در این مقاله امده است: تا اندازه ای به نظر می رسد که جنگ شاید دیگر خیلی هم ترسناک نباشد خب این چگونه ممکن شده است؟ مجرم بیت ها و بایت هایی هستند که سلاح اصلی جنگ سایبری محسوب می شوند. حالا دیگر دخالت سریع و مخفیانه در هر جایی از جهان ممکن شده است و برای اینکار از زیرساختهای جهانی اطلاعات برای حمله بر هر نوع دشمنی بهره گرفته می شود. چنین حمله ای با حداقل خطر کشف و دستگیری صورت می گیرد و یافتن مدارک و شواهد محکمه پسند برای متهم نمودن مهاجم بسیار دشوار است.
مهمتر از مخفی کاری، صرفه اقتصادی قضیه است. پیچیده ترین سلاح های سایبری با کم ترین هزینه نسبت به هرگونه دخالتی طراحی و عملیاتی می شود. نه نیازی به هواپیما است و نه سربازانی که به منطقه رفته و تیری شلیک نمایند. در عوض، اتاق جنگی کوچک و تاریک مملو از سربازان هکر و کامپیوترهای قدرتمند با سیستم تهویه هوای عالی و خنک کفایت می کند. اتاق خنک، جنگ خنک.
زود بازده بودن به نظر بیانگر تاثیرگذاری فراوان این نوع جدید نزاع است. برای مثال، کرم استاکس نت – برنامه پیچیده ای از صفر و یک ها – بخش عمده ای از سانتریفیوژهای ایران را آلوده کرده و باعث شد آنها با سرعت بیشتر و بیشتر بچرخند تا نابود شوند. نتیجه این بود که توانایی غنی سازی هسته ای ایران خسارت دید.
خرابکاری بدون حتی شلیک یک موشک یا حمله کوماندویی صورت گرفت و در حال حاضر اگرچه گزارشگران انگشت اتهام را به سوی آمریکا و اسرائیل نشانه رفته اند ولی برای این خرابکاری هیچ مقامی، مسئولیت آن را برعهده نگرفته است.
مثال
دیگر از جنگ خنک نوظهور، بد افزار شعله (flame) است که به دنبال جمع آوری اطلاعات
از طریق جاسوسی سایبری از کشورهای هدف در خاورمیانه بود. بدافزار مذکور ثابت کرد وقتی
که با مامورین اطلاعاتی مصنوعی می توانیم به عمیق ترین اسرار دست یابیم، دیگر احتیاجی
به مامورین واقعی نداریم.
این مقاله می افزاید: فراتر از خرابکاری سایبری (cybotage) از نوع استاکس نت و جاسوسی های نرم افزاری، جنگ خنک در حال ظهور ممکن است بر چگونگی وقوع جنگ های سنتی نیز تاثیر بگذارد. خبر خوب اینست که حمله سایبری پیشدستانه روی سیستم های نظامی فرماندهی و کنترل دو کشوری که آماده جنگ واقعی با یکدیگر می شوند ممکن است موانعی ایجاد کند و وقوع جنگ را به عقب بیندازد. در این مرحله، هکرهایی که چنین حملاتی را طراحی کردند بهتر است اقدامات خود را علنی اعلام کنند – حتی شاید ذیل حمایتهای سازمان ملل – تا مبادا کشورهای هدف تصور کنند که دشمن به این کار دست زده و خصومت و دشمنی بین طرفین بیش از پیش عمیق تر شود. شکی نیست که حملات سایبری پیش دستانه از این دست با خطراتی همراه است، اما وقتی با این اقدامات، شانس جلوگیری از یک جنگ خونین را داریم، ریسک آن پذیرفتنی خواهد بود.
دیگر قابلیت بالقوه و مثبت جنگ خنک – علاوه بر خنثی سازی بحران نظامی بین کشورها – در ردگیری چند جانبه جرایم فراملی و شبکه های تروریستی نهفته است. در کل به نظر می رسد قابلیت های جنگ سایبری پتانسیل واقعی برای حل برخی از مشکلات مهلک جهانی – از جرایم و تروریسم گرفته تا اشاعه تسلیحات اتمی - را دارد. در مقابل نبردهای سنتی که جان هزاران سرباز را در خطر قرار می دهد، طبیعت نبرد در عرصه جدید ممکن است با عملیاتهای انسانی تر هماهنگ شود. جنگ در این معنا، به جای نابودی، با خود تعلیق و وقفه به همراه دارد و همچنانکه نتایج آن قاطع بوده ولی در عین حال کمتر مهلک و ویرانگر است.
در مقابل این مزایا، باید جنبه منفی نبرد سایبری را نیز مدنظر قرار دهیم: شروع جنگ هابزی همه علیه همه. مسئله اینست که آیا ما باید تسلیم جاذبه های جنگ سایبری شویم. ما به تازگی یکی از خونین ترین قرون در تاریخ بشر را پشت سر گذاشته ایم و در حال حاضر در عصری هستیم که در آن جنگ ها اگرچه کوچکتر شده اند ولی همچنان ناگوار هستند. حال ما این فرصت را داریم تا از شدت این زد و خوردها بکاهیم. و در واقع، چاره دیگری هم نداریم. زمانی که اولین شبکه یا کشوری قدم به این راه بگذارد – همانطوری که برخی از ناظران معتقدند ایالات متحده این کار را کرده است – قطع به یقین بقیه نیز اینکار را خواهند کرد و رقابت تسلیحاتی جدیدی به راه خواهد افتاد که این بار نه در تسلیحات بلکه در طراحی برنامه های مهلک و مخفی نظیر استاکس نت و ویروس شعله ظهور خواهد نمود. جالب است که آمریکا به عنوان قدرتی که سنتا بی میل آغاز جنگ بوده اما در موقع جنگ آتشین عمل می کند، حالا مشغول تغییر موضع خود است. به نظر می رسد تاخیر در برنامه هسته ای ایران با بیت ها و بایت ها در مقایسه با هزینه های نظامی و انسانی آن، بسیار ارزشمندتر است.
بیایید به آینده بنگریم، چگونه آمریکا نسبت به کسانی که از ابزارهای سایبری برای دستیابی به اهدافشان بهره می برند – شاید حتی به ما نیز حمله کنند - پاسخ می دهد؟ به هر حال استاکس نت محدود به تاسیسات ایران نشد و حتما توسط بسیاری از کشورها در حال مطالعه، مهندسی معکوس و بهینه سازی است. هیچ کشوری احمق نیست تا با ارتش آمریکا در یک نبرد سنتی درگیر شود، اما به نظر برای موس های کامپیوتری گزینه چندان سختی نیست.
این مقاله در پایان نتیجه گیری می کند : علی رغم همه این نگرانی ها، زندگی در عصر جنگ خنک به مراتب بهتر از دوران جنگ سرد است. نزاع در سال های آتی همچنان ادامه خواهد داشت اما تهدیدات خود نابودی تمدنی را کاهش خواهد داد. این داستان می تواند پایان خوشی داشته باشد: همچنان که جنگ "خنک تر" می شود، آینده بشر ممکن است به آرمان شهری که ما به دنبالش هستیم نزدیکتر شده باشد.