فارس، سیر عملیات نظامی و تبلیغات گسترده روی آنها و افزایش حمایت حامیان عراق از سازمان، موجب شد که سازمان به حرکت جهشی (ماکرو) روی آورد و خواستار سهم و نقش بیشتری در استراتژی نظامی رژیم بعث عراق گردد. نتیجه آن پس از چند ماه توقف تغییر و تقویت سازماندهی ارتش سازمان بود که اولین نمود آن اقدام به عملیات موسوم به آفتاب در آستانه حمله گسترده عراق برای باز پس گیری فاو، در منطقه فکه بود.
شرایط نظامی و سیاسی ایران در بهار 67 در حال تغییراتی بود که یادآوری آن، شناخت بهتر زمینه اقدامات گستردهتر نظامی سازمان را امکان پذیر میسازد. به نوشته کتاب پایان جنگ.
در فروردین سال 1367 به دلیل تحولاتی که به تدریج در حال وقوع بود، ساختار الگوهای موجود از کنش و واکنشهای حاکم بر جنگ دستخوش تغییر شد. صرف نظر از ملاحظات سیاسی و نظامی که به طور آشکاری به سود عراق در حال تغییر بود، اوضاع داخلی ایران نیز به دلیل افزایش اختلاف نظرات سیاسی و مناقشات جناحی در آستانه فرا رسیدن انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی در نیمه دوم فروردین، از حساسیت خاصی برخوردار بود.
فضای داخلی کشور عمیقا درگیر انتخابات مجلس و فارغ از روند حساس و نگران کننده روند جنگ بود، چرا که پیروزی در عملیات والفجر 10 در 23/12/66 نوعی احساس آرامش نسبت به جبههها ایجاد کرده بود.
از سوی دیگر در شرایطی که نیمه اسفند 66 حملات موشکی عراق به شهر تهران آغاز شده بود و در سال نو 67 نیز ادامه داشت، برخی عملیاتهای نظامی عراق برای زمینه سازی و تمهید اجرای طرح عملیات بزرگ در جنوب که در اواخر فروردین برای تسخیر فاو برنامه ریزی شده بود، صورت گرفت. سازمان هم در این زمینه کمکی برای ارتش عراق بود.
در ساعات اولیه بامداد هشتم فروردین ماه 1367 حدود ساعت 12 و 30 دقیقه نیمه شب در منطقه مرزی فکه، از سوی ارتش عراق و ارتش سازمانف عملیاتی صورت گرفت که به گفته سازمان با شرکت 15 تیپ رزمی دو تیپ رزمی زنان و یک تیپ زرهی جدید التاسیس نیز در زمره این تیپها بودند و در منطقه وسیعی شروع شد.
در این عملیات که از سوی سازمان، آفتاب نام گرفته بود با هدف انهدام لشکر 77 خراسان (مستقر در غرب منطقه شوش) صورت گرفت، چند تیپ مکانیزه ارتش عراق نقش اصلی را ایفا میکردند. آنها با استفاده از اصل غافلگیری و فریب، نیروهای خط پدافندی را دور زده خود را به گروهان تانک مستقر در منطقه رسانده و پس از بی اثر کردن این گروهان به سمت بقیه خطوط پدافندی حرکت کردند.
نیروهای ارتش سازمان پس از تصرف خط پدافندی ارتش جمهوری اسلامی توسط ارتش عراق، تمامی سنگرها و استحکامات موجود را به آتش کشیدند و سپس به برافراشتن پرچمهای سازمان بر روی خاکریزها و پخش اعلامیه اقدام نمودند.
عراقیها و نیروهای سازمان تا حدود ظهر روز تهاجم تمامی امکانات و تجهیزات به غنیمت گرفته شده را به پشت خط و به درون خاک عراق منتقل کردند و نیز کلیه اسرار را انتقال داده و در حدود ساعت 13 از خاک ایران تا پشت خط پدافندی رژیم بعث عراق عقب نشینی کردند. بر اساس گزارش منابع نظامی ایران، تلفات سنگینی به مهاجمان وارد آمد و آنان مجبور به عقب نشینی از خاک ایران شدند.
درباره دستاورد سازمان از این عملیات، راستگو با استناد به منابع سازمان مینویسد:
تلفات وارده به لشگر 77 خراسان 3500 تن کشته و مجروح و 508 اسیر، از طرف سازمان اعلام شد... سازمان مجاهدین ارتش آزادیبخش توانست با همراهی و همکاری ارتش کشور دشمن، عراق کاری را که از آن ارتش نتوانسته، بود بر علیه کشور ایران عملی سازد انجام دهد و یکی از لشگرهای زبده رژیم ایران را به نفع طرف عراقی از کار بیاندازد...
رجوی در نشستی در همین رابطه گفت که این سربازان مانع ورود ما به خاک ایران برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی هستند و باید از سر راه کنار زده شوند.
پس از چند عملیات نظامی انحرافی ارتش عراق در نیمه دوم فروردین 67 آمریکاییها در تاریخ 28/1/67 به دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس حمله کردند و همزمان با آن، عراقیها غافلگیرانه و پس از حمله گسترده شیمیای به خطوط پدافندی خودی در فاو، با سپاهی مجهز به فاو یورش آوردند...
سقوط فاو در عرض 36 ساعت پس از آنکه دو سال و 3 ماه در اختیار ایران بود و در حالی که عراق از حضور عمده قوای ایران در منطقه غرب اطلاع داشت، با به کار گیری سلاحهای شیمیایی و با استفاده از گاز خردل و سیانور، انجام گرفت.
بعدها روشن شد که اطلاعات گردآوری شده توسط سازمان از وضعیت جبههها و نیروهای نظامی ایران، در به ثمر رسیدن عملیات مزبور نقش داشت. ضمن آنکه ارتش سازمان با عملیات آفتاب و سایر اقدامات ایذایی در مقدمات آن سهیم بود.
عملیات آفتاب و دستاوردهای تبلیغاتی آن سازمان را در مسیر جدیدی از عملیاتهای گستردهتر قرار داد و در آستانه اولین ساگرد تاسیس ارتش سازمان، در 28 خرداد 67 عملیات ارتش عراق و سازمان در منطقه مهران انجام شد.
در سالنمای تحلیلی جنگ ایران و عراق درباره این عملیات چنین آمده است: در روزهای پایانی خرداد 1367 منافقین به کمک ارتش عراق به مهران و دهلران که در کنترل پدافند ارتش قرار داشت حمله کردند. در بهار همین سال بعد از نشست محرمانه رجوی و صدام، تجهیزات سنگین امل تانک تی 55 و نفربرهای پی ام پی در اختیار منافقین قرار گرفت و افسران عراقی آموزش فشردهای را برای آنها برگزار کردند.
رجوی قبل از عملیات تهران طی نشستی برای تحریک و تشویق نیروهایش جهت حمله به خطوط ارتش میگوید: توان یک یگان ما با 3 یا 4 یگان ارتش ایران برابر است. یک گردان برای درهم شکستن چند گردان کلاسیک ارتش. منافقین پس از حمله به مهران شعار «امروز مهران فردا تهران» را سر دادند.
سازمان با دعوت از خبرگزاریهای خارجی پس از ورود به مهران، اقدام به راه اندازی یک برنامه بزرگ تبلیغاتی نمود. پس از این عملیات رهبری تشکیلات مدعی شد که وقتی میتوانیم در یک عملیات شهری را آزاد نماییم پس دسترسی به تهران چندان مشکل نخواهد بود.
عملیات مزبور که از سوی سازمان «چلچراغ» نام گرفته بود توسط تیپهای زرهی عراق و پیاده سازمان انجام شد و در چهار محور به طور 50 کیلومتر و عمق 20 کیلومتر نیروهای جمهوری اسلامی انجام گردید.
قبل از شروع عملیات، از ابتدای شب تمام محورهای منطقه توسط توپخانه ارتش عراق زیر آتش قرار گرفت و با شروع عملیات تبدیل به آتش تهیه پیشروی مقدماتی شد.
به گزارش راستگو از این عملیات مطابق منافع سازمان:
از چهار محور به شهر مرزی مهران واقع در جنوب غربی استان ایلام حمله بردند و آن شهر را تسخیر کردند. شهر مهران در طول جنگ ایران و عراق چند بار بین طرفین دست به دست شده و در آن تاریخ، خالی از سکنه بود.
در این شهر به علت شدت آتش توپخانه عراقیها حتی یک ساختمان سالم نیز بر جای نمانده بود. به گفته سازمان، در عملیات چلچراغ لشگر 16 زرهی قزوین، لشگر 11 سپاه پاسداران و گردانهای مختلف توپخانه و کاتیوشای حکومت اسلامی به طور کامل در هم کوبیده شد و 8 هزار تن از نیروهای حکومت اسلامی کشته و زخمی شدند. 1500 نفر نیز در داخل این عملیات اسیر شدند.
در عصر روز تهاجم، نیروهای ارتش سازمان، کلیه امکاناتی را که قابل انتقال بوده به پشت خط عملیاتی منتقل و سنگرها و مقرهای خط عقب و اکثر سنگرها و سولهها و مقرهای خطوط و پایگاههای بعدی را منهدم کرده، به آتش کشیدند.
روز دوم تهاجم تعداد دیگری از نیروهای سازمان منطقه را ترک و به داخل عراق عقب نشینی کردند روز سوم کل منطقه را تخلیه کردند.
بخشی از امکانات و کمکهای ارتش عراق در این تهاجم به شرح ذیل بود:
1- در اختیار گذاشتن معابر و امکانات لازم در طول مدت شناسایی منطقه
2- باز کردن میدان مین و معبر
3- تامین عمده تانکها و نفربرهای عملیاتی سازمان
4- تامین توپخانه و ادوات دیگر به همراه مهمات مربوطه
5- آتش پشتیبانی و آتش تهیه قبل و حین عملیات
6- پشتیبانی هوایی و بمباران شدید منطقه در طول عملیات
7- پشتیبانی ترابری جهت انتقال امکانات به خط حمله و تخلیه غنایم به پشت خط
8- جابه جایی نیروهای سازمان و اسرا به پشت خط به صورت جدگانه
9- ترکیب انجام عملیات از سوی عراق و نسبت دادن انجام کامل آت به سازمان و ارتش آزادی بخش.