سرویس سیاسی بی باک ،
هنوز یازده ماه به پایان عمر دولت دهم مانده است که برخی روزنامه ها و
سایت های خبری اصلاح طلب به صورت گسترده ای شروع به فضا سازی برای دور
یازدهم انتخابات ریاست جمهوری نموده اند.
با
توجه به عمر یک ساله دولت این نوع فضا سازی قطعاً به ضرر جامعه خواهد بود و
ذهن و تمرکز مسئولین و مردم را از سمت مسائل اقتصادی و معیشتی منحرف خواهد
کرد و منجر خواهد گردید که نسبت به رفع مشکلات مردم اجحاف صورت گیرد؛ به
هر صورت ایجاد این فضا از سوی این رسانه ها را باید طبیعی دانست چرا رسیدن به قدرت مهمترین موضوعی است که در حال حاضر جریان اصلاحات با آن درگیر است.
با
نیم نگاهی به روزنامه های اصلاح طلب در چند روزگذشته کاملاً یک نکته هویدا
است و آن تحلیل شرایط نیروهای اصول گرا و پرداختن و نشان دادن اختلاف در
بین این جناح سیاسی است و سوی دیگر نیز از سوی اشخاص مختلف جبهه اصلاحات
پالس های آشکاری برای حضور در دوره بعد ریاست جمهوری ارسال می شود.
در
آخرین مورد از این صحبت ها مجید انصاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون
مبارز در گفتگوی خود خبرگزاری ایسنا به تحلیل شرایط اصولگرایان و شرایط
حضور اصلاح طلبان پرداخته است.مجید انصاری در این گفتگو با اشاره به این
امر که اصولگرایان به دلیل انشقاقی که دارند نمی توانند برنده دور بعدی
ریاست جمهوری باشند و دور دور اصلاح طلبان خواهد بود.وی دلیل این امر را
هم وحدتی می داند که اصلاح طلبان در برنامه های خود دارند.
در
تحلیلی که امروز روزنامه اعتماد با عنوان «انسجام رقیبان یا اختلاف رفیقان»
منتشر کرده است به تحلیلی جداگانه از شرایط اردوگاه اصولگرایان پرداخته و
با پروبال دادن به تئوری انشقاق و عدم وحدت، این جناح سیاسی را آسیب پذیر
معرفی کرده و تنها راه برون رفت از این اوضاع را بازگشت به رقابت دوسویه می
داند.
اما
در این میان نکته ای که رسانه ها و روزنامه های اصلاح طلب به آن دقت
نداشته اند این است که جریان سیاسی کشور از رقابت های انتخاباتی دو قطبی نا
همخوان گذر کرده است و بعد از فتنه 88 فضای سیاسی کشور به سمت انتخابات
دورن گروهی و هم گفتمانی سوق داده شده است لذا در این شرایط به دلیل این که
جناح معارض از دایره قدرت سیاسی خارج شده است طبیعی است که نیروهای ارزشی
آرایشی جدیدی بگیرند.
می
توان فضای حاکم بر اوضاع اصلاح طلبان در حال حاضر را با شرایط گروهک های
نهضت آزادی و ملی مذهبی ها بعد از انقلاب اسلامی مقایسه کرد که کم کم از
دایره سیاسی کشور خارج شدند و رقابت سیاسی و گرفتن قدرت در بین نیروهای
انقلابی جریان پیدا کرد.
لذا این انشقاق به معنی تفرقه و
نفاق نیست و باید با دقت به این نکته اشاره داشت که دوره گفتمان سازی
مدیریتی گذشته است و در چند سال گذشته مردم و نظام شاهد تغییر و چرخش
گفتمان های متفاوت در بعد کلان کشور بوده اند و با توجه به مدیریت هشت ساله
ریاست جمهوری و در درست گرفتن سه دوره مجلس شورای اسلامی (به احتساب مجلس
نهم ) گفتمان غالب مشخص گشته است با سرکار آمدن هر جریان سیاسی در کشور
انتظار نمی رود که بتوان سیستم مدیریتی کاملاً متفاوتی به نمایش گذاشته
شود چرا که عملاً خواسته مردم نسبت به نگاه های کلان مدیریتی تثبیت شده
است.
نکته
ای دیگری که نیروهای اصلاح طلب کشور در صدد لاپوشانی آن هستند عدم برنامه و
یک نوع سردگمی مفرط است که نزدیک به سه سال است در آن گرفتار شده اند و
توان خارج شدن از آن را ندارند چرا که اگر غیر از این مورد بود انتظار می
رفت که برای در دست گرفتن مجلس شورای اسلامی یک برنامه مدون و مشخص داشته
باشند چرا که در صورت واگذاری آن به جناح رقیب در صورتی که حتی ریاست قوه
مجریه را نیز بر عهده داشته باشند نخواهند توانست فعالیت زیادی انجام دهند و
اهرم فشار، در حال حاضر در انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی در دست
نیروهای اصولگرا است.
باید توجه داشت که اصلاحات هیچ گاه نتوانسته
از خود تعریفی ارائه دهد و ماهیت این جریان در پس پرده از ابهام قرار دارد و
تهیه مانفیست های مختلف از سوی نیروهای فکری اصلاحات هم کاری از پیش
نخواهد برد.
به هر صورت تنها توصیه ای که می توان به نیروهای
اصلاحات کرد این است که هرچه زود تر به یک مدیریت واحد برسند اگر هنوز مدعی
اند که در فضای سیاسی کشور دارای وزنه ی سیاسی هستند و بهتر از که خطوط
فکری و عملی خود را با نیروهای برانداز نظام مشخص کنند امری تا کنون از سوی
این نیروها صورت نگرفته چرا که نباید فراموش کرد که این مردم هستند که
جریانات فکری و سیاسی مخالف را از صحنه خارج می کنند