اینکه بنیادی با هدف ساماندهی و یا طراحی مدلهایی برای پوشش، شکل بگیرد، بی نفسه امر مبارکیست. اما در این میان، سیاستی که ترویج میشود بسیار اهمیت دارد. نمود و نوع تعاملی که بنیاد برای کارهای خود انتخاب میکند، نمایانگر دغدغهها و حساسیتهاییست که در آن دستگاه وجود دارد. اینکه محصولاتی که بنیاد ارائه میدهد، بر اساس چه اولویتهایی انتخاب شده است، به جامعه این علامت را میدهد که ما راه آن دستگاه مشکل را در کجا میداند و راه حلی که برای آن ارائه میدهد چیست. اولین محصول بنیاد ملی مد و لباس اسلامی ایرانی چند مسئله را مطرح میکند:
یک: اولین محصول بنیاد که عنوان چادرمانتو به خود گرفته است، فروکاست مفهومی ِ چادر به پوششیست(مانتو) که اگر چه میتواند حجاب اسلامی را حفظ کند، به حتم در رتبهی نازلتری نسبت به چادر قرار دارد. چادر، حجاب برتر بوده و توصیههای نظریهپردازان و عالمان دین برای استفاده و تجلیل از این پوشش، آن را در جایگاهی قرار داده است که عنوان حجاب برتر را به خود گرفته است تنزیل مفهومی چادر به چادرمانتو و تلاش برای نزدیک کردن ِ چادر به مانتو، حتی اگر با هدف کاربردی کردن چادر برای اقشار مختلف باشد، در نهایت این پیام را به جامعه منتقل کرده و میکند. شاید اشکال شود که در این اتفاق، این مانتو است که به چادر نزدیک شده است. این فرضیه وقتی باطل میشود که در اخبار، تلاش برای اصلاح یا تکمیل چادر قجری، مبنای این مدل ِ جدید چادر عنوان شده است.
دو: به واقع مشکل کجاست؟ آیا مسئلهی پوشش در جامعهی ما، نبود ِ مدلهای مختلف چادر است؟ آیا مسئله این است که ما مدلهایی از چادر نداریم که برای کسی که فعالیتهای اجتماعی زیادی دارد مناسب بوده و بتواند در عین حفظ و استفاده از حجاب برتر، راحتتر نیز باشد؟ بزرگوارانی که در این بنیاد مسئولین دارند به حتم میدانند که انواع بسیاری زیادی از چادر، به خصوص در سه چهار سال گذشته وارد بازار شده که هر کدام ویژگیهای بسیار خوبی دارند. آیا با عرضهی اولین محصول با عنوان چادرمانتو، این پیام به جامعه منتقل نمیشود که مسئله و مشکل پوشش در جامعهی ما، نبود مدلهای مختلف چادر است؟ آیا این نتیجه، در پی ِ کارشناسی ِ بنیاد بوده است و یا تصمیمی برای ارائهی مدلی به هر صورت، برای پاسخگویی به مدیران ِ بالادستی بوده است؟ کما اینکه حضور مدیرعامل بنیاد در رسانهی ملی در ماه اخیر، نشان از پاسخگوییهایی نه در شأن و جایگاه بنیاد را داشت و شاید آن برنامه و نحوهی پاسخگوییهای غیرمناسب مدیر عامل بنیاد، بر حساسیتهای مدیران ارشد بر روی کارایی بنیاد در امر طراحی، افزوده باشد.
سه: رونمایی از مدلهای جدید میتواند بر اساس روشهای بهتری صورت بگیرد. کارگروه، در ضمن تلاشهایی که برای عرضه پوشش میکند، میتواند با استفاده از روشهایی مناسبتر، مدلهای جدید خود را عرضه کند. به عنوان مثال، بازیهای المپیک که به تازگی آغاز شده است، میتوانست برای بنیاد، محلی مناسب باشد. متاسفانه در مراسم آغازین آغازین المپیک، کاروان جمهوری اسلامی ایران، لباسهایی به تن کرده بود که مناسبتی ویژه با فرهنگ ایرانی اسلامی نداشت. در حالی که این مراسم و رژه کاروان ایران در افتتاحیه المپیک، میتوانست بدل به مراسمی شود که هویتی ملی در مراسم، در قالب لباس و پوشش، جلوه کند. به حتم در این امر تفاوتی میان پوشش زنان و مردان نخواهد بود. بیربط نیست که مسئولین بنیاد در بارهی تاثیر این بازیها و عرصههایی از این دست و نقش رسانهای پوشش در آنها، تأملی جدیتر کنند.