي كه توانسته باشد در سه دوره مجلس نمايندگي مردم را بر عهده داشته باشد، دليل كافي براي خوشنامي او نيست؟»

 

اين سوال بديهي در حالي از سوي بندپي مطرح مي شود كه اگر وي نيم نگاهي به عملكرد خود داشته باشد، متوجه علت خوشنام بودن یا نبودن خود مي شود؛ امضاي نامه ننگين نمايندگان مجلس ششم خطاب به رهبر معظم انقلاب مبني بر نوشيدن جام زهر و هم چنين عملکرد وی در فتنه 88  به تنهايي براي خوشنام نبودن اين عنصر سياسي كفايت مي كند و آنچه در اين بين بيش از همه موجب تعجب است، اعتماد به نفس ويژه وي و رسانه هاي فتنه گران درباره توجيه حضور خود در دولت دهم مي باشد.

 

از سوي ديگر، محسني بندپي توضيح نداده است چگونه سال 87 و قبل از تشكيل دولت احمدي ن‍ژاد، در گفتگو با سايت نزديك به حسن روحاني، آرزوي تشكيل نشدن دولت دوم احمدي نژاد را داشته است،‌ اما چرا زماني كه در همين دولت به وي جايگاه خاصي در وزارت بهداشت پيشنهاد شده است، از قبول آن امتناع نكرده است؟

 

گفتني است، رد صلاحيت اوليه محسني بندپي توسط هيئت اجرايي وزارت كشور در مجلس نهم نيز از ديگر سوابق وي مي باشد كه البته در گزارش قبلي رجانيوز، اين مساله به اشتباه به شوراي نگهبان نسبت داده شده بود اما در عين حال، صورت مساله بر سر جاي خود بوده و سوال اصلي مروبط به چرايي حضور اين عنصر سياسي اصلاح طلب در دولتي است كه روزگاري خوستار تشكيل نشدن آن بود!

 

هم چنين رپرتا‍ژ وي‍ژه روزنامه اعتماد در حمايت از حضور اصلاح طلبان و كارگزاراني هايي كه اين روزها در دولت احمدي نژاد مسئوليت هاي مختلفي عهده دار شده اند نيز معناي خاص خود را دارد.

 

اين روزنامه مي نويسد: "حساسيتي كه اين روزها در برخي رسانه هاي اصولگرا بر روند فعاليت هاي دولت ديده مي شود، اكنون به روندي ثابت تبديل شده است. اين رسانه ها كه با دقت انتصابات نهادهاي مختلف دولتي را رصد مي كنند، نسبت به انتصاب هر نيرويي كه شائبه غيرخودي بودنش مطرح باشد، ابراز نگراني مي كنند. انتصاب غلامرضا شافعي، وزير وقت تعاون و صنايع دولت هاي خاتمي و هاشمي به سمت معاون وزير صنعت، معدن و تجارت و بعد از آن، علي اكبر تركان به رياست هيات مديره شركت مديريت طرح هاي صنعتي ايران از جمله مواردي بود كه واكنش تند برخي رسانه هاي اصولگرا را برانگيخت."

 

هر چند محسني دليل انتصابش در وزارت بهداشت را همكاري خوب خود با اين وزارتخانه در زمان نمايندگي‌اش در مجلس عنوان کرده است که می‌تواند یک نقطه تیره برای تصمیم گیران وزارت بهداشت به حساب بیايد، به نظر مي رسد با توجه به اعتراضات صورت گرفته نسبت به این اقدام وزارت بهداشت، وزیر محترم این وزارتخانه باید نسبت به سپردن پست های کلیدی به عناصر انقلابی اهتمام ویژه ای از خود نشان داده و نسبت به جبران این انتصاب عجیب از فرصت باقی مانده در دولت دهم استفاده کند.