کد خبر: ۶۹۶۱۳
زمان انتشار: ۱۱:۳۲     ۰۷ مرداد ۱۳۹۱
چندي پيش بنگاه خبرپراكني بي بي سي فارسي ويژه نامه اي در باب تحريم هاي جديد غرب عليه ايران منتشر كرد ، در اين ويژه نامه خبرنگاران بي بي سي كه همگي فارسي زبان و شوربختانه ايراني نيز هستند گزارش ها و خبرهايي را تهيه و منتشر نمودند كه نتيجه مستقيم و غير مستقيم همه اين گزارش ها و نوشته ها به اين منتهي مي شد كه ديگر زمان براي ايران تمام شده وايران به يك قدمي سقوط نزديك شده است .
اين گزارش ها و تحليل ها در اندك زماني بعد از انتشار مورد توجه مخاطبان نكته سنج ايراني قرار گرفت ، مخاطباني كه از خود و ديگران مي پرسيدند چه شده است كه خبرنگاران و تحليل گراني كه خود را ايراني مي دانند و مي نامند از تاثير گذاري تحريم ها بر زندگي ايرانيان سخن گفته و از اين كه اين تحريم ها مردم ايران را به سختي و تعب انداخته است پايكوبي مي كنند؟

مگر اينها ايراني نيستند ؟ پس چرا ؟ !
سوالي كه چونان پتكي بر سر بي بي سي كوبيده مي شد و اين سوالها آن قدر تكرار شد كه بي بي سي مجبور شد پاسخ گويد و كاش پاسخ نمي داد تا اندك آبروي حرفه اي كه برايش در اذهان برخي ساده انديشان بود از بين نرود .
فرناز قاضي زاده مجري اين شبكه در تحليلي با عنوان «آيا بي بي سي فارسي از تحريم ها خوشحال است ؟» به نكته جالب و در عين حال خنده داري اشاره مي كند كه از سويي ضرب المثل عرب زبانان را به ياد انسان مي آورد كه الغريق يتشبث بكل حشيش و از سوي ديگر دليل اصلي خوشحالي اين بنگاه خبرپراكني را عيان مي كند .
قاضي زاده به اين نكته مهم اشاره مي كند كه بودجه بي بي سي فارسي از سوي وزارت خارجه انگليس تامين مي شود ولي بلافاصله براي اين كه خوانندگان و مخاطبان به شبهه نيفتند ادامه مي دهد «گرچه بودجه بي بي سي فارسي فعلا ، از طريق وزارت خارجه بريتانيا تامين مي شود، اما به هيچ عنوان ، وزارت خارجه هيچ ارتباط مستقيم با بي بي سي فارسي ندارد. »!!!
مردم ايران از ديرباز در محاورات روزانه خود به ضرب المثلي استناد مي كنند كه در جامع و مانع بودن بي نظير است ، هيچ گربه اي محض رضاي خدا موش نمي گيرد و گويي از منظر گردانندگان بي بي سي دولت و وزارت خارجه انگليس براي خاطر خدا بودجه اين رسانه را تامين كرده و هيچ خواسته اي هرچند كوچك از مديراني كه خود منصوب كرده و حقوقشان را مي دهند ندارد ؟!
قاضي زاده به انتقاد ديگري نيز كه از سوي مخاطبان ايراني مطرح شده مي پردازد و مي نويسد مردم مي پرسند « چرا بي بي سي به مخالفان تحريم صفحه ويژه نداده » در حالي كه اين رسانه همواره مدعي است «اخبار را بدون جهت گيري خاص منتشر كرده و يا به عبارتي تنها به پوشش اخبار مي پردازد »؟ و اين كارمند بي بي سي اين گونه به نقل از يكي از سردبيران بي بي سي پاسخ مي دهد كه «نبايد فراموش كنيم كه كساني كه اين تحريمها را وضع كرده اند، بزرگ ترين قدرتهاي جهان هستند وزني كه آنها دارند با وزن مخالفان تحريم كه فعالان اقتصادي يا اجتماعي هستند ، قابل مقايسه نيست.» و با اين پاسخ ناخودآگاه به اصلي ترين گزاره و يا به عبارتي به سياست بنيادين بي بي سي در انتشار و گزينش اخبار اعتراف مي كند« خبرهايي بايد در اين بنگاه خبري منعكس شوند كه قدرت هاي بزرگ مي خواهند! »
و تنها به اين دليل است كه اخبار سوريه جهت دار در بي بي سي منتشر مي شود تا قدرت هاي برتر جهاني را خوش آيد و يا شهداي مسلمان ميانمار كه قرباني نسل كشي بودائيان صلح دوست آمريكايي شده اند ! تنها 50نفر و آن هم به روايتي كه انسان حق را به قاتلان مي دهد نه مقتولان بدل مي شود !
بايد قدرت هاي جهاني را راضي نگه دارند چرا كه حيات و ممات رسانه شان به دست اين قدرت ها است و اگر روزي انگليس نباشد چه كسي روزي آنها را خواهد داد و انسان كه دقيق به صحنه نظاره مي كند حق را به بي بي سي و كارگرانش مي دهد كه در راستاي منافع قدرت ها بنويسند و تحليل كنند !
زماني كه آلمان هيتلري در جنگ دوم جهاني به فرانسه هجوم برد تا آن كشور را به اشغال خود درآورد زنان بدكاره فرانسوي از ارائه خدمات به سربازان آلماني امتناع كرده و گفتند ما به دشمنان كشورو سرزمينمان خدمات نمي دهيم !
اين حكايت تلخ روايت گر كساني است كه هر چند به شغل هاي كثيفي مشغول هستند ولي در عين حال به اخلاق حداقلي نيز قائل بوده و حاضر به پذيرش هركاري نبوده و به هر كاري دست نمي زنند .
در مثال جاي مناقشه نيست و اين را همه مي دانند ، امروز ديگر كسي را ياراي آن نيست كه به خود جرات دهد به تماميت ارضي ايران اسلامي چشم چپ بيندازد ، ديگر كسي را ياراي آن نيست كه ابهت ايران اسلامي را و قدرت منطقه اي كشورمان را در منطقه و جهان به چالش بكشد.
ملت ايران دير زماني است كه به اين تحريم ها عادت كرده است ، رشد و بالندگي ايران در ميانه آتش و خون شكل گرفته و ملتي كه به فرموده حضرت روح الله شهادت دارد اسارت را نصيبي نيست . ملت ايران ديرزماني است كه به خيانت كساني كه خود را ايراني مي دانند عادت كرده است ، مگر در طول جنگ تحميلي نبود كه منافقين عازم پاريس شده و از آنجا به بغداد پرواز كرده و متحد استراتژيك صدام بعثي شدند؟ مگر منافقين خود را ايراني نمي دانستند ، پس چرا با صدامي كه به ايران تجاوز كرده بود همپيمان شدند ؟!
ولي وجه شبه زنان بدكاره اي كه در فرانسه جنگ جهاني دوم با سربازان آلماني آن كردند با خبرنگاران بي بي سي در چيست ؟!
يك وجه شبه دارند و يك وجه افتراق !
هر دو شغل هاي كثيفي دارند ، خود فروشي گاهي جسمي است و گاهي سياسي ! يكي جسمش را براي نان مي فروشد و ديگري روح و قلمش را براي نان ...هر دو مزدورند ولي وجه افتراقشان چيست ، زنان بدكاره فرانسوي حاضر نشدند دشمني سربازان آلماني را با سرزمينشان ناديده بگيرند و بي طرفي پيشه كنند ولي بدكاره هاي بي بي سي نشين توانسته اند با اين كار كنار بيايند ...
كسي كه خود را ايراني مي داند و مي نامد چگونه ممكن است با دشمنان يك ملت كه كمر به هدم و نابودي آن بسته اند همراهي كند و از تحريم ها حمايت كند؟
اي كاش كساني كه خود را ايراني مي دانند و مي نامند به اندازه بدكاره هاي فرانسوي در جنگ جهاني دوم غيرت داشته باشند ، آيا اين انتظار زيادي است ؟!

منبع: كيهان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها