به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیتالله جعفر سبحانی از مراجع تقلید، در هفتیمن جلسه از سلسله جلسات کلام و عقاید اسلامی که صبح امروز در مدرسه علمیه عالی نواب برگزار شد، با بیان اینکه معاد به قدری در اسلام اهمیت دارد که در اول آفرینش معاد مطرح می شود، گفت: مجموع آیاتی که در قرآن کریم درخصوص معاد به صورت مستقیم و غیر مستقیم آمده، حدود دوهزار آیه است.
وی
تصریح کرد: شبهاتی در خصوص مسأله معاد وجود دارد، یکی از این شبهات این
است که بعد از این که بشر از دنیا رفت، ذرات بدن او در جهان پخش می شود و
بعد از پخش شدن شناسایی و همانند روز اول شدن این اجزا کار مشکلی است و
چگونه ممکن است که اجزای بدن انسان ها از یکدیگر تمیز داده شود؟ پاسخ این
شبهه این است که «کار نیکان را قیاس از خود نگیر»، زیرا کار خدا غیر از کار
بنده است و خداوند منان از تمام ذرات جهان آگاه است و می تواند ذرات وجود
هر انسانی را به خود او برگرداند.
حضرت آیتالله سبحانی بیان کرد:
برخی شبهه دیگری را مطرح و می گویند «انسان هنگامی که آفریده شد، دارای
خلقتی است و عروق و اعصابی دارد، این انسان بعد از اینکه از دنیا رفت و
خاک شد دومرتبه خداوند منان می خواهد این خاک را به عروق و اعصاب تبدیل کند
و در این جا دو خلقت وجود دارد؛ خلقت دوباره صورت می گیرد، در حالی که
گناه را شخص اول انجام داده و اطاعت هم برای خلقت اول است، بنابراین چگونه
می شود که عقاب و ثواب مربوط به خلقت دوم باشد؟» قرآن جواب این شبهه را این
گونه بیان می کند که ولو مخلوق اول غیر از مخلوق دوم و موجود اول غیر از
موجود دوم است اما ماده یکی است. آن چیزی که می تواند به دو مخلوق وحدت
بخشد، روح و نفس انسان است؛ روح و نفس انسان به حهت این که مجرّد است بین
آن دو وحدت می بخشد. آیا عروق غیر از عروق بعدی است یا مخلوق اول غیر مخلوق
دوم است؟ مخلوق اول غیر از مخلوق دوم است و موجود اول غیر از موجود دوم
اما آن چیزی که آنها را یکی می کند، روحِ و نفس است و روح و نفس یکی است.
همان روح و نفسی که در بدن اول بود همان روح و نفس در بدن دوم است.
وی
نتیجه گرفت: آن چیزی که از اجزای بدن آدمی بر روی زمین پراکنده است، مهم
نیست، بلکه روح مهم است و آن گم شدنی نیست.ملک الموت روح آدمی را قبض می
کند و این روح ابداً گم شده نیست و تمام این ارواح و انفس در پیشگاه خدا و
منتظر روز قیامت است و از همان خاک بدنی ساخته و این روح به آن وارد می
شود.
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم با بیان اینکه یکی از
شبهاتی که در خصوص معاد مطرح می شود شبهه آکل و مأکول است، توضیح داد: شبهه
آکل و مأکول این گونه است که فرض کنید مؤمنی فوت کرده و بدن او به خاک
تبدیل شده و آن خاک به درخت میوه و یا جو و گندم تبدیل شد است و کافری آن
میوه یا هر محصول را تغذیه می کند، در این جا اگر خداوند در روز قیامت
بخواهد کافر را کاملاً برگرداند بدن مؤمن ناقص می شود زیرا به عنوان مثال
آن گندم به وجود آمده از بدن مؤمن از اجزای اصلی بدن کافر شده است و در
صورتی که مؤمن را کامل برگرداند کافر ناقص می شود، زیرا اجزای بدن کافر از
اجزای بدن مؤمن تشکیل شده است و در صورتی که خداوند هر دو را برگرداند هر
دو مخلوق ناقص می شود، در اینجا اهل بیت(ع) در پاسخ به این شبهه بیان می
کنند که انسان اعضایش متحول به بدن دیگری نمی شود.
وی در مثالی
پاسخ اهل بیت(ع) به این شبهه را توضیح داد و گفت: اگر کسی یک تکه از
برلیانی را بخورد، آن برلیان در بدن او هضم نمی شود و به همان حالت اولیه
اش باقی می ماند و از بدن آن فرد خارج و عضو بدن او نمی شود، لذا اجزای بدن
مؤمن جزو اجزای بدن کافر نمی شود.
حضرت آیت الله سبحانی با ذکر
این که ما باید از علم امروز در مورد عقاید خود بهره بگیریم، به کشف سلول
های بنیادی توسط دانشمندان ایرانی اشاره کرد و ابراز داشت: پاسخ علمی این
شبهه این است که دانشمندان علوم سلولهای بنیادی بیان می کنند که انسان
دارای چند سلول بینادی است. میلیونها سلول در قلب و کبد آدمی وجود دارد و
یکی از آنها بنیادی است و میتوان به وسیله آن سلول بنیادی مشابه آن را
ساخت و تولید کرد. بنابراین اگر فرض کنیم تمام اجزای انسان مأکول دیگری
باشد اگر یک سلول بنیادی از هر عضوی بماند و همان را پرورش دهیم انسان به
وجود می آید به عبارتی با هفت تا یازده سلول بنیادی می توان یک انسان را
پرورش داد.