1- «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است كه در عمليات موسوم به «طرح
فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه جنگ «گرم و سرد» به
كار گرفته مي شود. فرض كنيد كه دشمن در جبهه نبرد نظامي قصد انجام عمليات
غافلگيرانه در منطقه «الف» را دارد و در همان حال، از قدرت دفاعي حريف
بيمناك است. در اين حالت به ترفند «آدرس غلط» يا «طرح فريب» روي مي آورد و
مثلا در منطقه «ب» كه با منطقه «الف» فاصله زيادي دارد دست به آتش باري مي
زند، با اين مقصود كه ذهن فرماندهان حريف را از منطقه اصلي عمليات يعني
منطقه «الف» دور كرده و به منطقه «ب» مشغول دارد. حالا اگر فرماندهان خودي
از آرايش جنگي و ضريب پراكندگي قواي دشمن اطلاعات دقيقي نداشته باشند، بعيد
نيست كه همه استعداد نظامي و يا بخش قابل توجهي از آن را براي مقابله با
حريف به منطقه «ب» منتقل كنند و حتي پس از دفع حمله دشمن در منطقه ب
-بخوانيد منطقه فريب- دست به تعقيب دشمن نيز بزنند! اكنون صحنه را در نظر
آوريد. چه مي بينيد؟ نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن را دفع
كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با
واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم،
بلكه، اين دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا
عمليات اصلي را در منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام
برساند.
2- شنبه گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم
آمدند و به گفته رئيس مجلس «بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست»
بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي
كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه كارهاي موثر براي مقابله با آن
بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه روساي محترم سه قوه، يعني
دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور، قرار است از برخي
بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم خود را
براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم
كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم
بسياري از موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي
شواهد و قرائن نيز حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به
دست اندركاران مقابله با گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره
ضروري به نظر مي رسد.
3- مروري گذرا به تلاش تبليغاتي مستقيم و
غيرمستقيم دشمن - مخصوصا نوع غيرمستقيم آن- حكايت از آن دارد كه حريف به
منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه
اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده است، چند جاده فرعي پيش روي
مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در شيپور فريب و نيز به
كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي آن دارد. اين
جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه
تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.
دراين
باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي
تاثير نيستند اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني
لگام گسيخته و «جهشي» بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در
پي داشته باشد. مخصوصا اين كه در برخي از موارد قبل از عملياتي شدن فلان
تحريم اقتصادي شاهد افزايش بي رويه و غيرمنطقي شماري از كالا و خدمات مورد
نياز مردم بوده و هستيم كه پيش از اين به آن پرداخته ايم و دراين نوشته،
نكته ديگري را دنبال مي كنيم و آن، چرايي ارائه اين آدرس غلط است.
4- بي
پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار دارد كه تحريم هاي اقتصادي
دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن را، تن دادن به
خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو طيف
جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه
هايي نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا
خواهند خورد. بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و
ضدانقلابيون تابلودار، تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه
نظام و يا مراكز تصميم ساز و سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و
شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان
مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي استحاله شده اي هستند كه در
برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با مردم و امور مربوط به
آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و از پرده برون
افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا فساد و
اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس
ها مي تواند شاهد مثال باشد.
هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را
هدف گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم،
مخصوصا اقشار محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين
نقطه به بعد هر يك انگيزه هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي
گيرند. چگونه؟!
5- ماموريت بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني
ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا شناخته شده- ولي بعضا به حال
خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي گراني ها است. شواهد
موجود حكايت از آن دارند كه ماموريت اين بخش در همين نقطه به پايان مي رسد.
چرا كه اگر در اين ماموريت موفق شوند - كه مي دانيم و تجربه كرده ايم نمي
شوند- به آمريكا و متحدانش براي رهايي هر چند نسبي از رسوايي ناشي از بي
اثر بودن تحريم ها كمك كرده اند! ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان
سرمايه داران و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر
ثروت انبوه و نامشروع خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي
براي مقابله با اين غارتگران و زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.
اما
بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز
تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه مشترك مورد اشاره متوقف نمي
شوند.
اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و قرائن موجود- در پي آن است
كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت از آن را، مذاكره و
رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران اصلي طيف ياد
شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و
رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در
همان حال، بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با
آمريكا را به خيال خام و توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي
ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم
آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!! اين طيف درگذشته اي نه چندان
دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد مستحكم و عزت آفرين و
پرصلابت رهبرمعظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و متحدانش نيز كه
حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد از
مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و
بي پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند.
6- در
مثنوي مولوي داستان كشاورزي آمده است كه انبار خويش از گندم انباشته بود
اما بي آن كه گندمي از انبار بردارد، همه روزه از ميزان گندم انبار شده
كاسته مي شد و كشاورز كه راه دستبرد دزدان را بسته بود، در حيرت از چرايي
كاهش گندم به حكيمي شكايت برد و حكيم او را گفت؛ از كجا معلوم كه موش ها در
انبار گندم لانه نكرده باشند؟
اول اي جان دفع شّر موش كن
و آنگه اندر جمع گندم كوش كن
گرنه موش دزد در انبار ماست
گندم انبار چل ساله كجاست؟!
در
اين باره گفتني هاي فراواني هست كه به فرصتي ديگر مي گذاريم و در پايان
نوشته پيش روي به اين نكته بسنده مي كنيم كه گراني لگام گسيخته كنوني به
آساني قابل مهار كردن است مثلا - و فقط مثلا- چرا در پي گيري يكي از علت
هاي گراني گوشت مرغ به اين ماجرا توجه نمي شود كه فلان كشتي حامل محموله
مورد نياز مرغداري ها نزديك به 7 ماه در سواحل كشورمان روي آب بوده است؟ و
آقايان «م» و «الف» دو سرمايه دار كلان كه با گشاده دستي برخي از مسئولان
مياني، انحصار واردات اين كالا را برعهده دارند، تخليه محموله كشتي را با
انگيزه فروش گرانتر آن تا 7 ماه به تاخير انداخته اند؟! و ...
حسين شريعتمداري