به دنبال انتشار خبر محکومیت یکی از
فعالین بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به سه ماه حبس به جرم انتشار مطالبی
پیرامون تصویب قانون وقف دانشگاه آزاد در وبلاگی با همین موضوع، دکتر
کامران باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری با انتشار یادداشتی نسبت به صدور
این حکم انتقاد کرد.
به گزارش رجانیوز دکتر لنکرانی در
یادداشت خود با اشاره به محکومیت امیرحسین ثابتی به دلیل انتقاد از روند
وقت دانشگاه آزاد، اینگونه عنوان کرده است که اگر این انتقاد نابجا بوده
است پس به چه دلیلی مجلس چند روز بعد مصوبه خود را لغو کرده است؟ وی در
ادامه نیز این گونه برخورد با دانشجویان را موجب مشوه شدن چهره قوه قضاییه
دانسته و از رئیس این قوه خواسته است با استفاده از اختیارات خود در این
حکم تجدید نظر کند.
در ادامه متن کامل این یادداشت را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جوانان بسیجی نخواهند رنجید!
«این رسانههاى الکترونیکى و اینترنتى
متأسفانه موجب شده است که افراد بىمحابا علیه یکدیگرحرف بزنند، بد بگویند.
باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این
است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید
کنیم به قانون. حالا این حرف من بهانهاى نشود براى اینکه یک عدهاى بروند
جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار
بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غیور کشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى کشور
را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى
و مؤمن و غیور حمایت می کنم؛ منتها همه را توصیه میکنم به اینکه در رفتار
خود، با اخلاق اسلامى رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون
را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است.»
این بیانات رهبر عزیزمان در روز نخست
امسال است. اما کمتر از چهار ماه پس از این بیانات امروز ناباورانه خواندیم
برادر ارزشمندی به جرم حقگویی به حبس تعلیقی محکوم شده است. آنگونه که
از اخبار بر میآید ظاهرا مستند این حکم، نوشته این دانشجوی بسیجی در
انتقاد از مصوبه مجلس هشتم در خصوصی سازی دانشگاه آزاد اسلامی به بهانه وقف
بوده است.
در ابن میان دو نکته قابل تامل وجود دارد:
این مصوبه در مدت کوتاهی از سوی همان
مجلس هشتم لغو شد. اگر مصوبه ایرادی نداشت چرا لغو شد؟ اگر ایراد داشت چرا
معترضین به این مصوبه که با ادای وظیفه خود در امر به معروف و نهی از منکر
باعث شدند نمایندگان محترم مجلس هشتم در تصمیم قبلی خود تجدید نظر کنند
مورد بازخواست قرار میگیرند؟ حق این است که جوانانی که با اعتراض خود باعث
تجدید نظر مجلسیان شدند، تشویق شوند چون جلوی یک انحراف بزرگ را گرفتند.
انحرافی که اموال عمومی را در معرض خصوصی سازی قرار میداد و شرایطی را
فراهم مینمود که این امکانات عظیم میتوانست مورد سو استفاده قرار گیرد.
کما اینکه در دادگاه رسیدگی به جرایم فتنه آفرینان 88 برخی از متهمان به
صراحت به سوء استفاده از امکانات دانشگاه آزاد برای پشتیبانی از حرکات
آشوبطلبانه اعتراف کردند.
البته بر این پرونده باید استفادههای
شخصی و مسرفانه از امکانات و اشرافیگری آن هم با پول دیگران را هم افزود،
موضوعی که اخیرا با گزارشهای رییس محترم جدید دانشگاه آزاد اسلامی از واحد
آکسفورد و با گزارش مقامات مالی جدید این دانشگاه از برخی از هزینههای
مرسوم در آن دانشگاه اندک اندک در حال آشکار شدن است.
عنوانی که این فعال بسیجی دانشگاهی
برای انتقاد از مدافعان این تصمیم در متن وبنوشت خود آورده بوده
«جاسبیگرایی» است و ظاهرا این عنوان به عنوان مصداقی از توهین تلقی شده
است. البته این حکم و این مصداق جای تامل فراوان دارد، به خصوص برای کسانی
که امروز بعد از آن همه فراز و نشیبها مجددا دنبال برگرداندن ریاست قبلی
آن دانشگاه به صحنه هستند.
با اتکا به بیانات روشن رهبر عزیزمان
در آغاز امسال این جانب به عنوان یک معلم دانشگاهی از محضر ریاست محترم قوه
قضاییه استدعا دارم با اختیاراتی که دارند دستور فرمایند در این حکم تجدید
نظر به عمل آید. کارنامه قوه قضاییهای که امروز میدان دار مبارزه با فساد
و انحراف است، شایسته نیست با این قبیل احکام مشوه گردد.
البته همان گونه که مقتدایمان فرمودند
همه ما و همه دانشجویان و جوانان باید در اقدامات خود قانون و اخلاق
اسلامی را مبنا قرار دهیم. اما این به معنای فراموشی اصول و سکوت در برابر
انحرافها و کج اندیشیها از یک سو و سوء استفاده از بیت المال و فساد و
اسراف و اختلاس و تفرعن و اشرافیگری و امثال آن از سوی دیگر و ترویج منافع
دشمنان این مردم و اجرای نقشههای مستکبران و نوکران منطقهای آنها در
داخل کشور از سوی سوم نیست.
هرچند برخی علیرغم شعارهای آزاد
منشانهای که امروز سر میدهند در هر زمانی که توانستهاند، تلاش کردهاند
تا هر نوع انتقاد حتی ساده از خود و نزدیکان و هم قبیلهای هایشان را با
تندترین برخوردها ساکت کنند و در این راه بعضی تا آنجا پیش رفتند که در
برابر توهین به مقدسات دینی و ارکان نظام هیچ کاری نمیکردند و نمیکنند
اما تعریض به خودشان را بالاترین مصداق گناه میدانند. البته گروه دیگری هم
هستند که در استخدام این خواص خودخواه و خودمحور کوشیدهاند تا هزینه
انتقادات حقطلبانه را افزایش دهند و فضایی را ایجاد کنند تا جوان و دانشجو
و هر که دغدغه انقلاب و دفاع از آرمانها را دارد در ادای وظیفه خود در
امر به معروف و نهی از منکر و ترویج ارزشها و عدالتخواهی، حداقل به تردید
بیفتد.
اما حمایت رکن رکین نظام اسلامی و
رهبری فرهیخته انقلاب اسلامی روحی فداه از حق گویی و منش عدالت طلبی و سیره
ایشان در تشویق جوانان به حق طلبی و مطالبه عدالت این توطئهها را که
میتوانست پشتوانه مردمی انقلاب را مخدوش نماید، نقش بر آب کرده است.
ما هم باید تاکید ایشان بر ترویج
گفتمان عدالتخواهی را وظیفه خود بدانیم. سال 87 ایشان در بیاناتی شیوا و
راهگشا در شیراز ما و در جمع دانشگاهیان که این حقیر نیز شرف حضور داشتم،
فرمودند:
«شما زرنگىتان این باشد: گفتمان عدالت
خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصى و مصداقسازى نکنید. وقتى شما روى
یک مصداق تکیه میکنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من مىبینم
دیگر. من مواردى را مشاهده میکنم - نه در دانشگاه، در گروههاى اجتماعى
گوناگون - که روى یک مصداق خاصى تکیه میکنند؛ یا بهعنوان فساد، یا به
عنوان کجروى سیاسى، یا بهعنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلاً اتفاقاً از
جریان اطلاع دارم و مىبینم اینجورى نیست و آن کسى که این حرف را زده، از
قضیه اطلاع نداشته است. بنابراین وقتى شما روى شخص و مصداق تکیه میکنید، هم
احتمال اشتباه هست، هم وسیلهاى به دست میدهید براى اینکه آن زرنگ
قانوندانِ قانون شکن - که من گفتهام قانوندانهاى قانون شکن خطرناکند -
بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گلهاى میتوانید بکنید؟
اگر یک نفرى بهعنوان مفترى یک شخصى را معرفى کند و بگوید آقا او این
افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضى این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه.
اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، مادهى قانونى آن قاضى را
ملزم به انجام یک کارى میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم. شما زرنگى
کنید، شما اسم نیاورید، شما روى مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید.
وقتى پرچم را بلند کردید، آن کسى که مجرى است، آن کسى که در محیط اجراء
میخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را میکنند. آن کسى هم که فریاد
مربوط به محتواى این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمى میکند و کار پیش
خواهد رفت. بنابراین به نظر من مشکلى در کار شما نیست؛ شما جوانهاى مؤمنى
هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبى که داده میشود، بعد از
اتکال به خداى بزرگ که همهى دلها و زبانها و ارادهها دست اوست، تکیه به
شما جوانهاست، امید به شما جوانهاست؛ این را بدانید. بالاخره همشهرى شما
که از او شعر هم خواندید، میگوید:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقت ما کافرى است رنجیدن
نرنجید؛ دنبال کار بروید»
مطمئنم جوانان ما با اقتدای به ایشان
از ادای وظیفه خود در ترویج گفتمان حق مدار و عدالتطلبی کوتاه نخواهند آمد
و امیدوارانه و در عین حال صبورانه همانگونه که ایشان فرمودند در برابر
ناملایمات این مسیر و نامهربانیها نخواهند رنجید. اما دیگران هم به وظایف
خود خود بهتر عمل کنند و خود را با منش رهبری روحی فداه تطبیق دهند.