کد خبر: ۶۷۲۴۶
زمان انتشار: ۰۰:۳۰     ۲۵ تير ۱۳۹۱
«ایشان در روبرو شدن با خبرنگار زبده‌ای که روانشناسی اهل قدرت را خوب می‌دانسته است و دقیقا می‌دانسته که چه سؤالاتی را چگونه و در چه فضایی انجام دهد تا پرده دروغ دریده شده و چهره واقعی مصاحبه شونده پدیدار شود، گارد خود را پایین آورده و حرف دل را زده است و مردم از طریق این مصاحبه، رضا پهلوی واقعی را دیده‌اند.»
جام نیوز، سایت خودنویس (Khodnevis) یادداشتی را به قلم "محمود دلخواسته" تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، منتشر کرده است که در آن می خوانیم:

آقای "رضا پهلوی" در تاریخ هفتم ژوئن سال جاری با هفته نامه معتبر آلمانی "فوکوس" (Focus) مصاحبه‌ای انجام دادند که ترجمه فارسی آن منتشر شد. بعد از انتشار مصاحبه، دفتر ایشان اعلامیه‌ای را منتشر کرد مبنی بر اینکه ترجمه آلمانی و فارسی، صحیح انجام نشده است و از فوکوس خواسته شد که اشتباه خود را جبران کند.

در این‌مورد یاداشتی منتشر کردم و بعد برای اینکه مطمئن باشم حداقل ترجمه آلمانی به فارسی درست انجام شده است، با یکی از حقوق‌دانان ایرانی مؤسسه "ماکس پلانک" تماس گرفته و دو متن فارسی و آلمانی را برایشان فرستادم و خواستم ببینند که آیا ترجمه فارسی دقیق انجام شده است یا نه؟ ایشان پاسخ دادند: «متن آلمانی و فارسی را خواندم. ترجمه دقیق و درست است.» و در پیام بعدی نوشتند: «…اما درباره رضا پهلوی؛ حقیقتش دیشب که متن آلمانی آن را خواندم حالم بد شد و تا مدتی از شدت خشم و ناراحتی از این سطح نازل و مبتذل کار سیاسی و زبانی که به شدت لو دهنده فکری "عقب افتاده" بود نمی دانستم چکار کنم. رفتم روی مصاحبه‌اش به آلمانی یک کامنت تند ناسازگونه بگذارم، ولی دیدم خود خبرنگار خیلی باسواد بوده و او در واقع به بهترین روش، عقل خالی و بلکه به شدت بچگانه و در عین حال پر از تبختر بی‌معنا و بسیار خام اندیشانه این آدم را آفتابی کرده است.»

علت خشم این حقوقدان ایرانی این بود که آقای رضا پهلوی در مصاحبه سخن از این گفته بودند که شاه قانونی ایران هستند و یا اینکه در توجیه دیکتاتوری پدر سخن از این گفته بودند که، در واقع، مردم ایران لیاقت دموکراسی را نداشتند و پدر او چاره‌ای جز سرکوب و استبداد نداشته است و یا: «بسیاری از انقلابی‌های آن‌موقع امروز نزد من می‌آیند و می‌گویند بهتر بود پدرت ما را بازداشت و اعدام می‌کرد…» و یا اینکه به ستایش سیاست مستبدانی چون سلاطین عربستان و قطر و بحرین در مورد ایران پرداخته و حتی خود را در کنار شخصیت‌های تاریخی مانند گاندی و ماندلا قرار داده بودند.
تا آنجا که می‌دانم، در این رابطه اولین انتقاد اساسی را آقای "محمد امینی" تاریخدان تاریخ معاصر ایران، از ایشان به عمل آورده بودند. بعد از انتشار نقد، آقای امینی با حملات شدید سلطنت‌طلبان روبرو شدند و به ایشان گفته شد که منبع خبری ایشان درست نبوده است و مصاحبه درست ترجمه نشده و به ایشان یادآور شدند که دفتر آقای رضا پهلوی در همین رابطه اعلامیه‌ای انتشار داده و از جمله گفته است: «در این راستا لازم می‌دانیم این نکته را متذکر شویم که این مصاحبه با اشتباهات مختلفی از زبان انگلیسی به آلمانی و سپس به فارسی ترجمه شده است. بسیاری از مطالب درج شده در این متن به زبان آلمانی وهمچنین نسخه فارسی آن با ادبیات رضا پهلوی همخوانی ندارد.»


آقای محمد امینی با فوکوس تماس گرفته اند تا نظر آن ها راجع به اعلامیه دفتر رضا پهلوی را جویا شوند. فوکوس به ایشان گفته است که:

1. هیچ اعلامیه و درخواستی را از طرف دفتر آقای رضا پهلوی دریافت نکرده است.

2. عین مصاحبه و سخنان ایشان ضبط شده و موجود است.

وی در ادامه نامه اعتراضی خود نوشت: «در اینجاست که متوجه می‌شویم اعلامیه دفتر ایشان فقط به قصد انحراف افکار ایرانیان صادر شده و مصرف ایرانی داشته است، چرا که اگر واقعا آقای رضا پهلوی معتقد بودند که سخنان ایشان درست منعکس نشده است:

1. متن مصاحبه را خود دفتر منتشر می‌کرد و یا حداقل مواردی را که به نظر ایشان مجله فوکوس نقل قول غلط کرده است یادآوری می‌کرد. در حالی ‌که بعد از گذشت چند هفته از انتشار مقاله، ایشان حتی به یک مورد اشاره نکردند.
2. اعلامیه و اعتراض را برای فوکوس می‌فرستادند نه اینکه بدون اطلاع مجله، چنین اطلاعیه‌ای به فارسی منتشر کنند!

چرا آقای رضا پهلوی این دو کار بسیار بدیهی را انجام نداده است؟ آیا علت جز این می‌تواند باشد که ایشان واقعا این سخنان را گفته‌اند؟ سخنانی که هیچ نمی‌تواند باشد جز حرف دل ایشان. به بیان دیگر، ایشان در روبرو شدن با خبرنگار زبده‌ای که روانشناسی اهل قدرت را خوب می‌دانسته است و دقیقا می‌دانسته که چه سؤالاتی را چگونه و در چه فضایی انجام دهد تا پرده دروغ دریده شده و چهره واقعی مصاحبه شونده پدیدار شود، گارد خود را پایین آورده و حرف دل را زده است و مردم از طریق این مصاحبه، رضا پهلوی واقعی را دیده‌اند.

دیگر اینکه ایشان بی‌اخلاقی دیگری نیز مرتکب شده‌اند و آن اینکه به مجله فوکوس اتهامی را وارد کرده‌اند بدون آنکه این اتهام و یا موارد اتهام را به مجله اطلاع و به آن ها حق طبیعی دفاع از خود را بدهند.

ولی حال که ایشان متوجه شده‌اند که با اینگونه «من واقعی» را به نمایش گذاشتن، عده‌ای که باور کرده بودند که ایشان واقعا درد آزادی و دموکراسی دارند، فهمیده‌اند که درد واقعی ایشان هیچ نیست جز بر تخت طاووس نشستن به هر قیمتی، حال متوسل به روش فریب برای کنترل خسارت شده‌اند و سعی کرده‌اند با دروغ، سخنان راست خود را بپوشانند و با این کار، خود را در چاه عمیق تری فرو برده‌اند.

در این رابطه آقای سیامک زند برای نویسنده پیغام فرستاد که:
‘as a journalist who worked at the Shah's press office for the last seven years of his reign, resorting to such lies and deceit was the norm rather than an exception.’
به عنوان کسی که در هفت سال آخر سلطنت شاه در مرکز مطبوعاتی شاه مشغول کار بود (باید بگویم که) بکارگیری دروغ و فریب، نه استثناء که امری رایج بود.


البته عیان شدن چهره آقای رضا پهلوی تنها فایده آن نیست. فایده دیگر آن این است که ایشان در این مصاحبه پذیرفته‌اند که پدرشان "آدم‌کش" تشریف داشته‌اند. می‌گویند: «بسیاری از انقلابی های آن موقع نزد من می‌آیند و می‌گویند بهتر بود پدرت ما را بازداشت می‌کرد و اعدام.»

در این نقل قول که ایشان در حمایت از نظر خود نقل کرده اند، ایشان در واقع (by default) پذیرفته‌اند که پدرشان، فردی آدم‌کش بوده است و گرنه علتی نداشت که کسانی که آرزوی اعدام شدن خود را داشته‌اند، در این آرزو بوده‌اند که این کار به‌دست پدر ایشان انجام شود و ایشان در عکس‌العمل به چنین خواسته‌ای که با ایشان در میان گذاشته شده است، نه تنها اعتراضی نکنند و بر آن ها تشر بزنند که مگر پدر من آدم‌کش بود که آرزوی کشته شدن به دست او را دارید بلکه این نقل قول را برای دفاع از نظرات خود بکار بگیرند.

البته علت اینگونه اشتباهات اساسی، هیچ نیست جز اینکه ایشان شخصیتی بسیار قدرت‌مدار دارند و از مشخصات شخصیت قدرت‌مدار این است که بدون آنکه متوجه باشند برای اثبات نظری/عملی/فردی از تخریب شروع می‌کنند.


دیگر اینکه در اینجا نیز متوجه اهمیت وجود فضای آزاد می‌شویم چرا که تنها در فضای آزاد است که فرد، خود واقعی را از ورای انواع و اقسام ماسک بروز می‌دهد. بی‌علت نیست که مستبدان به محض به قدرت رسیدن، سعی در کنترل اطلاعات و بکارگیری انواع سانسور می‌کنند.


در هر حال، اگر آقای رضا پهلوی با نظرات مطرح شده در این مقاله موافق نیستند، لطف کرده و به مجله فوکوس اطلاع دهند که نظراتشان درست منتشر نشده و بخواهند که ضبط شده مصاحبه را منتشر کنند. ایشان بیش از یک‌ماه فرصت داشته‌اند که این کار را انجام دهند. چرا این کار را با وجودی که انتقادات بسیار شدیدی به ایشان وارد شده است تا به حال انجام نداده‌اند؟

آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
من ایرانی
GERMANY
۱۵:۵۲ - ۱۱ مهر ۱۳۹۱
۰
۰
ما همان آشغالهایی هستیم که اگر بالفرض رضا پهلوی به قدرت برسد به او میپیوندیم و به سود او مینویسیم . ما نهایت پستی هستیم . و حال آدم را از آدمیتمان به هم میزنیم .
اگر گفته راست گفته درست گفته مردم ایران که ما نمونه ای از آن هستی حقیریم و پست و همیشه در تاریخ ایران خیانت کرده ایم امثال ماها
اما دست بردارید شماها اسمتان از ذهن ما پاک نخواهد شد .درد و بلای تمام سلطنت طلبان به سر من بخورد و ننگ بر اسلام و ..... دوره شماها رو به پایان است دوره ما شروع شده است دوره ..کشی و رذالت
پاسخ
مدیر پایگاه
خواننده محترم :
لطفا هر نظر مخالف ومعاندی دارید رعایت کنید و دشنام را چاشنی نوشته هایتان نفرمایید. ممنون از اینکه تحمل میکنید این تذکر برادرانه را.ضمن اینکه مشخص نیست شما به خودتان حمله می کنید یا مخالفان خودتان!!!
جدیدترین اخبار پربازدید ها