فایده غایب بودن امام عصر (عج) چیست؟ آیا نمیشد که او هم مثل امامان قبلی حاضر میشد؟غیبت امام مهدی(عج)، یکی از پدیدههایی است که با اراده و تدبیر خداوند، رخ داده است؛ پس به یقین دارای حکمت و مصلحتی مهم و قابل توجه است.عبداللَّه بن فضلهاشمی میگوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود: «صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق میافتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک میافتند».
عرض کردم: «فدایت شوم چرا چنین میشود»؟ فرمود: «به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم آن را برای شما بازگو کنیم». عرض کردم: «حکمت و فایده این غیبت چیست»؟ فرمود: «حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجتهای خداوند است که قبلاً از آنها یاد شده است؛ حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد؛ همان طور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد.
ای پسر فضل! این، امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما میدانیم خداوند عزّوجل حکیم است، قبول و اعتراف میکنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است؛ هر چند که علت آن کارها، برای ما روشن نشده باشد».1بر اساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی «غیبت»، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور امام مهدی(عج)، آشکار میشود؛ ولی در روایات متعددی، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که میتوانند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برسانند. برخی از عوامل غیبت را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
الف. اراده و خواست خداوند
طبق روایات، غیبت امام مهدی(عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است. در روند تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارقالعادهای رخ داده و اینها بر اساس سنت و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت امام مهدی(عج) نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است:
1. آزمون و امتحان مردم
یکی از حکمتهای الهی در مسئله «غیبت حجت»، امتحان و آزمایش انسانها - به ویژه شیعیان - است؛ یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان محکمی ندارند؛ تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم میشود و به درجاتی از ثواب نایل میآیند.زرارة بن اعین میگوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود: «قائم قبل از قیامش، غیبتی دارد. گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد... او منتظر است؛ اما خداوند، دوست دارد شیعه را آزمایش کند؛ آن گاه معتقدان و طرفداران باطل به شک میافتند».2
2. اتمام حجّت
با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروهها، افراد، اندیشهها و نظامها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده، ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت، بروز میدهند. این در حالی است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به ویژه دوازده امام معصوم - است و خداوند میخواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان علیهمالسلام جلب نماید.
3. تطابق و همسانی با پیامبران
خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی میکرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند؛ تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنّت الهی به طور کامل و اجرا شود.
4. هدایت بخشی مداوم
امام، واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم است و خداوند به منظور استمرار هدایت مردم - وقتی آنان در برههای از زمان، این نعمت بینظیر الهی را قدردان نبودند - طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار داد؛ تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر میرسد با توجّه به مشکلات زیاد فراروی امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشی باشد.
5. ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق
طول غیبت، باعث میشود که در اصلاب فاسدان، منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنان که شیوه امامان معصوم علیهمالسلام نیز چنین بوده است و حتی آنان پیش بینیهایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند که بعد از مدتی از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار اهل بیت علیهمالسلام به دنیا میآمدند.
6. ظهور قدرشناسی
یکی از حکمتها و اسرار مهم غیبت امام مهدی(عج)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امتها است. پس از آن همه قدرناشناسی که مردم نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت؛ تا گوهر گرانبهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور، با پذیرش و استقبال کامل مردم رو به رو شود.
ب. نقش و تأثیر مردم
یکی از عوامل مهم غیبت امام مهدی(عج)، عدم همراهی و اطاعت مردم از آن حضرت و سستی و کوتاهی در یاری امام علیهالسلام بوده است؛ چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیبهای فراوانی دیدند و رنجها کشیدند که نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است.
بر این اساس، غیبت امام مهدی(عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان(عج). خواجه نصیر الدین طوسی میگوید: «وجود امام، لطف است ]از سوی خدا[ و تصرّف او ]در امور[ لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است»؛3 یعنی، عدم حضور امام و غیبت او، از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آوردهایم. در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدی(عج)، میتوان به چند مورد زیر اشاره کرد:
1. تأدیب و متنبّه شدن
وقتی مردم به وظایف و مسئولیتهای خود، در برابر امام و پیشوای بر حق خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یاری او سرپیچی کنند و از جان و مالش محافظت نکنند، رواست که خداوند، آن امام را برای مدتی از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت، مردم از بسیاری از مواهب و الطاف امام معصوم علیهالسلام، بیبهره مانده و از برکات ظاهری وجود او محروم میشوند و این، نشانگر غضب و خشم الهی است.محمد بن فرج میگوید: امام ابوجعفر علیهالسلام برایم نوشت: «وقتی خداوند متعال بر مردم خشم گیرد، ما را از کنارشان دور میسازد».4
2. ستمکاری و نادانی مردم
ظلم و ستمی که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا میدارند و از حجت الهی، به جهت جهل و نادانیشان بهره کافی نمیبرند، موجب غیبت امام علیهالسلام شده است. حضرت علی علیهالسلام در این زمینه میفرماید: «ای مردم! بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمیماند؛ اما پروردگار، مردم را به جهت ظلم و ستمی که مرتکب میشوند و نیز به جهت اسراف و زیاده¬رویهای که در حق خود انجام میدهند، از دیدن حجّت خودش ]امام مهدی(عج)[ محروم میسازد».4
ج. دشمنان عنود و ستمگر
یکی از موانع و چالشهای اساسی فراروی امامان معصوم علیهمالسلام، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینهجو و نفاق پیشگان دنیا دوست بوده است. این امر، منجر به غصب خلافت، کشته شدن امامان علیهمالسلام، انزوا و محدودیت آنان، فشارهای مالی و اقتصادی برای آنان، جلوگیری از ارتباط آنان با مردم و... شده بود.امام مهدی(عج) نیز با همه این خطرات رو به رو بود و حکمت الهی اقتضا میکرد که آن حضرت از دیدهها غایب شود. با توجه به این امر بدیهی، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادی داشتهاند:
1. جلوگیری از کشته شدن
امام حسن عسکری علیهالسلام فرمود: «بنیامیه و بنیعباس، شمشیرهای خود را برای ما تیز کردند؛ زیرا خوب میدانستند که آنها در خلافت، حقی ندارند. آنان از ترس این که خلافت به جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلیاش مستقرّ شود، به کشتن اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و از بین بردم نوادگان آن حضرت، پرداختند؛ تا شاید از ولادت حضرت قائم(عج) جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند؛ ولی خداوند اراده کرد که او را بر احدی از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به کمال رساند؛ اگر چه مشرکان خوش ندارند».6
2. خطر دشمنان داخلی و اهل نفاق
علاوه بر خطری که از ناحیه خلفای عباسی متوجه امام مهدی(عج) بود، توطئه و اقدامات شومی نیز از طرف بعضی از نزدیکان فاسد و نفاق پیشه بر ضد آن حضرت صورت میگرفت و خطراتی را متوجه او میساخت که نمونه روشن آن خطرها را میتوان در اقدامات جعفر کذّاب جست وجو کرد. او با دستگاه خلافت، ارتباط نزدیکی داشت و میخواست به کمک آنان، مقام و دارایی امام عسکری علیهالسلام را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد.
د. نقش امام زمان(عج)
غیبت و پنهان زیستی امام مهدی(عج)، میتواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد؛ یعنی آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامههایش و رهایی از قید و بند حکومتها و با اذن الهی، از دیدهها غایب شده است. در این رابطه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
1. بیعت نکردن با حاکمان
یکی از عواملی که در روایات بسیاری به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدی(عج) با خلفای جور و طاغوتها بوده است. آن حضرت به جهت این که مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. آن حضرت زمانی که ظهور میکند، بیعت هیچ کس و هیچ حکومت غاصب و ستمگری را - حتی به عنوان تقیه - بر گردن ندارد. او قیام میکند؛ در حالی که نسبت به احدی از جباران و حکومتهای مختلف، تمکین و تسکین ندارد و از راه تقیه هم حکومتهای غیراسلامی ناکامل را در ظاهر امضا نکرده است.
پس یکی از حکمتها و مصالح غیبت، این است که امام علیهالسلام، پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمیشود، مانند پدران بزرگوارش، از راه تقیه با خلفا و زمامداران و سیاستمداران وقت، بیعت کند و وقتی که ظاهر میشود، هیچ بیعتی در گردن او نیست و هیچ حکومتی را بر خود ـ غیر از حکومت خدا و احکام و قوانین قرآن ـ حتی به ظاهر و از روی تقیه هم نپذیرفته است.
2. آماده شدن جهان و افکار عمومی
یکی از علتهای مهم غیبت امام مهدی(عج) و طولانی شدن پنهان زیستی آن حضرت، آماده ساختن جامعة بشری، برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است. آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینههای مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی و به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی و تا وقتی آمادگی جهانی بنا شد، حضرت در غیبت خواهند بود؛ زیرا وظیفه آن حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامی اهداف و برنامههای پیامبران و اولیای الهی است و اقدامات او، نیازمند درکی بالا و شعوری مترقی، از سوی مردم است.
شیخ طوسی میگوید: «فلسفه غیبت، فقدان قدرت لازم امام است که باید مردم به آن همت گمارند؛ در واقع، تا هنگامی که مردم زمینة اقتدار او را فراهم ساخته باشند، غیبت تداوم خواهد یافت؛ زیرا خداوند، خواستار تقویت حضرت مهدی(عج)، به وسیله بشر است، نه به وسیلة فرشتگان».
3. آماده سازی و تربیت شیعیان
یکی از حکمتهای «پنهان زیستی» امام زمان(عج)، این است که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده، سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود.
علی بن یقطین میگوید: امام کاظم علیهالسلام فرمود: «شیعیان با آرزوها، تربیت میشوند» و پدرم یقطین به من گفت: آن چه راجع به سلطنت بنیعباس به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آن چه که به شما درباره فرج اهل بیت گفته شده بود، انجام نشد.
به او گفتم: آن چه که به ما و شما گفته شده بود، هر دو از یک جا صادر شده است؛ ولی وعدهای که به شما داده شد، سر رسید و اما وعده ما ـ چون زمانش حتی نبود ـ هنوز نرسیده است و در عین حال، ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند: فرجبیت و تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هر آینه مردم، قساوت قلب میگرفتند و عموم آنان از اسلام بر میگشتند؛ اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود؛ تا قلبهای مردم حفظ شوند و فرج را نزدیک بدانند».7
پینوشتها:
1. شیخ حر عاملی، اثبات الهداه، ج 3، ج 217، ص 488.
2. همان، ص 472.
3. کشف المراد، ص 285.
4. کلینی، کافی، ج 1، ص 343.
5. مجلسی بحار الانوار، ج 51، ص 113، ح 8.
6. صافی، منتخب الاثر، ص 291.
7. مرآه العقول، ج 4، ص 176، ج 6.