به گزارش پایگاه 598، نهمین همایش حزب الله سایبر با عنوان "سوریه – خط اول مقاومت" عصر
دیروز در تالار سیدالشهداء تهران برگزار شد. در این همایش که از ساعت 17
آغاز شد پس از قرائت قرآن توسط حامد شاکرنژاد و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی
، حجت الاسلام اختری رئیس مجمع جهانی اهل البیت (ع) و سفیر سابق جمهوری
اسلامی با بیان اینکه امروز دشمنان اسلام با ابزار رسانه ای خود سیاه را
سفید و سفید را ظلمات نشان میدهند، گفت: کاملا درست است بخواهیم بگوييم ننگ
و نفرين بر اين جامعه بشري كه با عناوين براق كه در جامعه عرضه ميكند قصد
وارونه جلوه دادن جامعه را دارد.
\
وی با تأکید بر بی ریشه بودن مخالفان حکومت بشار اسد، اظهار داشت:
دشمنان گاهي تلاش ميكنند با حمايتهاي همه جانبه خود حركتهاي دروغين در
جامعه ايجاد كنند. اما حرکتهایی که در تونس و مصر انجام گرفت یک حرکت مردمی
و عام بود. مخالفان حکومت بشار قصددارند سوریه را از خط مقاومت دور کنند.
سوريه به عنوان تنها كشوري كه در جبهه مقاومت از روز اول ايستاده و با تمام
قوا با همكاري جمهوري اسلامي توانسته در مقاومت خود پابرجا بماند در برابر
توطئهها ايستادگي كرده و تمام سياستهاي سازش را شكست داده است.
پس از سخنرانی حجت الاسلام اختری، قسمتی از فیلم "فتنه شام" به
کارگردانی سهیل کریمی که هم اکنون در حال اتمام ساخت این فیلم است، نمایش
داده شد.
سوریه تاوان حمایت از ایران در جنگ را می دهد
سخنران بعدی جلسه، حامد حسن، سفیر جمهوری سوریه در تهران بود. حامد
حسن ضمن تشریح وضعیت فعلی کشورش، اظهار داشت: چرا امروز ما شاهد خونریزی در
سوریه هستیم؟ چرا غرب و اسرائیل و بعضی کشورهای عربی مقابل سوریه صف کشیده
اند؟ چرا همه دشمنان مقاومت به دنبال خونریزی در سوریه هستند؟ زیرا هر
موضعي كه امريكا و اسرائیل اتخاذ کرده سوريه موضعي مقابل آن را اتخاذ كرده
است و در مواردي كه جهان عرب به پشتيباني از پيمانهایي مانند كمپ ديويد
ايستاده سوريه در صف مقابل آن قرار گرفته است.
وی همچنین با اشاره با سابقه حمایت های جمهوری اسلامی و سوریه از
یکدیگر گفت: پس از انقلاب اسلامی ایران و قرار گرفتن مسئله فلسطین در رأس
امور این کشور، غرب به وسیله صدام به ایران حمله کرد تا خط مقاومت را از
بین ببرد، اما سوریه در مقابل اتحادیه عرب و غرب در کنار جمهوری اسلامی
ایستاد. امروز نیز خونریزیهایی که در سوریه توسط سلفی های تندرو انجام
میشود، از پشتیبانی همه جانبه عربستان، قطر و غرب برخوردار است. یعنی همان
کشورهایی که مقابل در ابتدای انقلاب اسلامی ایران مقابل این کشور صف
کشیدند. اما این وعده خداست که همانا پیروزی از آن حزب الله است.
با پایان صحبتهای حامد حسن، کلیپی از سخنرانی حسن عباسی پخش شد که با
تشویق مداوم حضار روبرو شد، به حدی که مجری برنامه فرصت دعوت از حسن عباسی
را پیدا نکرد و حسن عباسی با دعوت دستهای حضار به بالای سن رفت. مشروح
سخنان حسن عباسی را در ادامه می خوانید:
خيلي خوشحالم كه در اين همايش حضور دارم و به همراه يكديگر به بررسي
برخي سناريوهاي مقابل مسئله سوريه كه در برابر كفر جهاني ايستاده است،
خواهيم پرداخت و نكاتي چند را درباره سناريوهاي احتمالي درگيري صهيونيست و
امپرياليسم با قطب محور مقاومت در منطقه را ارزيابي خواهيم كرد. نكتهاي كه
اهميت دارد اين است كه در حال حاضر پس از 19 ماه از وقوع بيداري اسلامي در
منطقه ميگذرد و بيداري اسلامي 12 كشور عربي اسلامي را در بر گرفته است و 4
حاكم دست نشانده غربي را سرنگون كرده است.
در شرايطي كه كشور بحرين، عربستان، اردن و ساير كشورها درگير يك
عمليات رهايي بخشي از طريق انقلاب آرام هستند، گسترش شيوه انقلابي گري دوره
دهه 60 ميلادي با عملياتهاي تروريستي و چريكي در قلب دولت سوريه براي ما
حائز اهميت است. نكته مهم اين است كه چرا دشمن به اين شيوه دست زده و آينده
آن چه خواهد شد؛ اين موضوع را در اين همايش به طور مختصر تحليل ميكنيم
البته بيشتر از اينكه مخاطب ما مردم ايران و دايره جهاني باشد روي سخن ما
با جبهه كفر است كه بداند نوع سناريوها و طرحريزي درگيريها چگونه است.
بازگشت به دوره طلایی رم
در سال 1993 بخش افراطي درون ايالات متحده امريكا، كتابي را به نام
شاه جنوب منتشر كرد در نسبت ميان شاه جنوب و شاه شمال قطب امپراتوري موسوم
به امپراتوري روم، بازگشت به دوره طلايي خود در دوران حكومت روم باستان را
هدف گذاري كرده اند با مركزيت واتيكان و كشورهاي اروپايي و غرب شاه شمال را
سربخش نهايي كتاب دانيال نبي قرار دادند كه در اين كتاب شاه شمال در
آخرالزمان رقم ميخورد و در شاه جنوب نيز محورهايي مانند ليبي و اتيوپي رقم
خورده و دو كشور ايران و سوريه نيز به عنوان عناصر شاه جنوب براي شاه شمال
خطر محسوب ميشوند.
در چند سال اخير براي اين مسئله يك مجله ويژه منتشر كرده اند به نام
فيلادلفيا تروميت پتس و به طور جدي مبتني بر كتاب مقدسشان اين فراز را
تئوريزه كردند كه درگيري نهايي ميان شاه جنوب و شاه شمال ميان ايران و
امپراتوري روم يا همين غرب رخ ميدهد و مواردي در سوريه در متن آن قرار
دارد سواي از اين افسانه پردازي ها وگمانه زني ها كه نشانه ضعف تئوريك نظام
سلطه و امپرياليست است.
جهان استكبار در شرايطي كه نزديك به 16 تريليون دلار بدهي خارجي دارد و
درست در شرايطي كه 27 كشور اتحاديه اروپا در كف خيابان ها به دليل مشكلات
اقتصادي درگير هستند، شرايطي را ايجاد كردند كه جريان بيداري اسلامي را
منحرف كنند.
منحرف کردن افکار عمومی از اسرائیل
به باور اينها موج اول بيداري كه به انقلاب اسلامي ايران منجر شد و
موج دوم بيداري كه كشور اسلامي لبنان و فلسطين را رقم زد و موج سوم بيداري
كه امروز دوازده كشور عربي اسلامي را فراگرفته بايد تاخت و اين سه موج را
مهار كرد، هرچند سال گذشته رهبر معظم انقلاب در ارديبهشت ماه فرمودند موج
چهارم بيداري اسلامي مستضعفين به متن اروپا ميرود كه امروز همه شاهد اين
مسئله هستيم، موج پنجم بيداري را نيز در شهريور سال گذشته تحت عنوان جنبش
والاستريت ديديد، اين موج مردم شهرهاي امريكا را فراگرفت و مردم آن اذعان
داشتند كه اين حركت را از مردم مصر ايده گرفته اند و حركت را رقم زده اند و
تا مرز كاخ سفيد پيش رفته است. حال امروز در چنين شرايطي چرا جريان سلطه
كشور سوريه را بر خلاف حركت طبيعي تحت فشار و سيطره خود قرار داده است؟ اين
مسئله از چه منطقي تبعيت ميكند؟
عمده ترين تلاشي كه در طول ماههاي اخير امريكا و رژيم صهيونيستي
انجام دادهاند اين است كه القاء كنند آنچه كه در منطقه رخ ميدهد پديده ضد
صهيونيستي و ضد امريكايي نيست بلكه عليه استبداد است و اين استبداد درون
سوريه نيز وجود دارد چون سوريه با رژيم صهيونيستي و امريكا رابطهاي ندارد و
ميخواهند بگويند كه مردم در سوريه نيز چنين مطالباتي را دارند.
يك اشتباه استراتژيك را كارشناسان ايالات متحده انجام دادند، بايد به
كارشناسان استراتژيست ايالات متحده بگوييم كه در دهه 60 ميلادي و عصر چه
گوآرا سير ميكنيد، اگر خود شما انقلاب هاي مخملي را در جهان دنبال ميكنيد
پس اين چه منطقي بود كه طالبان و القاعده را با هماهنگي قطر به راه
انداختيد و براي آنها در دوحه قطر دفتر تأسيس كرديد و پول هاي ميلياردي به
آنها داديد و اين گروه را روانه سرزمين سوريه كرديد و خواستيد با تروريست
عريان و علني انقلاب به پا كنيد؟ اين تئوريهاي آقاي جين شارپ و تئوريهاي
هانگ تين تون كجا به درد ميخورد در شرايطي كه تروريست در همه جا نكوهش شده
است و نفرت همه را برانگيخته شما با تروريست و خشونت علني در شهرهاي سوريه
سعي كردهايد به چه چيز برسيد؟ بزرگترين اشتباه استراتژيك غرب اين بود
كه با خشونت علني در سوريه وارد شد من تعجب ميكنم كه آقاي هنري كيسينجر كه
90 سالش است و احتمالا آلزايمر گرفته و گفته است كه سوريه را بايد از درون
به آتش كشيد، ز چه منطقي تبعيت ميكند، انقلاب يعني آن چيزي كه مردم بحرين
از صبح تا شب با دست خالي به دنبال آن هستند.
اگر چنين تجمعي از مردم معارض دولت سوريه در كف خيابانها ديديم
ميتوانيم بپذيريم كه ادعاي شما در مورد انقلاب مردمي در سوريه درست است
اما اين تروريسم علني و عريان كه القاعده به عنوان گروهكي كه يك گلوله هم
به سمت رژيم صهيونيستي نينداخته است در ميان آن است تعجب برانگيز است ما
انتظار نداشتيم كه القاعده در زماني كه حزب الله در جنوب لبنان ميجنگيد
عليه رژيم صهيونيستي حتي يك تير شليك كند اما وقتي مردم مظلوم غزه در سال
1387 مورد هجوم بودند آيا نبايد القاعده نشان ميداد هم فكر آنها (حماس)
است. هيچ گاه و در هيچ بزنگاه تاريخي ما مشاهده نكرديم كه جريان وهابيت
عليه رژيم صهيونيستي عمل كند.
استكبار و انگلستان در منطقه ما سه جريان را بوجود آوردند، اول ايجاد
مذهب دست ساز جعلي يعني قاديان گري در سرزمين پاكستان كه محصول آن
سلمانرشدي است؛ دوم جريان جعلي بهائيت در ايران و سوم جريان جعلي وهابيت
در درون سرزمين حجاز شرايطي را ايجاد كرده كه هر گاه انگلستان و جريان سلطه
به آن نياز داشتند اين جريان منفي در حمايت از آنان به صحنه بيايد و دليل
اينكه نميبينيد وهابيت عليه رژيم صهيونيستي عمل كند همين است؛ اما اين
گروه تمام توان و انرژي خود را گذاشته است تا سوريه را به آتش بكشد البته
بايد ببينيم چه مقدار ميتوانند موفق باشند.
ترکیه و عربستان، دو لبه یک قیچی
نكته كليدي و اساسي اين است كه با شروع اين انقلاب ها، ايالات متحده
به كشورهاي تركيه و عربستان دو مأموريت همزمان داده است، عربستان نقش
ممانعت از استمرار اين انقلابها را به عهده دارد و تركيه نيز از لاك خود
كه ادعاي اسلامگرايي داشت خارج شده و نشان داد كه چقدر به اسلام باور
دارد.
در اين ميان تركيه وارد شد و ملتهاي منطقه را به جمهوري مدل تركيه
دعوت كرد همان روز كه دولت اردوغان و عبدالله گل سر كار آمدند خبرنگاران به
من گفتند كه دولت اسلام گرا سر كار آمده است در آنجا گفتم اگر ميخواهيد
عمق اسلامي جمهوري اسلامي را ببينيد به شهر قم نگاه كنيد و ميبينيد تعدادي
عالم و فقيه پشت سر حكومت هستند؛ اسلامي بودن حكومت به عمق نياز دارد شما
يك نفر را به عنوان عالم ديني در تركيه به من معرفي كنيد كه پشت سر حكومت
عبدالله گل و اردوغان باشد اين چه نوع حكومت اسلامي است كه با يك عالم عميق
رابطه ندارد.
نوعي اسلام امريكايي را كشور تركيه براي ما به ارمغان آورد که فقط
همسران سران کشورش با حجاب بودند؛ اما تا عمق حركت اينها كاملا امريكايي
بود حتي در حركتهاي نمادين و نمايشي كه در برابر رژيم صهيونيستي انجام
دادند، اگر اين حركت حقيقي بود بايد سفارت اسرائيل در تركيه را ميبستند.
هم اكنون با جريان وهابي در سرزمين فلسطين و حجاز و با جريان لائيك در
سرزمين تركيه عمليات تأخيري در بيداري اسلامي را شاهد هستيم.
در سي سال اول حكومت منحوس رژيم صهيونيستي عمق استراتژيك آن در منطقه
ايران و حكومت آن بود در سي سال دوم و پس از آن عمق استراتژيك رژيم
صهيونيستي دولت سادات و مبارك بود، سرزمين عظيم مصر و ملت بزرگ آن در طول
32 سال گذشته عمق استراتژيك و تكيه گاه رژيم صهيونيستي محسوب ميشدند تا
جايي كه گذرگاه ررفح بسته شد و مردم غزه را در تنگناي اقتصادي گذاشتند.
امروز منطقه جنوب رژيم صهيونيستي در سرزمين مصر از سيطره ايالات متحده
و رژيم صهيونيستي خارج شده است، يك راه براي رژيم صهيونيستي براي خروج از
انزوا باقي ميماند و آن اين است كه مركز دفاع از رژيم صهيونيستي به تركيه
تغيير كند چون اين رژيم در كشور تركيه سفارت داشته و با اين كشور تعامل
دارد.
اما ميان رژيم صهيونيستي و مجموعه تركيه، سرزمين سوريه فاصله انداخته
از بلنديهاي جولان تا محدوده جنوب تركيه، بايد سرزمين سوريه از چنگ مردم
خارج شده و تكيه گاه رژيم صهيونيستي براي دههاي آينده از راه سوريه تأمين
شود.
پس فلسطين كه به اشغال رژيم صهيونيستي در آمده است هم اكنون در بدترين
شرايط در 60 سال گذشته قرار دارد و به شدت در وضعيت بغرنج و بحراني است و
فشار به كشور سوريه به همين دليل است.
پس دليل اساسي آشوب در سوريه اين است كه بگويند اين انقلابها ضد
صهيونيستي و ضدامريكايي نيست و دليل دوم آنها نيز اين است كه عمق استراتژيك
رژيم صهيونيستي را كه در جنوب بود به شمال سرزمين هاي اشغالي منتقل كنند.
البته آنها ميخواهند با حذف سوريه مسئله مقاومت را نيز در لبنان
نابود كنند چيزي كه براي من اهميت دارد اين است كه سناريوهاي احتمالي آنان
را مورد بررسي قرار دهم.
اجرای مدل لیبی در سوریه امکان پذیر نیست
گفته اند كه ميخواهند سوريه را مانند ليبي كنند و آن را به درگيري
داخلي كشانده و با دخالت و بمباران ناتو اين كشور اشغال شده و دولت جايگزين
وارد شود؛ به چند دليل ليبي با سوريه متفاوت بوده و جنس ديگري دارد سه
دستگاه اصلي يعني ساختار حكومت و سيستم اطلاعاتي و ارتش با ساختار چيزي كه
حافظ اسد و بشار رقم زده اند عجين شده و به هم زدن اين نظم، نظم يكپارچه
سوريه را متلاشي ميكند و اين انسجام امكان متلاشي شدن ندارد اين را
امريكايي ها و فرانسويها به خوبي ميدانند.
نكته دوم اين است كه ليبي از سرزمين فلسطين دور بوده اما لازم است كه
به استراتژيست هاي امريكايي هشدار دهم كه بدانند رژيم صهيونيستي گروگان سه
فلش عملياتي در منطقه است گروگان اول اينكه اين رژيم گروگان دولت سوريه
است، دوم اينكه اسرائيل گروگان مقاومت لبنان بوده و سوم اينكه گروگان
مقاومت اسلامي در غزه است. به اين معنا كه هر جنگي را رژيم صهيونيستي و
ناتو عليه سرزمين سوريه رقم بزنند اين كشور به جاي پاسخ به ناتو تمركز
موشكهاي خود را بر روي نقاط استراتژيك اين رژيم قرار خواهد داد و اين
رژيم با مشكلات متعددي روبه رو ميشود.
غزهاي كه 22 روز در مقابل رژيم صهيونيستي قرار داشت و از آن شكست
خوردند و حزب اللهي كه 33 روز ضرب شست جوانان شيعه را به صهيونيست ها نشان
داد اگر ضلع سوم مقاومت يعني سوريه نيز به آنها اضافه شود رژيم صهيونيستي
گروگان خط مقاومت در منطقه ميشود.
شما (تحليلگران غرب) اشتباه فكر كردهايد كه اين كشور ليبي است در
چنين شرايطي ساختار به گونهاي پيچيده رقم خواهد خورد كه يك جنگ جهاني صورت
ميگيرد در ادامه بايد ابعاد آن را بررسي كنيم؛ اول اينكه هم اكنون هوا
گرم بوده و دولت اوباما كه در آبان ماه با انتخابات رياست جمهوري درگير
ميشود آماده هيچگونه تنش و درگيري نيست، نكته دوم اين است كه به دليل
مشكلات عديده مالي و فروپاشي اتحاديه اروپا اين اتحاديه نيز آماده جنگي
نيست كه شروع كننده خودش باشد ولي نداند خاتمه دهنده آن كيست.
روزي كه دو سرباز متجاوز رژيم صهيونيستي توسط حزب الله اسير شدند فكر
نميكردند درگيري كه خانم رايس ميگفت يك روز طول ميكشد 34 روز استمرار
پيدا كند؛ اگر در حركتي نابخردانه عضوي از ناتو يعني تركيه مانند ورود
جنگنده تركيه به خاك سوريه و موارد مشابه آن دنبال شود، محدوده سوريه،
لبنان و حماس با ليبي كاملا متفاوت خواهد بود. ليبيايي كردن منطقه يك طرح
شكست خورده است پس شانزده تريليون بدهي خارجي ايالات متحده و سيستم رو به
سقوط اقتصادي و وضعيت اقتصادي اتحاديه اروپا و انتخابات پيش روي رياست
جمهوري امريكا و موقعيت متزلزل منطقه اجازه حمله و دخالت نظامي در اين كشور
را نميدهد. اگر شما(غربيها) شوخي كنيد و جنگي با سوريه به راه بيندازيد
در انقلاب مردم اردن تسريع ميشود و با توجه به خاندان سعودي كه همه
وليعهدهاي آن بالاي 70 سال هستند و قبل از شاه خود ميميرند چطور ميخواهيد
درگير جنگي شويد كه پايگاه منطقهاي آن يعني عربستان از درون خواهد پاشيد؛
از اين جهت استراتژيست هاي غربي ميدانند كه اگر چنين كاري كنند كسي كه در
اين ميان ضرر ميكند اتحاديه اروپا، ايالات متحده، پيمان ناتو است كه به
از دست رفتن موقعيت نامشروع آنان يعني رژيم صهيونيستي منجر مي شود.
چهار نفرت منطقه اي وجود دارد كه دولت سوريه موج عمليات رواني خود را
در روي اين چهار محور سوار ميكند، نفرت اول نفرت از امريكاست دوم نفرت از
دولتهاي دستنشانده در منطقه، سوم نفرت از رژيم صهيونيستي و چهارم نفرت از
تروريست القاعده در سرزمين سوريه است.
اين چهار دسته نفرت زمينهاي است كه اگر دولت سوريه بر روي آنها
متمركز شود و هر گونه درگيري با ناتو را به جاي پاسخ دادن به خود ناتو به
رژيم صهيونيستي پاسخ دهد نتيجه طبيعي آن خواهد شد كه تمام مردم جهان عرب و
جهان عرب اسلام پشت سر سوريه به عنوان محور مقاومت قرار خواهند گرفت.
اين همان نكتهاي است كه استراتژيست هاي غرب نميفهمند؛ منتها بلوف
چندين دسته دارد بايد پرسيد در اوج گرماي تابستان كدام نيرو توان اين را
درد كه حمله كند آيا آماده مواجه سنگين اين كشورها هستيد و يا فكر ميكنيد
كه حزب الله آرام مينشيند تا شما محور مقاومت را ذبح كنيد.
امروز مردم منطقه ياد گرفتهاند كه به خاطر غفلت هيچ گاه ستايش نمي
شوند از سوي ديگر توجه كنيد كه خبر دقيق داريم كه روسها درون خود حرفشان
اين است كه اگر سوريه را بزنند مورد بعدي ايران، روسيه و چين خواهد بود، به
دليل مشكلات گسترده غربيها حتما بايد بعد از سوريه، ايران و روسيه را
مورد تهاجم قرار دهند به همين دليل روسيه به دليل عاقبت موضعي كه غرب پيش
گرفته به پاي صحنه آمده است و گرنه عاشق مردم سوريه نبوده و نيست.
عميق ترين مسئله آنجاست كه سپر دفاع موشكي ايالات متحده كه در لهستان
بود در كشور تركيه نيز مستقر شده است پس براي روسيه موضع سوريه بسيار
استراتژيك است پس در نتيجه اين كشور هيچ گاه نبايد از موقعيتي كه دارد
پايين بيايد.
امام راحل فرمودهاند كه هر كس به پيامبر گرويده مأموريت استقامت دارد
و ما امروز در شرايطي اين گردنه مهم تاريخي را ميگذرانيم كه بيداري
اسلامي به اوج خود رسيده و استقامت حداقل كاري است كه بايد انجام دهيم. در
جنين شرايطي آيا حكومتهايي كه از نظر بنيادهاي سرمايهگرا در وضعيت بغرنجي
هستند امكان دارند كه دست از پا درازتر سعي كنند سناريو ليبي را در كشور
سوريه پياده كنند. تا وقتي كه امريكا، اروپا و ناتو، رژيم صهيونيستي را
گروگان دولت سوريه مي دانند نگران هيچ چيز نباشيد و از سوي ديگر مردم سوريه
و دولت آن بدانند كه همه پيكان تهديد خود را به جاي ناتو به سمت رژيم
صهيونيستي ببرند.
شمشير داموكلس
نام دكترين آن كه غربيها نيز آن را خوب ميشناسند «شمشير داموكلس»
است، در اسطورههاي غرب در يونان شمشير داموكلس شمشيري است كه در كنار گردن
دشمني گذاشته ميشود كه هر گاه دست از پا خطا كند عزيز او را از بين
ميبرد. در دكترين شمشير داموكلس، وضعيت سوريه، مقاومت اسلامي در فلسطين و
لبنان به شكلي است كه از سه زاويه شمشير داموكلس اطراف گردن رژيم صهيونيستي
قرار داده شده است و حال با چنين گروگاني، پيمان آتلانتيك شمالي كه طرح
حمله به سوريه را دارد يك برگ ديگر را رو كند تا ما نيز برگ استراتژيك خود
را رو كنيم اين نكته را از اين نظر ميگويم كه نخواهند از لحاظ رواني روحيه
مردم سوريه را خراب كنند.