کد خبر: ۶۱۹۷
زمان انتشار: ۱۷:۴۳     ۰۵ آبان ۱۳۸۹
وحید جلیلی: فتنه گران دیکتاتور، مستبد و فاشیستند، یعنی برای جریان فتنه، هیچ تعبیری بهتری از فاشیست نمی‌توانم به کار ببرم. یک اقلیتی که می‌خواهند همه را خفه کنند. نگاه صدا و سیما از لحاظ اجتماعی و فرهنگی، نگاه سبزهاست، نگاهش نگاه تحقیر مستضعفین است، حذف مستضعفین است. حالا صدا و سیما دستش می‌رسد مستضعفین را از فضای رسانه پاک می‌کند، آنها می‌خواستند دست‌شان برسد، از فضای سیاست حذف‌شان ‌کنند.
به گزارش 598، وحید جلیلی سردبیر نشریه راه در گفتگو با رجانیوز به آسیب شناسی عملکرد رسانه‌ها و رسانه ملی پرداخت. اهم موارد مطرح شده در این گفتگو در ادامه آمده است.

* در فضای تئوریک رسانه‌ای دچار مشهوراتی شده‌ایم که اگر کمی دقیق نگاه کنیم، خود این مشهورات زیر سئوال هستند. کسانی که مرعوب این مشهورات هستند، اصلاً نباید راجع به رسانه حرف بزنند، آن هم رسانه جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی که قرار است اساس آن شکستن رعب و خروج از انفعال و "نه شرقی نه غربی" باشد. نه شرقی، نه غربی، یعنی انفعال نه! یعنی مرعوب نباید شد، دچار مشهورات نباید شد.

* بی‌سابقه است که یک ملتی در ظرف 30 سال این همه ماجرا داشته باشد اما رسانه‌هایش این همه منفعل باشند. جمهوری اسلامی قابلیت‌های رسانه‌ای بالایی دارد، ولی متاسفانه، مدیران رسانه‌ای آن بسیار مدعی و در عین حال کار نابلد هستند.

* سیما فیلم می‌گوید که در ظرف شش سال 600 فیلم ساخته، یعنی سالی 100 فیلم و هفته‌ای دو فیلم تلویزیونی. توضیح بدهند که از 600 فیلمی که ساخته اند، نباید حداقل 60 مورد از آن‌ها برجستگی ویژه داشته باشد و دیده می‌شد؟ اصلا راجع به چه موضوعاتی ساخته اند؟ قرار است همیشه فیلم‌ها را تا این حد ضعیف تولید کنند و دائماً هم فقط دعوای زن و شوهر و مادرشوهر و عروس و قتل و پلیس‌بازی و... را بسازند؟ چرا فیلم‌های سیاسی نمی‌سازند؟ چرا بحث‌های بین‌الملل جمهوری اسلامی را نمی‌سازند؟ ما 16 هزار شهید ترور داریم. شما 600 فیلم ساختید، یکی از آنها در باره یک شهید ترور هست؟

* در طی این 30 سال، چند کودتا و توطئه علیه جمهوری اسلامی شده است؟ می‌توانید در انواع و اقسام ژانرهای پلیسی و اطلاعاتی و جنگی و... از ماجراهایی که در تاریخ انقلاب و جنگ ما روی داده، هزاران داستان و سریال و فیلم بسازید. در امریکا یک جان اف کندی‌ را کشته‌اند، تا حالا ده ها فیلم و مستند از او ساخته‌اند.

* خانم ندا آقاسلطان کشته می‌شود، همه دنیا او را می‌شناسد. خانم شهناز عالی‌شاه را چرا کسی نمی‌شناسد؟ شهناز محمدی را چرا کسی نمی‌شناسد؟ اینها شهدای جنگ ما هستند، شهدای بمباران هم نیستند. اسلحه دست‌شان بوده و با صدام می‌جنگیدند. با چه کسی؟ با صدامی که الآن معادل هیتلر هست. چرا کسی اینها را نمی شناسد و یک مستند هم در موردشان ساخته نشده است؟

* بعضی‌ها می‌گویند آقای ضرغامی یک چیزهایی را سانسور کرده، بنابر این ملت به تلویزیون‌های بیگانه رغبت پیدا کرده‌اند اما من می‌گویم آن بخشی که صدا و سیمای ما از حزب‌اللهی‌ها و معارف انقلاب سانسور کرده، اگر ما قدرت این را پیدا کنیم و یک شبکه بزنیم و همان‌ها را پخش کنیم، صدا و سیمای الان دیگر هیچ جذابیتی ندارد! یعنی اگر ما به ماهواره برسیم، آن موقع معلوم خواهد شد که صدا و سیما در مورد بچه حزب‌للهی‌ها چقدر سانسور کرده است.

* یک خواننده مردمی که پرفروش‌ترین کاست‌های موسیقی سنتی را دارد، با رئیس‌جمهور منتخب 25 میلیون از ملت روبوسی می‌کند، بعد ببینید چه کارش می‌کنند. کسانی که ادعایشان آزادی بیان است، کسانی که ادعایشان احترام به هنرمند است و... کثیف‌ترین شیوه‌ها را به شدیدترین وجه از تلویزیون فارسی امریکا تا فلان وبلاگ به کار می‌گیرند تا هر ندای مخالف خودشان را سرکوب کنند. یک دگراندیش را در کل جهان حاضر نیستند تحمل کنند. به‌خصوص در سال گذشته روشن شد که چقدر دیکتاتور، مستبد و فاشیست هستند، یعنی برای جریان فتنه، هیچ تعبیری بهتری از فاشیست نمی‌توانم به کار ببرم. یک اقلیتی که می‌خواهند همه را خفه کنند.

* اقلیت فتنه‌گر می‌گویند هر کسی غیر از ما بخواهد حرف بزند، باید خفه شود. یا اگر می خواهد حرف بزند، به او اجازه می‌دهیم، ولی جامعه باید کاملاً طبقاتی اداره شود. او باید بداند آدم پستی است، باید بداند برده ماست، باید بداند رده دوم است. بعد شما می‌خواهی رسانه جمهوری اسلامی را اداره کنی، بیایی بگویی اینها هم باشند، مردم هم باشند؟ هر دو طرف باشند؟ کدام دو طرف؟ آنها با ملتی که این همه وقایع تاریخی را پشت سر گذاشته و صدها هزار شهید داده، یکسان نیستند. شما تشریف ببرید توی «بی.بی.سی» و «وی.او.ای» حرف‌هایتان را بزنید که دارند هم می‌زنند.

* کل لیگ برتر چند تا فوتبالیست دارد؟ 20 تا تیم 20 نفره هم که حساب کنید، می‌شود 400 نفر و آن وقت ببینید برای 400 نفر بازیکن فوتبال، چقدر از وقت تلویزیون اشغال می شود؟ بعد بروید در دانشگاه‌ها و ببینید چند دانشجوی نخبه دارید و تلوزیون چقدر به این نخبه ها اهمیت می دهد؟

علی کریمی چقدر درس خوانده؟ اما در همین یکی دو ماه در کل شبکه‌های رادیویی تلویزیونی، بالای چند ساعت در باره ایشان بحث شد، بعد شما یک جمعیت دو میلیونی دانشجویی دارید که از میان آنها 50 هزار نفرشان هم درس‌خوان و در پژوهشگاه‌ها و آزمایشگاه‌ها و کتابخانه‌ها مشغول کار جدی علمی نیستند که ارزش وقت گذاشتن داشته باشند؟

* از 800 میلیون قرارداد آقای علی دایی، 650 میلیون تومان می‌دهند، صداوسیما ده‌ها ساعت برنامه در باره‌‌اش پخش می‌کند، یعنی فقط برنامه نود نیست. همه شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی را که سر هم کنید، ده‌ها ساعت می‌شود، بعد فلان محقق و پژوهشگر شما که ماهی 700 هزار تومان حقوق می‌گیرد، می‌خواهد یک پروژه علمی را به ثمر برساند که اگر به نتیجه برسد، میلیاردها تومان صرفه‌جویی ارزی برای مملکت دارد حتی نمی‌تواند یک خبر در یک روزنامه بزند که آقای فلان، مافیای فلان دستگاه سیاسی و فلان جناح حزبی یا سیستم مدیریتی، پدر ما را درآورده‌ و جلوی پیشرفت ما را گرفته است.

* پیشنهاد می‌کنم یک شب به‌جای برنامه نود، آقای جهانشاهی (طلبه سیرجانی) را بیاورند، ببینم او جذاب‌تر است یا علی دایی؟ جذاب‌ترین برنامه نود را بیاورید و در کنارش یک شب آقای علیرضا جهانشاهی را دعوت کنید، ببینیم کدامیک جذاب‌تر است؟

* مستندسازهایی که آقای طالب‌زاده در برنامه راز آورد، چرا مستندهایشان در صدا و سیما دیده نمی‌شوند؟ همین الان شبکه مستند دیجیتال دارد پخش می‌شود. اما حتی یکی از مستندهایی که بچه حزب‌اللهی‌ها ساخته‌اند، در آن نیست. یعنی اگر به همان کسانی که آقای طالب‌زاده در برنامه‌اش آورده بود بگویند شما مستندهایتان را بیاورید، هر کدام دست‌کم 100 تا فیلم مستند دارند که بیاورند. از این تعداد ببینید چند تا در تلویزیون پخش شده؟

* چند سال قبل، رهبر انقلاب خطاب به مسئولین صداوسیما فرمودند: "تجمل‌گرایی را تخریب کنید" نگفتند تجمل‌گرایی نکنید، گفتند تخریب کنید، یعنی صدا و سیما باید تجمل‌گرایی را تخریب کند. چه کسی می‌تواند تجمل‌گرایی را تخریب کند؟ کسی که تجمل‌گرایی را ترویج نکند و آن را شایسته و لایق تخریب بداند؛ ولی این صدا و سیمایی که ما می بینیم، نه تنها تخریب نمی‌کند، بلکه انواع و اقسام تجمل‌گرایی را ترویج می‌کند.

* نویسنده سریال فاصله‌ها در مصاحبه‌ای رسماً بیان می‌کند که ما در سریال نرگس هم می‌خواستیم روابط پسر و دختر را عادی کنیم، ولی در آنجا به ما اجازه ندادند و موفق نشدیم، ولی در سریال فاصله ها موفق شدیم.

* نگاه صدا و سیما از لحاظ اجتماعی و فرهنگی، نگاه سبزهاست، نگاهش نگاه تحقیر مستضعفین است، حذف مستضعفین است. حالا صدا و سیما دستش می‌رسد مستضعفین را از فضای رسانه پاک می‌کند، آنها می‌خواستند دست‌شان برسد، از فضای سیاست حذف‌شان ‌کنند. آنها می‌خواستند هر کسی را که مطالبات زیاده‌خواهانه آنها را قبول نداشت و قبلاً صداوسیما آنها را از صفحه رسانه‌ای کشور حذف‌شان کرده بود، حتی از صفحه سیاسی حذف‌شان کنند.

* تا خیال‌شان راحت شد، بلافاصله آقای یامین‌پور را حذف کردند. برنامه دیروز، امروز، فردا را می‌خواهیم چه کار؟ بگذاریمش کنار. یعنی نگاه استراتژیک رسانه ملی، برنامه زرد نود است و به برنامه دیروز، امروز، فردا مثل تاکتیک نگاه می‌کند و ما نباید به یک چنین مدیریت سیاسی‌کاری اجازه بدهیم که از ظرفیت‌های حزب‌اللهی به شکل دوپینگی برای حفظ مصالح و ابقای مدیریت خودش استفاده کند، وگرنه اگر مصالح انقلاب و مصالح مردم برایش مهم بود، وقتی که فضا آرام می‌شد که باید ظرفیت‌های جدیدی پدید می‌آمد و خیلی از حرف‌ها را در فضای آرام‌تر می‌توانستید بزنید.

* دیروز، امروز، فردا مجموعا برنامه موفقی بود اما به نظر من مشکل اساسی‌اش این بود که بعد از اینکه حرارت فتنه کم شد، نتوانست بحث‌های عمیقی را مطرح کند و به بحث های روزمره دچار شد. مثلاً فلان سریال‌ خارجی و مشایی و... بحث‌های عمیق‌تری وجود داشت و باید ریشه فتنه را می‌زد. من در حد ناقصی که به عقلم می‌رسید، بحث عدالت رسانه‌ای را مطرح کردم که به نظرم خیلی جای کار داشت. ما به این گونه مباحث احتیاج داریم و در لایه‌های عمیق‌تر اجتماعی حرف برای گفتن داریم. نباید خودمان را در سوژه‌ها محصور کنیم بلکه برویم دو تا سوژه بسازیم و تعریف کنیم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها