کد خبر: ۷۰۰۸۵
زمان انتشار: ۰۲:۰۰     ۰۹ مرداد ۱۳۹۱
برگزاري «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي» (12 تا 14 مرداد) در اسلامبول تركيه را بايد فاز جديدي از استراتژي «جاسوسي آكادميك» مثلث سرويس هاي جاسوسي ليبرال دانست كه پيام هاي امنيتي جديدي را براي جامعه علمي ايران مخابره مي كند؛ از اين رو وقتي «كيهان» روز 24 تير 1391 ماهيت صهيونيستي اين كنفرانس و هويت گردانندگان آن را افشا كرد، بيش از 30 استاد ايراني از شركت در آن انصراف دادند و گردانندگان كنفرانس به دنبال جايگزين كردن اساتيد ديگري از ايران به جاي آنان هستند! حضور 6 استاد اسرائيلي در حوزه مسائل ايران (از دانشگاه هاي صهيونيستي «تل آويو»، «نگو» و «هبرو») به همراه 5 ميهمان ويژه كنفرانس كه همگي از «بنياد اشرف پهلوي» در واشنگتن دي .سي و حامي فرقه ضاله «بهائيت» هستند، از يك سو بر اهداف امنيتي آن صحه مي گذارد و از سوي ديگر، برگزاري «پنل ويژه رابطه ايران و اسرائيل» در كنار برنامه سخنراني 2 اسرائيلي در هر روز براي مدعوين ايراني سبب مي شود تا اين كنفرانس يك «تهديد علمي» و سناريويي براي «شناسايي و شكار جاسوس» شناخته شود، نه يك «فرصت پژوهشي و آكادميك». چرا چنين قضاوت مي كنيم؟
تيم مديريتي و سخنرانان ويژه «كنفرانس اسلامبول» هر 5 نفر عضو حلقه اي از ايران شناسان هستند كه «احسان يارشاطر» (فراماسونر بهايي و سردبير دايره المعارف (ايرانيكا) را به عنوان «پدر» آنان در «بنياد مطالعات ايران» مي شناسند، بنيادي كه رياست عاليه آن با «اشرف پهلوي» است و «احمد علي مسعود انصاري» در كتاب «پس از سقوط» با انتشار سندي فاش كرد كهCIA از دهه .1980م به واسطه «پرويز ثابتي» (مديركل امنيت داخلي ساواك) هدايت رويكردها و فعاليت هاي اين بنياد ايران شناسي را در دست دارد. (صص275-273) از ميان اين 5 نفر، «تورج اتابكي» رئيس «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايراني» است و «احمد كريمي حكاك» نيز نماينده پروژه آمريكا در حوزه مطالعات ايراني شناخته مي شود. از 7 سال پيش «وزارت خارجه آمريكا» كمك هاي مالي خود را براي تأسيس «مركز مطالعات ايراني» در دانشگاه مريلند به «كريمي حكاك» اختصاص داد و ايران شناسان بهايي نيز به همكاري با آن پرداختند اكنون اين مركز يكي از شركاي برگزاري «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي» در تركيه است.
«محمد توكلي طرقي» سردبير فصلنامه «ايران نامه» (نشريه بنياد اشرف پهلوي) كه تيرماه 1390 همايش «بهايي آزاري در ايران» رابا حضور «ديان علايي» (نماينده بهائيان در سازمان ملل)، «احمد كريمي حكاك» و پژوهشگران اسرائيلي در «دانشگاه تورنتو» برگزار كرد از ميهمانان ويژه كنفرانس اسلامبول است او به همراه «علي ميرسپاسي» (از ديگر تحليلگران بنياد اشرف پهلوي و مشاور حزب مشاركت ايران) درباره چگونگي «مطالعات آكادميك در ايران» براي اساتيد ايراني سخنراني مي كند و مديريت پنل «سينماي بعد از انقلاب درايران» را انجام مي دهد. توكلي طرقي از نويسندگان ماهنامه «مهرنامه» (سخنگوي جريان فتنه، چاپ تهران) نيز مي باشد و سال 1387 در سفري بي سروصدا به ايران كوشيد تا اسناد و مدارك بهائيت را جمع آوري و از كشور خارج كند. «علي بنوعزيزي» نيز از ديگر اعضاء برجسته «بنياد اشرف پهلوي» و «فصلنامه ايران نامه» است كه از سال 1374 الگوي «جامعه مدني سكولار» را براي ايران پيشنهاد كرد و در مراسم ناهار روز 13مرداد 1391 در «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي» براي حاضران درباره «اسلام و اصلاحات در خاورميانه» سخنراني مي كند. در نتيجه، رياست كنفرانس و ميهمانان ويژه آن، از اعضاء حلقه اي تحت سيطره بهائيان هستند كه فقط با يك واسطه و توسط «بنياد اشرف پهلوي» از منابع و عوامل اطلاعاتي CIA براي عمليات هاي جاسوسي آكادميك محسوب مي شوند. در يك دهه گذشته تكاپوهاي حلقه ايران شناسان «بنياد اشرف پهلوي» در ايران شدت گرفته است تا جايي كه وقتي يكي از همكاران «احسان يارشاطر» در تهران درگذشت، فروردين 1390 مجله هاي «بخارا» (به سردبيري علي دهباشي) و «مهرنامه» در ايران همزمان با «فصلنامه ايران نامه» در واشنگتن .دي.سي شماره اي ويژه در ستايش او منتشر كردند. همين تعاملات سبب شده است كه «فصلنامه نگاه نو» به مديريت «علي ميرزايي» (از فعالان «حزب توده» در ابتداي انقلاب و معاون «محمدتقي بانكي» در شركت ملي فولاد) كه با حلقه مبلغان فراماسونري و بهائيت در «راديو زمانه» همكاري و ارتباط دارد، در «كنفرانس دو سالانه مطالعات ايراني» شركت كند.
برنامه هاي ويژه اي كه حلقه ايران شناسان «بنياد اشرف پهلوي» براي اساتيد ايراني دركنفرانس اسلامبول پيش بيني كرده اند، حضور و سخنراني 6 پژوهشگر اسرائيلي است؛ به نحوي كه هر روز 2 اسرائيلي در حوزه مسائل ايران به بحث مي پردازند. تعامل ايران و رژيم صهيونيستي چنان براي برگزاركنندگان كنفرانس اولويت دارد كه يك پنل اختصاصي را در روز اول (12مرداد) براي آن تدارك ديده اند و يك ايراني- اسرائيلي به نام «اورلي رحيميان» از «دانشگاه نگو» (در فلسطين اشغالي) براي سخنراني انتخاب شده است و سپس «جوليا رابانويچ» از «دانشگاه هبرو اسرائيل» در خصوص «شعر و ادبيات ايران» سخن مي گويد. «مطالعات بابي و بهايي» يكي ديگر از بخش هاي «كنفرانس دو سالانه مطالعات ايران شناسي» در تركيه است كه «سيامك ذبيحي مقدم» از اسرائيل در آن مقاله اي با عنوان «كشتار بهائيان در يزد» ارائه مي كند. «ذبيحي مقدم» دانش آموخته تاريخ در دانشگاه اسرائيلي «حيفا» و از همكاران «محمد توكلي طرقي» (سردبير ايران نامه) است كه تيرماه سال گذشته نيز به دعوت او براي سخنراني در همايش «بهايي آزاري در ايران» پيرامون «آئين بهايي و زن ايراني» به دانشگاه تورنتو رفت. بعد از ذبيحي مقدم نيز 3 استاد ديگر از دانشگاه هاي رژيم صهيونيستي (دانشگاه هبرو و دانشگاه تل آويو) به بحث درباره «صداي شعر در نقاشي ايراني»، «زندگي بومي در ايران» و... مي پردازند و «عباس امانت» (استاد بهايي دانشگاه ييل) نيز در كنار آنان حضور دارد.
پيش از اين نيز اسلامبول ميزبان «كنفرانس مالتا3» بوده است و روزنامه «كيهان» دي ماه 1390 در يادداشتي به قلم «سيدمحمد عماد اعرابي» از ماجراي ارتباط برخي اساتيد و چهره هاي صهيونيست در كنفرانس هاي مالتا پرده برداشت و هشدار داد كه اين اتفاق دوباره تكرار خواهد شد. بي ترديد مسئولان وزارت علوم بايد از كنفرانس هايي كه تحت پوشش «مبادلات آكادميك» هدف «جاسوسي آكادميك» را دنبال مي كنند، ارزيابي و تحليل داشته باشند تا هشدارهاي امنيتي به موقع را به رؤسا و اساتيد دانشگاه ها بدهند و تهديدات امنيتي عليه جامعه دانشگاهي را در پروژه «شناسايي و شكار جاسوس» جدي بگيرند. از «شوراي عالي انقلاب فرهنگي» نيز انتظار مي رود كه آئين نامه را براي «مبادلات آكادميك» و «سفرهاي دانشگاهي» به تصويب برساند؛ خصوصاً اينكه در 2 سال گذشته وزير اطلاعات در يك برنامه تلويزيوني از «دام هاي امنيتي براي اساتيد و نخبگان ايراني» خبر داد و مديركل ضد جاسوسي آن وزارتخانه نيز تصريح كرد كه در پروژه هاي براندازي نرم تحت پوشش مبادلات علمي، مطالعات دانشگاهي و... «شبكه هاي آموزش اطلاعاتي دشمن در كشورهاي همسايه مشغول فعاليت است.» همين هشدار را مديركل پژوهشي وزارت علوم در پايان سال 1389 داد و گفت «ممكن است در جريان جاسوسي از طريق روابط پژوهشي، شخصيت علمي يا عضو هيئت علمي مان را به خارج از كشور دعوت كنند و در آنجا كاملاً تخليه اطلاعاتي كنند.» بنابراين، وقتي چنين تهديدي جدي است بايد با آن مقابله جدي نيز كرد.

کیهان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها