تمام امکانات شما در حالت جنگ که مورد
نیاز خودتان هست در اختیار ما گذاشتهاید، این نشانه آن است که شما با
احساس مسئولیت این اهتمام را دارید.
به گزارش فارس، آنچه پیش روی شماست
یکی دیگر از جلسات سران منافقین است که برای انجام عملیات به استخبارات
عراق رفته و از آنها کسب تکلیف می کنند.
*در جلسه دیگری در فروردین 67 که
عملیات نظامی سازمان در منطقه فکه مورد بررسی قرار گرفته است، مهدی
ابریشمچی با اشاره به جزئیات عملیات سازمان از افسر اطلاعاتی ارتش عراق
درخواست میکند یک گروه از سازمان اطلاعات بیایند و غنایم موجود در دست
سازمان را ببینند. او میگوید:همان طور که میدانید دشمن اعلام نموده
نیروهای عراقی حملاتی کردهاند و این عملیات را به عراقیها نسبت داده است.
آنان در منطقه فکه تیپ کماندو لشکر 4 و تیپ یک مکانیزه را آوردهاند که دو
گردان آنها را حمایت میکردند.
افسر اطلاعاتی عراق: قبل از اینکه به
جلسه بیایم با وزیر تبلیغات ملاقات داشتم که به توافقاتی رسیدیم. ایشان
سلام رساندند. وزیر تبلیغات دستور دادند که تکذیبیه صادر شود و در رادیو
(بغداد، بخش فارسی) منعکس و انتشار یابد و به تمامی خبرگزاریهای خارجی و
مطبوعات و روزنامههای خارجی داده خواهد شد. مضمون این تکذیبیه این است که
این عملیات را ارتش آزادیبخش ایران و در داخل خاک ایران انجام داده و رژیم
بر آن سرپوش میگذارد.
مهدی ابریشمچی: از این مساعدتهای
سیاسی شما و دیگر مساعدتهای شما متشکرم که روش و دستورات برادر مسعود تشکر
از این مساعدتهای شما است. مساعدتهای غیر سیاسی شما خیلی زیاد است. ولی
ببینید مساعدت سیاسی شما چقدر مؤثر است.
افسر سرویس عراق: من خلاصه بیانیه را
نوشتم. اگر مطلب جدید بود ملاقات فوری و اضطراری تشکیل میدهیم. عملیات
تشریح شود اگر نواقصی باشد تکمیل کنیم در آینده بتوانیم از نقاط منفی کم
کنیم.
مهدی ابریشمچی: همانطور که در جمعبندی
عملیات، برادر مسعود(رجوی) در مقابل رئیسجمهور(صدامحسین) بیان کرد و از
نتایج این عملیات گفت ما هنگامی موفق شدیم که توانستیم نسبت به عملیات
گذشته، نیروهای خود را به هفت برابر افزایش دهیم،یعنی 3500جنگجو و رزمنده.
بدیهی است که بدون توجیهات (رهنمودهای) سیدالرئیس(صدام) اجرای چنین عملیاتی امکانپذیر نبود.
در جمعبندی کامل این عملیات و درسهای اخذ شده میتوان به این موارد اشاره کرد:
-هماهنگی قبلی با نیروهای مسلح(عراق)
-پیشبینیهای مربوط به آتشبازی و توپخانه
-حل نمودن مشکل ارتباطات
-تعیین کردن پیشاپیش موقعیت فرماندهی
برای عملیاتهای آینده. مخصوصاً ما به این نتیجه رسیدیم که از این پس ما
بایستی مورد به مورد نیازمندیهای خود را از قبل مشخص کنیم. ما برای 3ماه
آینده در بهار نیازمندیهای خود را ارائه خواهیم داد.
در این زمینهها نیاز به آموزش از جانب ارتش عراق داریم:
-تانک
-تکرار دورههای مشابه قبلی برای نفربرهای زرهی
-آموزش ماشینهای فرماندهی
-آموزش توپ106
-آموزش کاتیوشا و مینی کاتیوشا
-آموزش توپ122
آموزش شناسایی
ما هنوز هدف عملیات آینده را انتخاب نکردهایم چون احتیاج به بررسی داریم و هنوز نمیدانیم در کدام سپاه(عراق) مستقر خواهیم شد.
لذا سؤال داریم اگر عملیات در منطقه بصره بخواهد انجام شود جواب شما چیست؟
افسر عراقی: شما منطقه را مشخص کردهاید؟
مهدی ابریشمچی: این منطقه یکی از مناطق پیشنهادی است ما میخواهیم ببینیم آیا باز هم دست ما، باز است؟
افسر عراقی: امکان انتخاب برای شما
فراهم است. در منطقه جنوبی نیاز به بررسی و شناسایی است. در خصوص مشکلاتی
که اشاره کردید هر عملیاتی برای خود روشهایی اعم از مثبت و منفی دارد ولی
هر اندازه که روی مشکلات واقعی انگشت بگذاریم در عملیاتهای بعدی موفق
خواهیم بود. خوشحال خواهیم شد اگر مشکلات چه کوچک و چه بزرگ مشخص شود. و ما
به عنوان شکایت تلقی نخواهیم کرد بلکه به نفع طرفین خواهد بود و روش
دمکراتیک همین است. برخی از امور کوچک است ولی در چارچوب عملیات نظامی
مسئله بزرگ است مثل ایجاد ارتباطات.
در خصوص دوره آموزش، مورد نظر ما نیز
بود و من خود پیگیری کردهام و شما این موارد را آماده کنید: شما تعداد
شرکتکنندگان در هر آموزش را مشخص کنید. در رابطه با سلاح و مهمات ماههای
آینده هم مشکلی نخواهیم داشت. در خصوص زمین مانور هم ظرف این هفته به شما
جواب می دهیم.
دستور ویژه صدام در تأمین نیازهای سازمان
در جلسه دیگری از مذاکرات با سازمان
اطلاعاتی عراق در سال 67، مهدی ابریشمچی تأکید میکند امکانات ویژهای که
عراق بنا به دستور صدام، در اختیار سازمان قرار میدهد باعث شده تا با ضربه
زدن سازمان، جمهوری اسلامی ایران در جنگ علیه عراق موفق نباشد.
وی تصریح میکند: اینها توجهات ناشی از
دستورات سیدالرییس(صدام) است. تمام امکانات شما در حالت جنگ که مورد نیاز
خودتان هست در اختیار ما گذاشتهاید، این نشانه آن است که شما با احساس
مسئولیت این اهتمام را دارید. در برابر این خدمت شما، نیرو به داخل ایران
میفرستیم و ضربه میزنیم تا در جنگ علیه شما موفق نباشند.
در بهار همین سال (1367) بعد از نشست
محرمانه رجوی و صدام، تجهیزات سنگین شامل تانک تی55 و نفربرهای پیامپی
در اختیار منافقین قرار گرفت و افسران عراقی آموزش فشردهای را برای آنها
برگزار کردند.
در جلسه دیگری برای بررسی نقاط ضعف عملیات و انسجام بیشتر بین سازمان و ارتش عراق، که در تیرماه 66 برگزار شده ابریشمچی میگوید:
من در تأیید ضرورت نشستها نکتهای را
بگویم. برادر مسعود همیشه به فرماندهان نظامی میگوید که: «درست است که
مسئولین عراقی تسهیلات زیادی مانند راه، پادگان و سلاح در اختیار شما
میگذارند که به جای خودش خیلی مهم است، ولی از همه اینها مهمتر عبارت است
از اشکالاتی که مسئولین عراقی از کار نظامی شما میگیرند به خصوص در موارد
منفی کارهایتان. درست است که شما عجله زیادی برای کشتن پاسداران دارید و
بیشتر به طرف شهرهای ایرانی و پیوسته میخواهید با خون جاده را باز کنید و
میخواهید زمان و تاریخ را با خون کوتاه کنید، ولی هیچ کس بدون تجربه و
دانش پیروز نمی شود. بنابراین بهترین هدیه ای که فرماندهان عراقی به شما می
دهند شناخت نقاط منفی کار است.»
بنابراین من مطمئن هستم که حتی در
عملیات موفقی مانند عملیات دهلران، به تجربیات فرماندهان شما نیازمندیم...
ولی به هر حال ما با آموزش های مسعود و تجربیات شما می توانیم موفق باشیم و
من عین این نکات (گفته شده توسط فرماندهان عراقی) را به فرماندهان (ارتش
سازمان) خواهم گفت و شما به آقای دکتر بگویید مهدی این کار را خواهد کرد.