دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای،گفتاری از سید محمد صاحبکار، مدیرکل دفتر سیاستگذاری علم و فناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را دربارهی اهمیت و ملزومات ارتباط صنعت و دانشگاه منتشر کرده است:
نگاهی به سخنان رهبر معظم انقلاب و منظومهی فکری ایشان دربارهی رشد و پیشرفت علمی در کشور نشان میدهد که ایشان علم و فناوری را عامل اقتدار ملت ایران میدانند. عبارت «العلمُ سلطانٌ»1 که بارها از سوی ایشان عنوان شده است، بهخوبی نشان میدهد که جامعهی اسلامی باید مقتدر باشد. از نگاه ایشان، برای این اقتدار به علم و فناوری پیشرفته نیاز است؛ علمی که در کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت بتواند اقتدار کشور ما و جهان اسلام را به ارمغان بیاورد.
اما علم اقتدارآفرین چگونه علمی است؟ این علم دو ویژگی اصلی و اساسی دارد؛ نخست اینکه روند تولید آن «جهاد علمی» است. یعنی این علم در مقابلهی با دشمن و در مبارزه با او تولید میشود. ویژگی دوم هم نافع بودن علم است. یعنی علمی که نفعی به حال جامعه ندارد، اقتداری را هم در پی نمیآورد. جالب اینکه ما در ادعیهی خودمان هم میگوییم: «اللّهُم إنّی أعُوذُ بِکَ مِنْ عِلْمٍ لا یَنْفَعُ»2
برای اینکه علم ما تبدیل به نفع برای جامعه بشود، باید بین مراکز تولید علم ما -دانشگاه، حوزه، مؤسسات پژوهشی و حتی محققین و دانشمندان و مراکز مصرفکنندهی علم که بخشهای مختلف جامعه هستند- ارتباط مناسبی شکل بگیرد. تولیدکنندهی علم باید با توجه به نیاز مصرفکنندگان علم تولید کند. مصرفکننده هم باید بتواند بهراحتی و در چهارچوب یک سامانهی هوشمند نیاز خود را به تولیدکنندهی علم منتقل کند.
بنابراین برای تولید علم نافعی که به اقتدار جامعهی ایرانی بینجامد، ما نیازمند اصلاحاتی در هر سه حوزهی «عرضهی دانش»، «تقاضای دانش» و «ارتباط بین عرضه و تقاضای دانش» هستیم. یعنی سیاستهای ما در بخش تولید علم باید از آنگونه تولید علم و دانشی حمایت کند که پاسخ نیاز و تقاضای جامعهی ما باشد. همینطور باید سامانههایی را طراحی کرد که جامعه بتواند بهراحتی نیازها و تقاضای علمی خود را به تولیدکنندگان دانش سفارش دهد. علاوه بر آن، بخشهای اجتماعی ما باید به این نتیجه برسند که برای بهبود عملکرد خود نیاز به علم دارند و بنابراین به علم احساس نیاز کنند و خود را در دوراهی «ورشکستگی و نابودی» یا «تقاضامند علم بودن» ببینند.
حلقههای مفقودهی ارتباط صنعت و دانشگاه
«ارتباط صنعت و دانشگاه» یکی از حلقههای تولید و مصرف علم در کشور است؛ ارتباطی که حاصل نیاز بخش صنعت و توانایی تولید علم در دانشگاههای صنعتی است. اما خود ارتباط نیز با مشکلاتی روبهرو است. دانشگاه میتواند برای صنعت نیرو تربیت کند، برای رفع مشکلات صنعت مشاوره بدهد، نیاز جامعه را به صنعت منتقل کند و راهبردهای جدید تولیدی را در اختیار صنعت بگذارد. دانشگاه برای اینکه بتواند پاسخگوی نیازهای صنعت باشد، باید نگاه خود را معطوف به جامعهی ایران و مسائل و نیازهای آن کند و برای جامعه تولید علم کند. در غیر این صورت علم تولیدشده در دانشگاه به کار صنعت و جامعه نمیآید، بلکه دانشگاه علمی را تولید کرده که مورد استفادهی دیگر جوامع است یا اینکه اساساً بیاستفاده خواهد بود.
برای بهبود رابطهی نظام عرضهی دانش و نظام تقاضای دانش و به طور خاص، بهبود رابطهی صنعت و دانشگاه نیاز است تا به غیر از نهادهای مستقیم زیرمجموعهی خود این دو نظام، نهادهایی واسطی زیرمجموعهی نظام ارتباطی بین این دو بخش وجود داشته باشند تا سازوکارهای ارتباطی محقق شود. پژوهشکدههای کاربردی که حول محور نظام نوآوری شکل گرفتهاند و معمولاً مملو از ایدههای خلاقانهی قابل اجرا هستند، از جملهی چنین نهادهایی هستند که میتوانند این ارتباط را بهخوبی برقرار کنند.
دانشگاه برای اینکه بتواند پاسخگوی نیازهای صنعت باشد، باید نگاه خود را معطوف به جامعهی ایران و مسائل و نیازهای آن کند و برای جامعه تولید علم کند. در غیر این صورت علم تولیدشده در دانشگاه به کار صنعت و جامعه نمیآید، بلکه دانشگاه علمی را تولید کرده که بیاستفاده خواهد بود.
در بهبود ارتباط بخش تولید علم و بخش عرضهی علم به طور عام و بهبود ارتباط صنعت و دانشگاه به طور خاص، دولت میتواند نقش سازندهای ایفا کند، چرا که دولت متولی اصلی بسیاری از حوزههای عمومی است که هرکدام از این حوزهها کم و بیش با چالشهایی روبهرو هستند. علاوه بر آن، دولت آگاهترین مجموعهها به مشکلات حوزههای تحت اختیار خود هم هست. بنابراین دولت با توجه به این دو ویژگی میتواند نیاز خود را در اختیار دانشگاهها قرار دهد و از آنها بخواهد که برای رفع این مشکلات چارهاندیشی کنند. همچنین دولت از آنجایی که دسترسی مناسبی به بسیاری از منابع تحقیقاتی دارد، میتواند در رفع مشکلات پژوهشی هم کمک شایانی به دانشگاه نماید.
البته در دانشگاه هم باید اصلاحاتی صورت بگیرد تا هم فعالیتهای دانشگاههای صنعتی به خروجی مورد نظر در صنعت برسد و هم دانشگاه از چالاکی لازم برخوردار گردد. مکانیسم تأمین مالی دانشگاهها نیز باید معطوف به خروجی متناسب با نظام تقاضای دانش باشد. همچنین نظام ارتقای اساتید باید معطوف به همین هدف دنبال شود. در این صورت و با اعمال مدیریت صحیح، امید میرود که دانشگاه و صنعت بتوانند بسیاری از مشکلات جامعه را در حوزهی تولید و اقتصاد حل کنند و کشور را به اهداف خود در این عرصهها برسانند.
پینوشتها:
1. شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 319
2. تعقیبات نماز عصر، مفاتیحالجنان