با توجه به پایان فصل امتحانات مدارس، مهمترین دغدغه خانوادهها، برای فرزندانشان علیالخصوص مقاطع سوم راهنمایی که به دبیرستان میروند و سوم دبیرستانیهایی که به پیشدانشگاهی میروند، پیدا کردن یک مدرسه، قابل اطمینان از لحاظ درسی که بتواند فرزندشان را وارد دانشگاه دلخواه کند، است.
به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران» اخیرا مشاهده شده که افزایش نرخها در سطح کشور، تاثیر وافری بر میزان شهریهی مدارس غیرانتفاعی، مخصوصا در مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی گذاشته است.
با توجه به اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها، که در پی آن با افزایش قیمت شدیدی در بازار های مختلف شاهد آن بودیم، در پی آن با مقوله افزایش شهریه مدارس غیرانتفاهی نیز روبرو شدیم. اما به راستی این افزایش قیمت، در چارت وزارت آموزش و پروش، به صورت تعریف شده و مجاز است ویا چیزی فرای آن حدی است که باید افزایش مییافته؟
با توجه به روندی که مدارس، با توجه به آیین نامه های سازمان آموزش و پرورش در سالهای اخیر مبنی بر افزایش میزان شهریه، در پیش داشتند، این بوده که هر سال بین 15 تا 20 درصد میزان شهریه خود را افزایش دهند، اما به نظر میرسد که برخی مدارس، علاوه بر این افزایش حداکثر 20 درصدی، به بهانه های دیگر، اقدام به دریافت مبالغی بسیار بیشتر از حد انتظار نموده اند.
تقریبا تمامی خانواده ها حتی در مدارس دولتی، با واژه ای به نام «فوق برنامه» آشنا هستیم و بدین معناست که ساعات و کلاس های آموزشی بیشتر از حد مصوب آموزش و پرورش که مدارس بنا به صلاحدید کادر و معلمین و انتظار از خروجی های مدرسه دارند، در بین ساعتهای آموزشی معمولی میگنجانند و به صورت جدا گانه، هزینه آن را دریافت مینمایند.
مهمترین سوال که شاید به ذهن هر کسی در ابتدای برخورد با این امر خطور کند، این است که آیا تعرفه ای برای مبالغ ساعات فوق برنامه از سوی آموزش و پرورش، برای مدارس تعریف شده است یا نه؟ و اگر تعریف شده است، آیا نظارتی بر دریافت این مبالغی که مدارس از خانوادهها دریافت میکنند وجود دارد؟
با توجه به بررسی های به عمل آمده، میزان شهریه های دریافتی در مقاطع اول تا سوم دبیرستان از دانشآموزان بابت شهریه، توسط مدارس در سال گذشته در حدود 5 تا 5/5 میلیون تومان بوده است که امسال با نتهایتا با اعمال 20 درصد افزایش به حدود 6تا 1/6 میلیون تومان رسیده باشد و در مقطع پیش دانشگاهی نیز، میزان مبلغی که به طور تقریبی و میانگین از سوی مدارس در سال گذشته دریافت میگردید، چیزی بین 5/7 تا 8 میلیون تومان بوده است و با توجه به به 20 در صد افزایش باید به نهایتا 6/9 میلیون تومان رسیده باشد.
اما به نظر میسد که برخی از مدارس به اصطلاح قوی و نخبه پرور، اقدام به دریافت حدود 5/1 برابر این قیمت ها در سال جاری تحت عنوان شهریه به علاوهی فوق برنامه و خیلی دیگر از موارد نموده اند و این در حالی است که اکثر این مدارس، ثبت نام خود را تکمیل و آزمون های ورودی خود را برگزار کرده و از هفته جاری اقدام به برگزاری کلاسهای خود کرده اند.
این امر شاید اول از همه نشانگر این باشد که هیچ گونه نظارتی بر افزایش شهریهها به صورت خود سرانه از سوی مدارس و دریافت آنها از خانواده ها از سوی آموزش و پرورش صورت نگرفته و در اولین واکنش نسبت به این موضوع، عمدتا شاهد بیان مطالبی از سوی همین مدارس مبنی بر عدم تخصیص بودجه از سوی آموزش و پرورش برای مدارس و یا عهده دار بودن مدرسه جهت پرداخت حتی کوچکترین هزینه های خود از قبیل آب و برق، به توجیه کردن این افزایش بی رویه شهریه ها مینمایند.
با توجه به وضعیت کنونی کشور، که به نوعی
علم و دانش در جایگاه مهم و سرنوشت سازی برای هر فرد قرار دارد، طبیعتا
برای هر خانواده ای، موفقیت فرزندش و راهیابی آن به دانشگاههای معتبر و
مشهور ایران، یک آمال و آرزو تلقی میشود و نهایت سعی و تلاش خود را حتی به
قیمت تامین چنین هزینهی کاذب و هنگفتی میکند تا موفقیت فرزند خود را
ببیند.
شاید یکی از علت های اصلی این که باعث میشود، خانواده ها به یک مدرسه
اعتماد کرده و به قول معروف فرزند خود را برای آمادگی در کنکور به آن
بسپارند، بنرها و تبلیغاتییست که عموما حاوی اسامی برخی دانشآموزان این
مدارس که رتبه خوبی در کنکور کسب نمودهاند و که مخصوصا در ایام اعلام
نتایج کنکور، سر در مدارس و محل های پرتردد محل، نصب میشود.
با همه این تفاسیر باز هم نمیتوان گفت که صرف سوابق درخشان یک مدرسه در کسب رتبه های خوب کنکور، حق دریافت مبالغی بی حساب و خارج از چهارچوب آموزش و پرورش پیدا بکنند. چناچه حتی نمیتوان به استناد به این موضوع مطمئن بود که در سالهای آینده و یا حتی سال جاری، همان کیفیت مطلوب را به اجرا بگذارد.
حال در این میان نباید از خانواده هایی که در این وضعیت اقتصادی کشور، و با توجه به گرانی های اخیر، دچار ضعف در تامین مایحتاج و گذراندن زندگی خود هستند، غافل شد، چرا که بالاخره هستند چنین خانواده هایی که دارای فرزندی با سنین مورد نظر و به دنبال محلی مناسب برای تحصیل وی باشند.
به نوعی حرف اینجاست که چرا باید نابرابری در جامعه به وجود بیاید و به بیان دیگر چرا باید جامعه ما به گونه ای قدم بردارد که دیگر جایی برای طرح سوال معروف«علم بهتر است یا ثروت» باقی نماند و لازمه کسب علم به صورت مطلوب که نهایت آن به ثروت هم خواهد رسید، داشتن ثروت باشد؟
مطمئنا در یک چنین بحثی، چارچوبی مناسب و شامل حال مردم جامعه از سوی آموزش و پرورش تعریف شده و نظارتی هم در پی آن هست، منتهی حرف اصلی اینجاست که چرا این نظارت به شیوه درست و صحیح انجام نمیشود و پیگیری های جدی از سوی مراجع ذیربط برای مقابله با ایجاد یک چنین فرهنگ غلطی که هم اکنون در جامعه ما در حال پیشروی است، صورت نمیگیرد؟