بولتن نیوز: سخنان رهبر انقلاب در ديدار با مسئولان عالي قوه قضائيه، مانند همیشه حاوی نکات مهم و قابل توجهی بود که بر همگان و به خصوص مسئولین و اهالی رسانه فرض است تا با مرور دوباره و چندباره آن، به سمت عملی کردن این بیانات حرکت کنند.
به گزارش بولتن، این سخنان دارای محورهای گوناگون و متنوعی بود. محورهایی هم چون:
- ارتقای قوه قضائیه: در این باره دغدغه رهبر انقلاب از ارتقاء قوه قضائیه دستیبابی به موضوع مهم و با اهمیتی است به نام «عدالت قضائی». چنان چه ایشان اینطور فرمودند:
«ما بايد قوهى قضائيه را به طور دائم ارتقاء ببخشيم. همهى اين گزارشهاى خرسند كنندهاى كه چه امروز شنيديم و چه آنچه كه در گزارشهاى مكتوب و شفاهى به ما ميرسد، به جاى خود در خور تقدير و سپاس است؛ ليكن آنچه كه متوقع است، ارتقاء قوهى قضائيه است به معناى كفايت عدل قضائى در كشور؛ اين هم ممكن نخواهد شد، حاصل نخواهد شد، مگر آن وقتى كه انسان خروجىهاى آن را مشاهده كند. همهى اين مقدمات براى اين است كه در جامعهى ما عدالت قضائى تحقق پيدا كند. اگر عدالتِ قضائى شد، مفاسد برچيده خواهد شد، افراد ناصالح از دستاندازى به مراكز حياتى جامعه دستشان كوتاه خواهد شد؛ صلحاء در مراكزى كه شايستهى آن هستند، قرار خواهند گرفت. همهى اينها بسته به تماميت و كمال قوهى قضائيه است.»
- ترسیم برنامه جامع برای قوه قضائیه: که یقینا بدون آن نمی توان به اهداف بلند مدت در حوزه «عدالت قضایی» و دستیابی به اهداف کلان این قوه مهم دست پیدا کرد. تحقق اهداف مهم یک نهاد، بسته به برنامه جامع و مانع است که در برگیرنده همه جوانب امر باشد. اما از این مهم تر در نظر رهبر انقلاب، راه های عملیاتی کردن این برنامه است:
«نكتهى اساسى اين است كه تهيهى برنامهى جامع، يك مسئله است؛ باز كردن مسيرهاى تحقق و عملياتى شدن اين برنامه، يك مسئلهى ديگر است. نبايد به مجرد اينكه برنامه تنظيم شد و ابلاغ شد، احساس آسودگى كنيم؛ بگوئيم خب، اين كار بزرگ انجام گرفت؛ نه، برنامهى جامع، يك نسخه است؛ اين نسخه بايد پيچيده بشود، تكليف اجزاء آن به طور دقيق مشخص بشود و مصرف بشود. در بخشهاى مختلف بايستى اين پيگيرى بشود تا اين برنامهى جامع تحقق پيدا كند و عملياتى شود.»
- لزوم توجه بیشتر به مسأله «زندان»ها: مسأله زندان ها معمولا در نگاه عموم جامعه یک مسأله قضایی است. تصور عموم مردم این است که مجرمی، جرمی مرتکب شده و بنابراین برای تأدیب شدن و به سزا رسیدن عمل خود، باید مدتی را بسته به جرم خود در زندان به سر برد. در حالی که رهبر انقلاب به نظر می رسد بیش از آنکه نگاه قضایی و کیفری به موضوع «جرم» و «مجرم» داشته باشند نگاه «فرهنگی» دارند. چه آنکه موضوع زندان و گذراندن محکومیت کیفری در جایی به نام زندان، یقینا در بردارنده پیامدهای فرهنگی و اجتماعی عدیده ای است. از پیامدهایی که برای خود شخص مجرم دارد تا پیامدها و تأثیرات آن بر روی خانواده شخص مجرم و تا پیامدهای فرهنگی آن در سطح جامعه:
«در مواردى كه مشكلات، مشكلات مالى است و اعسار وجود دارد ـ يكى از بحثهائى كه با دوستان داشتيم، اين بوده است كه آيا بايد اعسار اثبات شود تا اينكه مجازات برداشته شود؟ اين مسئله مشكلاتى را به دنبال خواهد داشت ـ در آن مواردى كه جرمى به معناى واقعى كلمه اتفاق نيفتاده است، نبايد ما متوسل به زندان شويم. در مجموعهى قوهى قضائيه كارى كنيد كه مجازات زندان به حداقل برسد؛ اين احتياج دارد به تدبير. البته تدابيرى اتخاذ شده؛ بعضى درست، بعضى نادرست ـ كه نميخواهيم وارد جزئيات و مسائلش بشويم ـ ليكن مجموعا زندان يك پديدهى نامطلوب است؛ مشكلات زندان، تبعات زندان، تبعاتى كه براى خود زندانى پيش مىآيد، تبعاتى كه براى خانوادهها پيش مىآيد، تبعاتى كه براى محيط كار پيش مىآيد. بنابراين سياست قوهى قضائيه را اين قرار بدهيد و دنبال كنيد؛ فكر كنيد، راه پيدا كنيد، علاججويانه؛ يكى بايد اين باشد كه مسئلهى زندان حل شود؛ هم از جهت اينكه جنبهى مجازاتىِ زندان تبديل نشود به يك شىء ديگر؛ دوم اينكه هرچه ممكن است، مجازات زندان كاهش پيدا كند و تبديل بشود به مجازاتهاى ديگر، تا تبعات زندان دامنگير جامعه نشود.»
- کادرسازی برای قوه قضائیه: دغدغه مهم دیگر رهبر انقلاب، «کادرسازی» برای قوه قضائیه بود. این مهم است که بدانیم یک مجموعه، یک نهاد و در یک طرح کلی تر، یک «انقلاب» برای حفظ، تداوم و استمرار خود نیازمند کادرسازی و «تربیت نیرو» است. تربیت نیرو یکی از حلقه های مفقوده جمهوری اسلامی در این سال ها بوده که متاسفانه توجه خاصی به این مسأله نیز تا به حال نشده است:
«مسئلهى ديگرى كه در قوهى قضائيه هست ـ و ديدم كه مورد توجه رئيس محترم قوه هم هست؛ ليكن بايد روى اين، كار جدىترى انجام بگيرد ـ مسئلهى كادرسازى براى مناصب مديريتى و مناصب بالاى قوهى قضائيه است؛ تربيت انسانهاى صالح، بخصوص براى مناصب مديريتى؛ والاّ در مجموعهى قوه، امر خيلى لازم و مهمى است. از حوزهها، از دانشگاهها بايد استفاده بشود. شخصيتهاى برجسته بحمداللّه كم نيستند، استعدادهاى جوشان در جامعهى ما كم نيست. اين هم يك مسئله است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد. انشاءاللّه براى اين، كار بشود، سرمايهگذارى بشود، برنامهريزى بشود.»
- مبارزه جبهه استکبار با انقلاب اسلامی: این روزها این موضوع بیشتر نمود پیدا کرده است. دستگاه سیاسی و دیپلماتیک غرب که گمان می کرد می تواند در پرونده هسته ای از ایران باج خواهی کرده و مانع دستیابی به حقوق مسلم خود شود، حالا متوجه شده که نمی تواند به این هدف خود برسد. بنابراین سعی کرده با ایجاد تحریم ها و آوردن فشارهای اقتصادی بیشتر، اینطور وانمود کنند که این از تأثیرات پرونده هسته ای بوده است. حال آنکه دشمنی استکبار با انقلاب اسلامی نه مربوط به امروز که از ابتدای انقلاب وجود داشته و حتی اگر به خواسته های آنان در قضیه هسته ای هم تن دهیم، چیزی دیگر را بهانه کرده و بر دشمنی خود ادامه خواهند داد:
«در مقابلهى با جمهورى اسلامى، همهى تلاش خودشان را دارند به كار ميبرند؛ هدف هم اين است كه نظام مقدس جمهورى اسلامى را از پشتيبانى مردم ـ از اين پشتوانهى عظيم ـ محروم كنند. اين تحريمها و اينها كه مشاهده ميكنيد، هدف اصلىاش اين است. البته بدروغ ادعا ميكنند كه هدف تحريمها، مردم نيستند: ميخواهيم به مردم ضربه وارد نيايد. مثل بقيهى ادعاهاشان، اين هم دروغ و فريب و خدعه است. نه؛ اتفاقا هدف اصلى، مردمند. فشارها براى اين است كه مردم را به ستوه بياورند، مردم را دچار مشكلات كنند، تا از نظام جمهورى اسلامى دل ببُرند؛ رابطهى قلبى آنها با نظام جمهورى اسلامى قطع شود. البته به فضل الهى، به حول و قوهى الهى، در اين ميدان هم شكست خواهند خورد.»
- هماهنگی سه قوه با هم در عین مستقل بودن: در نظام جمهوری اسلامی اگر چه اصل بر تفکیک سه قوه از یکدیگر نبا نهاده شده است اما از حیث کارکردی و ساختاری، باید بین سه قوه هماهنگی لازم صورت پذیرد. در غیر این صورت نمی توان به مدل مطلوب و اهداف عالیه نظام دست پیدا کرد. از طرف دیگر باید توجه داشت، این بدان معنا نیست که هر یک از سه قوه در کار دیگر قوا دخالت کرده و به جای آنکه تمرکز اصلی را بر روی پیشرفت و انجام کارهای محوله به قوه مربوطه خود بگذارند، بر روی اشکالات و معایب دیگر قوا تمرکز کنند:
«هرگونه واگرائى نيروها از يكديگر، واگرائى قواى سهگانه از يكديگر، به ضرر كشور است، به ضرر نظام است. همه بايد با هم همكارى كنند، همه بايد به هم كمك كنند. دولت، مجلس، قوهى قضائيه، همه در يك جبهه قرار دارند؛ آن جبهه، جبههى دفاع از اسلام است؛ دفاع از ملت عزيز و شريف است؛ دفاع از استقلال كشور است؛ دفاع از هويت انقلاب است، كه به ملت ما و مردم ما هويت داد، بلكه به امت اسلامى هويت داد. امروز اهداف برجستهى ما اينهاست. لذا بايد همكارى انجام بگيرد.»
و همچنین:
«اگر چنانچه هر يك از بخشهاى مختلف كشور، كار خودشان را متوقف كنند به كار طرف مقابل و طرفهاى مقابل، هيچ كارى انجام نخواهد گرفت. ما بگوئيم چون ديگرى به وظيفهى خودش عمل نكرده، ما هم كم بگذاريم، كوتاه بگذاريم؛ نه، ما وظيفهى خودمان را به طور كامل انجام بدهيم. اين، علاوه بر اينكه يك اداى وظيفهى الهى و اداى حق الهى است، كمك هم ميكند به اين كه ديگران هم وظيفهى خودشان را به طور كامل محقق كنند و انجام بدهند.»
- توجه به حفظ آبروی اشخاص: اما آن چیزی که مسأله اصلی و دغدغه اساسی برای نگارش این مطلب بود توجه به حفظ آبروی اشخاص است که رهبر انقلاب برای بار چندم آن را به خصوص به اهالی رسانه گوشزد کردند. بولتن نیوز، پیش از این در چندین مطلب من جمله در مطلبی با عنوان «چرا قوه قضائیه درباره مفسدان اقتصادی افشاگری نمیکند؟» به این موضوع اشاره کرده و نوشته بود که:
«عمق نگاه بینش مبتنی بر دین و اندیشهی اسلامی و تفاوت آن با سایر مکاتب جعلی بشری را از همین نکته میتوان فهمید. اینکه حکومت دینی و به تبع آن «رسانهی دینی» نمیتواند و البته نباید هرطوری که خواست عمل کند. کارکردهای رسانهی دینی با رسانههای غربی تفاوت دارد. ذات و جوهرهی رسانهی غربی بر جنجال، حادثه و اغراق بنا شده و تا چند کیلو از این زهر ماریها مخلوط خبر نکند انگار رسالت خودش را انجام نداده است! حتی این مسأله را میتوان بهوضوح در کتب و مقالات آموزش خبرنگاری و خبرنویسی و بهطور کلی شیوههای تولید خبر نیز ملاحظه کرد. و شگفت آنکه متأسفانه رسانههای ما نیز بدون توجه به آثار روحی و اخلاقی چنین متد و روشی، از همین شیوههای تولید خبر استفاده میکنند!»
دیروز نیز رهبر انقلاب مجددا این مسأله را مطرح کردند:
«مسئلهى ديگرى كه در مورد قوهى قضائيه مهم است ـ البته مخاطب اين، فقط قوهى قضائيه نيست؛ بيشتر، دستگاههاى تبليغاتىاند ـ مسئلهى آبروى اشخاص است. خيلى بايد مراقب حفظ آبروى اشخاص بود. شريعت اسلامى عِرض مؤمن را در رديف جان او قرار داده. نبايد قوهى قضائيه، دستگاهها، دادگاهها و دستگاههاى ادارى قوهى قضائيه، تحت تأثير جوسازى تبليغات رسانهها قرار بگيرند. خب، رسانهها انصافا در اين زمينه مشكلاتى دارند؛ بخصوص حالا كه اين پايگاههاى رايانهاى راه افتاده، مشكلاتى وجود دارد؛ يعنى خيلى امورِ لازمالرعايه، رعايت نميشود؛ حقيقتا اينجور است؛ اين جزو نواقص زندگى ماست، نواقص كار ماست. خب، اين در جاى خود علاج ديگرى دارد؛ علاج مسئلهى شايعات و كارهائى كه در مطبوعات و غير مطبوعات انجام ميگيرد، مقولهى جداگانهاى است؛ اما قوهى قضائيه نبايد تحت تأثير قرار بگيرد. اگر چنانچه همهى مطبوعات، همهى پايگاههاى رايانهاى كه فضا درست ميكنند، جو درست ميكنند، افكار عمومى ميسازند، به يك سمتى هل دادند، قوهى قضائيه، آن دادگاه خاص يا دادسرائى كه حالا مسئول پيگيرى يك پرونده است، بايستى كار خودش را انجام بدهد؛ هيچ تحت تأثير نبايد قرار بگيرد. اين نكتهى بسيار اساسىاى است. اسم آوردن از متهمين، قبل از اثبات جرم، يا اسم نياوردن، اما جورى بيان كردن كه مثل اسم آوردن است، اينها اشكال دارد، ايراد دارد؛ اينها ارتقاء قوهى قضائيه و دستگاه قضاى كشور را يقينا دچار اختلال ميكند. اين هم يك نكته است كه حتما بايستى مورد توجه قرار بگيرد.»
و حالا نوبت رسانه ها مخصوصا رسانه های اصولگرا و ولایی است که نشان دهند تا چه حد در جهت منویات رهبری حرکت کرده و به نصایح ایشان گوش فرا می دهند.