مهران موزون در وبلاگ فرهنگستان نوشت :
شهید پیمان ابدی را نبش قبر کنیداکنون که این متن نگاشته میشود اشک ، امان نگارنده را بریده است ، یک هفته
است که پیمان ابدی ذهنم را به خود سخت مشغول کرده و قلبم را نیز فشرده.
ابتدای سخن ، به کارنامه ی پیمان عزیز نگاهی بیندازیم :
1- مسلط به پنج زبان زنده ی دنیا (فارسی، انگلیسی، آلمانی ، اسپانیایی و ایتالیایی)
2- دکترای روانشناسی ورزشی
3- تحصیلات تخصصی سینما ، من جمله کارگردانی
4- رشته تخصصی ورزشی : شیرجه آزاد
5- صاحب 27 مدال طلا و چندین مدال نقره از مسابقات مختلف کشور آلمان
6- صاحب رکورد شیرجه آزاد آلمان ( که هنوز پابرجاست)
7- عضو تیم اکشن کانسپت کلن آلمان
8- شرکت در پروژه کبرا 11
9- شرکت در پروژه موتورسواران پلیس
10- بدلکاری در فیلم سینمایی نقاب
11- بدلکاری در فیلم سینمایی 100 درجه
12- موسس کلاس آموزش حرفه یی بدلکاری در ایران (1385)
13-
رزومه بدلکاری در فیلمهای ایرانی
: مجنون لیلی ، بختک ، قرنطینه ، ریسمان باز، مخمصه ، کلانتری غیر انتفاعی
، سایه وحشت ، صندلی خالی ، پستچی سه بار در نمیزند ، باغ قرمز ، چشمهای
نامحسوس
14-
بدلکاری در کارهای تلویزیونی
: هوش سیاه ، راه بی پایان ، خواب زده ، میوه ممنوعه ، عملیات 125 ،
ترانه مادری ، روز حسرت ، آینه های نشکن ، مرگ تدریجی یک رویا ، بدلکاران
15- افتتاح اولین باشگاه بانجی جامپینگ ( پرش از ارتفاع)
طبق روایات و احادیث میدانیم که هر کس در راه کسب معیشت کشته شود نزد خداشهید محسوب میشود.
از این منظر ، پیمان ابدی به خیل شهدای کسب معیشت تاریخ پیوسته است.
اما مطلب درخصوص این هنرمند فقید ظریف تر از اینهاست.
بر
این باورم که بلبشوی ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 88 و حواشی
خبری آن ، مرگ پیمان را در سکوت خبری قرار داد و دل و ذهن مردم عزیزمان
آنگونه که باید و شاید در تب و تاب از دست دادن این
شهید عزیز قرار نگرفت.
بر بکار بردن واژه ی شهید در خصوص پیمان ابدی تاکید بسیار دارم و برای این موضوع نیز ادله ی کافی.
ما
دائما با مشکلی بنام فرار مغزها مواجهیم و بستر دولتی و نهادهای مرتبط ،
همیشه ی خدا به دنبال آنند که چه امتیازات و تسهیلات و مشوقهایی در اختیار
مغرهای صفر کیلومترمان قرار دهند تا در این مملکت بمانند و بپایند.
اما
مشخص نیست که برنامه مان برای ارج و قرب نهادن به نخبگانی که کنج عافیت
خویش را در ینگه دنیا رها کرده و به عشق کمک به این ملت و این سرزمین خود
را به آغوش ایران میرسانند چیست؟
پیمان ابدی از خردسالی به آلمان سفر
کرد و از 12 سالگی با ورود به تیزرهای تبلیغاتی شبکه های تلویزیونی آلمان
راه را برای ترقی و ارتقاء خویش گشود.
همانگونه که در کارنامه ی این شهید عزیز دیدید چیزی از عزت و افتخار و راحتی معیشت در کشوری همچون آلمان کم نداشته است.
ما ، بسیار می شنویم که فلان ایرانی ، فلان منصب را در ناسای امریکا و فلان ایرانی فلان منصب را در شرکت گوگل و الخ.. دارند.
اما کمتر خبری از بازگشت این غولهای عُرضه و توانایی به ایران داریم.
در حقیقت فقط نامی از این اشخاص برای ایرانی بودنشان باقی مانده است و شهروند تمام عیار همانجایی هستند که برایشان عسل سازی میکنند.
حال یک
سوال
: فرض کنیم یک ایرانی که جزودانشمندان اتمی کشور آلمان باشد وبناگاه در
اوج جوانی برای کمک به دانش هسته ای کشورمان به ایران بازگشته و پس از چندی
که مشغول کار در زمینه فناوری صلح آمیز هسته ای ماست طی یک حادثه در محل
کار خود ، جانش رااز دست بدهد ، آیا این فرد شهید محسوب نخواهد شد؟
صد البته که چنین است.
سوال بعدی
: ما در برابر دهها و صدها و .. دانشمند اتمی ( به حمد الله ) که
درکشورمان داریم چند نفر متخصص بدلکاری در سینما داریم که در سطح و توان
پیمان ابدی باشند؟اصولا چند سال دیگر باید بنشینیم تا یک پیمان ابدی دیگر،
مادر گیتی برایمان بزاید؟
خوانندگان محترم دقت نمایند نکته بسیار ظریف تر ازاین اینهاست.
به گوشه یی از فرمایشات حضرت آقا که 14 سال قبل ایراد فرمودند توجه فرمایید:
یكی
از نكات برجسته در فرهنگ اسلامی، كه مصداقهای بارزش، بیشتر در تاریخ صدر
اسلام و كمتر در طول زمان دیده میشود، فرهنگ رزمندگی و جهاد است. جهاد هم
فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هر گونه تلاش در مقابله با
دشمن، میتواند جهاد تلقّی شود. ...... یك شرط جهاد، این است كه در مقابله
با دشمن باشد. این مقابله، یك وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است كه جهاد رزمی
نام دارد؛ یك وقت در میدان سیاست است كه جهاد سیاسی نامیده میشود؛ یك وقت
هم در میدان مسائل فرهنگی است كه به جهاد فرهنگی تعبیر میشود و یك وقت در
میدان سازندگی است كه به آن جهاد سازندگی اطلاق میگردد. البته جهاد، با
عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است كه
در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دومش اینكه، در مقابل دشمن صورت گیرد.این
نكته در فرهنگ اسلامی، نكتهی برجستهای است، كه گفتیم نمونههایی هم در
میدانهای مختلف دارد……. چون ما دشمن داریم. چون دشمنان ما، از لحاظ نیروی
مادّی، قوی هستند. چون اطراف و جوانب ما را، از همه جهت، دشمنان گرفتهاند.
آنها در دشمنی با ایران اسلامی، جدّی هستند و سرِ شوخی ندارند؛ چون
میخواهند از هر راهی كه شد ضربه بزنند. پس، در ایران اسلامی، هر كس به
نحوی در مقابل دشمن - كه از اطراف، تیرهای زهرآگین را به پیكر انقلاب و
كشور اسلامی، نشانه رفته است - تلاشی بكند، جهاد فی سبیل اللَّه كرده است.
بحمداللَّه، شعلهی جهاد بوده است و هست و خواهد بود.البته
یكی از جهادها هم جهاد فكری است. چون دشمن ممكن است ما را غافل كند، فكر
ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هر كس كه در راه روشنگری
فكر مردم، تلاشی بكند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از
آنجا كه در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده میشود. آن هم جهادی كه
شاید امروز، مهمّ محسوب میشود. پس، كشور ما امروز كانون جهاد است و از
این جهت هیچ نگرانیای هم نداریم. مجددا
سوال
: آیا کار پیمان ابدی که در اوج جوانی، شور، توانایی ،عافیت ، شهرت و تخصص
خاص خویش ،راهی ایران شد و جان پاکش را برسر این راه گذاشت جهاد نیست؟
این
کج سلیقگی ها که پیکر پیمان ابدی را کنار دیگر هنرمندان فقید و محترم این
دیار قرار دادند را ، نباید به حساب نظام گذاشت بلکه روزگار اردی بهشت 88
را شهرآشوب انتخابات ریاست جمهوری فرا گرفته بود و انتظاری از کسی نمیرفت
که حواسش به ظرافت این قضیه باشد. بگذریم از آنکه بنده معتقدم وجود نازنین
پیمان ابدی را باید بیش ازاینها محافظت میکردیم و امکانات و استاندارد
ایمنی کارش را طوری برایش فراهم میساختیم که مجبور نشود اصول کارش را بر
امکانات جهادی!! ایران استوار نماید.
اما اکنون چه؟
این قلم ، ایمان دارد و اصرار دارد که :
جنازه
شهید پیمان ابدی می بایست از بهشت زهرا به سالن فرودگاه امام خمینی (ره)
منتقل گشته و مزاری به همراه تندیس در خور یک جهادگر شهید ، برایش سامان
دهند تا سندی باشد در برابر چشمان آنان که نان این کشور را میخورند و با
اولین کرشمه غربیان راهی آنسوی آبها میشوند.
تا سندی باشد برای آنان که
سالهاست خیرشان به کشورهای دیگر میرسد و سالی یکبار در فرودگاه امام پیاده
میشوند تا چند روزی نان و آب این سرزمین را نوش کرده و دوباره به همان
عافیتگاه خویش بازگردند.
مدیران خوش ذوق!! بنیاد شهید :
پیمان ابدی ، شهیدی از تبار چمران است که کنج عافیت غرب را رها کرده و جان برسر جهاد در ایران نهاد.
پیمان ابدی به مصداق فرمایشات رهبرمعظم انقلاب ، به حکم دین و عقل و انصاف و وطن دوستی شهیدی والا مقام است.
نه بخاطر اینکه ازبالای برج میلاد پایین پرید تا عوایدش به کودکان بی سرپرست برسد.
نه بخاطر اینکه طی یک عمل خطرناک ، مغز استخوان خویش را به یک بیمار سرطانی اهدا کرد.
بلکه بخاطر جانش که بر سر «
بی نیاز» کردن ملت ایران از «
نیاز به تکنیک های مختلف سینما» گذاشت.
همان سینمایی که مهمترین ابزار مهم جهاد فرهنگی است.
حقیت آن است که : پیمان ابدی مظهر نخبگانی است که برای جهادفرهنگی به کشور بازگشته و جان برسر این جهاد میگذارند.
براستی کدهای شهید محسوب شدن پیمان ابدی را در فرمایشات حضرت آقا ، اظهر من الشمس است.
کمی سلیقه میخواهد و بصیرت.
همین!
منابع :
1- پایگاه خبری مقام معظم رهبری
2- ویکی پدیا
3- خبرگزاری فارس
4- سایت سیمرغ