به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، بهمنماه
سال گذشته بود که نشریهی «امتداد» از برگزاری دورهی تخصصی ثبت خاطرات
جنگ، با عنوان «گنج بیپایان» خبر داده بود و 23 و 22 تیرماه سال جاری شاهد برگزاری این دوره در مجتمع یاوران حضرت
مهدی(عج) بودیم که گزارش این دوره اموزشی تقدیم حضور خوانندگان عزیز می گردد.
شرط
حضور در دوره، ثبتنام در سایت و ارائهی اثر بود. تعداد زیادی از
شرکتکنندگان زحمت فراهم كردن شرائط را به خود داده بودند، اما بودند
عزیزانی که اثری از خود ارائه ندادند. هرچند در پایان دوره متوجه شدند که
دلیل درخواست اثر، چه بود و آنهایی که اثر ارسال کرده بودند، بیشتر و بهتر
از کلاسها بهره بردند. انصافا هم برخی از آثار رسیده، جای تأمل و تقدیر
داشت. مطلب خانم مهریانجاهد یکی از آنهاست.
بیشتر
شرکتکنندگان از طریق تبلیغ این دوره در نشریه و سایت امتداد و عدهای هم
از طریق اطرافیانشان، مطلع شده و در سایت ثبتنام کرده بودند.
پذیرش
شرکتکنندگان از ساعت 8 صبح پنجشنبه در مجتمع یاوران آغاز شد و تا همهی
عزیزان بیایند، ساعت 9ونیم شد. همه بهاتفاق برای برپایی افتتاحیه به سالن
همایشهای مجتمع راهنمایی شدند. شروع جلسه با تلاوت آیاتی از قرآن بود و
بعد مجری برنامه، آقای کمیلی، توضیحاتی در خصوص دوره و برگزاری کلاسها
ارائه کردند.
حجتالاسلام
«بهداروند»، نخستین سخنران دوره بود که در خصوص تاریخ شفاهی و ضرورتهای
ثبت آن صحبتهایی را مطرح کرد. هرچند در میانهی صحبتهایشان به گذشته
برگشتند و از قطعنامه گفتند و از تحمیل قطعنامه به حضرت امام و... .
استقبال شرکتکنندگان از صحبتهای استاد بهداروند، خوب بود.
هماهنگ
شده بود تا کلاسهای بعدی، در جایی غیر از سالن همایش برگزار شود؛
بنابراین عزیزان به کلاس «وصال 8» راهنمایی شدند. کلاسی که رویهم رفته
گنجایش دقیقاً 57ونیم نفر را داشت و هنوز مشخص نیست، جمعیت بالای 80 نفر،
چگونه درون کلاس جا گرفتند. فضای کم، تهویهی نامطلوب، ازدحام دوستان از
یکطرف و پرژکتور چندهزار وات فیلمبردار محترم هم که در آن شلوغی جمعیت،
میان صندلیها مشغول فعالیت بود، از طرف دیگر، کلاس را تا مرز انفجار پیش
برده بود. همین مشکلات باعث شد مسئولان برگزار کننده(ما)، نسبت به تغییر
مکان برگزاری کلاس اقدام کنند؛ هرچند که به همین راحتی هم نبود و باید چهار
خوان از هفتخوان رستم را رد میکردیم، تا بتوانیم کلاس را تغییر دهیم.
همهی اینها غیر از سردرگمی و اعصابخُردی شرکتکنندگان بود که در
برگههای نظرسنجی بهشدت مشهود بود.
کلاس
دوم با تأخیر، توسط استاد «نصرتالله محمودزاده» شروع شد که بیشتر مباحث
به آماده کردن حضار برای کلاس بعدی خود استاد گذشت! انتقادها از اینکه چرا
استاد فقط نام پنج استان را آورد، کماکان ادامه دارد و نامهها و
ایمیلهای گلایهآمیز که بابا! چرا مازندران و کاشان و... را نام نبردید،
پشتسرهم به دستمان میرسد؛ هرچند که خود استاد فرمودند، از بردن نام این
پنج استان، منظور خاصی داشتهاند. کلاس رأس اذان تمام شد و شرکتکنندگان
برای ادای نماز و صرف ناهار راهنمایی شدند.
باتوجه
به ساعت برگزاری کلاس سوم، و خستگی اعضای شرکتکننده، شرکتکنندگان
نتوانستند از کلاس سوم که ساعت 3 توسط حجتالاسلام «فخرزاده» با موضوع
«تاریخ شفاهی جنگ» برگزار شد، استفادهی کافی کنند و این کلاس، برای برخی
به خواب، برای برخیتر چرت و برای مابقی بین خواب و چرت گذشت. فعالترین
فرد در تمامی این مدت، آقای فیلمبردار بود که حجم بالایی از گرما را بابت
حرکتهای زیادش، ایجاد کرده بود.
کلاس
سوم با همهی سختی و مشقت و گرما و... پایان یافت و کلاس چهارم، ساعت 5
توسط استاد محمودزاده برگزار شد. این کلاس، باتوجه به فضاسازی استاد در
جلسهی اولشان، انتظار شرکتکنندگان را برآورده نکرد و لبهای تشنه از
آموزش دوستان، سیراب نشد.
از
مشهودترین نکات کلاس چهارم، دریافت پیامک توسط تمامی حضار، بهغیر از
نویسندهی این نوشتار، فیلمبردار و استاد بود؛ بهطوری که در یک لحظه،
صدای گوشی همراه عزیزان بلند میشد، دوستان برای لبیک به پیامک، خیز
دیدنیای برمیداشتند و بعد با حرکت سر به یکدیگر چیزهایی میفهماندند که
نویسنده کماکان از درک آن عاجز است. دوستان تدارکات هم هرچه صبر کردند تا
کلاس به پایان برسد و بستنی تهیه شده برای میانکلاس را پخش کنند، فرجامی
نیافتند و طی یک عملیات منظم و از پیش تعییننشده، کار پخش بستنی در کلاس،
همزمان با توضیحات درسی استاد، با موفقیت انجام شد.
کلاس
پنجم را استاد «عاکف» شروع کرد. «خواندن هزار رمان مطرح دنیا، برای شروع
نویسندگی» از چالشیترین بحثهای استاد بود که به مزاق خیلیها ازجمله
نویسنده، خوش نیامد.
کلاس موقع اذان مغرب پایان یافت و شرکتکنندگان جهت ادای نماز رهسپار نمازخانهی مجتمع شدند.
استاد
«داوودآبادی»، کلاسهای روز دوم را کلید زد که یکی از بهترین کلاسها از
نظر شرکتکنندگان شد. موضوع صحبت که بارها چه از طریق پیامک چه شفاهی خدمت
استاد عرض شده بود، «روشهای مصاحبه» بود که متأسفانه از خاطر استاد رفته
بود و این شد که مسئولان برگزار کننده، به اینکه موضوع کلاس را به ایشان
نگفتهاند، متهم شدند. خاطراتی از مصاحبهی آقای داودآبادی با «سیدحسن
نصرالله» یکی از بحثهای جذاب این کلاس بود.
کلاس
هفتم را دبیر تحریریهی نشریهی امتداد، استاد «ابراهیمزاده» شروع کردند.
با اینکه از زمان اعلام کلاس به ایشان، تا شروع کلاس، کمتر از یک روز
میگذشت، ولی باز کلاسی پربار و مفید از نظر شرکتکنندگان بود. موضوع کلاس،
«روشهای تنظیم مصاحبه» بود که ظاهرا برای خیلیها مفید فایده بود. کلاس
ساعت دوازده پایان یافت و حضار برای رفع خستگی، از سالن خارج شدند.
ساعت
دوازدهونیم بود که آقای «مصطفوی»، سردبیر نشریهی امتداد برای سخنرانی
بالا رفت و صحبتهای ایشان که بسیار با آبوتاب ایراد میشد تا اذان ظهر
ادامه یافت. درخواست همکاری از طرف شرکتکنندگان برای پربارتر کردن امتداد
بخشی از صحبتهای آقای مصطفوی بود. بگذریم از انتقادهای تند ایشان دربارهی
برنامههای صداوسیما و عدم پرداختن صحیح آنها به مقولهی جنگ. صحبتهای
پایانی آقای مصطفوی هم، بیشتر به پاسخ به سؤالات حضار گذشت.
اذان
که شد، حضار نماز را در نمازخانه خواندند. شلوغی و صف طولانی غذا هم یکی
از معضلاتی بود که تمامی عزیزان بدون کموکاست، در برگههای نظرسنجی، اصلا
اشارهای به آن نکرده بودند!
بیشک
یکی از پربارترین کلاسهای دوره، چه از نظر شرکتکنندگان و چه از لحاظ
محتوا و... کارگاه آموزشی استاد کاویانی بود که با استقبال بسیار خوب
شرکتکنندگان برگزار شد. ارائهی راهکارهای مناسب برای گرفتن مصاحبه،
آوردن مثالهای کاربردی، نظرخواهی از حضار و... از مزایای این کلاس بود.
بهترین قسمت کلاس هم آنجا بود که به حضار یکربع وقت داده شد تا از
حاشیهی یکی از مصاحبههایشان را بنویسند. باوجود انتظاری که از خواهران
میرفت، حضور برادران در این قسمت از برنامه پررنگتر از خواهران بود و
برخی مصاحبهها که توسط خود دوستان پشت تریبون قرائت شد، بسیار جالب بود.
مراسم
اختتامیه، پایان بخش دوره بود که با اجرای خوب برادر «محمدرضا مناسبی»، که
بهصورت داوطلبانه بهعنوان مجری انتخاب شده بود، انجام شد و حاج حسین
یکتا و حجتالاسلام والمسلمین جوشقانیان، برای حضار صحبت کردند و خاتمهبخش
اختتامیه، مناجات با امام زمان(عج) بود.
در پایان، اعضای شرکت کننده با دو دستگاه اتوبوس به سمت حرم راهی شدند.
دورهی
«گنج بیپایان» در پایان دوره اولش با تمام کموکاستیها و اوج و
فرودهایش، ساعت 8 عصر جمعه، به پایان رسید. پاياني بر يك گنج بي پايـان...
تنظیم: سیدمهدی حسینی