کد خبر: ۶۷۰۵۵
زمان انتشار: ۱۰:۴۸     ۲۴ تير ۱۳۹۱
به دنبال تغییرات اخیر تیم اجرایی برنامه هفت:
تغییر مهم هفت که به واقع می توان آن را پیشرفت خوبی ارزیابی کرد، اهمیت یافتن بحران محتوا و اخلاق در سینماست که شدت گرفتن اختلافات اخیر حوزه و ارشاد نیز در آن مؤثر بوده است. هفت جیرانی، صدای اعتراض برخی سینماگران به ممیزی و نظارت نظام بر سینما بود، هفت گبرلو صدای جستجوی اخلاق در سینماست. جیرانی اعتراض می کرد که ممیزی چرا و گبرلو می گوید مجوز به فیلم مورد دار چرا که این تغییر نیز شایسته قدردانی است.

سرویس نقد رسانه 598 - دیشب سومین برنامه از سری جدید هفت با اجرای گبرلو به روی آنتن رفت. کسی که اولین برنامه اش همه را ناامید کرد، ولی گذشت چند برنامه ثابت کرد که برای پیشرفت مستعد است. این را خصوصاً می توان با مقایسه او با اجراهای اولیه جیرانی که به حق ضعیف بود، لمس کرد.


اما این تنها جیرانی نبود که جای خود را به دیگری داد، کلیه عوامل هفت (به استثنای فراستی) با رفتن جیرانی برنامه را ترک کردند تا به خیال خود هفت را زمین گیر کنند. اما انعطاف ناپذیری ضرغامی که سابقاً پر نیروهای حزب الله را مکرراً می گرفت، این بار جواب داد و هفت پس از افت مختصری، از لحاظ کیفی مجدداً به وضعیت سابق بازگشت که جای تقدیر از اتاق فکر سینمایی سیما را دارد.

تغییر دیگر هفت که به واقع می توان آن را پیشرفت خوبی ارزیابی کرد، اهمیت یافتن بحران محتوا و اخلاق در سینماست که شدت گرفتن اختلافات اخیر حوزه و ارشاد نیز در آن مؤثر بوده است. هفت جیرانی، صدای اعتراض برخی سینماگران به ممیزی و نظارت نظام بر سینما بود، هفت گبرلو صدای جستجوی اخلاق در سینماست. جیرانی اعتراض می کرد که ممیزی چرا و گبرلو می گوید مجوز به فیلم مورد دار چرا که این تغییر نیز شایسته قدردانی است.

حضور نادر طالب زاده و تماس با بهمنی اگرچه با نیت مثبت، ولی با کم دقتی صورت گرفت. قطعاً برای آسیب شناسی سینما از منظر نگاه انقلابی افراد مجرب تری چون «وحید جلیلی»، «مجید شاه حسینی»، «سعید مستغاثی» و حتی «علیرضا پورصباغ» گزینه های مناسب تری بودند. بعلاوه قطعاً حضور دو دیدگاه مخالف، امکان شکافته شدن بیشتر بحث را فراهم می کند. بدیهی است که تفکر حزب الله درعرصه سینما موقعی مورد توجه بدنه سینما قرار می گیرد که در اصطکاک با فردی از خود آنان یارای مقاومت داشته باشد. نظیر آنچه در مناظره کوشکی و علی معلم رخ داد.

اما با وجود پیشرفت های مذکور، هنوز شاهد نقایصی هستیم که تقریباً از سری قبلی باقی مانده اند. اشکال اول به بخش ابتدایی برنامه باز می گردد که معمولاً به یکی از مسائل جزئی سینما مربوط می گردد. در قسمت پیشین، حدود یک ساعت از زمان برنامه به بزرگداشت چهارمین سال درگذشت مرحوم خسرو شکیبایی گذشت. در آخرین برنامه از سری قبلی نیز چنین وقتی به درگذشت مرحوم ایرج قادری سپری شد و در برنامه اول از سری جدید نیز این وقت به بررسی بازی فرهاد آئیش در فیلم چک. اگرچه درگذشت بزرگان سینما و این قبیل مسائل برای اهل سینما و حتی خود سینمای ایران حائز اهمیت است، ولی قطعاً از زاویه زمان و هزینه ای که از بیت المال به اینگونه مسائل اختصاص می یابد، اقدام سنجیده ای نمی باشد.

هزینه و وقتی از تلویزیون که در اختیار این برنامه قرار می گیرد، قطعاً به هدف ارتقای وضعیت سینمای ایران می باشد و به نظر می رسد مسائل بسیار مهمتری، آن هم در این شرایط بحرانی وجود دارند که به آنها پرداخته شود. من جمله مباحث بسیار مهم نظری که در اکثر جلسات نقد فراستی بابش گشوده شده و رها می گردد. اینکه «آیا باید فیلم ها را نقد محتوایی هم کرد یا نه؟» «آیا شخصیت پردازی در سینمای ایران ممکن است یا نه؟» «آیا تقسیم بندی تیپ و شخصیت، تقسیم صحیحی است یا نه؟» «آیا بحران مخاطب سینما، به سینماگران باز می گردد یا به دخالت دولت» و ده ها سوال دیگر که هر کدام می توانند تأثیر سازنده ای هم بر فضای تولید و هم نقد فیلم در کشور داشته باشند. لذا پیشنهاد می گردد آیتمی با موضوع «بحث هایی در باب سینمای ایران» به جای آیتم ابتدایی برنامه قرار داده شود.

نیز خوب است رسانه ملی از این نهراسد که فرد عالمی چون فراستی بیش از این امکان طرح دیدگاه های خود را داشته باشد و از او در آیتم های کارشناسی و حتی آیتم دوم که معمولاً به مسائل سنفی سینما مربوط است، استفاده نماید. آنهایی که صدا و سیما به جد باید از «بزرگ شدنشان» هراسان باشد، بازیگران و خوانندگان هستند، نه دلسوزانی چون فراستی یا فردوسی پور.

مشکل دوم که تقریباً هر جلسه شاهد آن هستیم و دیشب نیز متأسفه دامنگیر یکی از معدود آثار ارزشی سینمای ایران شد، فرصت معدود نقد و نتیجتاً «ذبح شدن فیلم» می باشد. حضور چند منتقد، تصمیم مناسبی بود، البته با چند تبصره. اولاً به نظر می رسد وقت محدود برنامه گنجایش بیش از دو منتقد را نداشته باشد. ثانیاً خوب است در انتخاب منتقدین (همانگونه دیشب به خوبی اتفاق افتاد) جستجویی صورت گیرد تا یک موافق و یک مخالف قوی فیلم دعوت شود که با توجه به ثابت بودن صحیح فراستی، منتقد می بایست نظری خلاف نظر وی داشته باشد. چنانچه بحث دیشب با حضور محمد تقی فهیم بعنوان موافق فیلم، بحثی عالی بود که به مباحث مهم نظری هم کشیده شد، اما حضور آقای معززی نیا در نقد «خوابم میاد» که از اهمیت ویژه ای نیز برخوردار بود، اضافی، و حضور آقای حسینی بعنوان مخالف فیلم، مفید و البته محدود بود.


لذا پیشنهاد می گردد تا اولاً فرصت نقد افزایش یابد (با توجه به اینکه پس از هفت، برنامه پربیننده و مهمی پخش نمی گردد و عموماً به پخش بی فایده تکرار مسابقات فوتبال اختصاص می یابد که به هر وقت دیگری می تواتند موکول شود) و ثانیاً در انتخاب منتقدین، دقت بیشتری صورت گیرد. ناگفته نماند که دعوت از منتقدین جوان نیز امری شایسته تقدیر بود.

نکته آخر هم اینکه خوب است هفت با توجه به اعتقادی که نسبت به ضرورت گفتگو و بحث دارد، مباحث مربوط به اختلافات حوزه و ارشاد (و هر بحث اختلافی دیگر) را بصورت بحث دو طرفه مورد مداقه قرار می داد. البته به نظر می رسد مصلحت اندیشی ها و یا حتی ممانعت هایی از سوی طرفین نیز در این موضوع مؤثر بوده اند. اما بحث می توانست بین نماینده دو دیدگاه (و نه الزاماً مسئولین دو نهاد) صورت گیرد.

به هر حال امیداوریم اینگونه تغییرات در برنامه های صدا و سیما محدود به هفت نباشد وشاهد بهبودهایی در جهت ارزشهای انقلاب در سایر برنامه های رسانه ملی نیز باشیم.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱۸
در انتظار بررسی: ۴
* نظر:
ارسال نظرات
رضا کوچولو
UNITED KINGDOM
۱۴:۴۸ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
۸
۰
یعنی شما واقعا با همچین "هفت"ی که هیچ چالشی توش نیست، موافقید؟!
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۱۳ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
دوست عزیز!
مثل اینکه کامل متن رو نخوندی. اولاً که چالش هست، دوماً ما پیشنهاد دادیم بحث ها بصورت مناظره ای برگزار بشه.
رضا کوچولو
UNITED KINGDOM
۲۳:۳۱ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
دوست عزیز!

من متن رو کامل خوندم، اما مثل اینکه شما اصلا برنامه سوم رو ندین! این مقاله‌ی شما بیشتر به یه شوخی شبیه. شما چطور بعد از 3 برنامه به این نتیجه رسیدین که برنامه بهبود پیدا کرده؟! تقریبا تموم خبرگزاری‌ها که در مورد برنامه‌ی سوم نوشتن، از بی‌برنامگی و یک‌طرفه بودن بحث گلایه کردن. اینم نمونش"

http://www.irna.ir/News/80228560/%D9%81%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AF-,%D9%87%D9%81%D8%AA-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C,-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C/
رضا کوچولو
UNITED KINGDOM
۱۳:۳۹ - ۲۵ تير ۱۳۹۱
هه هه... چی شد، کامنت من توهین‌آمیز بود که منتشر نکردید؟

خداییش، شما "ارزشی‌ها" که تحمل وجود یه کامنت "بی‌ارزش" رو ندارید، چطور از آزادی بیان دفاع می‌کنید؟ آیا این مصداق خفه کردن صدای مخالف نیست؟

دوست عزیز!

تو برنامه‌ی قبل دیدم چقدر بحث‌ها "مناظره‌ای" بود! دو نفر از حوزه‌ی هنری آوردن و هر چی خواستن گفتن و مجری هم فقط گفت: "بله بله." منتقدان برنامه سوم رو هم دیدیم و خوشبختانه قبل از مرگ معنای "مناظره‌ی چالشی" (!) رو هم فهمیدیم.

اونم از اجرای و زمان‌بندی آقایان گبرلو و دوستان که آخر صدای همه رو درآورد. هم تارخ، هم فراستی، هم تهیه‌کننده‌ی شور شیرین.

این الان بهبوده؟!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۰:۱۹ - ۲۵ تير ۱۳۹۱
دوست عزیز!
باز هم میگم شما متن رو به دقت نخوندی! این اشکالات، یعنی چالش کم و ... رو ما در قالب پیشنهاد بررسی کردیم. در متن گفته نشده که این برنامه از هر لحاظ نسبت به برنامه جیرانی بهبود یافته. بلکه گفته شده اولاً تغییرات مثبتی در آن رخ داده، ثانیاً نسبت به برنامه اول و دوم پیشرفت کرده.
کجای متن گفته شده در این برنامه ها مناظره چالشی بود؟! اتفاقاً در متن گفته شده که باشه.
در برنامه اول، کجا گبرلو همش می گفت بله بله؟ نمیگم خیلی خوب اجرا کرد، ولی در حد خودش سوالای مردم و نقدا رو از مومنی پرسید. اگه شما به دنبال این هستی که الا و لابد تفکری که دوست داری در برنامه پیروز بشه، خب این دیگه مشکل خودته.
رضا کوچولو
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۷ - ۲۶ تير ۱۳۹۱
نه، آقای ناشناس. من نمی‌گم تفکر من پیروز بشه. من می‌گم بحث واقعی شکل بگیره. آقای مومنی و اون آقای دیگه که اسمشون یادم نمی‌یاد ادا کردن خیلی از سینما می‌فهمن و بعد مومنی شاید یکی از خنده‌دارترین حرف‌های ممکن در مورد فیلم رو زد و هیچ‌کس هم بهش نگفت آقا این که خوبه.

ایشون گفتن: "فیلم‌ها دارن به طرفی می‌رن که باید رده سنی بخورن."

خوب، این که خوبه که! سینما داره تخصصی‌تر می‌شه و به استانداردهای جهانی نزدیکتر می‌شه. طرف برمی‌گرده می‌گه مردم نمی‌تونن با خانواده‌هاشون برن فیلم مثلا انتهای خیابان هشتم ببینن (دارم مثال می‌زنم). آدم عاقل خوب معلومه نمی‌تونن! این فیلم مگه فیلم خانوادگیه! مثلا شما می‌ری فیلم Se7en دیوید فینچر رو با خانواده ببینی؟ آخه اینم شد حرف؟ این حرف خنده‌دار نیست؟ بعد گبرلو می‌گه: "بله، بله!" شما خواهشا یک بار دیگه برنامه‌ی دوم رو ببینین.

بعدش مگه همین نبود رده سنی واسه محصولات فرهنگی باعث کشته شدن دو تا از بچه‌ها در چند سال اخیر نشد. یکی‌شون با دیدن یکی از سریال‌های ماورایی ماه رمضان، تصمیم گرفت که روح بشه و بره ببینه پدر و مادرش در موردش چی می‌گن تو محل کار که می‌ره بالای میله‌ی بارفیکس و میوفته و گردنش می‌شکنه و فوت می‌کنه؟ حالا چاره چیه؟ بیایم بگیم این فیلم‌ها رو نباید ساخت؟ بدآموزی داره؟ یا باید مثل همه کشورها یه رده سنی به فیلم‌ها اختصاص داد؟

عقل سالم چی می‌گه؟

مومنی می‌گه باید جلوی ساخت فیلم گرفته بشه (؟!)
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۰۹ - ۲۶ تير ۱۳۹۱
رده بندی کردن فیلما به نظر شما جواب میده؟ الآن به نظرت تو کشورای غربی وقتی رده بزرگسال میدن به فیلما، جوونا و نوجوونا نمیرن ببیننش؟! یا بدتر تحریک میشن ببینن چیه؟!
رضا کوچولو
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۲ - ۲۷ تير ۱۳۹۱
اونا رده‌بندی خاص فرهنگ خودشونو دارن و بله، جواب داده، می‌ده و خواهد داد.

و نکته‌ی دیگه اینه که اصلا بحث این نیست. بحث نبود یه سری قوانینه. همین بی‌قانونی یاعث شده امثالی مثل "مومنی" خودشونو بالای قانون بدونن. مثلا MPAA (آقا مثال دارم می‌زنم) که عهده‌دار رده‌بندی فیلم و سریال‌ای آمریکاییه، برای هم گروه سنیش یه سری خط قرمز داره. مثلا برای گروه سنی بزرگسال (adult) یا همون (+18) می‌گه اگه سکس و خشونت به حد نامطلوبی برسه (اینو "کارشناس"هایی که در این ارگان هستن تشخیص می‌دن، نه یه "سریال مذهبی ساز" و نه "رئیس یک مجموعه‌ی هنری"و نه "کشیش"ها...

نکته اینه که "قانون" وجود داره و این "قانون" "متعادل" هستش. یعنی به اونی که می‌خواد فیلم خیلی خشن بسازه، می‌گه بساز اما بزرگسال می‌خوره رو فیلم و سینماهای (دقت کنین) کمتری پخشش می‌کنن. تهیه کننده مجبور می‌شه برای اینکه ضرر نکنه، یه جوری به "کارگردان" بفهمونه که آقا رعایت کن. این به خصوص در همین فصل تابستان در هالییود به چشم می‌خوره. فیلم‌هایی مثل "عطش مبارزه"، "شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد" و "انتقام‌جویان" از این دست هستن. که رده‌ی سنی PG-13 خوردن، یعنی 13 سال به بالا. کلی از طرفداری بتمن از نولان چه سر همین و چه سر فیلم قبلی انتقاد کردن و گفتن چرا دستتو باز نمی‌ذاری و خشونت و تاریکی فیلم رو بیشتر نمی‌کنی و کمپانی هم جواب داد به خاطر اینکه اگه این کارو بکنیم، بزرگسال می‌خوره و فیلم اونقدر فروش نمی‌کنه.


به این می‌گن یه سیستم که داره جواب می‌ده.


کاری که "سلحشور"، "مومنی" و "ارزشی‌ها" می‌خوان بکتت، پاک کردن صورت مساله هستش! فیلم پاستوریزه!

من یه نکته بگم خودمو راحت کنم.

دوستان هنر رو نمی‌شه محدود کرد. این میل و اشتیاق به "خلق" کردن از طرف خدا در ما نهاده شده. خدا هیچ وقت در خلق انسان خودشو محدود نکرد، که اگه محدود می‌کرد الان دنیا به این عظمت و زیبایی و "هامونیک" نبود. آقا این سوسک حمام که همه ازش متنفرن. یه بار پسرم رضا (که من صداش می‌کنم رضا کوچولو) گفت بابا چرا خدا اینا رو آفریده. اینا که زشتن؟ من هم نشستم کلی براش فلسفه بافی کردم که فکر نکنم چیزی ازشون فهمید اما یه جوری تونستم بهش بفهمونم که اگه این سوسکا نباشن چه چیزی ممکنه پیش بیاد. اسن سوسک حموم ذاتش پاکه. شاید از نظر ما آدم‌ها مضر باشه، اما شاید از نظر موجودات دیگه مفید باشه. خلاصه، خدا خودشو محدود نکرد. این عطش خلق که تو انسان هم هست نباید محدودیت براش کاشت. دقت کنید من تنی‌گم بی بندوباری. کیه که از این فیلم‌های بی‌خود خوشش بیادو اصلا اونا رو اثر هنری بدونه؟ اما آیا می‌شه Persona ی اینگمار برگمان رو اثر مبتذل دونست (قابل توجه‌ی اونایی که این فیلم رو ندیدن، سکس یکی از تم‌های اصلی این فیلمه) آیا این فیلم مبتذله و سخیف؟ معلومه که نه. خیلی از خط قرمزهای شما رو هم رد می‌کنه.

لپ کلام، با اربرده کشی و پاییش کشی و توجیه و دونستن خود بالاتر از قانون، هیچ چیزی پیش نمی‌ره. پاک کردن صورت مساله هم (که همه فیلم‌ها پاستوریزه شن) دردی رو دوا نمی‌کنه! باید به فکر چاره بود. البته من بعید می‌دونم با هفت "گبرلو"ی "بله بله" گو بشه به جایی رسید (امیدوارم ایشون جربزه پیدا کنن و اینقدر محافظه کار نباشن) هفت "جیرانی" درسته که مشکلاتی داشت، اما حداقل رو "اعصاب" نبود و جیرانی الحق والانصاف جریزه پیدا کرده بود و فراموش نکنیم تاریخ سینمای ایران رو عین کف دست می‌شناخت. و تحلیل‌هایی می‌کرد که منو همیشه انگشت به دهن می‌گذاشت.


خواهشا اینو تاییدش کنین، خیلی برام سخت بود تایپش، چون تو بیمارستان هستم داداشم امروز عمل داره. خیلی سخت بود وقت گیر بایرم اینو بنویسم چون نمی‌خواستم بحث رو زمین بمونه. ممنون.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۰۱ - ۲۷ تير ۱۳۹۱
- با اینکه ما مشکل نبود قانون داریم موافقم. اما به یک نکته اجرایی دقت کن؛ خلاء قانون کی احساس میشه؟ موقعی که این خلاء، یه بحرانی ایجاد کنه. اونوقته که به فکر وضع قانون می افتند. مثلاً صدا و سیما بعد از سال 68، قرار بود براش قانون نوشته بشه که هنوز نشده! چرا داره راحت به کار خودش ادامه میده؟ چون بهش اعتراض جدی نشده. الآن که اعتراضا دارا بالا می گیره، نماینده ها کم کم به فکر نوشتن قانون افتادن.
این هم مخصوص ایران نیست، یه قاعده عقلیه.
2- به خوب جایی رسیدی. اینجاها ما با هم اختلاف داریم. این حرف شما، ریشه در مبانی اگزیستانسیالیسم داره. بله، خداوند "همه چیز" رو خلق کرد و از جمله این همه چیز، "شر" بود. البته بله، این شر در نظام هستی جایگاه دارد و برای رشد انسان است، ولی شر است.
مشکل ما با شما این است که مبنای "چه باید کرد و چه نباید کرد"تان، خوش آمد خودتان است، نه دستور خالقتان. وقتی از یک چیزی خوشتان آمد، یا کلاً برایتان مهم نیست که خداوند آن چیز را نهی نموده یا نه، یا یک جوری دستور خدا را تفسیر به رأی می کنید که مطابق خواست خودتان شود.
خداوند فرموده"هرگونه تحریک شهوت از غیر همسر، از هر طریقی حرام است". حالا یک نفر می آید این را هنری ارائه می دهد، یک نفر معمولی و شما بالاخره به یک بهانه ای آن را تماشا می کنی. مشکل اینجاست که شما نمی خواهی "عبد" باشی، می خواهی "هر طور خوشت آمد" و "دوست داشتی" عمل کنی. برای شما معنا ندارد نسبت به چیزی میل داشته باشی و خدا آن را حرام کرده باشد. فکر می کنی از هر چیزی خوشت آمد، امکان ندارد خدا آن را حرام کرده باشد.
خدا هیچ جا نگفته هر چیزی متعلًق "خلقت" قرار گرفت، شما مجاز به خلق آن هستی. هیچ جا خدا حرام هایش را استثنا نکرده. شما قادر به خلق خیلی از زشتی ها هستی. شما می توانی "یک قتل ماهرانه" "یک زنای محصنه لذت بخش" "یک دروغ خنده دار" "یک دزدی سودمند" و... خلق کنی که هم از خودش و هم از به تصویر کشیدنش خیلی ها هم لذت ببرند. اما آیا مجاز به این کارها هستی؟
"خط قرمزها" خط قرمزهای ما نیست، خط قرمزهای خداست. بله، اگر ما چیزی از خودمون درآوردیم که در قرآن و احادیثمون نبود، شما بکوبش به دیوار. اما "شهوت از غیر همسر" خط قرمز خداست؛ شما اگر با این خط قرمز مشکل داری، مشکلت با ما نیست، با خود خداست.
3- در مورد جیرانی، شما برو یک رجوعی کن به اجراهای اولیه اش، بعد با گبرلو مقایسه کن. جیرانی اگر سواد تاریخی داشت، حتماً یادش میومد که بحران مخاطب سینمای ایران درست از سال 76 به بعد که ممیزی رو به کاهش رفت شروع شد.
رضا کوچولو
UNITED KINGDOM
۱۳:۴۲ - ۲۸ تير ۱۳۹۱
متاسفانه من نتونستم منظورم رو خوب بیان کنم. دوست من، بنده داشتم در مورد هنر صحبت می کردم وگرنه قتل، زنا، دروغ و دزدی که در همه حالت زشت و عملی غیرانسانی است. من نمی دونم چرا هر وقت من با دوستان ارزشی بحث می کنم (چه در فضای مجازی و چه رو در رو) آنها سر آخر به این نوع حرف ها پناه می آورند که تو دوست داری هر کاری دلت خواست بکنی. در هر صورت این بحث خلقت اینجا نمی گنجه. اما خوشبختانه یه کلمه ی کلیدی تو کامنت شما بود: "اختلاف"

اختلاف داشتن در مسائل خلقت به خودی خود چیز بدی نیست. من و شما (و چه بخواهیم و نخواهیم بسیاری در ایران زندگی می کنند) با هم در این مساله اختلاف داریم (دارند) و این به معنی نیست که عده ای "باطل" و عده ای "حق" هستند. اینجا یه نکته ی کلیدی وجود داره و اون اینه که زندگی این اقشار مختلف با اعتقادات مختلف در یک جامعه مدنی وقتی میسر می شه که گروهها به اعتقادات هم احترام بگذارند و این حق را برای طرف مقابل قائل باشن که اعتقادات شخصی اش به خودش مربوط است و نه هیچ کس دیگر. حالا کار قانون چیست؟ قانون می بایست برای بقای جامعه مدنی "متعادل" باشه (نه سیخ بسوزه نه کباب خودمون) این یعنی چی؟ یعنی قانون نمی بایست براساس اعتقاد گروهی از این توده نوشته شده باشد، بلکه اساس نقطه ی مشترکی به نام "انسانیت" باشه. تو این جامعه مدنی هیچ کس سعی نمی کنه عقایدشو به دیگری تحمبل کنه. سعی نمی کنه بهش دستو بده چی برات خوبه چی برات بده. بله، تبلیغ برای اعتقاد می تونه وجود داشته باشه. مثال: پزشک به بنده می گوید روزی 1 ساعت پیاده روی کن و الا قلبت دچار مشکل می شود، دیگر خود دانی. آیا دکتر یک اسلحه روی شقیقه من می ذاره و می گه اگه ورزش نکنی با من طرفی؟ یا یک پژوهشگر برنامه ای می سازد و می گوید براساس پژوهش هایش فلان مایونز چاقی به همراه دارد آیا به زور به من که هم چاق هستم و هم عاشق مایونز دستور می دهد نخورم؟ آیا در این جامعه کسی حق دارد براساس اعتقاد خود یکی از مهمترین وسائل ارتباطی را بر توده مردم قدقن کند؟ نه.

حتما با خوندن مطلب بالایی یه کلمه تو ذهنتون شکل گرفت: "سکولار" و کاملا هم درسته من سکولار هستم. و نمی خوام بگم تنها، شاید کارآمدترین سیستم برای جامعه ی مدنی سیستم سکولار باشه. جامعه ای که قوانین براساس انسانیت نوشته شده و هر "انسان"ی اعم از مسلمان، مسیحی، بی خدا، بودا، و فلان و فلان می تونن در کنار هم زندگی کنن. شما می تونی به تبلیغ دینت بپردازی و نه تحمیلش، و من هم می تونم مثلا به کنسرت یکی از خواننده های زن مورد علاقه ام بروم. چیزی که تو همین ترکیه و همین ژاپن داره انجام می شه و متاسفانه ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم. و این برای من ایرانی درد آورده.

و یک نکته ی دیگه اینکه شماها خدا رو هم "محدود" و "دو بعدی" می بینین. خدا بزرگتر و باهوشتر از این حرفها هستش. اون دنیا رو نسبی (خاکستری) آفرید و شما می خواین عقاید سیاه و سفید خودتونو به خدا بچسبونین. خدا به انسان عقل داده، قدرت اختیار داده، قدرت تخلیل داده، قدرت تشخیص زیبایی داده. اما شما اینقدر کوته نظر هستین که نمی تونین فراتر از نوک دماغتون رو ببینین.

راستش حکایت ماها رو مولانا خیلی خوب تو این شعر وصف کرده:

چارکس را داد مردی یک درم / هر یکی از شهری افتاده بهم

فارسی و ترک و رومی و عرب / جمله با هم در نزاع و در غضب

فارسی گفتا از این چون وارهیم / هم بیا کاین را به انگوری دهیم

آن یکی دیگر عرب بد گفت لا / من عنب خواهم نه انگور ای دغا

آن یکی ترکی بد و گفت ای گزم / من نمی خواهم عنب خواهم ازم

آن یکی رومی بگفت این قیل را / ترک کن خواهم من استافیل را

در تنازع مشت بر هم می زدند / که ز سرّ نامها غافل بدند

مشت بر م می زدند از ابلهی / پر بدند از جهل و از دانش تهی

صاحب سرّی عزیزی صد زبان / گر بدی آنجا بدادی صلحشان

پس بگفتی او که من زین یک درم / آرزوی جمله تان را می خرم

یک درمتان را می شود چار المراد / چار دشمن می شود یک زاتّحاد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۲۹ - ۲۸ تير ۱۳۹۱
"انسانیت"
واقعاً فکر می کنی این مفهوم می تونه جامعه مشترک همه آدما باشه؟ به این چند سوال جواب بده.
1- آیا زنا امری انسانی است یا غیر انسانی؟
2- آیا همجنس بازی امری انسانی است یا غیر انسانی؟
3- آیا خود را برای مردان دیگر آرایش کردن، امری انسانی است یا غیر انسانی؟
4- آیا قصاص امری انسانی است یا غیر انسانی؟
شما قطعاً راجع به این سوالات نظری داری، اما هیچ کدوم بین انسانها جواب واحدی ندارند. از قدیم تا حالا.
بذار کمی سوالات رو چالشی تر کنم. شما معتقدی که دروغ، ظلم و قتل اموری غیر انسانی هستند. اما فی الواقع چرا؟ چرا اگر من زورم به کسی رسید که با ظلم به او، منافعی بدست بیاورم و او هم نتواند تقاص بگیرد، این ظلم را نکنم؟ چون انسانی نیست؟ چه کسی تعریف می کند چه کاری انسانی است و چه کاری انسانی نیست؟ وجدان من؟ چه کسی گفته وجدان به سود من حرف می زند؟
من اگر بتوانم فرضاً پدر پولدارم را بکشم و ارث او را بین یتیم ها تقصیم کنم، آیا این قتل بد است؟ چرا؟ اصلاً چرا قتل بد است؟ چون غیر انسانی است؟ کمک به ایتام مگر انسانی نیست؟
اما در مورد تعادل. کی گفته همه جا تعادل، ملاک خوبی است؟ محبت به مادر، مگه تعادل داره؟ دوست داشتن خدا مگه افراط و تفریط داره؟ نکشتن انسان بی گناه مگه افراط و تفریط داره که بگیم مثلاً روزی یک نفر رو کشتن افراطه و مثلاً سالی یک نفر تفریط. پس ماهی یک نفر بی گناه رو می کشیم! دروغ گفتن مگه افراط و تفریط داره؟
این حرف که "ملاک هر چیز، تعادل و حد وسطه" مال 2500 سال پیشه که ارسطو اون رو گفته و الأن حتی تو کتابای فلسفه اخلاق، مطرح هم نمیشه.
اما اینکه چه کسی خدا رو درست می بینه. ما حرفمون اینه که "بداهت عقل" میگه برای شناخت یک نفر، وقتی خودش خودش رو معرفی کرده، اول آدم باید سراغ اون معرفی نامه بره. خدا خودش تو قرآن خودش رو معرفی کرده و توسط فرستادگانش و نمایندگان اونها که امامان باشند، تبیین شده. "خودش" دقیقاً به ما گفته که باید اینطور زندگی کنید و این دستورات من برای زندگی سعادتمندانه شماست.
حالا شما می تونی عقل رو کنار بذاری و این همه آیات قرآن و احادیث رو کنار بذاری و مثلاً بری خدات رو از طریق کانت بشناسی. میل خودته، ولی دیگه پز "عقلانیت" و روشنفکری رو کنار بذار.
این همه جنایاتی که آمریکا و انگلیس خونخوار تو جهان مرتکب میشن، محصول همین سکولاریسم و لیبرالیسمه. وقتی "خدا" از عرصه سیاست کنار رفت، هیچ دلیلی، تکرار می کنم "هیچ دلیلی" برای ترجیح اخلاق بر منافع شخصی وجود نداره.
اینکه دوستان ارزشی ما و من به شما می گویم که مشکلتان این است که می خواهید هرکاری دوست دارید بکنید، به این معنا نیست که می خواهید جنایت بکنید. نه، همانطورکه در بالا هم اشاره کردم، به این معناست که "ملاک خوب یا بد بودن یک کار" در نزد شما، خودتون هستید نه خداتون. اگر کاری رو "خودتون" درست دونستید، ولو خلاف دستور صریح خداوند هم بود، اون رو خوب می دونید و بهش عمل می کنید. اگر از کاری بدتون اومد، ولو دستور مستقیم خداوند هم بود، از اون متنفر میشید و بهش عمل نمی کنید و حتی کلی توجیه میارید که نه، حرف خدا این نیست و... در یک کلام، مشکل شما این است که نمی خواهید "عبد" باشد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۹ - ۲۸ تير ۱۳۹۱
این هم که میگی "من درباره هنر صحبت می کنم" شما یک حکم کلی میدی اول (مثلاً در مورد خلقت یا سکولاریسم) بعد میای اون رو تو مصادیق متعدد که یکیش هنره جاری می کنی. من اون حکم کلیت رو نقد می کنم، خود بخود اون مصداقت هم مخدوش میشه.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۵۴ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
۱
۳
دست نوبسنده درد نکنه. مرحبا کیف کردم. متن خوبی بود.
پاسخ
yu3f
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۲۹ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
۱
۳
منم نظرم اینه که بهتر شده و میشه...ان شاالله
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۰۶ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
۱
۲
رضا کوچولو معنی چالش رو میدونی؟؟؟!!!!
پاسخ
ناشناس
UNITED STATES
۱۲:۴۹ - ۲۵ تير ۱۳۹۱
۱
۱
العجب العجب
نمرديم و ديديم يه بار 598 از يه كار صدا و سيما تشكر كرد!!!
سلامتيش صلوات
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۲ - ۲۵ تير ۱۳۹۱
۰
۱
جناب ناشناس متعجب. شما از 598 تعجب نکن. از تلویزیون تعجب کن که یه بار داره درست پیش میره. البته من که امیدی به این رسانه ملی جناب ضرغامی ندارم. خدا کنه این برنامه هم منحرف نشه.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۰۴ - ۲۶ تير ۱۳۹۱
۱
۰
این برنامه ای که به کیفیت سینما کمک نکنه دوزار ارزش نداره.این برنامه برای کسانی خاص تهیه شده نه برای سینما وبهتر شدن سینما.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها