به گزارش رجانیوز ، وی در طی سالههای سال 75 تا 80 در مقطع کارشناسی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تهران مشغول تحصیل بوده که پس از شرکت در اغتشاش سال 78 تهران به جرم توهین به رهبری، توهین به انقلاب اسلامی و ارزشهای آن و توهین به امام زمان(عج)، مدتی بازداشت بود و پس از آن نیز بیش از ده مورد اتهامی دیگر داشته است.
با این حال، وی در نامهای که بهتازگی منتشر کرده، در مورد مواضع قبلی خود اظهار ندامت کرده است. در این نامه آمده است:
اعتراف به حقیقت، همیشه انسان را سبک و راحت میکند و نهتنها ممکن است که برای دیگران مایه عبرت و هدایت گردد بلکه در تصحیح مسیر آینده خود شخص نیز تأثیر بهسزایی دارد. سرگذشت کسی که به امید کسب علم و دانش خانه و کاشانه خود را پشت سرگذاشته و راهی شهر دیگری میشود اما در این مسیر بهخاطر حوادثی ناخواسته از مسیر اصلی خود جدا گشته و اسیر برنامهها و نقشههای پشت پرده و جنگهای قدرت عدهای میگردد، داستان من و دانشگاه رفتن من است که قصد دارم به عنوان اعتراف به حقیقت و بیان پشیمانی بازگو کنم.
انتشار این موضوع ممکن است خالی از اصول رایج در نوشتههای روزنامهای باشد اما چیزی که برای خودم اهمیت دارد اصل موضوع است و کلمات و جملات برایم مهم نیستند. به چیزی که ایمان دارم خواهم رسید و آن چیزی نیست جز ارتقای سطح علمی خود تا هم برای خودم مفید باشد و هم توانایی کمک به دیگران را داشته باشم.
کشورم در حال شکوفایی است، انقلاب تحکیم شده و رهبری مقتدر کشور ناظر ماست، دانشجویان را دوست دارد و تشویق میکند و من اکنون دانشجو هستم. قبول ندارم که جنگ ما را تضعیف کرده و ناتوان هستیم، بلکه با دلی پرامید به ندای ملکوتی رهبر که همه را به حرکت و کوشش فرا میخواند، گوش میدهم و سعی میکنم که من هم حرکتی بکنم. این رویای من در سالهای منتهی به سال 1375 بود که آخرین سال دانش آموزیم بود. در سال 1375 با رتبهای خوب در امتحان ورودی دانشگاه قبول شدم. پشت سرم خانهام بود و شهرم ایلام. هر دو محروم و نیازمند من و روبرویم تهران بود و امید و آرزو و آینده.
قصد من دانشاندوزی بود و حرکت در مسیری که مردم ولایتمدار شهر محرومم را یاری دهد اما از بازیهای روزگار خبر نداشتم. متأسفانه در حالی که باید همه هوش و حواس من و دوستانم معطوف به درس و تحصیل میشد، حوادث موسوم به دوم خرداد و جریانات بعد از آن پیش آمد. قصد پرداختن به جزئیات آن دوره را ندارم که بارها و بارها شنیدهایم اما میگویم که در آن دوره جریاناتی فتنهانگیز با سوءاستفاده از احساسات دانشجویان شهرستانی و درگیر کردن آنها در تجمعاتی بیخیر و اثر و سخنرانیها و حرافیهای بیثمر در حالی که دنبال منافع شخصی خود و هم مسلکیهایشان بودند، باعث شدند تا امثال من در تشخیصی درست از نادرست دچار اشتباه شده و در حالی که دل در گرو مملکت و مردم آن داشتیم، از مسیر اصلی خود دورافتاده و نتوانیم وظیفهای را که در قبال امام و رهبر و شهدای عزیزمان داشتیم به درستی انجام دهیم و درگیر مسائل و مشکلاتی شویم که اکنون بعد از گذشت چندین سال که بارها و بارها پیش خود به اشتباه بودنشان اعتراف کردم، تصمیم گرفتم آن را صادقانه در محضر عموم مردم شریف بیان کنم و اعلام کنم.
به عنوان کسی که سالها در میان دوستان و آشنایان به عنوان فردی اصلاحطلب و دوم خردادی شهرت داشتم، اعتراف میکنم این مسیری اشتباه بود که به زیان مصالح عالیه مملکت بود و در عین حال من و امثال من سالهاست در دامهای خود ساختهمان از درس و تحصیل و خدمت به کشور محرومیم. اعلام میکنم که ولی فقیه حافظ این مملکت است و مردمی که دل در گرو اسلام ولایت فقیه دارند، با این حرکتها ذرهای از عشق و علاقهشان کم نشده و من نیز میخواهم که همچون کسی که دلش با این سیل خروشان بوده و به اجبار و خطا از آنها فاصله گرفته است، با حرکت هماهنگ آنها در راستای خدمت به نظام و حکومت اسلامی همراه شوم.
با این وجود که در برههای از تحصیلم گرفتار جریاناتی بیحاصل و کشمکشهای حزبی و خودساخته گردیده و نتوانستم آنچنان که باید و شاید سربازی برای رهبرم باشم، طلب عفو برای این سهو کرده و از همه جریانات تبری می جویم.
آرزو میکنم اقتدار و بالندگی کنونی کشور که دوست و دشمن به آن معترف است، مستدام بوده و من هم افتخار میکنم همراهی و کمک بیشتر در این حرکت غرورآفرین را داشته باشم. آرزو میکنم و تقاضا دارم موانعی که مقصر اصلی آن خود بودهام، از پیش پایم برداشته شود تا من هم به سهم خودم کمکی در تحکیم و پیشرفت نظام ولایی و اسلامی ایران عزیز داشته باشم.