سرویس نقد رسانه 598 - «کریستوفر نولان» سازنده سه گانه بتمن به اعتقاد برخی، بزرگترین فیلم ساز تاریخ سینماست. او تا کنون 8 فیلم سینمایی را کارگردانی کرده که در 7 تا از آنها خودش هم نویسنده بوده است. از این 7 فیلم، 6 تای آنها در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در IMDB قرار دارند؛ The Dark Knight (2008)یا «شوالیه تاریکی» در رتبه هشتم، The Dark Knight Rises (2012)یا «شوالیه تاریکی به پا می خیزد» تا کنون در رتبه دوازدهم، Inception (2010) یا «الهام» در رتبه پانزدهم،Memento (2000) یا «یادآوری» در رتبه سی و چهار، The Prestige (2006)یا «حیثیت» در رتبه شصت و هشتم و Batman Begins (2005) یا «بتمن آغاز می کند» در رتبه صدو هشتم قرار دارند. البته نبوغ نولان را از همان فیلم اول آن، یعنی Following (1998) یا «تعقیب» می توان مشاهده کرد.
نولان هیچگاه به سراغ موضوعاتی که هر روز با آنها سر و کار داریم نمی رود. موضوع تمام فیلم های او به روانشناسی مربوط است و شخصیت های اکثر فیلم هایش نیز افرادی با بیماری های خاص روانی هستند. اما بیماری هایی که تماشایشان جذاب است. در Insomnia(2002) یا «بی خوابی»، آل پاچینو کارآگاهی است که از یک سو به بی خوابی مبتلاست و از سوی دیگر، تصور وجود متهمی را می کند که به اعتقاد دیگران وجود ندارد. در «تعقیب» با فردی مواجهیم که در طول شبانه روز، افراد مختلف را بدون دلیل خاصی تعقیب می کند. شخصیت های منفی بتمن نیز همگی ضدقهرمان هایی اند که تعادل روانی ندارند، اما دارای قابلیت های مدیریتی و سازماندهی بالا هستند. کاراکتر اول «یادآوری» نیز فردی است که حافظه بلند مدت خود را از دست داده است.
نولان هیچگاه داستان خود را بصورت خطی روایت نمی کند. او همواره «تو در تویی» درست می کند و به گفته خودش، خودش هم در داخل این تو در تو می رود و داستان را دنبال می کند. این پیچیدگی به حدی بود که یکی از بزرگترین کمپانی های فیلم سازی، حاضر به تولید فیلم «الهام» به دلیل پیچیدگی بیش از حد آن نشد. البته این فیلم با یک کمپانی دیگر و با همان پیچیدگی توانست رتبه پانزدهم را در بین فیلم های تاریخ سینمای جهان بدست آورد.
اما نولان هیچگاه تنها به دنبال «سرگرم کردن مخاطب» نیست. فیلم های او مخاطب را به واقع با بحران مواجه می کند. او بیننده را در تو در توی داستان غرق می کند و ناگاه او را با چنان تصمیم گیری دشواری مواجه می کند که تا ساعت ها پس از تماشای فیلم با آن درگیر باشد. اما نه بحران های عصبی و بی حاصلی که سریال سازان ایرانی برای مخاطب خود می سازند؛ مثلاً در «شوالیه تاریکی» جوکر دو بمب را در دو کشتی پر از مسافر قرار داده است و کلید انفجار هر کشتی را در اختیار مسافران کشتی دیگر و گفته است هر کس کشتی دیگر را منفجر کند، خودش سالم می ماند و زمان را نیز محدود کرده است. در «حیثیت» نیز وقتی حقیقت ماجرای شعبده بازی که ترنسپورتیشن می کند در انتهای فیلم روشن می شود، مخاطب بی واقع با احساسی عجیب از زندگی و مرگ مواجه می شود. از این حیث، فیلم های او جنبه های فلسفی نیز به خود می گیرند.
فیلم های نولان هیچ گاه «اُفت» ندارند. او وقتی مشغول نگارش فیلمنامه است، همواره به انتهای آن توجه دارد و مقدمات پایان فیلم را در اواسط آن قرار می دهد. لذا اتفاقاً (بر خلاف فیلم های ایرانی) صحنه های پایانی فیلم های او همواره اوج فیلم هایش هستند. این را به خصوص در «بی خوابی»، «تعقیب»، «الهام» و «حیثیت» می توان مشاهده کرد. در الهام، وقتی هیجانات اکشن فیلم تمام شده، حوله ای که به صورت کاراکترها کشیده می شود، گویی بر صورت مخاطب گذارده می شود.
اما یکی از عجیب ترین مؤلفه ها در فیلم سازی کریستوفر نولان، حداقل و یا عدم استفاده از جاذبه های جنسی در فیلم است. در هیچکدام از فیلم های او صحنه ای از روابط جنسی دیده نمی شود و حداکثر صحنه ها در فیلم هایش، منحصر در لباس های مجلسی زنانه و اظهار محبت است. شاید برخی تصور کنند که این کار برای اجتناب از گرفتن برچسب بزرگسال برای فیلم هایش است، اما به نظر می رسد مسأله دقیق تر از این ها باشد. نولان می تواند از جاذبه های جنسی بیشتری استفاده کند و همچنان برچسب بزرگسال نگیرد. اما گویی او تعمدی در این کار دارد. شاید با اینکار می خواهد عظمت خودش را نشان دهد و ثابت کند که با حذف کامل یک ضلع که به اعتقاد بسیاری از فیلم سازانِ حتی داخلی ما، بدون آن امکان ساختن فیلم وجود ندارد، برترین فیلم های تاریخ سینما را هم بسازد. این یک برداشت دینی نیست، برداشتی حیثیتی است.
پس از آنکه کار نولان با بتمن در آخرین اثرش «شوالیه تاریکی به پا می خیزد» که اکنون بر روی پرده هاست به اتمام رسید، او اینبار به سراغ ابرمرد دیگر هالیوود، یعنی «سوپرمن» رفته است. یادآور می شویم که سرنوشت قهرمان های تاریخی هالیوود که مهمترین آن «بتمن» و پس از آن «سوپرمن» است قطعاً به دست هر کسی سپرده نمی شود. این قهرمانان برای آمریکا جنبه ملی، سیاسی و حتی عقیدتی دارند و سرقفلی شان تنها به دست افراد خاصی می افتد. ساخت سه گانه بتمن به دست نولان و اکنون هم سوپرمن، قطعاً بی دلیل و یا صرفاً به دلیل مهارت او در فیلم سازی نبوده است.
اما اینبار او تصمیم گرفته است حاشیه امن را کنار گذاشته و با یکی از جنجالی ترین و سیاسی ترین فیلم سازان هالیوود، یعنی Zack Snyder نویسنده و کارگردان فیلم ضد ایرانی (یا البته به تعبیر ژیژک، «ضدهالیوودی») 300 همکاری کند. Man of Stee l به کارگردانی ژاک اشنایدر و نویسندگی دیوید گایر و کریستوفر نولان و تهیه کنندگی نولان، قرار است سوپرمن را پس از 7 سال، در سال آینده به پرده سینماها بکشاند. این همکاری قطعاً برای نولان پیامدهای سیاسی خاصی را به همراه خواهد داشت.