کیهان: اين مطلب را صادق زيبا كلام در مصاحبه با ماهنامه صنعت و توسعه عنوان كرد وگفت:
براي من مهم تر از انتخابات رياست جمهوري سال 92، جنبش دموكراسي خواهي و آزادي
زندانيان سياسي و رفع توقيف دو حزب عمده مشاركت و مجاهدين انقلاب است... معتقدم
گزينه اي جز شركت در انتخابات متصور نيست. و اصلاح طلبان بايد در انتخابات شركت
كنند و براي تحقق آرمان هاي مان كار ديگري نمي توانيم بكنيم. اگر قرار است در
انتخابات شركت كنيم اين سوال مطرح است كه از ميان نامزدهاي موجود كداميك مي تواند
به اهداف كوتاه مدت و بلندمدت جنبش دموكراسي خواهي كمك كنند.
وي گفت: اگر به فرض آقايان محمدرضا عارف، نجفي، اسحاق جهانگيري، عبدالله نوري و حتي
آقاي سيدمحمد خاتمي نامزد شوند و صلاحيتشان هم تاييد شود و حوادث و رويدادهاي 22
خرداد 88 تكرار نشود و به راحتي هم از مجلس اصولگراي نهم راي اعتماد بگيرند چقدر
اين چهره ها شانس تحقق بخشيدن به اهداف كوتاه مدت و بلندمدت جنبش دموكراسي خواهي
دارند. من مي گويم صفر و حتي زير صفر. براي اينكه از همان روز اول مجلس جناح راست
در برابرش خواهد بود شوراي نگهبان، برخي از ائمه جمعه، صداوسيما، روزنامه هاي
حكومتي و... در برابرش خواهند بود و با اين روند، دوره خاتمي تكرار مي شود، يعني
دولت اصلاحات با صف گسترده اي از مخالفان روبه رو خواهد شد.
وي با بيان اينكه نبايد باقي مانده قدرت احمدي نژاد بعد از خانه نشيني سال 90 را با
قدرت يك رئيس جمهور اصلاح طلب مقايسه كنيم، افزود: اينجاست كه مي گويم شايد يك رئيس
جمهور اصولگراي معتدل بتواند گام هاي ولو اندك براي جنبش دموكراسي خواهي داشته
باشد. واقعيت جامعه ما اين است كه نامزدهاي اصولگرا هستند كه رئيس جمهور آينده
خواهند شد با اين تصور كه جناح راست عقب نشيني خواهد كرد و در اين انتخابات اصلاح
طلبان برنده مي شوند خودمان را گول مي زنيم.
وي با بيان اينكه «آنچه كه در عالم واقعيت اتفاق مي افتد اين است كه جريان
اصولگرايي نهايتا روي يكي از نامزدهاي خود متمركز مي شوند معتقدم نامزد اصلي جريان
اصولگرا يا علي لاريجاني است يا سعيد جليلي و يا دكتر علي اكبر ولايتي» گفت: جريان
ميانه سعي خواهد كرد از افرادي مانند قاليباف حمايت كند.
وي مي افزايد: من آقاي روحاني را متعلق به جريان اصولگرا نمي دانم و ايشان را
وابسته به آقاي هاشمي رفسنجاني مي دانم و آقاي هاشمي رفسنجاني هم از سوي اصولگرايان
بعد از انتخابات خرداد 88 كنار گذاشته شد زيرا آقاي هاشمي حاضر نشد عليه اصلاح
طلبان موضع گيري كند به همين دليل كساني كه مرتبط با ايشان باشند مشمول كنار گذاشتن
از سوي جريان اصولگرايي مي شوند.
زيباكلام مي گويد: سوال دشواري كه اصلاح طلبان به تدريج با آن روبه رو مي شوند اين
است كه آيا بايد تمام توان خود را متمركز چهره اصلاح طلبي كنيم كه حتي از فيلتر
شوراي نگهبان عبور خواهد كرد و يا نه اين توان خرج نامزد معتدل و ميانه رو شود؟ كه
من آقاي قاليباف را در مقايسه با آقايان سعيد جليلي، لاريجاني و ولايتي انساني
افراطي نمي بينم. بعضي وقت ها در زندگي سياسي انتخاب بين خوب و بد نيست انتخاب بين
بد و بدتر است و انتخاب قاليباف براي اصلاح طلبان انتخاب بد است ولي انتخاب بدتر
وجود دارد كه دنبال اصولگرايان افراطي بروند.
وي در بخش ديگري از اظهاراتش مي گويد: آنچه كه امروز ما به آن نيازمنديم نه يك رئيس
جمهور اصلاح طلب است و نه يك رئيس جمهور اصولگرا. اتفاقا ما به رئيس جمهوري نياز
داريم كه آشتي ملي و ائتلاف را در جامعه به وجود بياورد. اين آشتي ملي را نه آقاي
عارف مي تواند به وجود بياورد و نه جليلي و نه ولايتي. آشتي ملي را شخصيتي به مانند
ناطق نوري مي تواند به وجود بياورد.