جانی کلرادو؛ قاتل یا تروریست

فارس، چند روز پیش، جوان 24 ساله‌ای به نام جیمز هولمز با تیراندازی در یکی از سینماهای کلرادوی آمریکا باعث قتل 12 نفر و زخمی شدن حداقل 58 نفر هنگام نمایش فیلم «بتمن: بازگشت شوالیه تاریکی» شد و صرفا پلیس از او به عنوان «قاتل» یاد کرد. اما اگر یک مسلمان آمریکایی همین جنایت را مرتکب می‌شد، بدون شک «تروریست» نام می‌گرفت! نمونه این مورد را می‌توان در حمله دو نفر از مسلمانان آمریکایی به مرکز استخدام ارتش آمریکا در سیاتل جستجو کرد که پلیس فدرال آمریکا، آنها را تروریست نامید.  

در واقع، به‌رغم همکاری همه‌جانبه مسلمانان آمریکا با مقامات این کشور برای مبارزه با تروریسم، آن‌ها خود قربانیان اصلی اتهامات تروریستی هستند. در همین رابطه بود که رادوان مسموری،‌ رئیس «مرکز مطالعات اسلام و دموکراسی» آمریکا گفت: "مسلمانان و سازمان‌های اسلامی آمریکا نخستین گروه‌هایی بودند که به سازمان‌های دولتی این کشور در مبارزه با تروریسم کمک کرده‌اند، اما در راس قربانیان مظنون به تروریسم قرار دارند و از پیامدهای آن رنج می‌برند."

نارضایتی مسلمانان آمریکایی از رفتار سیاستمداران آمریکایی پس از آن شدت گرفت که پیتر کینگ، نماینده جمهوری‌خواه ایالت نیویورک در مجلس نمایندگان این کشور، از برنامه‌های کنگره برای برگزاری جلسه دادگاه با هدف پرده برداشتن از «تهدید واقعی» اقلیت مسلمانان آمریکا خبر داده بود.

وادار کردن مسلمانان به اقدامات تروریستی

اما قابل تامل‌ترین اقدام آمریکایی‌ها در قبال مسلمانان این کشور،‌ پاپوش‌سازی‌های ماموران اف‌بی‌آی برای مسلمانان آمریکایی از طریق وادار کردن آنها به اجرای طرح‌های تروریستی بود؛ موضوعی که رهبران مسلمانان آمریکا درباره آن هشدار داده‌اند.

به گفته آنها، مقامات اف‌بی‌ای با ترساندن مسلمانان آمریکایی، آن‌ها را مجبور می‌کنند دست به اعمال تروریستی بزنند. در واقع،‌ ماموران مخفی اف‌بی‌آی با ایجاد موقعیت‌های تروریستی و قرار دادن مواد منفجره تقلبی در اختیار مسلمانان، آنها را وادار به اقدامات تروریستی علیه مردم آمریکا می‌کنند، اما به محض ورود این افراد به مکان مورد نظر، آنها را دستگیر می‌کنند تا به این طریق، بهانه‌ای برای بازداشت مسلمانان داشته باشند.

جالب اینکه، افشاگری‌های مخبران اف‌بی‌آی در مراکز اسلامی سراسر آمریکا به امری عادی تبدیل شده. در یکی از مواردی که در مرکز اسلامی شهر ارواین ایالت کالیفرنیا رخ داد، یکی از مخبران اف‌بی‌آی به صورت علنی اعلام کرد، اف‌بی‌آی او را برای راضی کردن مسلمانان به ارتکاب اعمال خشن آموزش داده است.

جاسوسی از مساجد در آمریکا

توطئه‌ مقامات آمریکایی علیه مسلمانان زمانی آشکارتر شد که اسناد محرمانه جاسوسی پلیس این کشور از مساجد،‌ مراکز فرهنگی و محل کسب و زندگی مسلمانان برملا شد. پس از علنی شدن این ماجرا بود که هفت مرکز اسلامی آمریکا با انتشار بیانیه‌ای، خواستار توضیح مقامات دولتی درباره جاسوسی از مسلمانان شدند.

طبق محتوی اسناد افشاء شده، اداره پلیس نیویورک با روش‌های مختلف، اطلاعات مسلمانان و مراکز تجمع آنان را گردآوری می‌کرده است. عکسبرداری از خودروها و اشخاصی که به مساجد مسلمانان رفت و آمد دارند، نصب دوربین، شنود مکالمات تلفنی و بازبینی ایمیل‌های این افراد و مراکز اسلامی و حتی زیرنظر گرفتن مراکز خرید مایحتاج ویژه مسلمانان مانند مراکز عرضه گوشت حلال، از جمله اقدامات پلیس بوده است. علاوه بر زیر نظر گرفتن مساجد، مکان سکونت و گردهمایی مسلمانان، پلیس ماموران مخفی خود را با لباس شخصی راهی این اماکن می‌کرده است.

منع سفر مسلمانان با هواپیما

به دنبال اعتراضات گسترده به این اقدامات تبعیض‌آمیز بود که مقامات آمریکایی اعلام کردند قانون مبارزه با تروریسم، ضد مسلمانان نیست. اما رویدادهای بعدی، خلاف این موضوع را به اثبات رساند. از جمله این موارد می‌توان به منع سفر 15 مسلمان آمریکایی با هواپیما اشاره کرد.

وکلای این 15 نفر اعلام کردند، موکلانشان دریافته‌اند در فهرست افرادی قرار دارند که نمی‌توانند بدون اطلاع قبلی از هواپیما استفاده کنند. آنها همچنین از هر گونه شکایت و درخواست از دولت برای حذف نامشان از این فهرست نیز محروم شده‌اند. «نصرت چودری» از وکلای این مسلمانان آمریکایی در این باره گفت: دولت این فهرست محرمانه را ایجاد کرده و کسانی که نامشان در این فهرست قرار گرفته، هیچ راهی برای دفاع از خود ندارند. جالب اینکه 4 نفر از این 15 نفر از کهنه‌ سربازان آمریکایی هستند که تاکید دارند هیچ ارتباطی با مسائل تروریستی نداشته‌اند.

فهرست ممنوعیت استفاده برخی افراد خاص از هواپیما در آمریکا، در سال 2003 از سوی دفتر کنترل تروریست‌ها وابسته به اف‌بی‌آی تنظیم شد که شامل اسامی 20 هزار نفر بود. این افراد از نظر اف‌بی‌آی مشکوک به ارتباط با مسائل تروریستی هستند که به گفته برخی منابع، حدود 500 نفر از آنها شهروند آمریکایی به شمار می‌آیند.

مجموعه این رفتارها نشان می‌دهد اسلام ستیزی امروز در غرب به شکلی سیستماتیک و به عنوان شکلی از تبعیض نژادی اعمال می‌شود. اسلام ستیزی پدیده جدیدی در غرب نیست، اما قرائن دلالت بر این دارد که این شکل از تبعیض نژادی بخصوص بعد از حادثه 11سپتامبر 2001 هرچه بیشتر تشدید شده و آنها از هر مناسبت برای تبلیغ تحمل مخالف، تسامح، تساهل و آزادی استفاده می‌کند، اما در مقام عمل، خود همه این ارزش‌ها را به هیچ می‌نگارد.