کد خبر: ۶۶۹۰۲
زمان انتشار: ۱۴:۰۲     ۲۲ تير ۱۳۹۱
واكنش كيهان به ساخت پروژه ۵ ميلياردي:
هنوز از كارنامه بحث انگيز معاونت سينمايي در توليدات سال 90 و جشنواره سي ام و اكران جنجالي نوروز امسال خلاص نشده ايم كه... .
پروژه 5 ميلياردي ساخت فيلمي از زندگي يك خانم راننده كه اين روزها با واكنش رسانه ها مواجه شده است صداي كيهان را هم درآورد! روزنامه كيهان امروز در يادداشتي نوشته است:

هنوز از كارنامه بحث انگيز معاونت سينمايي در توليدات سال 90 و جشنواره سي ام و اكران جنجالي نوروز امسال خلاص نشده ايم كه خبر باور نكردني ديگري از اقدامات اين معاونت انتشار يافت. خبري كه آنقدر غريب و حيرت برانگيز بود كه بسياري از رسانه ها آن را پوشش نداده و در حد شايعه محسوب كردند تا اينكه روز يكشنبه شخص جناب معاون سينمايي يا رياست فعلي سازمان سينمايي در مقابل خبرنگاران، اين خبر را تأييد كرده و آن را تجربه اي جديد براي سينماي ايران خواند!
خبر اين بود كه اولين پروژه فاخر سازمان جديدالتأسيس سينمايي تحت عنوان «لاله» درباره يك دختر رالي باز توسط اسدالله نيك نژاد معروف به اسي نيك نژاد فيلمساز مقيم هاليوود با سرمايه حداقل 5 ميليارد تومان در مركز گسترش سينماي مستند و تجربي جلوي دوربين خواهد رفت! (1) جل الخالق!! هر دم از اين باغ بري مي رسد!!!
جناب معاونت محترم سينمايي در مصاحبه مطبوعاتي روز يكشنبه شان به خبر فوق اضافه فرمودند كه:
«... با توجه به فيلم هايي كه عليه ايران با بازيگران به زبان انگليسي ساخته مي شود و به نمايش درمي آيد، احساس كرديم بايد فيلمي را در داخل ايران بسازيم و تا جايي كه مي شود از بازيگران انگليسي زبان استفاده كنيم...» (2)
انگار نه انگار كه امروز همه چالش سينماي ايران كه توسط كارشناسان و منتقدين مختلف مطرح مي شود، دوري اين سينما از انقلاب اسلامي و آرمان هاي مردم وچشم انداز نظام است. انگار نه انگار كه سينماي پس از انقلاب به همه باورها و اعتقاداتي كه انقلاب اسلامي را باعث شد، به امام راحل اين امت كه عزت و شرافت را به اين سرزمين بازگرداند، به همه شهيدان و رزمندگان و سرداران و جانبازاني كه جان و مال خويش را پاي درخت اين انقلاب ريختند، به تمامي مردمي كه 33 سال است با تمام وجود در مقابل همه توطئه هاي سخت و نرم دشمن غدار صهيوني ايستادگي كرده اند و به همه جواناني كه ايثارگرانه كشور را به درجات بالاي علمي و فن آوري رساندند، بدهكار است. مگر خود اين جناب معاون در مراسم اختتاميه جشنواره سي ام فيلم فجر نفرمودند كه پس جاي مردمي كه در راهپيمايي 22 بهمن حضور داشتند، كجاي اين سينماست؟
سؤال از جناب معاون يا رياست سازمان سينمايي اين است كه در طول مسئوليتتان، چند پروژه فاخر به دهها هزار شهيد و جانباز و سردار تاريخ اين انقلاب اختصاص داديد؟ چه تعداد طرح درباره افتخارات علمي اين سرزمين كه به فرموده مقام معظم رهبري باعث شده تا رشد علمي مملكت 11 برابر متوسط ديگر كشورهايي باشد، جلوي دوربين برديد؟ در چند پروژه به خيل توطئه هاي دشمن در طول اين 33 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي اشاره داشتيد؟ آنچنان كه نظام سلطه جهاني با استفاده از رسانه هاي مختلف مانند هاليوود در دهها فيلم و صدها برنامه، به ناحق اسلام و ايران را متهم به تروريسم و حمايت از تروريسم نمودند، شما تا چه حد به تقابل با اين هجوم ناجوانمردانه و خنثي كردن اين گونه ترور افكار عمومي در سينماي تحت مديريت خود انديشيديد؟
براي ساخت چند فيلم درباره مفاخر و اسطوره هاي تاريخ اين ملت تلاش كرديد؟ آيا مي دانيد كه در هاليوود پروژه فيلمي درباره «ابن سينا» (دانشمند بزرگ تاريخ ما) كليد خورده است؟ آيا مي دانيد اهم فعاليت هاليوود براي القاء فرهنگ آمريكايي در ديگر سرزمين ها، تبليغ اسطوره ها و افسانه هاي تاريخي و فرهنگي شان بوده و هست؟
درباره «تهاجم فرهنگي » و «شبيخون فرهنگي» و «ناتوي فرهنگي» كه بيش از 20 سال است به طور مداوم مورد تأكيد و هشدار رهبر معظم انقلاب بوده چند طرح در دوران مديريت شما مورد توجه قرار گرفته است؟ درباره جنگ نرم و قضاياي فتنه 88 كه در طي اين 2-3 سال بارها و بارها از سوي ايشان به عنوان مهمترين مسائل انقلاب مورد بررسي و بازخواني قرارگرفته به چه طرح ها و فيلم هايي فكر شده؟ (البته به جز فيلم «قلاده هاي طلا» كه چندان هم مورد حمايت دم و دستگاه هاي تحت امر معاونت شما نبود.)
راستي درباره بنيانگذار فقيد اسلامي حضرت امام خميني(ره) كه سال گذشته با فيلم توهين آميز «فرزند صبح»، بار ديگر بر شرمندگي 30 ساله سينماي ايران در برابر آن بزرگمرد تاريخ بشريت و در مقابل آرزوهاي دهها ميليون پيرو او، صحه گذارديد، به چه طرح و پروژه ديگري انديشيده ايد؟
زندگي يك دختر رالي باز تا چه اندازه بر همه موضوعات فوق اولويت دارد كه خود رأساً وارد ميدان شده، همه موانع ساخت آن را از پيش پا برداشته ايد؛ بودجه پروژه فاخر برايش در نظر مي گيريد، حتي با اينكه فيلمنامه اش از سوي بنياد فارابي تحت مسئوليت شما رد شده، آن را عليرغم مغايرت با ماموريت مركز گسترش سينماي مستند و تجربي (كه بايستي قاعدتاً به پروژه هاي مستند و فيلم هاي اول و تجربي ياري رساند) با بودجه اي حدود يك سوم كليت بودجه يكساله آن ، به اين مركز واگذار مي كنيد و فراتر از آن، از فيلمسازي براي ساختش دعوت مي كنيد كه كارنامه سياهش در توليد فيلم هاي مستهجن و پورنو در كمپاني هاي هاليوود بر روي اينترنت به راحتي قابل دريافت است و از همين رو با رسوا شدن آن توسط برخي رسانه هاي اصول گرا از فهرست داوران بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر كنار گذاشته شد. (اگر چه ادعا كند كه در اوايل جنگ تحميلي، مستندي نيز ساخته است)!
لازم به يادآوري است كه اسدالله نيك نژاد معروف به اسي نيك نژاد سالهاست در استوديوهاي درجه 3 و 4هاليوود به توليد آثار مستهجن و پورنو اشتغال دارد. وب سايت imdb از كاملترين و مستندترين منابع اينترنتي اطلاعات سينمايي است. تمامي شخصيت ها و فيلم هاي ريز و درشت سينماي جهان از ابتدا تا به امروز در اين سايت صفحه دارند. در اين سايت درباره اسي نيك نژاد اطلاعاتي ثبت شده كه خلاصه اش (پس از جمع بندي خلاصه داستان، ديالوگ ها، نظرات منتقدين و كاربران و حاشيه هاي فيلم ها) چنين است:
در كارنامه تهيه كنندگي اسي نيك نژاد چهارده فيلم و سريال تلويزيوني به چشم مي خورد. در بين اين فيلم ها عناويني ديده مي شود كه شهرت خود را مديون بي پردگي و صحنه هاي مستهجن هستند، فيلم هايي كه به هدف اغواي تماشاگر ساخته شدند.
از جمله سريال «خاطرات كفش قرمز» كه نيك نژاد يكي از مديران توليد و تهيه كنندگان آن بود. مجموعه اي كه هر قسمت آن از چند بخش اروتيك با محوريت خاطرات يك زن ساخته شد. سريالي كه در نمايش برهنگي هيچ معني براي خود قائل نيست. اين سريال در پنج فصل (در سال هاي 1992 تا 1999) توليد شد. يكي از كارگردانان اين سريال، پورنوساز معروف، زلمان كينگ بود كه با فيلم هايي مملو از صحنه هاي اروتيك چون «اركيده وحشي» و «انحرافات زنانه» شهرت دارد.
نيك نژاد همكاري خود با كينگ را در فيلم «درياي سياه 213» ادامه داد، كينگ در اين فيلم محصول سال 1998 يكي از نويسندگان فيلمنامه بود. «درياي سياه 213» داستان عكاسي است كه براي گرفتن عكس هايي به همراه رئيس و دستيارش سوار بر كشتي شخصي به دريا مي روند. اين فيلم ملغمه اي از اكشن، برهنگي و انواع انحرافات جنسي است.
همكاري نيك نژاد با كينگ و رافائل ايزنمن (كارگردان «درياي سياه 213») در فيلم «جايي به نام حقيقت» محصول سال 1998 ادامه يافت. داستان دوستي دختر يك مزرعه دار با يك گاوچران و پيدا شدن سرو كله زني كه تمامي عاشقان اين دختر را اغوا مي كند.
نيك نژاد و كينگ در سال 1998 در يك فيلم ديگر به نام «در دستان خدا» با هم همكار بودند. اين فيلم به كارگرداني كينگ بود و رويه اي جدا از ديگر فيلم هاي اين دو داشت.
سال 1999 زوج «نيك نژاد تهيه كننده و كينگ كارگردان»، فيلم «شرم، شرم، شرم» را عرضه كردند. فيلم، داستان زني بود كه در زندگي جنسي خود دچار سردرگمي شده و به همين دليل به انواع روابط تن مي دهد.
پس از اين، در سال 2000 زلمان كينگ فيلمنامه «زنان در شب» را نوشت و كارگرداني كرد كه تهيه كنندگي آن را نيز نيك نژاد برعهده داشت. فيلم روايت گر سه داستان سرشار از انحراف جنسي بود كه خط داستاني آن بيشتر توجيهي براي نمايش اندام زنان به نظر مي رسيد.
نيك نژاد در سال 2002 يكي از تهيه كنندگان سريال 13 قسمتي «Chromium Blue.com» بود. سريال، داستان علاقه يك مدل مرد به يك مدل زن بود. فيلمي سرشار از برهنگي و انواع انحرافات جنسي كه زلمان كينگ كارگرداني آن را برعهده داشت و در سال 2003 فيلمي نيز براساس آن و باز هم به تهيه كنندگي نيك نژاد ساخت.
با افشاي چنين كارنامه اي توسط رسانه هاي اصول گرا (بالاخص روزنامه كيهان) در سال 1389 بود كه اسي نيك نژاد با رسوايي از داوري جشنواره فيلم فجر كنار كشيد. و اينك متأسفانه مجدداً و اين بار براي ساخت يك فيلم فاخر سينماي ايران، توسط معاونت محترم سينمايي، سر و كله اش پيدا شده است، واقعه اي كه نشان مي دهد هشدارهاي كيهان به نفوذ يك جريان بيمار سينمايي در بدنه دولت بيراه نبوده است و شواهد كنوني نيز دلالت بر آن دارد.
سؤال از جناب معاون اين است كه چگونه تصور كرديد چنين فردي با چنان سابقه مشعشعي، لياقت دارد بودجه بيت المال را صرف كارگرداني فيلمي ظاهراً فاخر براي سينماي ايران كند، آن هم با داستان و فيلمنامه اي از يك نويسنده هاليوودي؟!
بلي، درست مي فرماييد، ساخت يك فيلم ايراني با بازيگران خارجي مي تواند در مقابل توليدات ضد ايراني هاليوود، نكته مثبتي باشد ولي به شرط آنكه به فرهنگ و هويت و ريشه هاي اعتقادي و ملي همين ملت و سرزمين و مناديان آن بپردازد، نه اينكه بدون درنظر گرفتن اولويت هاي فرهنگي و تاريخي و سياسي يك سرزمين، از قضا موضوعي را در كادر دوربين قرار دهد كه اساساً سنخيتي با آن فرهنگ و اعتقادات و باورهاي ديني و ملي ندارد! و آنهم توسط شخصي كه در تمام دوران فعاليت سينمايي اش در گوشه اي نازل و سخيف از ضد ايراني ترين كارخانه فيلمسازي دنيا، ضد اخلاقي ترين و غيرانساني ترين فيلم ها را توليد كرده است!!
راستي، اولويت هايي را كه دو سال قبل براي توليد فيلم در تنها دفترچه سياست هاي معاونت خود، اعلام كرديد، به خاطر داريد؟ براي يادآوري هم كه شده چند اولويت اول را به نقل از آن دفترچه مي آورم:
1- مفاهيم ديني و قرآني 2- عترت و اهل بيت 3- مهدويت 4- تحكيم خانواده 5- كودك و نوجوان 6- فرهنگ و تمدن ايران اسلامي و...
واقعاً ماجراي يك دختر رالي باز به نام لاله با كدام يك از اين اولويت ها سازگار است؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 و 2- منابع در دفتر روزنامه موجود است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها