فارس، پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطری است و برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب الهی دارای جایگاه خاصی است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشری را به سوی آن فراخواندهاند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است.
به همین منظور، میزگردی را با حضور حجتالاسلام محمدمهدی ابراهیمپور، مدیر مرکز تحقیقات و طرحهای کاربردی ریحانةالنبی(س) و حجتالاسلام سید محمدرضا آقا میری، مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران و سه تن از خواهران این مرکز برگزار کردیم که بخش نخست آن در پی میآید.
حیا که از انسان جدا شود انسانیت زیر سؤال میرود/ زمانی حجاب اشخاص استمرار پیدا میکند که حیا داشته باشند
* جایگاه حیا در نوع پوشش افراد چگونه است و تا چه اندازه موضوع حیا میتواند در میزان پایبندی افراد به حجاب در جامعه مؤثر باشد؟
ابراهیمپور: اتفاقا سؤالی که شما عنوان کردید جزو یکی از کلیدیترین مباحثی است که در سه مفهوم بحث حیا، حجاب و عفت، بعضا میبینیم در تعاریف و یا فعالیتهایی که قرار است انسان انجام دهد خلطهایی صورت میگیرد، حیا یک انگیزه درونی برای شخص است لذا حیا فقط در حوزه بحث حجاب و پوشش مطرح نمیشود.
بلکه حیا باعث میشود با توجه به آن گرایش درونی که انسان دارد زشتیها را کنار زند حیایی که انسان میخواهد داشته باشد گاها خود را در منظر انسان دیگری میبیند و حیا را رعایت میکند و زشتیها را کنار میزند.
گاهی اوقات فراتر از این مرحله است و با توجه به معرفتی که شخص دارد شاهد را فقط یک انسان در کنار خود و یا یک دوربین تلقی نمیکند بلکه 8 شاهدی است که در آیات و روایات بر آن تاکید شده است که این شاهدان در روز قیامت شهادت میدهند بر عمل خوب یا بد انسان که جای هیچ انکاری را باقی نمیگذارد. زمین، زمان، اهل بیت (ع)، خدا و ملائکه از جمله شاهدان انسان بر اعمالشان هستند.
بنابراین، حیا کلیدیترین موضوعی است که هر انسانی باید داشته باشد، اگر حیا از انسان اعم از زن و مرد جدا شود انسانیت فرد زیر سؤال خواهد رفت و دیگر نمیتوان از این فرد، انتظار اعمال انسانی را داشته باشیم البته در روایات اسلامی، حیا کلید همه خوبیهاست و این کلید در دست هر فردی قرار گیرد موفق است لذا وقتی این قفل شکسته شد و این فضا از بین رفت انسان دست به هر کار زشتی خواهد زد.
اگر پوشش، لباس و حجاب، زینت ظاهری برای انسان به شمار میرود حیا نیز دربردارنده زیبایی معنوی است که انسان به آن نیاز دارد تا علاوه بر لباس زیبا با معنویت درونی خود را بیاراید. البته جایگاه و ارزش این زیبایی و این حیا برای زن متفاوت است در روایات آمده است که خداوند متعال، حیا را 10 قسمت کرده است که 9 قسم آن برای زن و یک قسمت به مرد اختصاص دارد و این موضوع، اهمیت جایگاه حیای زن را نسبت به مرد میرساند که با ازدواج زن، مراحلی از حیای زن به امور دیگری تبدیل میشود تا او بتواند به زندگی خود ادامه داده و نقش همسری و یا مادری را به خوبی ایفا کند.
اصل حیا برای انسان لازم است اما به لحاظ جایگاهی که زنان دارند، حیا برای آنها زیبندهتر است.
بر اساس روایات اسلامی، یکی از فلسفههای حجاب این است که احترام زن مسلمان حفظ شود و احترام زن مسلمان به این است که بتواند به وسیله حجاب، جایگاه و شخصیت خود را حفظ کند هر چند رعایت حجاب، فقط با پوشش و لباس نیست اما یکی از ملزومات احترام به زن، موضوع حیا است که اگر حیا از جانب زن رعایت شود در مواجهه با نامحرم، ارتباطات اجتماعی، موقعیتهایی که برای او در جامعه به وجود میآید میتواند جایگاه خود را حفظ کند.
اگر جایگاه حیا از جانب زنان حفظ نشود نباید انتظار جامعه سالمی را داشت یعنی امروزه نگرانی ما در جامعه با نگاه کاربردی به بحث حجاب این است که با وجود اینکه حجاب یک امر ظاهری است اما این حجاب، زمانی از طرف شخص استمرار پیدا میکند که این فرد حیا داشته باشد و اگر شخص حیا نداشته باشد استمرار حجاب و حیا نیز دچار آسیب میشود. باید تلاش کنیم حیا در جامعه حفظ شود، حرمت، حریمها رعایت شود که دچار آسیبهای جبران ناپذیر نشویم.
حیا به عنوان رکن مهم در یک جامعه سالم تلقی میشود
آقامیری: اگر بخواهیم فارغ از تمام مباحث، حیا را مطرح کنیم حیا زیبنده انسان است انسان بیحیا در جامعه انگشتنماست و مورد احترام جامعه نیست بدین معنا که اگر حیا در جامعه کمرنگ شود گام های اولیه آغاز انحطاط جامعه برداشته خواهد شد. روایات ما بخش مهمی از حیا را مربوط به زنان میداند و البته حیا یک امر نفسانی است که شدت و ضعف آن به نفسانیت خود انسان برمیگردد. لذا اگر بخواهیم افراد را به داشتن حیای کم یا زیاد متصف کنیم از حیث اینکه این حالت نفسانی در انسانها متغیر است کار جالبی نیست.
گاهی اوقات ممکن است خانمی که حجاب متعارف اسلامی را ندارد اما گاهی اوقات احساس میشود که او فردی با حیاست و حیا در وجود آن متبلور است اما این حالت نفسانی در وجود برخی دیگر با همان شرایط، کمرنگتر است.
بنابراین انسان باید حیا را در وجود خود، متجلی کند و اگر احیانا جامعهای که متشکل از انسانهای مختلف است از حیا به دور باشد در این صورت بایستی سراغ تکتک افراد رفت و بحث حیا را در وجود آنها احیا کرد و باید کار فرهنگی کرد و پیرامون مبادی بحث حیا که حجاب نیز جزئی از آن محسوب میشود، به گفتوگو نشست، همچنین تأثیر کارهای ایجابی عمدتا از کارهای سلبی بهتر است لذا با اقدامات ایجابی، جامعهای که بیحیا شده بود به داشتن حیا متمایل خواهد شد همچنین، حالت نفسانی حیا میتواند اکتسابی نیز باشد.
به هر حال حیا به عنوان یک رکن مهم در یک جامعه سالم تلقی میشود و اگر حیا در جامعه با اهرمهای مختلف، کنار گذاشته شود در واقع، انحطاط جامعه همان روزهای آغازین بیحیایی خواهد بود.
باید حجاب را با دلایل متقن و مستحکم، برای بانوان دهه 90 تبیین کنیم
* با توجه به صحبتهای شما آیا میان حیا و حجاب مرزی وجود دارد؟
آقامیری: به نظر من ارتباط حیا با حجاب، یک ارتباط عموم و خصوص من وجه است یعنی ممکن است برخی از افراد باشند که به دلیل علقههای شرعی، حجاب مبتنی بر تمام ضوابط شرعی را رعایت کنند اما ممکن است آن حالت نفسانی که یک انسان دارد حیا در وجود او تبلور زیادی نداشته باشد از طرف دیگر ممکن است خانمی نیز وجود داشته باشد که به دلیل اینکه ارتباط فرهنگی با حجاب برقرار نکرده، خود را ملزم به پوشش اسلامی نمیکند.
ما نیامدیم بانوان دهه 90 را با دلایل متقن و مستحکم با حجاب آشنا کنیم لذا حجاب که یک سرمایه مهمی برای یک خانم به شمار میرود به دلیل کمکاری نهادهای فرهنگی، این امتیاز بزرگ از بسیاری از بانوان گرفته شده است کما اینکه مستندات و براهین حجاب و جنبه زینت بودن حجاب توسط گروهی درک شده و افرادی به حجاب روی آوردهاند و این بیانگر کار و فعالیتی است که به لحاظ فرهنگی در این زمینه صورت گرفته است و این گروه حیای کافی را نیز داشتهاند.
معتقدم درست است که حجاب، عموما از حیا ناشی میشود اما در عین حال میان حیا و حجاب یک تفاوتی هست یعنی الزاما تمام خانمهایی که حجاب دارند با حیا نیستند و ممکن است حیای آنها شدت و ضعف داشته باشد و از سوی دیگر، تمام خانمهایی که حجاب ندارند نیز ممکن است از حیای زیاد و یا کمی برخوردار باشند.
حجاب، یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است که باید با نگاه فرهنگی آن را درست کرد نه با نگاه سیاسی!
* ارزیابی شما از عملکرد دولت در خصوص ترویج فرهنگ عفاف و حجاب چگونه است؟
ابراهیمپور: تمام این امور در حیطه شرح وظایف دولت مطرح است به طور مثلا اگر مؤسسهای بخواهد درباره حجاب شروع به کار کند گام اول داشتن مجوز قانونی است سپس باید به لحاظ بودجه و سایر موارد، مورد حمایت قرار گیرد که متاسفانه این موضوع در نهایت ضعف و بیتوجهی قرار دارد.
حداقل حجاب شرعی موجود در منابع فقهی که زن باید در اجتماع رعایت کند از جمله حقوق شهروندی بوده و وظیفه دولت است که این کار را انجام دهد اما بیش از حد شرعی که منابع دینی، حدود حجاب را برای زن مشخص کرده است به شرایط و موقعیتهایی برمیگردد که در جامعه به وجود میآید لذا شاید زمانی شرایطی به وجود آید که بیش از حد شرعی نیز در بحث پوشش مطرح شود.
بعد از تکمیل آموزشها و ترویج حجاب توسط دولت، باید با افراد متخلف برخورد شود اما آنچه که امروز در جامعه دیده میشود این است که دستگاههای فرهنگی به دلایل مختلف نتوانستهاند کار خود را انجام دهند و چون دولت در این زمینه برنامهای نداشته و یا از دستگاههای فرهنگی درخواست کمک نکرده و یا اگر کمک خواسته اما با یک آسیبی به آن ورود پیدا کرده ما را به وضعیتی رسانده است که دیگر نمیتوان نام آن را ترویج حجاب گذاشت بلکه ما با بدحجابی برخورد میکنیم یعنی آن بحث اصلاحی و ایجابی در حال حاضر صورت نمیگیرد و همه به دنبال آن هستند که وضعیت موجود را تغییر دهند.
فرض کنید در یک محیطی زلزله آمده است و ستاد بحران برای سر و سامان دادن به وضعیت موجود، وارد عمل میشود لذا او مسئولیت مسکن را برعهده ندارد بلکه ستاد بحران میخواهد خرابیها را جمع کند، الان وضعیت دولت به اینجا رسیده است که باید نسبت به مسائل و آسیبهایی که در سه دهه پس از انقلاب درباره مسئله حجاب به وجود آمده، آنها را جمع کند و این مسئله نشان از کمکاری دارد.
دولت واقعا در این زمینه کمکاری کرده است، اگر روند نگاه دولت به مسئله حجاب، به همین شکلی که تاکنون بوده باشد هیچ وقت نباید به بهبود وضعیت حجاب امید داشته باشیم و خدای ناکرده باید منتظر وضعیتی بدتر از این هم بود.
در جهان و کشور ما موضوع حجاب با سایر مسائل دینی متفاوت است ما یک نگاه شرعی به حجاب داریم و یک نگاه فرهنگی. قانون ما باید در خدمت شرع باشد لذا افرادی که قانون را اجرا میکنند از قوه قضائیه تا دستگاههای زیر مجموعه قوه مجریه، چون تحت حاکمیت جامعه اسلامی هستند باید حداقل حجاب شرعی را در جامعه اجرا کنند. اما این اتفاق فرهنگی و شرعی صورت نگرفته است از این رو مسئله حجاب، یک مسئله فرهنگی و اجتماعی بوده و ما باید نگاه فرهنگی، حجاب را درست کنیم.
در جهان و در کشور ما نگاه فرهنگی و تربیتی نسبت مسئله حجاب وجود ندارد و اگر خیلی خوشبین بوده و بر آن باشیم که این نگاه وجود دارد پس از نگاه سیاسی است!
متأسفانه حجاب در دنیا و در جمهوری اسلامی ایران، ابتدا یک مسئله سیاسی است سپس یک مسئله فرهنگی و اجتماعی!
ما میخواهیم با کار فرهنگی یک مسئله سیاسی را تصحیح کنیم چرا که نگاه دولتمردان به مسئله حجاب یک نگاه سیاسی است و اگر فعالیتی قرار است در این زمینه صورت بگیرد با رویکرد سیاسی خواهد بود.
در خصوص حوزه ارتباطی خودمان با دولت و کارهایی که در زمینه حجاب از سال 84 شروع کردهایم این موضوع کاملا برای ما ملموس است و میتوان با استناد این مسئله را عنوان کرد.
وظیفه دولت اسلامی، اجرای حداقلهای حجاب در جامعه و ارائه آموزش عمومی برای مردم در این زمینه است
* آیا انتظار میرفت دیدگاه دولت درباره حجاب به اینجا برسد؟
ابراهیمپور: طی جلساتی که با دولت داشتهایم به صراحت مطرح نمیکنند اما به طور غیر مستقیم بعد سیاسی حجاب را مد نظر دارند. البته حجاب یک ابزار سیاسی است آن هم نه یک سیاست برای جامعه اسلامی بلکه یک ابزار قدرت برای فردی است که میخواهد به قدرت برسد! به عنوان مثال در مسئله نماز هیچ کدام یک از کاندیداهای ریاستجمهوری تا کنون نسبت به موضوع نماز موضعگیری نکردهاند اما در مورد مسئله حجاب موضعگیری داشتهاند چون یک ابزار قدرت است که اگر مطابق با هوای نفس جامعه و هواداران خود صحبت کنند طبیعتا این فرد میتواند رأی خود را در کنار سایر نگاههای سیاسی به دست آورد لذا این اتفاق در دو دولت قبلی اتفاق افتاد از این رو همه مردم از رئیسجمهوری فعلی این انتظار را داشتند که وضعیت فرهنگی را با همان نگاه صدر انقلاب و پس از دوره اصلاحات تغییر دهد اما این اتفاق نیفتاد بلکه متأسفانه از یک منظر و از یک نگاه دیگر مسئله حجاب، بیشتر مورد تخریب قرار گرفت!
با توجه به اینکه وظیفه دولت اسلامی، اجرای حداقلهای حجاب در جامعه و ارائه آموزش عمومی برای مردم در این زمینه است لذا وقتی میبینیم که رئیسجمهور در نطق تلویزیونی خویش اعلام میکند که دو تار موی دختر، جامعه ما را به هم نمیریزد یعنی باید فاتحه کار فرهنگی در زمینه حجاب را نسبت به دولت خواند! اما اینکه آیا یک تار مو حرام است یا نه، اشکال دارد یا ندارد بحث علمی دینی است که باید عالمان دین به آن پاسخ دهند نه اینکه از جانب رئیس قوه مجریه این مسئله مورد تاکید قرار گیرد و اصلا این چه تفاوتی با فردی دارد که ترویج بدحجابی را در جامعه میکند.
بنابراین، ما شاهد این هستیم که وضعیت حجاب روز به روز بدتر میشود در یک کلام باید گفت که اولا دولت برنامهای ندارد و اگر هم برنامهای داشته باشد برنامهها با نگاه سیاسی اجرا میشود نه با نگاه فرهنگی و دغدغههای مجموعههای فرهنگی و حوزههای علمیه! لذا علما، مراجع و حوزههای علمیه همواره بر رعایت حجاب تاکید دارند و دولت باید پاسخگو باشد که چه کاری درباره حجاب انجام داده است که واقعا به درد جامعه و اصلاح امور جامعه میخورد؟