کد خبر: ۷۰۴۰۷
زمان انتشار: ۱۱:۲۳     ۱۰ مرداد ۱۳۹۱

سعدالله زارعی در سرمقاله امروز "کیهان" نوشته است:

جبهه ضد سوري پس از تحمل شكست سنگين در دمشق و ناكامي در كودتا عليه حكومت بشار اسد روي «حلب» بعنوان مهمترين و پرجمعيت ترين استان سوريه- پس از دمشق- تمركز كرده و درصدد است تا با تسخير اين استان، شكست هاي خود را جبران كند.

اطلاعات موثقي كه دو هفته پس از انفجار- روز 28تير- دبيرخانه شوراي امنيت ملي و نفوذ نزديك به 20 هزار تروريست مسلح به پايتخت سوريه، منتشر شده اند، گمانه زني هاي مختلف را در مورد اهداف جبهه ضد سوري- مركب از آمريكا، رژيم صهيونيستي، فرانسه، انگليس، عربستان، قطر، تركيه، القاعده و گروه هاي مسلح ديگر- از ميان برداشته است.

براساس يك برنامه منسجم و چند وجهي قرار بود حكومت سوريه تا قبل از آغاز ماه مبارك رمضان ساقط شود و حكومت وابسته به آمريكا و اسرائيل بعنوان «هديه اي آسماني»! به مردم سوريه تحميل گردد نفوذ انبوه تروريست ها به دمشق كه به سلاح هاي نيمه سنگين و حتي ضد هوايي مجهز بودند با هدف «تسخير پايتخت» انجام شد و بمب گذاري در جلسه شوراي امنيت ملي سوريه كه به گمان آنان با حضور همه اعضاي بلندپايه كشور و به رياست بشار اسد تشكيل مي شود، براي فروپاشي نظام سياسي و اركان نظامي و امنيتي آن صورت گرفت. براساس آنچه در جلسه سرويس هاي اطلاعاتي هفت كشور مورد اشاره گذشته بود و گوشه هايي از آن توسط خبرگزاري رويترز لو رفت و به اين دليل رئيس آن از سوي دولت انگليس بشدت ملامت شد، اين برنامه اي بود كه هيچ ترديدي در موفقيت آن نبود و به قول ما ايراني ها مو هم لاي درزش نمي رفت، اما معجزه اي كه اين شش كشور در انتظار آن بودند نه تنها روي نداد و كودتا به شكست انجاميد بلكه به قول «ابزرور» به ضد خودش تبديل شد. در اين كودتاي تروريستي، دولت اسد 4 تا 6 عنصر نظامي امنيتي خود را از دست داد ولي در همان ساعت اول بسرعت جاهاي خالي را به بهترين نحو پر كرد و همزمان نيروهاي تازه نفس ارتش را براي قلع و قمع سريع تروريست ها وارد ميدان كرد. ارتش بلافاصله هر 9 منطقه آلوده دمشق را به محاصره درآورد و ظرف 48 ساعت هزاران نفر از تروريست ها را از ميان برد و ظرف 100ساعت پاكسازي دمشق و محلات و باغات و روستاهاي اطراف آن را به پايان رساند. بدينگونه، عمليات تروريستي موسوم به «آتشفشان دمشق» با مشت آهنين ارتش از بين رفت.

4 روز پس از شكست سنگين جبهه تروريستي عليه دمشق، ماجراي حلب شروع شد. حلب از نظر جمعيتي با دارا بودن حدود 7/2ميليون نفر دومين شهر پرجمعيت سوريه- پس از دمشق با حدود 5/3ميليون نفر - به حساب مي آيد و اضافه بر آن پس از دمشق مهمترين نقطه اتكاي دولت سوريه به حساب آمده و يكي از استان هايي است كه دولت در آن بيشترين حاميان را دارد. از نظر جبهه تروريستي با محوريت آمريكا، جداسازي پايتخت تجاري سوريه مهمترين ضربه رواني را به حكومت وارد مي كند. حلب از نظر جغرافيايي با سه استان رقه در شرق و ادلب و حماه در غرب و جنوب پيوستگي و همسايگي دارد. در اين بين ادلب و حماه به اضافه حمص آلوده ترين استانهاي سوريه به حضور تروريست ها بوده و استعداد شعله ور شدن را دارد. از سوي ديگر حلب مطمئن ترين مرز تركيه با سوريه را تشكيل مي دهد. تركيه از طريق استان هاي حسكه، حلب و ادلب به سوريه وصل مي شود. مرزهاي حسكه در سيطره كردهاست و مرزهاي ادلب هم بسيار كم است بنابراين تنها نقطه اميد تركيه و اربابان بين المللي و هم پيمانان منطقه اي آن براي رسوخ نظامي- امنيتي به سوريه، مرزهاي حلب است كه بين 150 تا 200كيلومتر طول دارد.

براساس طرح دوم جبهه ضد سوري ، حلب بايد به تصرف درآيد تا از طريق حلب حد فاصل مرزهاي تركيه تا اردن يعني استان هاي حلب، ادلب، حما و حمص از سيطره دمشق خارج شود كه اگر اين اتفاق بيفتد سوريه به چهار تكه در شرق (ديرالز ور، حسكه و رقه) در ميان (همين 4 استان) در غرب (لاذقيه و طرطوس) در جنوب (دمشق، درعا، سويدا و قنيطره) تقسيم شده و اين به معناي پايان موجوديتي است بنام سوريه. جالب اين است كه «وستروله» وزير خارجه آلمان يك روز قبل از تجميع عناصر وابسته تروريست در حلب در نامه اي به كشورهاي اروپايي و كاترين اشتون- هماهنگ كننده سياست خارجي اتحاديه اروپا- همراهي كشورش را با طرح مشترك آمريكا، انگليس، رژيم صهيونيستي و... اعلام كرد. در نامه او آمده بود: «دولت اسد ديگر در شرايطي نيست كه بتواند كنترل كامل اوضاع را بدست گيرد. در چنين شرايطي بايد- بعد از شكست پروژه كودتا در دمشق- راه حل ديگري پيدا شود.»

همزمان با شكست عمليات آتشفشان عليه دمشق، ارتش تركيه بشدت بر حجم نيروهاي نظامي مستقر در مرز با سوريه افزود. چندين پايگاه جديد در نزديكي مرزهاي تركيه با سوريه در دو استان «هاتاي» و «اسكندريه» ايجاد شد و حجم گسترده اي از سلاح هاي ضد هوايي در مرز مستقر شدند. اقدام دولت تركيه عجيب و قطعا خارج از ظرفيت اين كشور و بخصوص خارج از ظرفيت دولت اردوغان مي باشد و خود اين دو نكته را به ما گوشزد مي كند؛ نكته اول اين است كه اين تصميمي صرفا تركيه اي نيست بلكه مجموع كشورهاي مورد اشاره در آن دخالت دارند و دقيقا به همين دليل رهبر حزب سعادت تركيه دوستانه به اردوغان هشدار داد كه با طناب اين كشورها به چاه نرود و نكته دوم اين است كه دولت تركيه- به غلط- اين طرح را قطعي و پيروزي آن را حتمي مي داند و از اين رو داوود اوغلو وزير خارجه سه روز پيش در مصاحبه با تلويزيون 24 تركيه و در واكنش به اعتراضات داخلي عليه اقدامات ضد سوري دولت، از تحقق يك هدف تاريخي- سيطره تركيه بر سوريه و سپس بر منطقه عربي- خبر داد و گفت: «آنكارا مصمم به فرو ريختن ديوارهايي است كه بين ملت هاي منطقه و تركيه كشيده شده است. اگر قرار باشد كه در دنيا تحولي ايجاد نكنند، سياستمدار و سياست خارجي هم بي معنا خواهد بود.»

از جنبه ديگر و با توجه به شرايط كنوني و به شكست انجاميدن انواع طرح هاي ضد سوري، عمليات حلب در واقع «آخرين عمليات مهم» جبهه ضد سوري مي باشد و اگر اين طرح هم شكست بخورد كه نشانه هاي آن همين الان قابل مشاهده است، آخرين اميد غرب به تغيير رژيم از طريق اقدامات نظامي امنيتي بر باد مي رود از اين رو بعضي از صاحب نظران در غرب گفته اند طرح هاي ضدسوري در ربع ساعت آخر زمان تحول قرار دارد. در شرايط كنوني تركيه مرزهاي خود با سوريه را در حلب به مرز فعال تبديل كرده و مسئوليت آن را هم بطور رسمي- از زبان وزير خارجه اش- پذيرفته است. هدف برنامه ريزي شده در حلب اين است كه پس از آنكه شهر را بطور نسبتاً كامل به تسخير درآوردند و ارتش سوريه را به عقب راندند آسمان اين استان را به عنوان منطقه ممنوعه پروازي اعلام كنند و عملاً به نيروهاي تروريست براي انجام اقدامات گسترده بعدي پوشش امنيتي بدهند. اعلام منطقه ممنوعه پروازي- Nonfly- اگر چه غيرقانوني است و هيچ كشور يا هيچ مجموعه كشورهايي نمي توانند آسمان يك كشور را به عنوان منطقه ممنوعه پروازي درآورند چرا كه نقص حاكميت و تماميت ارضي يك كشور به حساب مي آيد و از نظر فني مستلزم تصويب در شوراي امنيت سازمان ملل و قرار گرفتن آن كشور ذيل بند 7 منشور است، اما در عين حال همانطور كه وزير خارجه آمريكا پس از شكست جلسه پنجشنبه 29 تير شوراي امنيت اعلام كرد، آنان اقدامات فراقانوني را در دستور كار قرار داده اند. اقدام غيرقانوني تركيه و... اقدامي با ريسك بالاست چرا كه اين اقدام در حكم اعلام رسمي جنگ عليه سوريه است و شليك به هواپيماهاي سوري در حلب كليد آغاز يك جنگ با پيامدها و دامنه هاي غيرقابل پيش بيني خواهد بود. تركيه و... قبل از اقدام بايد از موارد مهمي مطمئن باشد؛ از جمله اينكه سوريه به آتش هوايي عليه خود پاسخ نمي دهد، ناوها و هواپيماهاي روسيه در پايگاه دريايي طرطوس وارد عمل نمي شوند، ايران وارد عمل نمي شود و حزب الله لبنان كاري نخواهد كرد.

پر واضح است كه اولاً سوريه قطعاً و بدون تأخير و ترديد واكنش نشان مي دهد كما اينكه وقتي هواپيماهاي جنگي تركيه به آسمان آب هاي ساحلي سوريه وارد شدند با واكنش قاطع مواجه گرديدند. اين چنين واكنشي كاملاً طبيعي و قانوني است پوتين به عنوان بالاترين مقام روسيه اعلام كرده است كه به هر آتش بازي خارجي عليه دمشق پاسخ مي دهد. چند روز پيش وزير دفاع ايران هم در اظهارنظر صريح هرگونه تهديد عليه سوريه را تهديد عليه ايران ارزيابي و واكنش فوري ايران را قطعي دانست و سيدحسن نصرالله هم با صراحت اعلام كرد كه حزب الله با تمام توان در كنار ارتش سوريه در برابر هر نوع تهاجم خارجي ايستاده است.

با اين وصف كاملاً پيداست كه اقدامات جبهه ضد سوري در حلب، اقداماتي با ريسك بالاست و مي تواند يك جنگ جهاني را در پي داشته باشد. اگر خوب به صحنه بين الملل نگاه كنيم دو جبهه گسترده را در مقابل هم مي بينيم جبهه اي با محوريت غرب و مركزيت آمريكا كه ظرفيت خود را در اجلاس اخير پاريس نشان داد و جبهه اي با محوريت آسيا و مركزيت روسيه و ايران كه ظرفيت مشابهي دارند و البته از مشروعيت بيشتري برخوردارند و حمايت حدود 100 كشور را در قاره هاي آمريكا، اروپا، آفريقا و آسيا را دارند در اين ميان سؤال كليدي اين است كه آيا آمريكا و... آمادگي ورود به يك جنگ بزرگ با پيامدهاي بسيار مخرب و دهها موضوع نامعين را دارند؟ تكليف جبهه مقابل غرب معلوم است. موضع جبهه مقابل آمريكا، «دفاعي» است و واكنش آن به تهديد و تهاجم موضوعي است كه به پرسش و چون و چرا و محاسبه نياز ندارد. يك جبهه وقتي با موجوديت خود مواجه مي شود و بيش از يك راه برايش باقي نمي ماند و آنهم يعني مقاومت در بالاترين سطح و استفاده از همه ابزارها براي ناكام كردن دشمن. اين جبهه امكانات لازم را براي دفاع از خود دارد و مي تواند ظرف چند روز دولت آنكارا را با استفاده از ظرفيت هاي خود و ظرفيت همگرا با خود در تركيه، ساقط كند، دامنه لهيب را متوجه رژيم وابسته و فاسد عربستان كند و با كمك حزب الله و امكانات خود اسرائيل را به مرز فروپاشي مطلق بكشاند. اين موضوعي است كه جبهه تروريستي بايد پيش از هر اقدامي به آن با دقت بينديشد و به نظر مي آيد كه چنين تاملي وجود دارد و از اين رو اين قلم به رغم آنكه نشانه هايي مبني بر شروع يك جنگ را تصديق مي كند اما نتيجه گيري مبتني بر دست زدن جبهه تروريستي به يك جنگ را جدي نمي داند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها