هم اندیشی: اکبر شهبازی/ آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی خبرنگار سیاسی هم اندیشی است با مهندس عباس سلیمی نمین رئیس دفتر مطالعه وتدوین تاریخ ایران پیرامون شخصیت شهید بهشتی است که درآستانه شهادت ایشان و72 تن از یارانشان انجام شده است.
سوال: اگربخواهید درمورد شخصیت شهیدبهشتی صحبت کنید اولین نکته ای که به ذهنتان می رسد چیست ودوست دارید چه بعدی ازشخصیت ایشان را بیان کنید؟
قدرت مدیریت بالای ایشان. غالبا انسان هادرارتباط بامدیریت دارای مشکل هستند ونمیتوانند برای مثال در حوزه تربیت، هم خانواده وهم به سایر ابعاد رسیدگی نمایند.
شهید بهشتی توانست هم امور شخصی را مدیریت کند و هم در جریان مبارزات انقلابی فعال بوده وهمچنین فعالیتهای فرهنگی وسیاسی داشته باشد.
سوال: فعالیتهای ایشان در دوره قبل از انقلاب معطوف به چه حوزه ای بود وچه تاثیری در جریانات بعد از انقلاب داشتند؟
ایشان قبل ازانقلاب بیشتر فعالیت فرهنگی داشتند. از فعالیت درآموزش وپرورش تا راه اندازی مرکز اسلامی هامبورگ.
سوال: به نظر شما دلایل تخریب ایشان دردوره بعد از انقلاب چه می توانست باشد؟
چون ایشان شخصیت فرهنگی داشتند، تحمل خوبی نسبت به مسائل اطراف داشت، به عبارت دیگر صعه صدر زیاد و خوبی درمدیریت فرهنگی داشتند.
دشمن هم باعلم به این صعه صدرکه ایشان می توانددر مدریت انقلاب نقش اساسی ایفا کند دست به تخریب او میزد.
علی القاعده پیشبرد انقلاب واستفاده از همه نیروها واستعدادها برای پیشبرد امور کار سختی است. اما ایشان ویژگیهایی داشتند که به راحتی این امور سخت را انجام می دادند.
به همین دلیل ایشان بعد از انقلاب مسئو لیت قوه قضائیه را به عهده می گیرد ومدیریت خوبی هم در این خصوص انجام میدهد.
همچنین شهید بهشتی در زمینههای فکری نیز خوب درخشیدند. باجریانات فکری بحث های رودررو داشت و بسیار خوب ازعهده این نحله های فکری بر می آمد.
پس می بینیم که شخصیت ایشان چند بعدی است .در عین حال مسائل مبارزاتی او را از مسائل خانواده غافل نمیکند ومیبینیم چه نامه های عاشقانه ای از آلمان به همسرشان دارد.
شهید بهشتی الگوی مناسبی در مدیریت انقلاب است. چراکه شخصیت ایشان در عرصه های مختلف به خوبی نمایان شد ومدیریت صحیح و کم نظیر انقلابی ایشان هم حاصل پیچدگی این ابعاد شخصیتیاش بود.
ایشان این قابلیت هارا درهمه عرصه ها دارد. مدیریت انقلاب، شخصیت هایی را می طلبد که متناسب با این چند وجهی ها قابلیت هایی در درون خودشان داشته باشند.
سوال: ایشان ازجمله موسسان حزب جمهوری اسلامی بودند ودر برهه ای از انقلاب، فعالیت حزبی داشتند چه عواملی باعث شد تا کار حزبی وحزب جمهوری اسلامی تعطیل شود؟
در ابتدای تاسیس این حزب این امکان وجود داشت که افراد این حزب من جمله روحانیون شاخص و صالح حزب، فرصت این که به امور حزب جمهوری رسیدگی کرده وهم در عرصه های دیگر انقلاب فعال باشند.
اما در شرایط بعد از اتفاقات سال 60 وضعیت کشور تغییرکرد وشاگردان بر جسته امام ناگزیر وارد فعالیتهای اجرایی شدند و فرصت این که به امور حزب رسیدگی کنند وجود نداشت..
بعد ازشهادت ایشان وچندتن از افراد اصلی حزب مثل شهید باهنر، افراد مطرح حزب هم چون ایت ا....خامنه ای(مد ظله العالی) به ناگزیر مسولیت اجرایی را به عهده گرفتند. چراکه عناصری با اهداف مشخص برای ضربه زدن به انقلاب وارد عرصه شده بودند.برای دفع این تهدید امام پذیرفتند که روحانیون نزدیک به ایشان وارد فعالیت اجرایی شوند.
این کار یعنی هم پرداختن به امور اجرایی وهم حزب جمهوری، عملا برای این افراد غیرممکن شده بود. علاوه براینکه بعداز ترور نافرجام ایت ا... خامنه ای ایشان تا مدت ها بامشکل جسمی روبروبودند. .لذا حزب رها شده بود وبه محل قدرت طلبی افرادی چون آقای جاسبی به عنوان قائم مقام حزب، تبدیل شده بود.
امام وقتی دیدند حزب دست یکسری افراد قدرت طلب افتاده واز مسیر خودش خارج شده ترجیح دادند حزب را تعطیل کنند.
سوال: دلایل هجمه مخالفین به شهید بهشتی چه بود؟
قبل ازشهادت هم بیشترین هجمه ها را داشت و هم بهترین مدیریت را. مخصوصا درمجلس خبرگان که اگرچه مسئولیت اسمی آن با آقای منتظری بود، اما ایشان یک ساعت هم نتوانست آن را مدیریت کند.
از امور نادر بود که شهید بهشتی که نایب رئیس آقای منتظری بودند، جلسه خبرگان را در حضور ایشان اداره میکردند.
همه گروه ها به جز نیرو های طیف نزدیک به امام به ایشان حمله میکردند.از بنی صدری ها تا منافقین وانجمن حجتیه ای ها همگی به تخریب ایشان پرداختند. شخصیت همه جانبه شهید بهشتی یکی از علل اصلی حملات به ایشان بود.
سوال: نقش ایشان درگنجانده شدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی تا چه حد بود؟
قانون اساسی اولیه ای که آقای حبیبی نوشتند را امام تایید و سپس تقدیم خبرگان شد. مجلس خبرگان حاصل مدیریت برجسته شهید بهشتی بود. مخالفت های اشکاری علیه ولایت فقیه انجام شد.
ایجاد چنین فضایی ودر گرفتن بحث های فرهنگی وصحبت های مخالفین منجر به این شد که نهایتا خبرگان به این اصل اساسی رای دادند. ایجاد چنین فضایی درطرح بحث های مخالفین مخصوصا آنهایی که بعد ها مشخص شد وابستگی به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه دارند از قابلیتهای خاص شهید بهشتی بود که توانست بامدیریت مجلس خبرگان با آن شرایط ومخالفتهای تند علیه این اصل، اعضا را به یک شعور جمعی رسانده واین اصل مترقی را در قانون اساسی درج نماید.
سوال: رابطه امام(ره) وبهشتی؟
شهید بهشتی از یاران ارزشمند امام بود امام ایشان را به عنوان سرمایه نگاه میکردند وشورای عالی قضایی که ازنظر امام بسیار مهم بود را به ایشان سپردند
امام اعتقاد داشتند که اگردستگاه قضا در کشور بنیان های خوبی پیدا کرده وخوب مدیریت شود کشوراز لحاظ انحراف ولغزش مصونیت خواهد یافت. لذا امام اولین کسی را که به این امر منصوب می کنند، شهید بهشتی است.
سوال: اگرشهید بهشتی دربرهه کنونی در قید حیات بودند چه میکردند ؟
به فعالیت های فرهنگی - البته نه کار فرهنگی به این صورتی که در همایش ها رسم شده است، چون از داخل این روش تنها چیزی که در نمی آید فرهنگ است وجزهدر دادن بیت المال فایده دیگری ندارد- بلکه بحثهای کلان فکری در برابرمکاتب شرق وغرب و پاسخ به این ضرورت مهم می پرداخت ومشکلاتی که الان در سطح فرهنگ داریم را قطعا به این حد نداشتیم.
سوال: درمورد رابطه سه قوه، نظر شهید بهشتی چه بود؟ خصوصا رابطه مجلس ودولت؟
بهتر است در رابطه به این سوال به نظر امام برگردیم که مجلس را در راس امور می دانستند و در همان برهه به روحانیون فرمودند: مجلس را دریابید"به نوعی مجلس وظیفه هدایت کلان امور را بر عهده دارد. به عبارت دیگر ریل گذاری امور را به عهده دارد وقوه مجریه باید در این ریل حرکت کند وقوه قضائیه نیز می بایست جلوی انحراف رابگیرد. در این منظومه شاید تفکر شهید بهشتی پیرامون رابطه سه قوه بهتر فهمیده شود.