با توجه به رویکرد و سیاست دشمنانه که کانادا پس از قدرت گیری محافظه کاران در یک سال اخیر بر علیه ایران اتخاذ کرده است، که نمونه بارز آن را سخنان وزیر خارجه این کشور علیه برنامه هسته ای ایران در یکی دو هفته اخیر، تغییر سیاست خارجی این کشور و شدیدتر شدن مواضع معارض این کشور را در این مدت قابل بررسی و توجه است.
اولین دولت اکثریت محافظه کاران کانادا
یک سال پیش با پیروزی حزب محافظه کار کانادا اکثریت کرسی های پارلمانی در اختیار این حزب قرار گرفت و بدین شکل استیفن جوزف هارپر (Stephen Harper) رهبر حزب محافظه کار در رقابتی تاریخی برای اولین بار به یک دولت اکثریت دست یافت. این در حالی بود که وی پیش از این، سرپرستی دو دولت اقلیت محافظه کار را بر عهده داشت.
محافظه کاران در این انتخابات با کسب 40 درصد آرا 167 کرسی از 308 کرسی پارلمان را به دست آوردند. همچنین حزب نیو دمکراتیک (New Democrat Party) موسوم به «ان دی پی» که گرایشاتی چپگرایانه دارد، با کسب 102 کرسی، رتبه دوم و حزب لیبرال (LiberalParty) با کسب 34 کرسی به رتبه سوم دست یافتند.این اولین بار در تاریخ کانادا بودکه حزب لیبرال جایگاه سوم در رقابت انتخاباتی می یافت.(1) البته این نتایج با نظر سنجی که تنها 9 روز قبل از این انتخابات صورت پذیرفت حدوداً همخوانی داشت.(2)
علت پیروزی حزب محافظه کار
پس از پیروزی هارپر در انتخابات بسیاری از صاحب نظران به بررسی علل پیروزی حزب محافظه کار و دلایل شکست احزاب دیگر در این انتخابات پرداختند. مخصوصاً سقوط حزب لبیرال به رتبه سوم در نوع خود برای بسیاری از کانادایی ها یک اتفاقی نادر و غیر منتظره بود.برخی از تحلیلگران ضمن غیرمحبوب توصیف نمودن هارپر، با اعلام اینکه کانادا در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخی خود از نظر رهبری قرار دارد پیروزی وی در انتخابات را مرهون موقعیت خاص سیاسی کانادا و بحران داخلی در احزاب رقیب دانسته و امتداد این روند را ناپایدار عنوان نمودند.
در مقابل برخی در تحلیلی متفاوت، عنوان داشتند که پیروزی هارپر نتیجه کارکرد مثبت وی در عرصههای مختلف کانادا بوده است.این عده همچنین معتقدند که هارپر در جریان حاکمیت پنج ساله خود به تدریج کشور را به سمت راست هدایت نموده و در صورت تداوم موفقیت های دولت وی در دوره اخیر، این احتمال قوت می یابد که راستگرایی در کانادا نهادینه شده و تا مدت ها حاکمیت را در دست داشته باشد که به نظر می آید تحلیل مذکور به واقعیت نزدیک تر باشد.
سابقه حزب محافظه کار کانادا
امروزه تقریباً پنج حزب در مجلس عوام دارای کرسی می باشند. یکی از این احزاب،حزب محافظه کار(PartyConservative)می باشد که در انتخابات اخیر به پیروزی دست یافت. عموماً حزب پیروز در میان کنشگران سیاسی کانادا حزب حاکم (Governing Party) خطاب می گردد.بنیانگذار این حزب سرجان مک دونالد، اولین نخست وزیر کانادا می باشد. وی با ائتلافی نسبتاً قوی، 13 سال قبل از ایجاد کنفدراسیون، حزب محافظه کار را تاسیس نمود که از سال های 1867 تا سال 1873 و مجدداً از سال 1878 تا سال 1896 قدرت حاکم را در دست داشت.
از لحاظ تاریخی، محافظه کارانی که از سال 1942 به عنوان حزب محافظه کار پیشرو شناخته شده اند، یک موضع پدرسالاری و مالکیت اشتراکی داشته اند.آنان نسبت به تغییرات اجتماعی سریع خصومت ورزیده و به ارتباط با انگلیسی ها وابستگی خاصی دارند. (3)این حزب نگرش هایی کاملاً راستگرایانه به مسائل مختلف دارد و دیدگاه محافظه کارانه آن حزب در طول زمان حفظ شده است.
به علت روحیه محافظه کاری و مخالفت با تغییر و تحولات نوین و روحیات بعضاً ارتجاعی، این حزب در میان مهاجران کمترین طرفدار را داراست. بیشترین حامیان محافظه کاران در شهرهای کوچک و همین طور استان های مرکزی کانادا می باشند.حزب حاکم کنونی از ادغام دو حزب Progressive Conservative و Canadian Alliance در سال 2003 به وجود آمده است و رهبر کنونی آن استیفن هارپر (Stephen Harper) نخست وزیر کاناداست.برخی از تحلیلگران سیاسی دیدگاه های این حزب را نزدیک به حزب جمهوریخواه آمریکا، به خصوص در حوزه سیاست های خارجی آن می دانند. حزب محافظه کار کمترین تعداد طرفدار را در استان انتاریو و بیشترین تعداد طرفدار را در استان آلبرتا (زادگاه هارپر /Reform Party) دارد.
هارپر و تغییر در بنیان ها
تنها چند ماه مانده به انتخابات 2011 کانادا بود که یک مهاجر وبلاگ نویس ساکن کانادا در تارنمای خود نوشت « اگر فکر می کنید که کانادا نیازمند جت و موشک است، بروید و به هارپر رای دهید. اگر هم می خواهید تغییراتی در مورد سیاست های کانادا مشاهده کنید، می توانید به حزب لیبرال رای بدهید.» خطاب قرار دادن هارپر به «تفنگچی آلبرتایی» نه فقط مرهون اندیشه راستگرا و رادیکالی حزب مطبوعش، بلکه تا حدودی به شخصیت فردی هارپر نیز مربوط می گردد.
این نئوکان آلبرتایی در دوران نخست وزیری خود نقش آفرینی های خاصی را در عرصه بین المللی، متفاوت از گرایشات پیرسونیسم صلح طلبانه (گرایشی که تا دهه گذشته بر حاکمیت کانادا سایه افکنده بود) برای این کشور دیکته نموده و همچنان می نماید. برای مثال هارپر اواسط سال گذشته در جریان «کنفرانس هولوکاست»که در اتاوا برگزار گردید در طی سخنان خود اعلام نمود که حتی در صورت مورد حمله قرار گرفتن کشور کانادا در کنار اسرائیل خواهد ماند.
وی در بخشی از این سخنرانی اظهار داشت:« قطعاً تعداد کسانی که علیه اسرائیل رأی می دهند، خیلی بیشتر و بیشتر از کسانی است که از آن حمایت می کنند. اما تا زمانیکه من، نخست وزیر هستم، چه در سازمان ملل باشد و چه در بین کشورهای فرانسوی زبان یا هر نقطه دیگر جهان، کانادا به هر قیمتی که باشد، در کنار اسرائیل خواهد ماند.» گرچه لیبرال های کانادایی نیز از حامیان اسرائیل محسوب می شوند ولی با این حال این اظهارات هارپر توسط «ایگناتی یف» رهبر وقت حزب لیبرال، افراط گرایانه و برای تامین منافع کشور کانادا مضر خوانده شد.(4)
وزیر خارجه کانادا؛ خاخام تر از یهودی
این موضع گیری های رادیکالی مختص به شخص هارپر نمی باشد و گاهاً این روزها وزاری وی نیز با مواضعی افراطی توجه رسانه های مختلف را جلب می نمایند. به عنوان مثال به گزارش نشریه گلوب اند میل، «جان برد» وزیر امورخارجه دولت کانادا در طول آخرین سفر یک هفته ای خود به اسرائیل با ورود به هر محفلی یک جمله را تکرار می کرد و آن اینکه:« اسرائیل در جهان، دوستی بهتر از کانادا ندارد.»
به گزارش این نشریه وی آن قدر در ابراز علاقه خود به اسرائیل افراط می نماید که سرانجام وزیر اقتصاد اسرائیل، به مزاح خطاب به وی می گوید: «من فکر می کنم، کانادا حتی بیشتر از خود ما،اسرائیل را دوست دارد!». این نشریه در مقاله ای ضمن تحلیل رفتار و دیدگاه های افراطی جان برد، نسبت به علاقمندی محض وی به دولت اسرائیل می نویسد: «این جا می توان به جای عبارت "کاتولیک تر از پاپ” گفت: "یهودی تر از خاخام!” »(5)
با این حال همان طور این اظهارات تاکتیکی و جنجال بر انگیز هارپر و دولت مردانش در راستای ساخت «پرستیژ هویتی» قابل تعریف می باشد و این گونه اظهار نظرها تنها در راستای کسب پرستیژ و جبران خلاء حضور کشور کانادا در عرصه بین المللی می باشد و لاغیر.دولت هارپر هر چند که با شعار «ثبات» در انتخابات 2011 شرکت نمود ولی گویا شعار ثبات تنها به عدم تغییر در کابینه وی منجر گردید و این دولت در طول سالیان حاکمیت خود نشان داد که علاوه بر تاکتیک های افراطی و رادیکالی- پرستیژی خود در عرصه سیاست خارجی علاقه خاصی به اعمال تغییرات زیربنایی در کشور کانادا دارد.
تغییراتی که می رود تا با تجدیدنظر در اندیشه های لیبرالی، که قدمتی 40ساله را داراست چهره نوینی از کانادا در عرصه داخلی و خارجی را به نمایش در آورد.
بازگشت پیشوند royal به اول نام دو نیروی دریایی و هوایی، برگزاری بزرگداشت 200امین سالگرد جنگ سال 1812میلادی، بزرگداشت شصتمین سال تاجگذاری ملکه الیزابت دوم در سال 2012، بزرگداشت صد و پنجاهمین سالگرد برگزاری کنفرانس شارلوتتاون در سال 2014 و زنده نمودن تاریخچه و سنبل های نظام سلطنتی کشور از جمله تغییراتی است که در برنامه های دولت هارپر گنجانده شده است.(6)
هارپر و تیم همراه وی دریافته اند که برای بقای محافظه کاری و به تعریفی نهادینه نمودن نئوکانیزم در کانادا نیاز به تغییراتی بنیادین در آنچه است که لیبرال ها در عرض چند دهه آن را به عنوان ارزش های کانادایی به جامعه کانادا قبولانده اند. با این تفاسیر به نظر می آید بیش از هر زمانی کانادا بر کام نئوکان های کانادایی شیرین و به کام دولت ایران تلخ باشد.
پی نوشت ها:
(1) هارپر برنده انتخابات کانادا شد، خبرگزاری بی بی سی، 03 مه 2011، http://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/05/110503_u04_canada_election.shtml
(2) QUESTION: For those parties you would consider for federally, could you please rank your two top current local preferences? (Committed voters only – First Preference) – Three Day Rolling Average< http://www.ctv.ca/mini/election2011/polltracker/index.html>
(3) دفتر مطالعات سیاسی بین المللی: کانادا. تهران. انتشارات وزارت امور خارجه، ص157، چاپ اول 1388٫
(4) هارپر: تا زمانیکه من نخست وزیر هستم، کانادا به هر قیمتی، متحد اسرائیل می ماند، سایت ایرانتو، سه شنبه 18 آبان 1389، < http://iranto.ca/Fa/index.php?option=com_content&view=article&id=5044:harper-will-defend-israel-whatever-the-cost-&catid=51:canada&Itemid=143>
(5) www.theglobeandmail.com
(6) Jane Taber,www.theglobeandmail.com
مسعود فتحی پور