به گزارش خبرنگار قضایی فارس در بخش دیگری از رسیدگی به پرونده فساد 3هزار میلیارد تومانی نوبت به اخذ دفاعیات م.س، 42 ساله یکی از مدیران گروه ملی فولاد رسید.
قاضی سراج به وی تفهیم کرد که شما متهم به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی هستید آن هم بر پایه دلایلی همچون شکایت بانک صادرات، اقاریر و اعترافات خود و دیگر متهمان و گزارش سازمان بورس و اوراق بهادار، چه دفاعی از خود دارید.
متهم گفت: من هیچکدام از اتهاماتم را قبول ندارم.
وی گفت: از زمان شروع خصوصی سازی کلیه فعالیتهای بازرگانی گروه ملی فولاد به گروه آریا در تهران واگذار شد و صرفا کارگران مجری دستورات مهآفرید خسروی بودند و این در حالی است که عنوان شغلی من مسئول خرید مواد اولیه و پیگیری ورود مواد اولیه به گروه ملی بود در حالی که پس از خصوصی سازی عملا این مسئولیت از طریق بالاترین مقام گروه ملی یعنی مدیرعامل یا مالک شرکت انجام میشد.
وی افزود: وظیفه من پیگیری ورود مواد اولیه به گروه ملی بود و من این مسئولیت را دلسوزانه انجام میدادم و این در حالی بود که اسناد مربوط به خرید و فروش مواد اولیه برای اولین بار از طریق گشایش اعتبارات اسنادی توسط من رویت میشد و من نسبت به آن هیچ اطلاعی نداشتم.
متهم با بیان اینکه اگر کوره ذوب فولاد خاموش میشد، 5 روز زمان نیاز داشت تا مجددا کوره روشن شده و درجه حرارت آن به 1200 درجه برسد گفت: من همه تلاشم این بود که گروه ملی خط تولیدش برقرار باشد و کارگران مشغول کار باشند.
م.س با بیان اینکه من هیچ نقش و دخالتی در صدور و گشایش اعتبارات اسنادی نداشتم گفت: شعبه بانک صادرات گروه ملی در دل گروه ملی قرار داشت و به این ترتیب من صرفا به عنوان یک نامهرسان در گروه ملی فعالیت میکردم و مدارک مربوط به السیها را به شعبه میرساندم.
متهم افزود: همان روز اولی که به بانک صادرات گروه ملی رفتم آقای س.ک مدعی شد که وظیفه تایپ و ارسال نامهها و مدارک مربوط به السیها به عهده خود گروه ملی است زیرا بانک صادرات تایپیست ندارد.
متهم تصریح کرد: بعدها متوجه شدم که در چارت سازمانی بانک صادرات تایپیست دیده نشده و این شعبه حتی یک فکس و کامپیوتر هم ندارد.
در این لحظه قاضی سراج خطاب به متهم گفت: رئیس شعبه بانک صادرات 2.5 میلیارد برای امور خیریه پول گرفته بود خب یک بخشی از آنرا برای خرید فکس و کامپیوتر هزینه میکرد.
در این لحظه نماینده بانک صادرات به نشانه اعتراض به سخنان متهم گفت: بانک صادرات هم فکس دارد، هم کامپیوتر دارد و هم تایپیست دارد؛ متهم دروغ میگوید.
متهم در بخش دیگری از دفاعیاتش مدعی شد: هیچ وقت مسئولان برای گشایش اعتبارات اسنادی اطلاعاتی به ما نمیدادند و صرفا ما را مجری دستورات خودشان قلمداد میکردند.
م.س تصریح کرد: یک بار خسروی با مدیران تماس داشته و مدعی شده بود اگر در ارسال کالا یا فرستادن آن تاخیری ایجاد شود کارمندان را مواخذه خواهد کرد به همین دلیل ما در تمام دوره فعالیت خودمان با استرس نسبت به انجام درست کالاها روبرو بودیم.
وی گفت:این که کالا به داخل گروه ملی نمیآمد معنیاش سوری بودن اعتبارات اسنادی نبود زیرا گروه ملی میتوانست پیش از ورود کالا و نقل و انتقال آن، آنرا به مشتری دیگری بفروشد.
متهم بار دیگر به موضوع نقش نداشتن در تنزیل و یا گشایش اعتبارات اسنادی اشاره کرد و گفت: من کارمند نمونه سال 88 بودم که صرفا با پیگیریهای مجدانه تلاش در رونق کسب و کار در گروه ملی را داشتم.
قاضی سراج در این لحظه خطاب به متهم گفت: شما در مقابل دادگاه مظلومنمایی کردید در حالی که این مظلوم نمایی به نفع شما نیست بهتر بود شما حقایق را میگفتید.