کد خبر: ۶۲۱۷۴
زمان انتشار: ۱۱:۴۰     ۳۱ خرداد ۱۳۹۱
نام راکفلر را زیاد شنیده ایم اما از پشت پرده این خاندان پرنفوذ آمریکایی چه می دانیم؟ از بنیاد راکفلر چه اطلاعی داریم؟ پروژه کنترل ذهن را چه کسانی کلید زدند؟ چرا اولین قربانیان این پروژه، خود مردم آمریکا بودند؟ برای رازگشایی این سوالات با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.......


به گزارش مشرق، خانواده راکفلر ثروتمندترین و با نفوذترین خانواده از نظر مالی و سیاسی در یک صد سال گذشته آمریکا شناخته شده است. این خانواده در سال ۱۹۱۳ «بیناد راکفلر» را تأسیس کرد که یکی از مهم ترین مراکز تعیین کننده سیاست و اقتصاد آمریکا محسوب می شود.

این بنیاد نفوذ چشمگیری در سیاست گذاری های داخلی و بین المللی کاخ سفید دارد. هرچند این بنیاد در ظاهر درخصوص امور مربوط به بهداشت و آموزش در سطح جهانی فعالیت می کند اما در واقع یک شرکت تجاری جهانی محسوب می شود که به همراه شبکه های گسترده مالی و اقتصادی خود، مدیریت بازارهای بین المللی را در دست دارد.


خانواده راکفلر؛ ثروتمندترین و با نفوذترین خانواده آمریکا

بنیاد راکفلر بدنه اجرایی نظام سیاسی آمریکا و مراکز حساس این کشور را از طریق عوامل خود در اختیار به طوری که گفته می شود از سال ۱۹۴۵ تاکنون، اکثر قریب با اتفاق شخصیت های آمریکایی که پست های مهم سیاسی را به عهده گرفته اند؛ همگی مدتی در این بنیاد و یا سازمان های تابعه آن فعالیت داشته و یا از کمک های آن استفاده کرده اند. بنیاد راکفلر دارای بخش های مطالعاتی پیشرفته ای است که درخصوص چالش های آمریکا و تدوین راهبردها و سیاست های جهانی و اقتصادی آمریکا فعالیت می کنند.


کنترل افکار عمومی از مهمترین اهداف دنیای سلطه است.

در راستای ترویج ارزش ها و نماد های آمریکایی در کشور های مختلف، بنیاد راکفلر تلاش کرده تا در این کشورها گروه های فعال سیاسی و مدنی مختلفی راه اندازی کند. امنیت اقتصادی و اجتماعی از دیگر برنامه های مطالعاتی بنیاد راکفلر است. در کل وظیفه اصلی این بنیاد پاسداری و حفاظت از نظام سرمایه داری است.

برای انجام همین وظیفه بنیاد راکفلر به طول چندین دهه از برنامه ها و مطالعات کنترل اذهان عمومی و مدیریت افکار از طریق رسانه ها حمایت های کلان مالی انجام داده است. در این گزارش به نقش این بنیاد در زمینه مدیریت افکار عمومی و پروپاگاندا خواهیم پرداخت.


راکفلرها و تحقیقات جنگ روانی

از دهه سی میلادی، بنیاد راکفلر منبع اصلی جهت دهی به افکار عمومی و تحقیقات جنگ روانی در آمریکا محسوب می شود که تا پایان جنگ جهانی دوم نقش مهمی در کمک به سیاست گذاری های آمریکا ایفا کرد. در آن زمان حمایت دولت از مطالعات مربوط به ساز و کارهای تبلیغاتی و پروپاگاندا محدود بود و بیشتر هزینه های مربوط به شکل دهی افکار عمومی و سنجش آن از طریق بنیاد راکفلر تامین می شد.


استفاده از رسانه ها به عنوان ابزار به انقیاد کشاندن مردم آمریکا

در واقع برای اجرایی کردن برنامه های بلند مدت نظام سرمایه داری بنیاد به نتایج این مطالعات نیاز داشت. این بنیاد از دو طریق در مورد افکار عمومی کار می کرد. 1- بررسی و تعیین وضعیت روانی مردم آمریکا در مورد درگیری پیش بینی شده این کشور در جنگ و 2- تامین هزینه جنگ روانی و سرکوب نظرات مخالف در کشورهای خارجی به ویژه در آمریکای لاتین.

در پی تشخیص ضعف سیاسی دولت فرانکلین روزولت و عدم توانایی آن در برنامه ریزی برای جنگ در اثر تبلیغات رسانه ای وسیع داخلی و خارجی، بنیاد راکفلر اقدام به تاسیس انستیتوهای تحقیقاتی در دانشگاه های مختلف کرد و مخارج پروژه های تجزیه وتحلیل رادیوهای موج کوتاه خارجی را بر عهده گرفت.


تکنیک های شستشوی مغزی و القاء ترس

تحقیقات وسیع در مورد ارتباطات جمعی در آمریکا بدون اعطاهای مالی بنیاد راکفلر هرگز در آن حد قابل توسعه نبود. به همراه هارولد لاسول (Harold Lasswell) استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو که در طی جنگ جهانی اول فعالیت رسانه ای و تبلیغاتی بزرگی داشت روانشناسی به نام هادلی کنتریل (Hadley Cantril) نیز کار می کرد که به اتفاق هم دانش و اطلاعات لازم برای تنظیم برنامه های بنیاد راکفلر برای جهت دهی تشکیلات تحت کنترل بنیاد در دوران پس از جنگ را تهیه می کردند. کنتریل در دهه بیست هم اتاقی نلسون راکفلر در کالج دارتموث بود و در دوره پس از جنگ اطلاعات و تکنیک های لازم برای سنجش و مدیریت افکار عمومی توسط بنیاد راکفلر در اروپا، آمریکای لاتین و آمریکا را تهیه و تنظیم می کرد. او از دانشگاه هاروارد دکترای روانشناسی دریافت کرده بود و به همراه استاد خود گوردون آلپورت کتاب روانشناسی رادیو را در سال 1935 نوشته بود.


در دهه های چهل و پنجاه، رادیو و تلوزیون از مهمترین ابزارهای کنترل ذهن جمعی مردم آمریکا بوده است.

بر اساس اسناد به دست آمده آشکار شده است که بنیاد راکفلر سال های طولانی هزینه ی تحقیقاتی را تامین کرده است که هدف آنها دست یابی به تکنیک های شستشوی مغزی و القاء ترس در جوامع بوده است. برای مثال در دهه های چهل و پنجاه محققین دانشگاه ییل آمریکا بودجه های کلانی را برای تحقیق در مورد «مکانیسم های روانشناختی اعمال تاثیر ارتباطات» از این بنیاد دریافت کرده اند. ت

مرکز اصلی بر روی پروژه هایی بوده است که به دنبال یافتن پاسخی برای نکات نامفهوم چگونگی برخورد افراد با سردرگمی حاصل از ایده های پر کشمکشی است که به طور سرسام آوری به او ارائه می شود. نحوه تاثیر جانبداری احساسی و افکار واهی بر قضاوت و چگونگی تغییر فرایند قضاوت حین مطالعه یک موضوع از یک وضعیت به وضعیت دیگر در فرد از زمینه های مورد علاقه تیم روانشناسان و جامعه شناسان تحت مدیریت بنیاد راکفلر بود.


کارگروه علوم اجتماعی در بنیاد راکفلر

بنیاد راکفلر بخش علوم اجتماعی مخصوص به خود را داشته است که کارل هاولند (Carl I. Hovland) از محققین دانشگاه ییل یکی از اعضای این بخش بوده و انجام تحقیقاتی در مورد تغییر رفتار و گرایش گروه ها را به عهده داشته است. گلندر تیموتی (Timothy Glander) در کتاب «منشاء های تحقیقات ارتباطات کلان در طی جنگ سرد آمریکا» در مورد هاولند می نویسد: هاولند از اعضای کلیدی چندین شورای تخصصی ملی بود. انستیتو تحقیقات منابع انسانی نیروی هوایی، بنیاد فورد، بنیاد راکفلر و بسیاری جاهای دیگر از جمله مراکزی بودند که هاولند در آنها بر روی پروژه های کنترل افکار عمومی کار می کرد.


هاولند با بودجه بنیاد راکفلر بر روی پروژه های کنترل افکار عمومی تحقیق می کرد.

بنیاد راکفلر در سال 1948 با این تفکر که درک ارتباطات و تغییر گرایش ها برای سیستم آموزشی آمریکا و مدیران سازمان های بزرگ و برای کسانی که نگران عقاید سیاسی و رفتار مردم هستند؛ ضروری است؛ بودجه بزرگی را در اختیار هاولند می گذارد تا تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام دهد که به صورت کلی پروژه های مربوط به کنترل اذهان عمومی و جهت دهی آن را در بر می گیرد.


جنگ سرد، بمباران تبلیغاتی مردم آمریکا

در روزهای جنگ سرد اغلب واقعیت جار و جنجال رسانه ای برای غربی ها به صورت رسوایی آشکار بود. از این رو بنیاد راکفلر تشخیص داد که نیاز است کار بیشتری بر روی مردم آمریکا انجام شود و این مردم در معرض اشکال ظریف تری از دستکاری های ذهن قرار بگیرند تا به تدریج به سوی پذیرش پروژه دولت جهانی که در سال های بعد قرار بود مطرح شود سوق داده شوند. در گزارش بنیاد در سال 1954 چنین آمده است: «اگرچه اعتقاد بر این است که فیلم ها، تلوزیون و کتاب های قصه تصویری موجب بزهکاری نوجوانان در این کشور شده است؛ ظاهرا این امکانات و دیگر رسانه های ارتباط جمعی در ایجاد شهروندان خوب یا اشاعه یک ایدئولوژی دموکراتیک مثبت برای جنگ سرد تاثیر بسیار کمی دارد. ترس آن می رود که رسانه های ارتباط جمعی شوروی در انتشار عقاید کمونیستی هم در پشت مرزهای آهنین خود و هم در کشورهای خنثی موفق عمل کنند».


رسانه های آمریکای سرمایه داری در طی جنگ سرد همواره خطر کمونیسم را به مردم گوشزد می کردند.

بنیاد راکفلر برای رفع نگرانی ها در این مورد و برای کمک به توسعه بنیان های علمی مدیریت تاثیرگذاری رسانه های جمعی کمک های مالی خود به تحقیقات کنترل اذهان عمومی و ارتباطات جمعی را در سال 1954 تا 200 هزار دلار افزایش داد که در آن سال هزینه بزرگی محسوب می شد. این بودجه قابل توجه تنها نمونه ای از هزینه های فراوانی است که بنیاد راکفلر در اختیار محققین علوم اجتماعی قرار داده است تا هنر تلقین افکار را به نحو احسن مطالعه کرده و در مسیر اهداف استعماری بنیاد به کار بندند. یکی از نتایج مطالعات آنها آشکار شدن بعد اجتماعی حس ترس در انسان و سوء استفاده از آن توسط تیم تلقین بنیاد بود. محققین بنیاد دریافتند که ترس، چه القایی و چه به هر صورت دیگر رخ دهد؛ موجب می شود که شخص تبدیل به یک قربانی راضی برای طبقه اشراف شود.


بنیان گذاران بنیاد راکفلر

بعد اجتماعی حس ترس در انسان و سوء استفاده از آن

هاولند در جایی می گوید: «مجبور نیستید برای ایجاد ترس درد و رنج ایجاد کنید. کورتکس قدامی مغز انسان عملکرد ذاتی برای فکر در مورد ترس را به عهده دارد. ما کاملا مجهز شده ایم تا بتوانیم تصور کنیم که چه چیزی ممکن است روی دهد و سپس احساسات مقدماتی را تجربه کنیم. این موضوع در تکامل ما موثر بوده است اما می تواند موجب مشکلاتی مانند ترس از اتفاقاتی که ممکن است هرگز روی ندهند شده و در نتیجه باعث ایجاد استرس در ما شود که می تواند منجر به پذیرش ترغیب از سوی دیگران شود».

در واقع این چند جمله اساس برنامه ریزی های کلان نظام آمریکا در بازی با افکار عمومی مردم خویش طی دهه های گذشته بوده است. ابتدا یک ترس واهی بزرگ ایجاد می شود. سپس این ترس در جامعه از طریق رسانه ها تقویت شده و به استرس و اضطراب و حتی وحشت جمعی منجر می شود. آنگاه برنامه ریزان کلان وارد گود شده و از طریق رسانه ها راهکارهای گوناگونی ارائه می دهند. سپس مردم وحشت زده که در ذهن خود درگیر نتایج خیالی یک تهدید بزرگ هستند به قبول یک یا چند راهکار ترغیب می شوند و به این ترتیب سیاست های توسعه طلبانه و جنگ افروزی و لشکر کشی های مختلف، سیاست های اقتصادی استثماری و حتی سیاست های ضد بشری و ضد فطری فرهنگی نیز به راحتی راه خود را باز می کنند.


هاولند: مجبور نیستیم برای ایجاد ترس، درد و رنج ایجاد کنیم؛ رسانه در خدمت ماست.

پروپاگاندای مشکلات بزرگ تراژیک

در میانه دهه هفتاد این مطالعات جنبه کاربردی تری نیز به خود گرفت و بنیاد راکفلر شروع به پرداخت رشوه های کلان به گزارشگران کرد و تامین منابع مالی رسانه های بزرگ را به عهده گرفت تا در جهت اهداف خود به کار گیرد. بعد از آن بود که موضوعاتی همچون تغییرات آب و هوایی کره زمین به شدت به صورت یک پدیده تراژیک منتج از مداخله بشر در محیط زیست کره زمین در رسانه ها مطرح و تبلیغ شد و یا غذاهای تغییر یافته ژنتیکی به عنوان داروی شفابخش تمامی بیماری ها معرفی شدند.

در واقع بر اساس مطالعات مفصل انجام گرفته در بخش علوم اجتماعی بنیاد راکفلر و پس از به دست گرفتن رسانه ها، پدیده های مختلف در طی یک روند بازی کننده با احساسات و اذهان عمومی در جهت نیل به اهداف بلند مدت نظام سرمایه داری آمریکا به خورد مردم آمریکا و دیگران داده شد. در سال 1974 در گزارش بنیاد راکفلر آمده است:


بنیاد راکفلر تیم تخصصی بازی با احساسات و افکار عمومی مردم آمریکا را مدیریت می کرد.

«چندین ویراستار علمی درخواست کرده اند که در جلسات برگزارشده در بنیاد که موضوع تغییرات آب و هوایی، تولید غذا، مقاومت گیاهان به حشره کش ها، کشت آبی و مناقشات بین المللی را بررسی می کنند شرکت کنند. متعاقبا گزارش هایی از این جلسات در روزنامه نیویورک تایمز چاپ شد و آسوشیتد پرس نیز گزارش جامعی منتشر کرد. در هر دو مورد، نویسنده گزارش ها با مسئولین برگزاری برنامه های ما دیدار کرده و با آنها گفتگو کرده اند. (در واقه هم اکنون مسئولین برنامه ها با روزنامه نگاران دیدار می کنند و خصوصا در مورد موضوعاتی که این روزها اخبار فراوانی در مورد انها منتشر می شود؛ گفتگو می کنند. از جمله تولید غذا، مشکلات افزایش جمعیت، مسائل محیط زیست و هنر)».


همکاری بی شرمانه دو طرفه

در چندین مورد و در مقالات مختلفی که منتشر شد بنیاد راکفلر آشکارا با سوء استفاده از رسانه ها به رجز خوانی و تبلیغ در مورد برنامه های خود پرداخت و از سوی دیگر هیچگاه هیچ ایرادی را متوجه رسانه ها نکرد. در واقع یک همکاری بی شرمانه دو طرفه در بازی با اذهان مخاطبان و کنترل افکار آنها شکل گرفته بود.


مویرز:از خدمتگذاران بنیاد راکفلر

بنیاد در گزارش سال 1974 از گزارشگر نیویورک تایمز بیل مویرز (Bill Moyers) تمجید می کند و از او به عنوان شخص موثر در انتشار اطلاعات ذکر می نمایدبا تهیه گزارش 25 قسمتی در مورد وضعیت غذا در جهان، گزاشگر نیویورک تایمز، بیل مویرز، به فرد مورد اعتمادی برای بنیاد تبدیل شده و روابط صادقانه رو به جلویی را با اکثر کارشناسان ما ایجاد کرده است. کارشناسان ما اطلاعات و ضروریات مورد نیاز برای بیل مویرز در ساختن گزارش های تلوزیونی اش در مورد وابستگی متقابل جهانی تهیه کرده اند. این ها فقط گوشه هایی از موفقیت های ما در ایجاد روابط سازنده جدید با افراد شاغل در رسانه های جمعی است«.


ایده دولت جهانی

با هدف قالب کردن ایده دولت جهانی به جامعه، تحقیقات اجتماعی انجام گرفته توسط تیم کارشناسان بنیاد راکفلر بسیار ارزشمند بود. همانطور که می بینیم تکنیک های کشف شده تا به امروز کارایی خود را حفظ کرده و هم اکنون نیز مورد استفاده هستند.

بر اساس اصول روانشانختی دسته جمعی، نظام آمریکا همواره در دوره های مختلف مردم این کشور را با ترس های گوناگون درگیر می کند تا به راحتی ایشان را به قربانیان اهداف خود تبدیل کند. در یک دوره خطر شوروی بعد از آن خطر صدام سپس القاعده و به دنبال آن هم اکنون نیز تروریسم و اسلام هراسی از طریق رسانه های تحت کنترل سیاست مداران سرسپرده به اقسام راکفلرها به عنوان ابزار ایجاد ترس در مردم آمریکا مورد بهره برداری قرار می گیرند.


منابع و مآخذ:

www.changingminds.org

http://www.rockefellerfoundation.org/

http://changingminds.org/techniques/general/articles/fear_persuasion.htm

http://en.wikipedia.org/wiki/Rockefeller_family

http://www.crossroad.to/Quotes/brainwashing/rockefeller-mind-control.htm

http://www.theforbiddenknowledge.com/hardtruth/mind_control_index.htm

http://illuminatimindcontrol.com/category/rockefellers/

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها