مهمترين شاخصة سبك متال موضوع
شيطانپرستي است كه هم در تصاوير و لوگوهاي مربوط به اين گروهها قابل رؤيت
است و هم در اشعار ضدّ خدايي و مبتذل آنها. تبليغ فحشا و بيبند و باري،
ميگساري و استفادة بي حد و حصر از هرچيز كه انسان را از حالت طبيعي خارج
ميكند از ديگر مسائل مطرح در گروههاي فعال در اين سبك است.حتي ايجاد
نابهنجاري در روابط عادي جنسي نيز در دستور كار تئوريسينهاي اين سبك از
موسيقي است! از برقراري رابطه با همجنس گرفته تا تغيير خطرناك در
رفتارهاي جنسي... موسيقي متال تقريباً از حدود سال 1960 در آمريكا و
بريتانيا شكل گرفت.اين موسيقي ريشه در سبكهاي(بلوز و راك) دارد. مهمترين
خصوصيت موسيقيايي آن خشونت موسيقي و اصليترين ابزار در اين موسيقي گيتار
الكتريك است كه با استفاده از مبدلهاي الكترونيك قادر است صداهايي بسيار
خشن را تا مدّت زماني بينهايت توليد كند. طبق تحقيقات علمي انجام شده،
اين موسيقي به نوعي اعتيادآور است و تمايل به استفاده از مواد مخدر و
مشروبات الكلي را نيز در انسان تشديد ميكند. خشونت موجود در اين موسيقي و
محتواي ضدّ الهي آن گاهاً منجر به آتش زدن كليساها و ديگر اماكن مقدس در
كشورهاي غربي شده است. يك گروه متال براي اولين بار در كشور نروژ اقدام
به آتش زدن يك كليسا كرد كه اين امر پاية اعمال غيرانساني و خشن ديگر شد.
قتل و خشونت در رفتار نيز از ديگر تأثيرات اين موسيقي در طرفداران آن است.
در حال حاضر در ايران چنين رفتاري با اين شدّت مشاهده نشده است امّا
ميتوان اينگونه ابراز كرد در برخورد پرخاشگونة برخي جوانان نشانههايي از
تأثيرات اين موسيقي ملموس است. حوادث پس از انتخابات اخير به خصوص آنچه
در روز عاشورا اتفاق افتاد دقيقاً نمونهاي از بيقيدي و شجاعت كاذبي است
كه اين سبك از موسيقي و گروههاي فعال داعية آن را دارند. طبق آمارهاي
رسمي و غير رسمي ميتوان اينگونه ابراز كرد كه در حال حاضر تعدادي بالغ بر
550 گروه موسيقي ايراني با اين سبك و سياق- بيشتر به صورت زيرزميني- در
حال فعاليت هستند. خوشبختانه فعلاً به دليل شرايط خاص جامعة ايران مانند
عدم امكان اجراي عمومي به (صورت مكرر) و بدبيني اكثر والدين نسبت به اين
سبك، نفوذ و گسترش اين موسيقي در كشور آهستهتر از كشورهاي غربي صورت
ميگيرد ولي بايد اشاره داشت كه در چند مورد اجراهايي با اين سبك، ولي با
نامي متفاوت در چند كنسرت صورت گرفته است.(به عنوان مثال 17 آذر ماه 1387
در دانشگاه تهران/ اجراي چند تراك از گروه اسلاير) و همچنين نمادهاي اين
گروهها چند سالي است كه در حال رشد روزافزون و چشمگير است. اين مطالب قابل
ناديده گرفتن نيست و با شرايط موجود انتظار ميرود به زودي اثرات منفي اين
جريان با شدّتي بسيار بيشتر مشاهده شود. تا به حال تعداد زيادي از موارد
قتل و ضرب و جرح كشيشان و ديگر عالمان مذهبي در كشورهاي مختلف و به دست
پيروان و علاقهمندان افراطي اين سبك از موسيقي ديده شده است كه اين مسئله
بيانگر خطرات بيش از اندازه و ويرانگر اين نوع خاص از موسيقي براي ظاهر و
باطن جامعه است. براي موسيقي متال 9 زيرمجموعة اصلي ذكر شده است كه اين
زيرمجموعهها نيز داراي زيرشاخههايي هستند كه مجموع اين شاخهها حدوداً
103 عنوان را تشكيل ميدهند. بعضي از اين زيرشاخهها به خاطر شرايط خاص
محيطي و فرهنگي يك منطقه يا كشور ايجاد شدهاند و برخي ديگر به دليل مشخصات
موسيقيايي و ابزارآلات متنوع. در ادامه به معرفي خلاصة مهمترين سبكهاي
متال ميپردازيم.
1) Traditional Metal
تراديشنال متال يا متال سنتي معمولاً با نام «متال واقعي» خواند
ميشود. گاهي به آن «كلاسيك» يا «هِويي متال» هم ميگويند. اين شاخه از
موسيقي متال پيش از همة شاخههاي ديگر بوجود آمد. بين دهههاي 60 تا 80
گروههايي به صورت پراكنده و غيرمنسجم از سبكي شبيه به متال امروزي استفاده
ميكردند كه در زيرشاخههاي «راك و بلوز» قابل تعريف بود اما از دهة 80 به
بعد با ايجاد تغييراتي اندك در مشخصات تكنيكي موسيقي، سبك تراديشنال به
صورت رسمي معرفي شد. از اولين گروههايي كه فعاليت خود را در اين سبك آغاز
كردند عبارتند از:
Iron Maiden -
Judas Priest -
Manowar -
مشخصات فني اصلي اين سبك استفاده از 2 گيتار الكتريك، گامهاي تكراري و
خشن و صداي قدرتمند ولي بدون خش خواننده است. از اوايل دهة 80 اين سبك به
تدريج وارد بريتانيا شد و طرفداراني پيدا كرد. در بريتانيا اين سبك را
(NWOBHM)(2) ميخواندند. اين موجي بود كه از آمريكا آغاز شده بود و در
انگليس توسط گروههايي مثل Iron Maiden ادامه پيدا كرد. اين گروهها
توانستند بين سالهاي 1979 تا 1983 محبوبيت و طرفداران زيادي كسب كنند.
هنوز هم در ميان جوانان علاقه به گروههاي قديمي و جديد فعال در اين سبك
كاملاً مشهود است. در اصل 4 گروه را ميتوان به عنوان بنيانگذاران اين سبك
معرفي كرد:
-Iron Maiden (آيْرُن مِيْدِن)
معني لغوي: دختر باكره
يك گروه هويي متال انگليسي كه از سال 1975 در Leyton واقع در شرق انگليس
شروع به كار كرد. مؤسس آن Steve Harris بود. نمونهاي از آلبومهاي آنان
عبارتست از: تعدادي از چهارپايان، يك تكه ذهن، جايي در زمان و...
- Black Sabbath (بِلَك سَبِث)
معني لغوي: شنبة سياه
ژانر اولية موسيقي آنان راك انگليسي بود و بعداً به عنوان يكي از
پايهگذاران سبك تراديشنال يا هويي متال شناخته شد. اين گروه فعاليت خود را
از سال 1968 در شهر بيرمَنگام آغاز كرد. مؤسس گروه اُزي اُزبُرْن نام
دارد كه خوانندة گروه هم هست ميرود. از اولين آلبومهاي گروه در سبك هويي
متال ميتوان پارا نُيْد را نام برد كه بين سالهاي 1970 تا 1971 توليد
و پخش شد و تا به امروز نيز طرفداران خود را حفظ كرده است.
- Judas Priest (جوداسْ پريست)
معني لغوي: روحاني يهودي
اين گروه نيز در شهر بيرمنگام در بريتانيا شكل گرفت و از سال 1968 كار خود
را در زمينة موسيقي آغاز كرد. اعضاي اولية گروه عبارتند از: راب هالفُرد،
گلِن تيپتُن، داوْنينگ و ايان هيلْ. اين گروه در حال حاضر نيز مشغول به
فعاليت است و طرفداران پرشماري دارد.
- Manilla Road (مَنيلا رُدْ)
معني لغوي: جادة مانيلا
اين گروه در سال 1977 در آمريكا و در شهر ويچيتا واقع در ايالت كانزاس شروع
به فعاليت كـرد. شخصي به نام مارك شِلتُن بنيانگذار گروه بود.
آلبومهايي مانند شكوه آهني و سمفُني زيرزميني از مشهورترين آثار گروه به
شمار ميرود.
2) Thrash
سبك ثِرَش از موسيقي متال در اوايل دهة 80 ميلادي شكل گرفت. ليست
بنيانگذاران اين سبك نامهاي آشنا و بسيار مشهوري را پيش روي قرار ميدهد.
نامهايي مانند متاليكا، اِسْلِيِر، مِگادِثْ و بسياري ديگر. شهرت و
توانايي اين گروهها باعث شد كه سبك ثرش به سرعت پيشرفت كند و گروههاي
بيشماري به آن گرايش پيدا كنند. نقطة تمركز گروههاي فعال در اين سبك و
درواقع پايگاه سبك ثرش شهر سانفرانسيسكو ، واقع در ايالت كاليفرنياي آمريكا
است. مشخصات تكنيكي اين سبك درام بسيار سريع، استفاده از دو گيتار
الكتريك و يك باس و همچنين صداي خشن و خشدار خواننده است. در بيشتر
مواقع خوانندة سبك ثرش در حال فرياد زدن است.
پس از پيدايش سبك «دِث متال»، سبك ثرش كمكم محبوبيت و عموميت خود را
از دست داد اما با اين حال، هنوز طرفداران پرشماري در پي اين سبك هستند(به
خصوص در كشورهاي اروپايي). تعدادي از گروههاي قديمي و كهنهكار اين سبك به
تازگي دوباره شروع به فعاليت و توليد آثار جديد كردهاند. در اوايل
پيدايش اين سبك، طرفداران آن نام متال سرعتي (3) را بر آن نهاده بودند ولي
امروزه اين اصطلاح بيشتر در مورد سبك پاوِر متال (4) استفاده ميشود.
تعدادي از گروههاي مشهوري كه در اين سبك فعاليت ميكنند عبارتند از:
Forbidden, Testament, Devastation, Death angle,…
4 گروه مشهور به عنوان بنيانگذاران اصلي سبك ثرش شناخته ميشوند. اين گروهها عبارتند از:
Metallica -
يك گروه هويي متال آمريكايي كه در سال 1981 در شهر لُسآنجلس واقع در ايالت
كاليفرنياي آمريكا شكل گرفت. موسيقي با ريتم بسيار سريع و نوازندگي خشن
مشخصة اصلي گروه است. پايهگذار گروه شخصي است به نام لارْس اُلريخ. اين
شخص اصالتاً آلماني است و نوازندگي درام گروه را به عهده دارد. ديگر اعضاي
مشهور گروه عبارتند از: جِيْمز هِتفيلْد و كِرِكْ هَمِت.
Slayer –
معني لغوي: قاتل
اين گروه در سال 1981 در شهر هانتينگْتُن در ايالت كاليفرنياي آمريكا تشكيل
شد. مؤسس گروه شخصي است به نام جِف هِنمِن. اين گروه با توليد و پخش
آلبوم مشهور خود با نام «حكمفرمايي در خون» شهرت زيادي براي خود كسب كرد و
طرفداران زيادي در سرتاسر دنيا پيدا نمود. ريتم موسيقي گروه بسيار سريع و
صداي خواننده خشدار و فريادگونه است. اين گروه در حال حاضر نيز فعال و
در حال توليد آلبومهاي جديد است. در ايران چند گروه با همين نام وجود
دارند و چندي پيش نيز يك گروه اقدام به اجراي چند تِراك موسيقي اين گروه
در دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران كرد.
Megadeth –
معني لغوي: كشتار دستهجمعي
اين گروه نيز از بنيانگذاران سبك ثِرش در اوايل دهة 80 ميلادي است. در سال
1983 و در شهر لسآنجلس واقع در ايالت كاليفرنيا، گروه براي اولين بار
اعلام موجوديت كرد. دِيْو ماستِيْن پايهگذار گروه است. در سال 2002 ميلادي
فعاليت گروه به مدت دو سال به حالت تعليق درامد و در سال 2004 دوباره
شروع به كار كرد. اعضاء گروه تا به حال چندين بار تغيير كردهاند كه دليل
عمدة آن اعتياد به مواد مخدر و محكوميتهاي متعدد ناشي از آن است.
Anthrax –
معني لغوي: سياهزخم
گروه فوق در سال 1981 در شهر نيويورك آمريكا شكل گرفت. سبك گروه مانند ديگر
گروههاي معرفي شدة اين زيرشاخه هوييمتال است. در دهة 80 چهار گروه كه
در بالا معرفي شدند، با نام «چهار بزرگ»شناخته ميشدند كه همانطور كه
اشاره شد بنيانگذاران زيرشاخة ثِرش از سبك متال ميباشند. گروه anthrax
هماكنون نيز مشغول فعاليت و توليد آلبومهاي جديد است.
3) Power Metal
تاريخ زيرشاخة پاوِرمتال در واقع از زمان توليد و اجراي آلبوم 2 قسمتي
«نگهدارندة 7 كليد» توسط گروه مشهور هِلُوين شروع ميشود. اين گروه در
واقع پايهگذار اصلي اين زيرشاخة موسيقي متال است. با وجود اينكه اين
زيرشاخه به شدت از اولين زيرمجموعة موسيقي متال يعني تراديشنال و مخصوصاً
گروه آيْرِن مِيْدِن تأثير پذيرفته است ولي با اين حال زيرشاخهاي كاملاً
مجزا از سبك تراديشنال محسوب ميشود. در واقع پاورمتال پديدهاي جديد و
نوظهور است.
پاورمتال در شكل معمول خود از موسيقياي سريع با تكيه بر ملوديهايي
تشكيل ميشود كه اكثراً با كيبورد ساخته ميشوند. صــداي خواننده ملــوديك و
داراي بالا و پائـــين بسيار است. پسزمينة اصلي مورد استفاده در اين سبك
تخيلي و معمولاً بيش از اندازه شاد است. پاورمتال تقريباً ريشه در اروپا
دارد و بعداً به آمريكا و ديگر كشورها راه يافته است. تمامي گروه مشهور و
بزرگ اين سبك در اروپا شكل گرفته و مشغول فعاليت هستند. كشورهاي متعددي با
ايجاد تغييرات تكنيكي در اين سبك، زيرمجموعة مجزا و منحصر به فردي از
پاورمتال را ارائه كردهاند ولي سه كشور در اين زمينه نامدارتر و پيشرو
هستند. اين سه كشور عبارتند از: آلمان، ايتاليا و سوئد. سبك توليد شده در
اين كشورها با همراه با نام خود كشورها در ميان طرفداران موسيقي شناخته
ميشود. به عنوان مثال، سبك ارائه شده در كشور ايتاليا با نام «پاورمتال
ايتاليايي» شناخته شده است. برخي گروههاي اين سبك از ملودياي با سرعت
بسيار بالا استفاده ميكنند كه سبك آنها متال سرعتي خوانده ميشود.
دِراگُن فُرس و ويزارْد از جملة اين گروهها هستند. لازم به ذكر است كه اين
اصطلاح در دهة 80 معناي متفاوتي داشت.
تعدادي از گروههاي قابل ذكر در اين زيرشاخه عبارتند از: Dark moor, Angel Dust, Nightwish, Athena...
سه گروه به عنوان بنيانگذاران و اولين گروههاي فعال در اين زيرشاخه شناخته ميشوند:
Helloween -
گروه فوق در سال 1984 شكل گرفت. اعضاء گروه همگي آلماني هستند و گروه نيز در آلمان شكل گرفت و مشغول فعاليت شد. شهر
هامبورگ محل تشكيل گروه است. گروه هلوين
در حال حاضر نيز مشغول به فعاليت است. گروههاي كوچك و بزرگ متعددي از سبك
آن تأثير پذيرفتهاند.
Gamma Ray –
معني لغوي: اشعة گاما
در سال 1988 يكي از اعضاء سابق گروه هِلُوين به نام كايْ هانْسِن از اين
گروه جدا شد و اقدام به تأسيس گروهي جديد كرد. اين گروه گاما رِيْ خوانده
شد كه از اولين گروههايي به شمار ميرفت كه در سبك پاورمتال فعاليت داشتند.
اين گروه در شمال آلمان و در شهر هامبورگ شكل گرفت. فعاليت گروه تا به
امروز ادامه داشته است.
Blind Guardian –
معني لغوي: محافظ كور
اين گروه در سال 1984 در شهر كرِفِلد آلمان تأسيس شد. فعاليت گروه تا به
امروز ادامه داشته است. ترانههاي گروه بر پاية داستانهاي فانتزي و تخيلي
سروده ميشوند كه از مشخصههاي اين زيرشاخه از سبك متال است. افسانههاي
سنتي نيز از درونمايههاي اشعار گروه است.
4)Progressive metal
اين سبك از تلفيق زيرشاخة تراديشنال سبك متال با سبك پِراگرِسيوْ راكْ خلق
شد. سبك پِراگرِسيوْ متال را دو گروه ايجاد كردند و وسعت بخشيدند. اين دو
گروه در ادامة مطلب معرفي خواهند شد. موسيقي سبك بسيار خشن و خشك است. اين
سبك به طور كاملاً مشهودي از سبك جَزْ تأثير پذيرفته است. برخي گروههاي
مطرح فعال در اين زيرشاخه عبارتند از: Spiral Architect, Shadow Gallery,
Power of omens, threshold...
گروههايي كه به عنوان بنيانگذاران اين زيرشاخه محسوب ميشوند از اين قرارند:
Queensryche –
گروه مذكور در سال 1981 در شهر بِلْوييو در واشنگتن شكل گرفت. در همان
سالهاي اوليت فعاليت خود، اين گروه 11 آلبوم توليد و پخش كرد كه با
استقبال بسيار زيادي روبرو شد. آلبومهاي گروه در آن سالها به تعداد 20
ميليون نسخه به فروش رفت! مؤسس گروه شخصي به نام جِف تِيْت ميباشد. گروه
در حال حاضر نيز مشغول به فعاليت است.
Fates Warning –
معني لغوي: اخطار سرنوشت
محل تشكيل گروه شهر هاتْفُرد ايالات متحده است. اين گروه در سال 1983 توسط
4 نفر با نامهاي جان آرچ، جيم مَتيوس، ويكتور آرديوني و جو ديبايِسْ
تشكيل شد. گروه فوق از سال 1983 تا كنون به فعاليت خود ادامه داده است.
Dream Theater –
معني لغوي: تئاتر رؤيايي
نام اولية اين گروه برتري يا اقتدار بود و بعداً به نام فعلي آن تغيير كرد.
گروه در سال 1985 در« لانْگ آيْلَند» در شهر نيويورك تشكيل شد. مؤسسان
گروه افرادي با نامهاي جان پِتروچي و جان مايِنگ بودند كه از كالج موسيقي
دانشگاه مساچوست فارغالتحصيل شده بودند. اعضاء گروه در زمينة مهارت در
استفاده از آلات موسيقي خود بسيار مشهور هستند. فعاليت گروه تا به امروز
ادامه داشته است.
5) Death Metal
سه آلبوم وجود دارد كه ميتوان از آنها به عنوان عوامل ظهور سبك دِث
متال نام برد. در واقع اين سه آلبوم موسيقي سبك ثِرَش را به نوعي ديگر از
سبكهاي متال يعني همان دِث ارتقاء دادند. همة اين آلبومها بين سالهاي
1985 تا 1987 توليد شدهاند پس ميتوان تولّد سبك دِث متال را به سالهاي85
تا 87 برگرداند. آلبوم «7 كليسا»-كه به شدت از گروههايي مثل slayer
تأثير پذيرفته بود- و آلبومهاي«فرمانروايي در خون» و «جيغ خون لخته شده»
آلبومهايي بودند كه اين سبك جديد را به عالم موسيقي معرفي كردند.
در ايالات متحده، فلوريدا پايگاه اصلي رشد و گسترش اين سبك بود. در
خارج از مرزهاي آمريكا و در اروپا، سيل آلبومها و گروههاي موسيقي با سبك
دِث از كشور سوئد به ديگر مناطق به راه افتاد و به زودي در تمام نقاط دنيا
پخش شد به طوري كه در اوايل دهة 90 تقريباً همة موسيقي دوستان در سراسر
دنيا از وجود اين سبك و مشخصات آن با خبر بودند. پس از گذشت زماني نهچندان
طولاني، گروههاي بيشماري داعية مهارت در اجراي اين سبك را يدك
ميكشيدند كه اين ادعا چندان دروغين و بيسبب نبود. كشور سوئد در زمينة
معرفي گروههاي فعال در اين سبك و ايجاد تغييرات تكميلي در آن پيشرو بود.
گروههاي مشهوري چون Therion در اين كشور شكل گرفتند.
در اواخر دهة 90 باز هم دركشور سوئد تغييراتي در مشخصههاي تكنيكي و
موسيقيايي اين سبك ايجاد شد و سبكي جديد از دِثمتال معرفي شد. اين سبك
جديد «دِثمتال ملوديك» نام گرفت. به خاطر مشخصات منحصر به فرد خود، دِث
متال هنوز هم پرطرفدار و در حال گسترش و پيشرفت است. اين در حالي است كه
سبك ثِرش كه منبع پيدايش سبك دِثمتال است در حال كمرنگ شدن است. گروههايي
كه در اين سبك فعّال بودهاند و هستند بيشمارند ولي چند گروه را به
عنوان گروههاي مطرحتر ميتوان نام برد:Nile, Krisiun, Entombed,
Dismember, Arch Enemy, Amon Amarth, Morbid Angel...
سه گروه موسيقي را ميتوان پايهگذار اين سبك دانست. اين گروهها عبارتند از:
Possessed –
معني لغوي: تسخير شده
اين گروه در سال 1983 در شهر سانفرانسيسكو تأسيس شد. گروه اولين بار اه
خاطر سرعت بالاي ريتم موسيقي و صداي بسيار خشن خوانندة آن شهرت كسب كرد ولي
بعداً به عنوان يكي از بنيانگذاران زيرشاخة دِث متال شناخته شد و بر
تعداد طرفدارن خود در سرتاسر دنيا افزود. ميزان تأثير گروه در ظهور و گسترش
اين سبك از متال به اندازهاي بود كه پس از مدتي به آنان لقب «پدرخواندة
دِثمتال» را دادند. گروه در طول زمان فعاليت خود 2 بار به طور كامل منحل و
از هم پاشيده شد. يك بار در سال 1987 كه پس از گذشت سه سال، يعني در سال
1990 دوباره شكل گرفت؛ و يكبار در سال 1993 كه اينبار فعاليت گروه به
مدت 14 سال به حالت تعليق درآمد و در سال 2007 اعضاي اصلي گروه دوباره گرد
هم آمدند و فعاليت را از سر گرفتند. توليد وپخش آلبومهاي جديد گروه تا
به امروز ادامه داشته است.
Slayer –(5)
Death –
معني لغوي: مرگ
گروه در سال 1983 در شهر اُرلاندُ واقع در ايالت كاليفرنياي آمريكا تأسيس
شد. مؤسس گروه شخصي به نام «چاك اِسلُنييِر» بود. اين شخص به عنوان يكي از
اولين افرادي شناخته شد كه اين سبك را معرفي كردهاند. اين فرد در سال
2001 به دليل سرطان مغز مرد. پس از مرگ او گروه نيز از فعاليت باز ماند و
به پايان كار خود رسيد. يكي از آلبومهايي كه در مقدمة معرفي سبك دِثمعرفي
شد توليد شدة اين گروه است.
5) Black Metal
عدهاي ظهور اين سبك از متال را تقصير گروهي به نام «وِنُم» ميدانند.
در سال 1982 آنان آلبوم دوم خود را با نام «متال سياه» روانة بازار كردند.
كسي اين آلبوم را نقطة پيدايش اين زيرشاخه نميداند ولي بيشك دانة درخت
متال سياه با اين حركت در زمين كاشته شده و بعداً به شكل سبكي مجزا ظاهر
شده است. اولين بارقة پيدايش اين سبك در سال 1987 و در اولين آلبوم گروه
«مِيْهِم» با نام «كليساي مرگ» ديده شد. در واقع اين گروه و اين آلبوم را
ميتوان آغاز كار سبك بِلَكمتال دانست. گروه مِيْهِم با تلفيق خواص
موسيقيايي چند گروه قديميتر و استفادة افراطي از مضامين شيطاني و
شيطانپرستانه اين سبك از متال را بنيان نهاد. بين سالهاي 1990تا 1995 اين
سبك همواره در حال تغيير و تكامل بود تا اينكه در سال1996 سبك استاندارد
بِلَكمتال - همان چيزي كه امروزه با آن مواجه هستيم- معرفي شد. سرعت
بسيار زياد ريتم موسيقي و خوانندهاي كه صدايي خشك و خشن دارد از
اصليترين مشخصات اين موسيقي است. يكي از اجزاي جداييناپذير سبك
بِلَكمتال ترانههاي داراي مضامين شيطانپرستي و ضدّخدايي است بهطوري كه
فحاشي به خدا و مقدسات ديني اديان مختلف تبديل به يكي بارزههاي معمول
تراكهاي موسيقي توليد شده در اين سبك شده است.
در سبك بِلَك متال دو مكتب ظهور كردندكه هريك مشخصات خاص خود را
داشتند. يكي «مكتب اوليه» و ديگري «مكتب ملوديك». اين مكاتب بيشتر در نوع
آلات موسيقي مورد استفاده با هم اختلاف داشتند. سبك بِلَك در اواسط دهة 90
ميلادي و بين سالهاي 1995تا 2000 در ميان طرفداران موسيقي موج جديدي از
شهرت و محبوبيت ايجاد كرد و نظرهاي بسيار زيادي را در تمام نقاط دنيا به
سوي خود جلب كرد. در طول سالهاي طولاني و پس از پستي و بلنديهاي بسيار
زياد، اين سبك كماكان داران محبوبيت و طرفداران بيشمار است و هرگز رو به
كمرنگي و خاموشي ننهاده است. با وجود اينكه كشور نروژ مركز ايجاد اين زلزله
در موسيقي بود، ولي امروزه در تمام نقاط اروپا و آمريكا و ديگر قارهها
ميتوان گروههاي پرشماري را در حال فعاليت در اين سبك نام برد.
از همان اوايل، گروههاي بلكمتال نروژي براي اولين بار خشونتهاي
فيزيكي و نابهنجاريهاي مدني را وارد عرصة موسيقي كردند و با آتش زدن
كليساها و به قتل رساندن يكديگر، در رسانههاي بينالملي شهرت جهاني كسب
كردند. به همين دليل اين سبك همواره با مفاهيمي چون اعتقادات افراطي راسخ و
القاي تفكرات پوچگرايانه و بينهايت خشونتبار همراه بوده است. در تبليغ
شيطانپرستي، بعضي گروهها افراطيتر از ديگران عمل ميكنند اما اين
پارامتر جزء لاينفك و مشترك تمام گروههايي است كه در اين سبك مشغول فعاليت
هستند.
ظاهر بلكمتال نظرهاي بسياري به سوي خود جلب ميكند ولي در اصل اين
موضوع وسيلهاي است كه افراد خارج از گود بلكمتال را بترسانند. پيروان اين
سبك لباسهاي چرمي و كمربندهاي ساخته شده از گلولههاي تفنگ ميپوشند و
چاقو و جمجة انسان از خود آويزان ميكنند. همة اين افراد صورت خود را به
گونهاي نقاشي ميكنند كه مانند مردهگان به نظر آيند. بسياري از گروههاي
متالي كه در ايران شناخته شده و معروف هستند داراي اين مشخصهها هستند.
اين تقليد از نوع پوشش و آرايش در ترانههاي گروههاي فعال در ايران هم
ديده ميشود و برخي از اين گروهها بهطور بسيار افراطياي به انكار خدا و
حتي گاهي ناسزاگويي ميپردازند.
در مجموع اين سبك در بسياري از نقاط دنيا پراكنده شده و در حال گسترش بيشتر
و القاي مضامين فكري مدّ نظر خود است. اين سبك پس از گذشت سالها ي
طولاني همچنان بدون تغيير باقي مانده و در راه خود به پيش ميرود. تمامي
گروههاي شهير فعال در سبك فوق را نميتوان نام برد، در اينجا به ذكر نام
برخي از آنها اكتفا مينمائيم:Dark Throne, Burzum, Emperor, Dark
Funeral, Graveland, Marduk...
همانطور كه اشاره شد، گروه مِيْهِم به عنوان بنيانگذار اصلي اين سبك شناخته شده است. شرح كاملتر گروه از اين قرار است:
Mayhem –
معني لغوي: ضرب و شتم
سال تأسيس: 1984 اُسلو- نروژ
. اين گروه از جنجاليترين گروههاي موسيقي به شمار ميرود و اين امر به
دليل خودكشي يكي از اعضاء گروه به نام دِد (خوانندة گروه) و قتل يكي ديگر
از اعضاء آن است. عمده دليل شهرت اين گروه اجراهاي زندة سرشار از خشونت و
تبليغ شديد خشونت و شيطانپرستي در شعرها و كليپهاي تصويري است. تا به حال
چندين نفر در كشورهاي مختلف تحت تأثير موسيقيهاي اين گروه اقدام به
خودكشي يا ديگر اعمال خشونتبار كردهاند. در حال حاضر مِيهِم طرفداران
زيادي در ميان جوانان ايراني پيدا كرده است.
6) Doom Metal
آغاز شكلگيري اين سبك از 3 آلبوم يكي از معروفترين گروههاي موسيقي
متال يعني «يكشنبة سياه» بود. اين گروه در سال 1968 در انگلستان شكل گرفته
بود. اين سه آلبوم به تنهايي منجر به پيدايش سبك «دووممتال» نشدند بلكه
يك گروه ديگر با نام «تودة شمع» با ايجاد تغييراتي در ترانهها و مشخصات
تكنيكي موسيقي ساخته شده توسط يكشنبة سياه توانست سبك جديدي از متال را به
بازار موسيقي عرضه كند كه دووممتال خوانده ميشد. در واقع گروه تودة شمع
پدر سبك دووممتال به شكل امروزيش سناخته ميشود. گروههاي بسيار زيادي با
تأثيرپذيري و الگوبرداري از اين گروهها، وارد عرصة فعاليت در اين سبك
شدند. اين سبك از موسيقي متال بر خلاف ديگر زيرشاخهها ريتمي آرام و آهسته
دارد و سرتاسر آهنگهاي ساخته شده در اين سبك سرشار از فضاي سردي و تاريكي
هستند. گروههاي دووممتالي همواره در حال خواندن از مرگ، عزاداري، گريه و
شيون، غصه و غم و گاهي همة اين پارامترها با هم هستند. ترانههاي
گروههاي دووممتال در شدّت و ضعف اين فاكتورها با هم اختلافاتي دارند ولي
درونماية همة آنها همين مسائل هستند. امپراطوريهاي از دست رفته و
نسلهاي بشري نابود شده از جمله دستآويزهاي گروهها براي ايجاد فضايي
غمبار و افسرده است.
در حال حاضر سبك دووم به 2 مكتب مجزا تقسيم ميشود. يكي مكتب كلاسيك يا
سنتي كه بر پاية صداي ملوديك و موزون خواننده بنا شده است، و ديگري سبك
مدرن يا معاصر دووممتال كه از تلفيق رويكرد موسيقيايي سبك سنتي با
زيرشاخة دِثمتال ايجاد شد. گروههاي شناخته شده در اين سبك بيشمارند، در
اينجا نام برخي از آنان ذكر ميشود: Paradise Lost, Morgion, Doomsword,
My Dying Bird, While Heaven Wept,...
همانطور كه اشاره شد 2 گروه به عنوان پايهگذاران سبك شناخته شدهاند؛
يكشنبة سياه و تودة شمع. در ادامه به شرح كاملتر اين دو كروه ميپردازيم:
Black Sabbath – (6)
يادآوري اين نكته ضروري است كه سبك اصلي اين گروه تراديشِنالمتال است و
دليل ذكر نام گروه به عنوان يكي از پايهگذاران سبك دووم، اقتباس اولية اين
سبك از آلبومهاي نخستين گروه بوده است.
Candlemass –
اين گروه در كشور سوئد و در شهر اِستُكهُلم تشكيل شد. سال تأسيس گروه به
1980 برميگردد و مؤسس آن شخصي به نام ليف اِدْلينْگ ميباشد. به دليل
يكسري مشكلات، گروه دوبار از هم پاشيد و پس از مدتي دوباره شكل گرفت.
يكبار در سال 1993 و يكبار در سال 2002. از سال 2002 به بعد گروه به
فعاليت خود ادامه داده است.
7) Grind Core Metal
همان عاملي كه باعث شد گروههاي فعال در سبك ثِرَش به دنبال خلق سبك
جديدي باشند- كه در نهايت منجر به پيدايش سبك دِثمتال شد- انگيزهاي شد تا
گروههاي دِثمتال به فكر تغيير در سبك خود بيفتند و زيرشاخهاي جديد از
متال را با نام گِرايْنْد كُر به دنياي متال معرفي كنند. اين عامل،
تنوعطلبي و علاقه به خروج از يكنواختي موسيقيايي بود! پس از گذشت مدت
زماني طولاني از تولد سبك دِثمتال، ديگر فضايي براي ايجاد تغيير بيشتر در
اين سبك يافت نميشد و همين مسئله دوستداران موسيقي متال را بر آن داشت
تا فضاي جديدي از خشونت متالي را به طرفداران اين موسيقي تقديم كنند.
مهمترين پارامتري كه براي ايجاد اين تغيير مورد استفاده قرار گرفت، فضاي
رعب و وحشت بود. ترانههاي سرشار از مضامين ترسآور و وحشتناك همراه با
صدايي بسيار خشن و ريتمي بياندازه سريع، راه را براي تخلية هيجان نسل جديد
آمريكا و سپس ديگر كشورها باز كرد.
در تمامي ترانههاي اين سبك ميتوان كلمة خون و قتل را پيدا كرد.
مضاميني از اين دست جزء لاينفك اين موسيقي و به نوعي تمايز دهندة اين سبك
از ديگر زيرشاخههاي متال است. تلاش براي القاي ترس و وحشت را حتي در
انتخاب نام گروههاي فعال در اين سبك ميتوان مشاهده كرد؛ نامهايي مانند
جسد مردهخوار، خونآشام، گوردسته جمعي، صداي مرگ و نامهايي از اين قبيل.
اين موسيقي در ادامة راه سبك بِلَكمتال خشونت را به شكلي وحشيانهتر
ترويج ميدهد. در ايران هم گروههايي در اين سبك مشغول فعاليت هستند.
گروههاي مطرح فعال در اين سبك عبارتند از: Exhumed, Genital Grinder,
Aborted, Gorgasm,...
2 گروه به عنوان بنيانگذاران اين سبك شناخته شدهاند:
Cannibal Corpse –
معني لغوي: جسد مردارخوار
اين گروه در سال 1988 در شهر بوفالو واقع در آمريكا تأسيس شد. اين گروه در
سرتاسر دنيا طرفداران بسيار زيادي دارد. تنها در سال 2003 يكي از
آلبومهاي گروه به تعداد 2ميليون نسخه به فروش رفت! القاي ترس و استفاده از
پارامترهايي چون خون و بدنهاي قطعه قطعه شده در تمامي عكسهاي گروه
مشهود است. فعاليت گروه تا به امروز ادامه داشته است.
Carcass –
معني لغوي: لاشه
اين گروه در انگلستان و در شهر ليورپول تأسيس شد. سال تأسيس گروه 1985 بود.
اين گروه يكبار در سال 1995 از هم پاشيد و دوباره در سال 2003 شكل گرفت و
تا به امروز به فعاليت خود ادامه داده است. در سالهاي اولية كار خود،
اين گروه در سبك دِثمتال فعاليت ميكرد.
8) Gothic Metal
گاثيك در لغت به معني وحشيانه و خشن است اما برخلاف آنچه از اسم اين
زيرشاخه برداشت ميشود، اين سبك به هيچ عنوان وحشيانه نيست. اوايل دهة 90
اوج محبوبيت سبك Goth Rock به شمار ميرفت و در اين زمان بود كه عدهاي از
گروههاي پيرو اين سبك به يمت موسيقي متال گرايش پيدا كردند. گاثيكمتال
به معناي امروزي خود از تلفيق دِثمتال و ابزار موسيقي كيبورد و صداي
خوانندة زن ساخته شده است. تعريف مشخص نمودن مرزهاي اين سبك با ديگر
زيرشاخههاي متال كار دشواري است به طوري كه گاهي گروههاي راك و
پاوِرمتالي كه خوانندة زن داشته باشند هم برچسب گاثيك ميخورند. گروههاي
مطرح اين سبك عبارتند از:Tristania, Sirenia, Moonspell, After Forever...
اصليترين گروهي كه بنيانگذار اين سبك است Paradise Lost است:
Paradise Lost –
در سال 1998 در انگلستان تشكيل شد. اين گروه به عنوان پدر گاثيكمتال شناخته ميشود.
***
ذكر و توضيح همة زيرمجموعههاي سبك متال در اين مقاله ممكن نيست.
شاخههايي چون: Folk, Symphonic, Viking و بسياري ديگر. به نظر ميرسد آمار
و اطلاعات ارائه شده در اين مجموعه گوياي خطرهاي بالفعل و بالقوة اين سبك
خاص از موسيقي در سرتاسر دنيا و منجمله ايران باشد. در اينجا اشاره به
يك نكته ضرورت بسيار دارد و آن رشد تـــأمل برانگيز و نگران كنندة
گـــروههاي مــوسيقي تك نفره (one man bands) است. با
پيشرفت تكنولوژي و معرفي نرمافزارهاي كامپيوتري متنوع، قوي و سهلالوصول
امكان توليد موسيقي در سبكهاي مختلف براي عموم افراد علاقهمند فراهم آمده
است. داشتن يك كامپيوتر با امكانات سختافزاري متوسط و اندكي تمرين با
برنامههاي مذكور كافي است تا پس از مدّت زماني نه چندان طولاني يك فرد
مبتدي تبديل به آهنگسازي نسبتاً قابل گردد و به توليد تراكهاي موسيقي با
مضامين مورد نظر خود بپردازد. اين مسئله از جمله مظاهر سوءاستفادة تكنيكي
غرب براي استفاده از موسيقي در پيشبرد اهداف متخاصمانة خود است. پيش بيني
ميشود با ادامة روند فعلي تسهيل توليد موسيقي براي عموم به زودي شاهد
گسترش و پخش غيرقابل كنترل اين پارامتر در سطح جامعه باشيم. اين مسئله
بستر بسيار مناسبي براي القاي افكار و مضامين منفي و مخرب در اذهان افراد
فراهم ميآورد.
نتيجه آنكه، با توجه به شاخصههاي اين موسيقي از قبيل ترويج خشونت،
ترويج استفاده از مواد مخدر صنعتي و مدرن، نابهنجاريهاي جنسي، شجاعت كاذب و
... كه ابزاري است در دستان مديران جنگ نرم در جايگاه راهبردي اين مقوله
كه بتوانند از طريق آن تفكرات التقاطي و انحرافي خود را به اذهان ساده و
آمادة جوانان القا كرده و بسترساز اضمحلال يك نظام اجتماعي و مبتني بر دين
شوند تا مقاومت ايدئولوژيك جهانبينيهاي اصيل و متمدن را در هم شكنند و
تفكر كرمزده و فاسد خود را جايگزين آن كنند. حال قضاوت كنيد؛ ميتوان در
اين رزمگاه با بروشور و سخنراني به نبرد با اين غول جنگي رفت...
در مجموع با توجه به پيچيدگيها و فراز و نشيبهاي موجود در اين
پارامتر ساخته و پرداختة انتزاع بشري كه موسيقي نام گرفته است، بايد با
ابزاري بسيار قدرتمندتر و جامعتر از آنچه كه امروز بدان توسل ميجوئيم-
مثل بروشورهاي بيمحتوا و سخنرانيهاي بيانتها- به مقابله با آن بپردازيم.
بايد با ايدئولوژي به نبرد ايدئولوژي رفت. راهحلهايي كه ما در كتابها و
سخنان اين و آن و ديگر منابع بزرگ و كوچك به دنبالش ميگرديم را محمد(ص)
مهربان 14 قرن پيش بي هيچ منّت و چشمداشتي و بدون پيچيدگي و آلايش در
اختيار ما قرار داده است. شايد بهتر باشد دريابيم كه شخصيت و تفكر يك جوان
ايراني چه خلائي در خود احساس ميكند كه در موسيقي و بينش بيگانگان در پي
يافتن آن است. آيا پذيرفتهايم كه هويت ايراني و اسلامي توان پر كردن اين
خلاءها را ندارد؟؟ ...
پي نوشتها
(1) ر.ك. تاريخ و فرهنگ موسيقي جهان/ حسن زندباف
(2) New Wave Of British Heavy Metal (موج جديد هِويي متال بريتانيايي)
(3) Speed Metal
(4) Power Metal
(5) ر.ك همين مقاله/ Slayer
(6) ر.ك همين مقاله/ Black Sabbath