در کشوری که ده ها تهدید و معضل بزرگ امنیتی و اقتصادی در پیش رو دارد، همه بسیج شده اند، فکرشان را روی هم ریخته اند، تا قیمت مرغ و تخمش را پایین بکشند. خدا را شکر لااقل این مرغ بی نوا باعث شد آقایان مسولین اختلافات عمیق! سیاسی را کنار بگذارند و برای رفع این نارسایی بزرگ پنج ساعت جلسه ی مشترک بگذارند! و نهایتا خبر آمد خبری در راه است و مرغ های برزیلی و ترکیه ای به زودی بازار را اشباع می کند!
دیروز یکی از رفقای قدیم که به کسوت مرغ داری اشتغال دارد را دیدم. بنا به گفتمان رایج و عمومی، متلک هایی را بابت سرمایه ی افسانه ایش {مرغ} نثارش کردم. خندید و گفت: باور کن در تاریخ بشریت هیچ مرغ داری این قدر مرغ نفروخته بود که ما در این یکی دو ماهه مرغ فروختیم.
می گفت: الان مشکل اصلی بازار، نبود مرغ است. همان مرغ هفت-هشت هزار تومنی هم به راحتی یافت نمی شود و مردم چنان علاقه ای به خرید مرغ نشان دادند که در ارزان ترین روزهای قیمت مرغ هم این حجم خرید مرغ سابقه نداشته است!
و در ادامه گفت: انگار هر چیزی که گران می شود یا کمبود آن احساس شود، حرص و ولع مردم برای خریدش بیشتر می شود! و این هجوم، با آن کالا کاری می کند که اگر کل مملکت هم بسیج شوند نمی توانند مشکل را حل کنند.
واقعا چه بگویم. هر زمان موج هیجانی گرانی روی پدیده ای جلوه گری می کند و ما ایرانیان عزیز به جای آنکه از آن اعراض کنیم، مشتاق تر می شویم! گویی تا به حال آن پدیده را نمی دیدیم! از ماست که بر ماست! راه مبارزه با گرانی هر چه باشد، زیاد خریدن و نشان دادن اشتیاق زیاد به بازار نیست. مرغ گران است چرا که اگر کیلویی ده هزار تومان هم بشود ما آن را می خریم، بلکه بیشتر می خریم. فکر می کنید اگر کالای گران را نخریم چه می شود؟
شکی نیست که هر موج گرانی نشانه ی وجود ضعفی در دولت ها است. دولت ها موظف به کنترل بازار هستند و باید مشکلات و موانع کوچک و بزرگ را پیش بینی و رفع کنند ولی تا زمانی که ما شهروندان نتوانیم بر جوزدگی، هیجان و ولع خود فایق آییم، مقتدر ترین دولت هم نمی تواند یک تنه بر همه ی مشکلات چیره شود. همه ی ما در گرانی هایی از این دست شریکیم!