مهم تریت بخش های این یادداشت به این شرح است:آنچه امروز در ایران در جریان است چالش بین گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان مدرنیته است. دال مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی ولایت فقیه است و نمادها و نشانههای این گفتمان استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی است .دال مرکزی گفتمان مدرنیته ، سکولاریسم است و نماد و نشانههای آن دموکراسی به قرائت غرب، آزادی به معنای رها شدن ازتعهدات الهی و انقطاع از وحی و حقوق بشر مبتنی بر اومانیسم است.
از این دوگفتمان دو نوع عقلانیت صادر میشود: 1- عقلانیت اسلامی 2- عقلانیت مدرنیته. از عقلانیت اسلامی حکومت مبتنی بر وحی وعملیاتی کردن احکام خدا در ساحات اجتماع، اقتصاد ، فرهنگ و سیاست صادر میشود.از عقلانیت مدرن سه مکتب زاده میشود؛ فاشیسم ، لیبرالیسم و سوسیالیسم.مدرنیته از یکصد سال پیش تاکنون در ایران با تبلیغ و ترویج سکولاریسم مشغول سربازگیری بوده و اکنون نیز هست.
فتنه سال گذشته در پیچیدهترین شکل خود نوعی باز تولید مدرنیته در ایران بود. غربی ها در فتنه سال 88 برای بازگشت سکولارها به قدرت، آنها را با سرخاب و سفیداب اسلامی میخواستند به بازار رقابت بفرستند اما مردم دست آنها را خواندند.
چیستی سمومات سکولاریسم و بازتولید عقلانیت مدرن در جامعه یک مسئله مهم است؛ اینکه علوم انسانی در دانشگاهها آلوده به سمومات سکولاریسم است و باید از آنها سم زدایی شود، حرف درستی است. در اینکه ما درعلوم انسانی حتی در رشتههای الهیات و حقوق با چالشهایهای جدی روبه رو هستیم و با یک تولید انبوه از سوی جهان مدرن مواجهیم تردیدی نیست. اما نفوذ سکولاریسم در محیطهای علمی، روابط اجتماعی و فردی از جایی دیگر هم صورت میگیرد.
امروز دوستی با کافران و مشرکان و خصومت با اهل ایمان ، کافران را دوست و سرپرست گرفتن، ما را به وادی سکولاریسم میکشاند. نظیر آنچه که در فتنه سال گذشته اتفاق افتاد و حتی برخی روحانیون را تا سرحد بلند کردن صدای آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی بر سر ملت به انحراف کشاند.