کد خبر: ۶۴۹۰۲
زمان انتشار: ۱۰:۲۹     ۱۳ تير ۱۳۹۱
غیبت و پنهان زیستی امام مهدی(عج)، می‏تواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد؛ یعنی آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامه‏هایش و رهایی از قید و بند حکومت‏ها و با اذن الهی، از دیده‏ها غایب شده است.

فایده غایب بودن امام عصر (عج) چیست؟ آیا نمی‏شد که او هم مثل امامان قبلی حاضر می‏شد؟غیبت امام مهدی(عج)، یکی از پدیده‏هایی است که با اراده و تدبیر خداوند، رخ داده است؛ پس به یقین دارای حکمت و مصلحتی مهم و قابل توجه است.عبداللَّه بن فضل‏هاشمی می‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که می‏فرمود: «صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق می‏افتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک می‏افتند».

عرض کردم: «فدایت شوم چرا چنین می‏شود»؟ فرمود: «به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم آن را برای شما بازگو کنیم». عرض کردم: «حکمت و فایده این غیبت چیست»؟ فرمود: «حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجت‏های خداوند است که قبلاً از آنها یاد شده است؛ حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد؛ همان طور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد.

ای پسر فضل! این، امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما می‏دانیم خداوند عزّوجل حکیم است، قبول و اعتراف می‏کنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است؛ هر چند که علت آن کارها، برای ما روشن نشده باشد».1بر اساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی «غیبت»، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور امام مهدی(عج)، آشکار می‏شود؛ ولی در روایات متعددی، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که می‏توانند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برسانند. برخی از عوامل غیبت را می‏توان به شرح زیر بیان کرد:

الف. اراده و خواست خداوند

طبق روایات، غیبت امام مهدی(عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است. در روند تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارق‏العاده‏ای رخ داده و اینها بر اساس سنت و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت امام مهدی(عج) نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است:

1. آزمون و امتحان مردم

یکی از حکمت‏های الهی در مسئله «غیبت حجت»، امتحان و آزمایش انسان‏ها - به ویژه شیعیان - است؛ یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان محکمی ندارند؛ تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم می‏شود و به درجاتی از ثواب نایل می‏آیند.زرارة بن اعین می‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که می‏فرمود: «قائم قبل از قیامش، غیبتی دارد. گفتم: چرا؟ فرمود: می‏ترسد... او منتظر است؛ اما خداوند، دوست دارد شیعه را آزمایش کند؛ آن گاه معتقدان و طرفداران باطل به شک می‏افتند».2

2. اتمام حجّت

با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروه‏ها، افراد، اندیشه‏ها و نظام‏ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده، ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت، بروز می‏دهند. این در حالی است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به ویژه دوازده امام معصوم - است و خداوند می‏خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان علیهم‏السلام جلب نماید.

3. تطابق و همسانی با پیامبران

خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی می‏کرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند؛ تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنّت الهی به طور کامل و اجرا شود.

4. هدایت بخشی مداوم

امام، واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم است و خداوند به منظور استمرار هدایت مردم - وقتی آنان در برهه‏ای از زمان، این نعمت بی‏نظیر الهی را قدردان نبودند - طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار داد؛ تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر می‏رسد با توجّه به مشکلات زیاد فراروی امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشی باشد.

5. ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق

طول غیبت، باعث می‏شود که در اصلاب فاسدان، منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنان که شیوه امامان معصوم علیهم‏السلام نیز چنین بوده است و حتی آنان پیش بینی‏هایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند که بعد از مدتی از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار اهل بیت علیهم‏السلام به دنیا می‏آمدند.

6. ظهور قدرشناسی

یکی از حکمت‏ها و اسرار مهم غیبت امام مهدی(عج)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امت‏ها است. پس از آن همه قدرناشناسی که مردم نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت؛ تا گوهر گران‏بهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور، با پذیرش و استقبال کامل مردم رو به رو شود.

ب. نقش و تأثیر مردم

یکی از عوامل مهم غیبت امام مهدی(عج)، عدم همراهی و اطاعت مردم از آن حضرت و سستی و کوتاهی در یاری امام علیه‏السلام بوده است؛ چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیب‏های فراوانی دیدند و رنج‏ها کشیدند که نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است.

بر این اساس، غیبت امام مهدی(عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان(عج). خواجه نصیر الدین طوسی می‏گوید: «وجود امام، لطف است ]از سوی خدا[ و تصرّف او ]در امور[ لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است»؛3 یعنی، عدم حضور امام و غیبت او، از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آورده‏ایم. در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدی(عج)، می‏توان به چند مورد زیر اشاره کرد:

1. تأدیب و متنبّه شدن

وقتی مردم به وظایف و مسئولیت‏های خود، در برابر امام و پیشوای بر حق خود، پای‏بند نباشند و از اطاعت و یاری او سرپیچی کنند و از جان و مالش محافظت نکنند، رواست که خداوند، آن امام را برای مدتی از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت، مردم از بسیاری از مواهب و الطاف امام معصوم علیه‏السلام، بی‏بهره مانده و از برکات ظاهری وجود او محروم می‏شوند و این، نشان‏گر غضب و خشم الهی است.محمد بن فرج می‏گوید: امام ابوجعفر علیه‏السلام برایم نوشت: «وقتی خداوند متعال بر مردم خشم گیرد، ما را از کنارشان دور می‏سازد».4

2. ستمکاری و نادانی مردم

ظلم و ستمی که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا می‏دارند و از حجت الهی، به جهت جهل و نادانی‏شان بهره کافی نمی‏برند، موجب غیبت امام علیه‏السلام شده است. حضرت علی علیه‏السلام در این زمینه می‏فرماید: «ای مردم! بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمی‏ماند؛ اما پروردگار، مردم را به جهت ظلم و ستمی که مرتکب می‏شوند و نیز به جهت اسراف و زیاده¬روی‏های که در حق خود انجام می‏دهند، از دیدن حجّت خودش ]امام مهدی(عج)[ محروم می‏سازد».4

ج. دشمنان عنود و ستم‏گر

یکی از موانع و چالش‏های اساسی فراروی امامان معصوم علیهم‏السلام، وجود حاکمان ظالم، دشمنان جاهل و کینه‏جو و نفاق پیشگان دنیا دوست بوده است. این امر، منجر به غصب خلافت، کشته شدن امامان علیهم‏السلام، انزوا و محدودیت آنان، فشارهای مالی و اقتصادی برای آنان، جلوگیری از ارتباط آنان با مردم و... شده بود.امام مهدی(عج) نیز با همه این خطرات رو به رو بود و حکمت الهی اقتضا می‏کرد که آن حضرت از دیده‏ها غایب شود. با توجه به این امر بدیهی، عوامل زیر در غیبت آن حضرت نقش و تأثیر زیادی داشته‏اند:

1. جلوگیری از کشته شدن

امام حسن عسکری علیه‏السلام فرمود: «بنی‏امیه و بنی‏عباس، شمشیرهای خود را برای ما تیز کردند؛ زیرا خوب می‏دانستند که آنها در خلافت، حقی ندارند. آنان از ترس این که خلافت به جای خود برگردد و در میان صاحبان اصلی‏اش مستقرّ شود، به کشتن اهل بیت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏وآله و از بین بردم نوادگان آن حضرت، پرداختند؛ تا شاید از ولادت حضرت قائم(عج) جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند؛ ولی خداوند اراده کرد که او را بر احدی از دشمنان آشکار نکند و نور خود را به کمال رساند؛ اگر چه مشرکان خوش ندارند».6

2. خطر دشمنان داخلی و اهل نفاق

علاوه بر خطری که از ناحیه خلفای عباسی متوجه امام مهدی(عج) بود، توطئه و اقدامات شومی نیز از طرف بعضی از نزدیکان فاسد و نفاق پیشه بر ضد آن حضرت صورت می‏گرفت و خطراتی را متوجه او می‏ساخت که نمونه روشن آن خطرها را می‏توان در اقدامات جعفر کذّاب جست وجو کرد. او با دستگاه خلافت، ارتباط نزدیکی داشت و می‏خواست به کمک آنان، مقام و دارایی امام عسکری علیه‏السلام را تصاحب کند و فرزند او را به کشتن دهد.

د. نقش امام زمان(عج)

غیبت و پنهان زیستی امام مهدی(عج)، می‏تواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد؛ یعنی آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامه‏هایش و رهایی از قید و بند حکومت‏ها و با اذن الهی، از دیده‏ها غایب شده است. در این رابطه، می‏توان به نکات زیر اشاره کرد:

1. بیعت نکردن با حاکمان

یکی از عواملی که در روایات بسیاری به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدی(عج) با خلفای جور و طاغوت‏ها بوده است. آن حضرت به جهت این که مثل پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. آن حضرت زمانی که ظهور می‏کند، بیعت هیچ کس و هیچ حکومت غاصب و ستم‏گری را - حتی به عنوان تقیه - بر گردن ندارد. او قیام می‏کند؛ در حالی که نسبت به احدی از جباران و حکومت‏های مختلف، تمکین و تسکین ندارد و از راه تقیه هم حکومت‏های غیراسلامی ناکامل را در ظاهر امضا نکرده است.

پس یکی از حکمت‏ها و مصالح غیبت، این است که امام علیه‏السلام، پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمی‏شود، مانند پدران بزرگوارش، از راه تقیه با خلفا و زمامداران و سیاست‏مداران وقت، بیعت کند و وقتی که ظاهر می‏شود، هیچ بیعتی در گردن او نیست و هیچ حکومتی را بر خود ـ غیر از حکومت خدا و احکام و قوانین قرآن ـ حتی به ظاهر و از روی تقیه هم نپذیرفته است.

2. آماده شدن جهان و افکار عمومی‏

یکی از علت‏های مهم غیبت امام مهدی(عج) و طولانی شدن پنهان زیستی آن حضرت، آماده ساختن جامعة بشری، برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است. آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینه‏های مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی و به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی و تا وقتی آمادگی جهانی بنا شد، حضرت در غیبت خواهند بود؛ زیرا وظیفه آن حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامی اهداف و برنامه‏های پیامبران و اولیای الهی است و اقدامات او، نیازمند درکی بالا و شعوری مترقی، از سوی مردم است.

شیخ طوسی می‏گوید: «فلسفه غیبت، فقدان قدرت لازم امام است که باید مردم به آن همت گمارند؛ در واقع، تا هنگامی که مردم زمینة اقتدار او را فراهم ساخته باشند، غیبت تداوم خواهد یافت؛ زیرا خداوند، خواستار تقویت حضرت مهدی(عج)، به وسیله بشر است، نه به وسیلة فرشتگان».

3. آماده سازی و تربیت شیعیان

یکی از حکمت‏های «پنهان زیستی» امام زمان(عج)، این است که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده، سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود.

علی بن یقطین می‏گوید: امام کاظم علیه‏السلام فرمود: «شیعیان با آرزوها، تربیت می‏شوند» و پدرم یقطین به من گفت: آن چه راجع به سلطنت بنی‏عباس به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آن چه که به شما درباره فرج اهل بیت گفته شده بود، انجام نشد.

به او گفتم: آن چه که به ما و شما گفته شده بود، هر دو از یک جا صادر شده است؛ ولی وعده‏ای که به شما داده شد، سر رسید و اما وعده ما ـ چون زمانش حتی نبود ـ هنوز نرسیده است و در عین حال، ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما می‏گفتند: فرج‏بیت و تا سال دویستم یا سیصدم انجام می‏شود، هر آینه مردم، قساوت قلب می‏گرفتند و عموم آنان از اسلام بر می‏گشتند؛ اما همیشه به ما گفته‏اند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام می‏شود؛ تا قلب‏های مردم حفظ شوند و فرج را نزدیک بدانند».7

پی‌‏نوشت‏ها:

1. شیخ حر عاملی، اثبات الهداه، ج 3، ج 217، ص 488.

2. همان، ص 472.

3. کشف المراد، ص 285.

4. کلینی، کافی، ج 1، ص 343.

5. مجلسی بحار الانوار، ج 51، ص 113، ح 8.

6. صافی، منتخب الاثر، ص 291.

7. مرآه العقول، ج 4، ص 176، ج 6.

منبع : ماهنامه پرسمان شماره 102

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها